تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833286638
كلوپ دوستداران عقاب آسيا "احمد رضا عابدزاده"
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: zamara31st December 2008, 08:30 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند عابد زاده ، عقاب هميشگي آسيا احمد رضا عابدزاده بر طبق شناسنامه در 3 خرداد 1345 درشهرآبادان به دنيا امده ولي بزرگ شده شهر اصفهان است. البته خود وی تاریخ تولدش را چندین روز قبل از این تاریخ عنوان می کند. اولين تيم عابدزاده هلال احمر اصفهان بوده است. درمهر سال 62اولين قهرمانيش را با تيم تام اصفهان درسن17سالگي جشن گرفت. در مرداد64 اولين حضور در ليگ کشور را با تيم منتخب اصفهان در ليگ استاني قدس تجربه کرد. اولين بازي ملي دراين سال باتيم ملي ب درمقابل روماني برای احمدرضا رقم خورد. دي ماه 65 دومين قهرماني باتام اصفهان را جشن گرفت. همچنين دراين سال اولين بازي رسمي را باتيم الف مقابل کويت درمقدماتي المپيک88انجام داد! درتير66 براي انجام خدمت مقدس سربازي به تيم ژاندارمري تهران پيوست سپس درسال68مجددا به تام اصفهان برگشت! درسال 69به استقلال تهران پيوست او دراين سال با استقلال به قهرماني کشور رسيد وهمچنين با همسرش که اهل اصفهان است ازدواج کرد. درمهر سال69 با تيم ملي درمسابقات آسيايي 90 پکن بامهار 3 پنالتي دربازي فينال مقابل کره شمالي قهرمان آسيا شد. قهرماني در جام باشگاه هاي آسيا با استقلال درسال70 ديگر افتخار عابدزاده در کلکسیون افتخارات فراوانش بود. همچنين دراين سال ودربهمن ماه به قهرماني ليگ باشگاههای فوتبال تهران به همراه استقلال رسيد. او يک فصل ديگر هم براي استقلال بازي کرد وبعد از 3فصل حضور دراستقلال مجددا درسال72به اصفهان برگشت ويک فصل را هم در سپاهان اصفهان سپري کرد. ولي درفروردين73 و درحالیکه به شدت از مسوولان باشگاه استقلال دلشکسته و دلگیر بود، با توجه به اینکه سران باشگاه آبی وی را که با تیم استقلال مصدوم شده بود را بی پناه رها کرده بودند و حتی حق و حقوقش را پرداخت نکرده بودند به جهت تقبل کردن هزینه های درمانیش توسط امیر عابدینی مدیرعامل وقت پرسپولیس راهی تیم پرسپولیس شد ولي چون مصدوم بود تا دي ماه بازي نکرد ودر3دي ماه اولين بازي رسمي اش رامقابل ملوان با پيراهن پرسپوليس برگزار کرد. اولين قهرمانيش با پرسپوليس دردي ماه 74 درليگ پنجم آزادگان بدست آورد. وي همچنين دراين سال رکورد18بازي بدون گل را از خودش به جاي گذاشت که همچنان پابرجاست ودروازه باني نتوانسته است اين رکورد را جابه جا کند. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند مجددا درتير76 ودرليگ ششم آزادگان پرسپوليس بابرد 3بر0استقلال قهرمان اين مسابقات شد. عابدزاده به همراه تيم ملي در آذر 76 به جام جهاني صعود کرد که به يادماندني ترين عکس العمل هاي عابدزاده باوجود مصدوميت دربازيهاي استراليا و ژاپن بود که از جان ودل از دروازه تيم ملي محافظت کرد. درتير77 ودرمقابل آلمان درجام جهاني عابدزاده آخرين بازي ملي و78بازيش را انجام داد وبعد از آن ديگر درتيم ملي بازي نکرد. عابدزاده درخرداد78 باز هم باپرسپوليس به قهرماني درليگ8آزادگان دست يافت در همين سال با برد 2بر1 استقلال به قهرماني در جام حذفي دست يافت ولي درآن بازيها عابدزاده مصدوم بود وداوود فنايي از دروازه پرسپوليس حراست مي کرد. