واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ - توران ولی مراد، فعال حقوق زنان به بهانه چهلمین روز اعدام شهلا جاهد، مطلبی درباره ماجرای وی نوشته است. ولی مراد نوشته است : شاید بتوان ادعا کرد که اعدام شهلا جاهد پرونده ای را بست، اما با پرونده هایی که در آن ها خیانت ها و خشونت ها، عشق و محبت و خانواده را هدف گرفته و وفاداری را قربانی می کند چه باید کرد؟لاله زن عقدی یک مرد که روزی خانواده ای تشکیل داد و مادر دو کودک شد و شهلا زن دیگری که به این زندگی راه یافت و خانواده متلاشی شد. آیا ماجرا فقط ماجرای همین دو زن بود و تمام شد؟ نقش مردی که یک روز با یک زن پیمان عشق بست و روزی دیگر با زنی دیگر نرد عشق باخت در این میان چه بود؟ آیا نمی شود گفت که لاله و شهلا هر دو قربانی بودند؟ قربانی اول عشق بود که بی صدا به مسلخ رفت. " وی افزوده است: "هر کس برای خودش قضاوتی دارد. چه کس خیانتکار است و چه کسانی و چه چیز قربانی؟ عزای عشق و محبت و حریم قربانی شده را چه کس به پا می کند؟ برای مردانی که حریم خانه را می شکنند و بستر هوس در جای دیگر پهن می کنند نگویند که زن دیگر آمد و وسوسه کرد و مرد هم فریب خورد که این حرف ها خریدار ندارد. انتخاب و اراده است که انسان را معرفی می کند. هر نفسی سرکشی می کند و صاحبش را به سوی بدی ها فرا می خواند. " این فعال حقوق زنان در ادامه عنوان کرده است : "بعضی از زنان زندانی حرف هایشان همین است که کار نکرده را به گردن گرفته اند. به این امید و با این وعده که "تو به گردن بگیر من می آیم و نجاتت می دهم". این ها را مردهایشان گفته بودند. اما نیامدند. بعضی از آن ها سال هاست که هنوز منتظر همان وعده اند که عملی شود. شاید شهلا هم هشت سال را به همین امید یا چیزی شبیه به این گذرانده بود. کسی چه می داند؟کسی چه می داند در آن صبح سرد ضربات چاقو با دستان چه کسی پیکر لاله را درید؟ اما کدام زن است که نداند اول قلب زن است که با تیر خیانت مردش دریده می شود. همان مردی که روزی با هم قرار گذاشتند یار هم باشند و عاشق و وفادار به هم بمانند. اعترافات شهلا کار خودش را کرد و او را بر سر دار نشاند ولی کسی چه می داند در آن دیدار مرد به او چه گفت و آیا به او وعده ها داده شد یا نه؟ کسی چه می داند که آیا به این زن هم گفته شده باشد که به گردن بگیرد تا مرد با برگه رضایت بیاید و او را نجات دهد یا نه. کسی چه می داند اما این را همه می دانند که مردی ماند و دو زن به پای او قربانی شدند و قبل از آن عشق و وفاداری بود که بی صدا و بی پناه به مسلخ رفت. " متن کامل این مطلب را اینجا بخوانید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 467]