واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: پرسش و پاسخ (88980455)
شروين شهرياريپرسش از آقاي طهماسبي از طريق پست الكترونيك: سهام شركت كيميدارو با وجود اخبار خوب مجمع و طرحهاي توسعه با افت قيمت زيادي بعد از مجمع مواجه شد. توجيه اين مساله چيست؟
به عنوان يك رويه معمول در بازارهاي سهام، رشد يا نزول سهام شركتها در قالب حركت صنايع صورت ميگيرد. بدين معنا كه در اغلب مواقع، سهام شركتهاي يك صنعت نظير دارو و سيمان به طور همزمان مورد توجه و اقبال معامله گران قرار ميگيرند و به همين ترتيب در برخي مقاطع زماني نيز از كانون توجه سرمايهگذاران دور شده و وارد دوران ركود خود ميگردند. نقل قول مشهوري در ميان معاملهگران وجود دارد كه ميگويد: «يك سهم بد در صنعت خوب بهتر از يك سهم خوب در يك صنعت بد است». منشا اين اظهار نظر عاميانه عمدتا به اين تجربه باز ميگردد كه سهام بسياري از شركتهاي پرپتانسيل به علت عدم توجه بازار به كل صنعت در يك برهه زماني از رشد مناسبي برخوردار نبوده؛ حال آنكه در نقطه مقابل وقتي يك صنعت مورد توجه معامله گران در بورس قرار ميگيرد، اكثريت قريب به اتفاق شركتهاي زيرمجموعه (فارغ از نقاط ضعف و قوت هر يك) به طور همزمان با افزايش نسبي تقاضا مواجه ميشوند.
سهام شركتهاي دارويي بورس تهران نيز در حال حاضر در دوران ركود نسبي خود قرار دارند كه دو مورد را ميتوان به عنوان علت آن ذكر كرد. اول آنكه به طور كلي روند حركت قيمت سهام دارويي در جهت خلاف روند بازار و شاخص قرار دارد كه مطالعات ضريب ريسك سيستماتيك (بتا) در مورد شركتهاي اين صنعت نيز اين فرضيه را تاييد ميكند. بنابراين ركود سهام دارويي اغلب با دوران رشد عمومي بازار مقارن است. دوم آنكه به تاخير افتادن بحث افزايش نرخ دارو به نيمه دوم سال تقريبا جنبه قطعي به خود گرفته و بخش عمدهاي از انتظارات رشد سودآوري ناشي از افزايش قيمت فروش را حداقل در كوتاه مدت به تعويق انداخته است.
بنابراين عواملي نظير آنچه ذكر شد، منجر به ايجاد ركود نسبي در سهام دارويي شده كه دراين ميان سهام شركتهاي پرپتانسيل گروه نيز بنابر همان اصل مطرح شده (حركت صنعت به جاي تك سهم) از اين قاعده مستثنا نبودهاند.
پرسش از خوانندهاي بدون ذكر نام: در مجمع گذشته ايران خودرو ارزش داراييهاي اين شركت نزديك به هزار تومان توسط مسوولان تخمين زده شد. اما قيمت سهام شركت با نزول مكرر به نزديك 100 تومان رسيده است. آيا ميتوان به رشد قيمت سهام ايران خودرو و نزديك شدن به ارزش ذاتي در بلند مدت اميدوار بود؟
حجم عظيم داراييهاي يك شركت توليدي به تنهايي نميتواند عاملي مثبت در تحليل يا ارزشگذاري سهام آن شركت محسوب شود. در واقع اشتباه متداول بسياري از سرمايهگذاران اين است كه در تحليل خود فرض «تداوم فعاليت» را در نظر نميگيرند و با اتكا به حجم داراييها اقدام به ارزشگذاري سهام شركت ميكنند. اين در حالي است كه توجه به حجم و ارزش روز داراييهاي ثابت (زمين و ماشينآلات) بيشتر زماني مورد توجه است كه شركت در آستانه انحلال قرار داشته باشد. در چنين مقطعي ارزشگذاري و فروش داراييها ميتواند منافع سهامداران را تامين كند. اما در شرايط عادي فعاليت يك بنگاه توليدي در زمينهاي وسيع و با ماشينآلات و تجهيزات فراوان، زماني واجد ارزش است كه از اين امكانات بتواند در راستاي توليد منفعت اقتصادي براي سهامداران استفاده كند؛ زيرا اساسا هدف از خريد اين داراييهاي ثابت، كسب ارزش افزوده ناشي از رشد قيمت آنها نبوده است.
همچنين در صورتي كه اين مساله از منظر تجديد ارزيابي داراييها مورد بحث قرار گيرد، بايد توجه داشت كه اولا اين تجديد ارزيابي هر چند باعث ايجاد سود حسابداري براي صاحبان سهام خواهد شد، اما اولا هزينه استهلاك سنگين در سالهاي مالي آتي رابر صورت سود و زيان تحميل ميكند و ثانيا اين مبالغ ناشي از تجديد ارزيابي مشمول ماليات سنگين شده و نه تنها باعث ايجاد وجه نقد آزاد در شركت نمي شود، بلكه خود عاملي در راستاي خروج جريان وجه نقد(پرداخت ماليات) و افزايش فشار بر ساختار نقدينگي شركت خواهد بود.
با توجه به توضيحات فوق ميتوان دريافت كه چرا اساسا «تنزيل عايدات آتي» يا حتي بهتر از آن «تنزيل جريانات نقدي آتي» نقش اساسي در مدلهاي ارزشگذاري سهام در جهان ايفا ميكند و عواملي نظير حجم داراييها در رتبهاي به مراتب پايينتر قرار ميگيرد.
گفتني است پاسخ به اين پرسش به صورت كلي ارائه شده و مقصود تحليل وضعيت شركت ايران خودرو نبوده است.
[email protected]
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 269]