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند آخرين حضور عابدزاده در فوتبال درسال 79 وباقهرماني پرسپوليس درليگ نهم آزادگان به پايان يافت و در این سال بود که علی پروین که به نوعی هیچ گاه تاب تحمل وي را نداشت که شخصی از وی محبوبتر باشد به بدترین شکل ممکن موجبات کنار گذاشته شدن وی از پرسپولیس را فراهم کرد. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند این در حالیست که عابدزاده با این وجود همچنان از پروین به عنوان یکی از بهترین مربیانش عنوان می کند و در مصاحبه ای که در سال گذشته با نگارنده داشت به این مساله صراحتا اشاره کرد: مصاحبه تفصیلی با احمدرضا عابدزاده:عكس پروين را قاب گرفته‌ام! کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند متاسفانه مدتی بعد از کنارگذاشته شدن ناجوانمردانه اش از پرسپولیس دراثر حمله عصبي عابدزاده دچار مشکل شد ومدتها دربيمارستان بستري بود که عده ای که در صدد تخریب شخصیت وی بودند این بیماری وی را به مسائل موهوم اخلاقی نسبت دادند در صورتیکه عده ای دیگر علت این اتفاق را در فشارهایی که طی سال گذشته از طرف سرمربی وقت پرسپولیس به وی وارد شده بود جستجو می کردند. بعد از بستیر شدن عابدزاده در بیمارستان زنده کشان مرده پرست به یاد او افتادند و البته در این بین مردم و هواداران عاشقش با دعاهای خیری که کردند او را دوباره به این دنیا بازگرداندند . کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند ... واما درباره شخصيت عابدزاده: در مورد شخصيت عابدزاده بايد عنوان کرد که بسيار باهوش، مطمئن، خونسرد، با اعتماد به نفس فوق العاده است که حتي چند نفر از باتجربه هاي تيم ملي درمصاحبه هايي بارها عنوان کردند که ما در بازي بااستراليا واقعا خودمان باخته بوديم وتنها کسي که به ما روجيه داد وخود را نباخت عابدزاده بود که با آن حرکات مثال زدنيش روحيه به بقيه منتقل کرد . قدرت مديريت وفرماندهي تيم استعداد فوق العاده در خروج يک تيم از بحران وبه بالاترين درجه از اعتماد رساندن ي تيم ودر آخر بسيار محبوب ومتين وخير خواه که هنوز که هنوز است همه اورا به نام عقاب آسيا مي شناسند وبدون اغراق بايد گفت بهترين دروازه بان تاريخ فوتبال ايران هست. گرچه که عده ای این عنوان را شایسته ناصر حجازی می دانند! عابدزاده بعد از چند سال از خداحافظيش از فوتبال باحضور دربازي پرسپوليس با بايرن مونيخ وباپيراهن پرسپوليس وبامربي قديميش سلطان علي پروين به طور رسمي از مسابقات رسمي خداحافظي کرد. desperado17th January 2009, 02:22 PMبراي اين پست قشنگ ديدم حيفه كه فقط با دكمه سپاس تشكر كنم .باز هم ازت متشكرم. احمد رضا عابدزاده رو مي توان يكي از نمادهاي غيرت و تعصب براي تيمش به حساب آورد. كسي كه در دوران بازيگريش در فوتبال همانند يك سرباز واقعي براي تيمش تلاش ميكرد و از جان گذشتگي ميكرد. من كه به شخصه خاطرات قشنگي از عابدزاده رو تو ذهنم بياد دارم كه هنوز هم وقتي چهره او را در جايي ميبينم به او افتخار ميكنم. اميدوارم كه روزي فرزند عقاب آسيا هم بتونه براي پدر و مملكتش افتخارات فراواني در دروازه باني فوتبال و زندگيش كسب كند. zamara14th January 2009, 06:17 PMامير عابديني در مورد مصدوميت هاي عابدزاده صحبت هاي شنيدني دارد . امير عابديني : در خصوص پاي مصدوم عابدزاده مواردي هست كه بايد بگويم. او پس از مصدوميت به منزلم آمد. من متاسفانه مبل نداشتم كه او بتواند روي آن بنشيند. به همين دليل مجبور شدم با كمك دو پشتي او را روي زمين بنشانم. آن لحظه متوجه شدم كه عابدزاده حتي قادر به نشستن هم نيست. وي افزود: آنروز به او گفتم افسردگي را كنار بگذارد تا هرچه سريعتر به فوتبال برگردي. اما او گفت مي‌ترسم كه اصلا ديگر به زندگي برنگردم . اين آب سردي بود بر پيكر من. عابديني يادآور شد: در آن لحظه به ديدار محلوجي رفتم. وي رئيس وقت كميته ملي المپيك بود. همچنين با نجاتي؛ رئيس فدراسيون وزنه‌برداري؛ صحبت كردم. وي افزود: عابدزاده پس از مدتي راهي آلمان شد و با كمك سفير ايران اولين عمل جراحي كه به مدت 2 ماه طول كشيد بر روي او انجام شد. وقتي برگشت به من گفت ديگر نيازي به استراحت ندارم و مي‌خواهم به پرسپوليس برگردم. اين مسئله براي من تعجب داشت. وي خاطرنشان كرد: در زمان بيماري اين دروازه‌بان بزرگ و اسطوره اي ايران، در بيمارستان كسري حضور پيدا كردم و متوجه شدم كه او سكته كرده است. حضور مردمي كه به او علاقه داشتند و پشت درب‌هاي بيمارستان دست به دعا برداشته بودند براي من جالب بود و متوجه شدم كه احمد جايگاهش در بين مردم كجاست. وي افزود: در آن موقع عابدزاده و همسرش به من اجازه ندادند كه در خصوص وضعيت مالي او اقدام بكنم. فقط از من خواستند كه فقط براي احمد دعا كنم. عابديني خاطرنشان كرد: حضور احمدرضا عابدزاده نشانه از خود گذشتگي او براي پرسپوليس و فوتبال ايران بود. هرگز نبايد از ذهن هيچ مسئول و ايراني فراموش شود. desperado114th January 2009, 08:35 PMاز عزيز متشكرم منو ياد اون روزهايي انداختي كه من بي احساس واسه عابدزاده اشك ريخته بودم احمد عابدزاده براي من يكي از اسطوره هاي فوتبال ايران هست يه سرباز واقعي ، كسي كه تو دروازه تيمش بارها جونش رو به معناي واقعي در خطر انداخت كسي كه به خاطر دروازه باني مصدوميت هاي بسيار شديدي رو كشيد. مثل همون موقعي كه لگنش شكست و مدت زيادي از فوتبال دور مانده بود يا وقتي كه سرش به تير دروازه اصابت كرد و شكست. وقتي عابدزاده داخل تيم بود براي بچه ها حكم داروي دوپينگ داشت چون هم با حرف ها و هم با حركات نمايشيش كه حريف رو تحقير مي كرد به بچه هاي تيم روحيه مي داد. اكثر بازيكنان تيم ملي در بازي به ياد ماندني ايران و استاراليا پيروزي ايران را مديون خوني كه عابدزاده تو رگ تيم تزريق كرده بود اعلام كردند طراوت يك لبخند14th January 2009, 09:08 PMياد بازيه ايران استراليا به خير واقعا شده بود ميدون مبارزه براي حيثيت ايران....خونه ي ما رفته بود رو هوا.....با گزارش جواد خياباني هيچوقت چهره ي عابدزاده كه برام پر از دلگرمي بود فراموش نميكنم(جويدن آدامسشم پر از انرژي مثبت بود) واقعا وقتي تو دروازه بود با تمام وجود ميجنگيد...يه ايرانيه با غيرت اميدورم هميشه سلامت و سربلند باشه hosseinmahtab16th January 2009, 02:58 PMفقط میتونم بگم غیرت و مردانگی برازنده ایشونه (عقاب آسیا کیه؟ احمد رضا عابد زاده) desperado116th January 2009, 03:09 PMنمي دونم چرا بعضي ها مي خوان با حاشيه درست كردن واسه عابدزاده عزيز اونو پيش مردم تخريب كنن. ولي هنوز انگار نمي دونن يه پرسپوليسي به اين سادگيها تخريب نميشه arbabmostafa19th January 2009, 08:33 AMعابدزاده مظهر دروازبانان ايران و اسياست .كساني مثل پيوس و درخشان عددي نيستند كه بخواهند با اين سرور رو در رو شود zamara30th October 2009, 06:16 PMعقاب آسیا با ماست به بهانه انتخاب محبوب ترین بازیکن 30 سال اخیر ایران کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند افسانه عقاب زنده ماند چه اهميت دارد اگر افسانه پروازهايش چون خاطره‌اي مبهم زير خرواري از غبار پنهان شده... چه اهميت دارد اگر نخواهند باور كنند كه پرواز در آسمان پكن يك اتفاق نبود و در گذر سال‌هاي بعد از آن، «جوهر بايور» مالزي و «كريكت گراند» ملبورن و «ژرلاند» ليون چطور افسانه سران فوتبال ايران را ستودند... مردي كه ايراني‌ها به او عقاب آسيا مي‌گفتند و يك روز وقتي مي‌خواستند كه ديگر نباشد او را در قطر به تحقير روي نيمكت نشاندند... اصلا مگر مهم است به ياد بياورند كه در ميان آن همه دعا و اشك و اميد، «كسري» چه روزهاي پر اضطرابي را به شب رساند... چه اهميت دارد اينها وقتي كه مردم هنوز يك صدا نامش را فرياد مي‌زنند و جاي خالي آن خنده‌هاي جادويي و پروازهاي رويايي و آن افسانه پر غرورش در اين فوتبال را هنوز هيچ جادويي پر نكرده و... امروز براي گفتن حرف بسيار است و ناگفته‌ها چه بهتر كه دست نخورده بمانند... حرف بسيار است و هرچه بگوييم تكرار مكررات است. خبر محبوبيت مردي كه محبوبيت‌اش را بار ديگر به رخ ما و اين فوتبال پر طمطراق كشيد... *** بعد از آن چند مسابقه كسل كننده اين هفته‌ها، عادل فردوسي‌پور با طرح سوال انتخاب محبوب‌ترين بازيكن سه دهه اخير، يك بار ديگر غافلگيرمان كرد البته كه جاي خالي بازيكناني چون باقري، مهدوي‌كيا، خداداد، ناصر محمدخاني، شاهرخ بياني و... حسابي توي ذوق زد اما تصور مي‌شد كه اين بار هم شاهد يك مسابقه خاص باشيم. نتيجه هم همان طور كه پيش‌بيني كرده بوديم پيش رفت و احمدرضا عابدزاده به يكباره با سرعتي مهار نشدني از ديگر نام‌هاي مطرح شده فاصله گرفت، دست آخر هم 43 درصد آرا را مال خود كرد و اول شد. حال آنكه او بيش از 8 سال است حضوري در فوتبال نداشته و شايد تصور مي‌شد بداخلاقي‌هاي گاه و بيگاه او در اين يكي دو فصلي كه برگشته محبوبيت‌اش را تحت تاثير قرار داده باشد اما او همان طور كه سال‌ها پيش از استقلال به پرسپوليس رفت و هرگز از آبي‌ها ناسزا نشنيد، هنوز محبوب‌ترين مرد اين فوتبال است. احمدرضا عابدزاده با فاصله‌اي كه نمي‌شود ناديده‌اش گرفت بالاتر از بزرگاني چون پروين، حجازي، كريمي و دايي ايستاد تا محبوبيت‌اش را يك بار ديگر به رخ بكشد و باور كنيم كه مردم افسانه «عقاب»شان را هنوز از ياد نبرده‌اند... (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) 8 سال قبل خودش گفت كه محبوب‌ترين مرد فوتبال است عقاب فاتح قله دل‌ها در تصويري كه از نام بازيكنان جوان اصفهان در مجله دنياي ورزش سال 1362 چاپ شد او از همه متمايز بود، بلند‌قامت‌تر و بهره‌مند از مختصات «فنوتيپي» مناسب‌تر! احمدرضا عابدزاده در 17 سالگي خودش را به جامعه فوتبال معرفي كرد. آن هم از چه استاني، استاني كه طي ساليان دهه 50 و 60 با داشتن عليرضا رياضيات و محمدرضا كربكندي بهترين دروازه‌بان‌هاي شهرستاني كشور را داشت. كربكندي، با آن مو و ريش انبوه، معبود اصفهاني‌ها بود. اصفهاني‌ها، با تحسين به قامت او نگاه مي‌كردند و غبطه رفتن او به جام‌جهاني را مي‌خوردند. در اصفهان آقا رسول، شهره خاص و عام بود. انگشت‌نما شدن در اصفهان لذتي دارد... عابدزاده، كفش‌هاي همين قهرمان بد اخم را واكس مي‌زد و با افتخار از اين فروتني فوتبالي‌اش ياد ميكرد. تراشكاري، خم‌كاري، طلاسازي و... رشته‌هاي فني بودند كه پسر جنگ‌زده آباداني كه با خانواده در اصفهان، ساكن شده بودند، ياد مي‌گرفت. از همان ابتدا، خودش را بالاتر از ديگران باور داشت. در كارهاي توليدي سري خود، از همه بيشتر تراش مي‌داد و خم ميكرد و پولش را دو برابر مي‌گرفت تا از همان ابتدا در جيبش بيشتر از همبازيانش پول باشد. 15 سال بعد، همين مرد بود كه در سفر دوبي - تهران، غائله ساك پر از گوشي‌هاي موبايل 30 سانتيمتري آن زمان را به راه انداخت تا نشان دهد از اقتصاد هيچوقت فاصله نمي‌گيرد. همين حالا در رستورانش براي جذب مشتري بيشتر، بازي ايران - استرالياي 76 را پخش مي‌كند و خودش به صورت زنده براي مشترياني كه تكه‌هاي پيتزا را سس كچاپ مي‌زنند، تفسير مي كند. مردم او را دوست دارند. او از تمام خواص فنوتيپي كه يك عنصر محبوب لازم دارد به صورت تمام و كمال بهره‌مند است. جمجمه هارمونيك، قد و قامت مناسب، لبخندهاي قهرمانان خوب فيلمفارسي و بالاخره، قهرماني‌ها و دلاوري‌هاي جهان سوم پسند، جمعيتي كه براي پيدا كردن قهرمان، به همه‌جا چنگ مي‌اندازد، وقتي او را در قاب تلويزيون، در حال خنديدن به ريش يك جماعت تشنه جام‌جهاني در استراليا مي‌ديدند، با او همذات‌پنداري مي‌كردند. مثل قهرمانان دهه 40 فيلمفارسي، مردم خودشان را جاي او مي‌گذاشتند، جوان‌ها در ته دلشان عابدزاده مي‌شدند تا عقده‌هاي فرو خورده را با شباهتي كه براي خود با عابدزاده مي‌ساختند بپوشانند. آنقدر بر خود مسلط بود و اعتماد به نفسش فوق‌العاده بود كه در MCG پارك ملبورن، وقتي از استراليا دو بر صفر عقب افتاديم با لبخندهاي كشنده‌اش شروع به كله‌معلق‌زني‌هاي كودكانه كرد. گري لينه‌كر، او را با سر لارنس اوليويد، استاد مسلم صحنه و تئاتر بريتانيا مقايسه كرد. در هر زماني، چند سال از دوران خودش پيش بود. براي جامعه، احمدرضا عابدزاده تبديل به بت شده بود. شايد اگر سال 80 بود، احمدرضا 80 درصد آمار محبوبيت برنامه نود را مي‌گرفت. از علي پروين قد‌بلند‌تر و خوش‌تيپ‌تر، از علي كريمي دوست‌داشتني‌تر، از حجازي قهرمان‌تر و با ابهت‌تر، از علي دايي خوش‌كلام‌تر و با كلاس‌تر... او در فوتبال همه‌چيز داشت. از كله‌شقي‌هاي كودكانه تا رفلكس‌هاي فوق‌العاده فني و وقار يك قهرمان و عظمت يك كاپيتان، اگر روزي علي پروين را كاپيتان كاپيتان‌ها و سلطان خاكي‌ها ناميدند، عابدزاده، اسطوره به هم پيوند زننده دو قشر فرهنگي خاكي‌ها و بالاشهري‌ها شد. عابدزاده محبوب بود. او را به جز تيپ جذابش، قهرماني‌هايش در مهار پنالتي‌هاي تيم‌ملي برابر چين و كره‌شمالي در سال‌هاي 67 و 69 در رده‌بندي كاپ 88 آسيا و فينال بازيهاي آسيايي 90، محبوبتر كرد. بازگشت با‌شكوه بعد از دوران مصدوميت به جلال و شكوه فني او افزود. شايد اگر ملبورن هشتم آذر 76 و ژرلاندليون در روز 31 خرداد 77 نبود، عابدزاده امروز محبوب‌ترين عنصر فوتبال ايران معرفي نمي‌شد اما... يك سال بعد از آنوريس مغز در اسفند 80 با او به آبادان زادگاهش رفتيم. مرا به بريم برد و بوي پتاس را با هم حس كرديم. جلوي سينما ركس قصد داشت تا يك باميه پر از شيره به ياد كودكي‌هايش بخورد كه مردم شيفته دورش را گرفتند و در طرفه‌العيني نصف جمعيت آبادان، اطراف او بودند.روزي با او به دانشگاه آزاد رفتيم. قرار سخنراني براي دانشجويان جوان داشت، حرف زد. با او برگشتيم، گفت مي‌روم و پنج سال ديگر برمي‌گردم گفتيم مثل فرشاد فراموش مي‌شوي، خنديد و با اعتماد به نفس گفت من در فوتبال ايران يكي هستم، هيچ‌كس مرا فراموش نمي‌كند. وقتي مشكل جسمي براي او به وجود آمد برايش نوشتم، خواهم آمد. سر هر ديواري ميخكي خواهم كاشت، حرف خواهم زد، راه خواهم رفت... آن مطلب را بزرگ كرده و روي بنر منعكس ساخته بودند، هشت سال بعد از آن اتفاق، برنامه نود حرف‌ها را زد و عابدزاده مرزهاي محبوبيت را شكافت و بالا و بالاتر رفت. عقاب آسيا با ماست... ديروز قبل از شروع تمرين پرسپوليس اتفاق ويژه‌اي در رختكن افتاد. علت وقوع اتفاق البته نتيجه نظرسنجي برنامه دوشنبه شب نود بود. بازيكنان دور عابدزاده حلقه زده بودند و برايش كف مي‌زدند. عابدزاده هم با همان خنده‌هاي معروف مانده بود كه چه كار كند. خيلي زود بازيكنان شروع كردند به خواندن شعار معروف: «عقاب آسيا با ماست... دروازه‌بان تيم ماست... احمدرضا عابدزاده...» جشن پرسپوليسي‌ها با مربي محبوبشان البته خيلي كوتاه بود اما اتفاقي كه به چشم مي‌آمد خوشحالي ويژه عقاب بود. عابدزاده ديروز واقعا خوشحال بود. اين اتفاق بعداز مدت‌ها رخ مي‌داد. از آخرين باري كه او را خوشحال ديده بوديم مدت‌ها مي‌گذشت. بعد از جشن چند دقيقه‌اي و بدون مخلفات ديروز ياد لحظه قهرماني پرسپوليس در ليگ هفتم افتاديم كه در فيلم مستند «مردان پرسپوليس» به تصوير كشيده شده بود. آن روز و بعد از قهرماني در رختكن پرسپوليس غوغايي بود. عابدزاده مثل امروز مربي تيم نبود اما بعد از آن لحظه تاريخي از VIP به رختكن آمد تا در جشن تيم محبوبش سهيم باشد. اتفاق عجيب و ويژه اما در لحظه ورود احمدرضا به رختكن رخ داد. آنجايي كه تا چشم بازيكنان به جمال عقاب روشن شد سرود عقاب آسيا سر داده شد تا مشخص شود چرا او محبوب‌ترين فوتباليست سه دهه اخير فوتبال ايران است. *** احمدرضا را خيلي‌ها هر روز نمي‌بينند اما جاي بسياري از هواداران پرسپوليس در تمرين‌هاي اين تيم خالي است. مي‌شود هر روز سر تمرين حاضر شد، از بقيه تيم فاكتور گرفت و تمرين‌ها و حركات احمدرضا را تماشا كرد. عابدزاده با آن استيل حيرت‌انگيز كارهايي مي‌كند كه ميثاق و حقيقي در عنفوان جواني از پس آن برنمي‌آيند. خودش هر روز 3-2 ساعت جدا از تمرين تيم، به صورت اختصاصي تمرين مي‌كند تا همچنان جزو خوش‌‌استيل‌ترين ورزشكاران ايران باشد. البته كه هست و احتمالا مي‌ماند. به غير از آن بدن آماده حالا ظاهر او نيز با بالا رفتن سن به ويژگي‌هاي عقاب مي‌افزايد. حالا موهاي احمدرضا كوتاه است اما نيمي از آنها به سپيدي گراييده تا عقاب نيمه نقره‌اي حتي خوش تيپ‌تر از دوران جواني‌اش به نظر برسد. او همچنان به همان سياق سابق راه مي‌رود؛ دست‌هاي باز، سينه جلو، سر بالا و يك پا كه دنبال آن يكي كشيده مي‌شود. اينها همه تصوير محبوب‌ترين بازيكن سه دهه اخير فوتبال ايران را جلوي چشم شما مي‌آورد. بازيكني كه حالا مربي بزرگي است. هر روز تمرين‌هايش متفاوت است و در مربيگري نيز ويژگي‌هايش را نشان مي‌دهد. نظرسنجي دوشنبه شب البته بهانه‌اي بود تا يادمان بيايد هر روز در ورزشگاه خيريه عمل يك اسطوره را تماشا مي‌كنيم. اسطوره‌اي كه مي‌دانيم جدا از آن ويژگي‌هاي فوق‌العاده‌اش در دل ميليون‌ها نفر جا دارد، حتي اگر سالي يك بار مصاحبه كند و نزديك 10 سال در كانون اخبار فوتبال و حاشيه‌هايش نباشد. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند zamara30th October 2009, 06:21 PMچرا مردم عقاب را انتخاب کردند؟ احمدرضا عابدزاده تنها دروازه بان تاريخ فوتبال ايران است که وقتي توپ از خط دروازه اش عبور مي کرد شديدتر تشويق مي شد و در اواخر دوران بازيکني اش حضور او درون دروازه از نتيجه اي که براي پرسپوليس رقم مي خورد، مهم تر شده بود. افت آمار مسابقه sms برنامه 90 عادل فردوسي پور را به اين فکر انداخت که با طرح يک سوال قلقلک آور مخاطبانش را وادار به آشتي کند. او از فوتبالي ها خواست محبوب ترين فوتباليست سه دهه اخير فوتبال ايران را انتخاب کنند و خوب مي دانست مقاومت در مقابل اين درخواست حتي براي کساني که در گذشته اي دور فوتبال را تعقيب مي کردند، غيرممکن است. طبيعي بود که انتخاب هاي برنامه 90 اختلاف نظرهايي را در ميان توده مردم ايجاد خواهد کرد. قابليت هاي فني تنها يکي از فاکتورهاي محبوبيت است اما نام علي دايي تنها به واسطه برخورداري از اين ويژگي در ميان پنج کانديداي محبوب ترين بازيکن سه دهه اخير فوتبال ايران گنجانده شده بود. هرچند او در نهايت بالاتر از حد انتظار راي آورد و علي پروين و علي کريمي را پشت سر گذاشت اما روشن است که چالش هاي اخير آذري زبان ها با علي کريمي که منجر ب سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1317]
-
گوناگون
پربازدیدترینها