تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 9 مهر 1403    احادیث و روایات:  حضرت مهدی (عج):من وصىّ آخرين‏ ام، به وسيله من بلا از خانواده و شيعيانم دفع مى ‏شود
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819218824




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

#تحليل روز پيرامون فوتبال ايران#


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : #تحليل روز پيرامون فوتبال ايران# zamara13th December 2008, 09:27 AMاين تاپيك در جهت ارايه نظرات كارشناسان و آگاهان به علم فوتبال و همچنين دستچين تحليل هاي سايت ها و روزنامه هاي ورزشي پيرامون مسايل باشگاهها و مديران و مربيان و بازيكنان تيم هاي فوتبال در ايران اختصاص دارد . zamara13th December 2008, 09:31 AMچرا افشين امروز محكوم به پيروزي است؟؛ تو را غرق مي كنند 1- قاعده بازي نيمكت پرسپوليس مي گويد، افشين پيرواني تا زماني كه نامش را به عنوان يك سرمربي كار بلد در ذهن هواداران و ساير اركان تأثيرگذار جامعه فوتبال جا نيندازد، حق اشتباه كردن ندارد. اين اصل حتي در مورد افشين قطبي كه چهره او را كنار گاس هيدينگ، ديك ادووكات و پيم وربيك به خاطر مي آوريم هم صدق مي كرد. قطبي وراي ويژگي هاي شاخص گفتاري و رفتاري اش، ليگ هفتم حرفه اي را اميدواركننده آغاز كرد و با چهار پيروزي پياپي در قلب هوادار پرسپوليس جاي گرفت. او هفده هفته بدون شكست پيش رفت و زماني باخت كه حداقل بخشي از توانايي هايش را علني و اثبات كرده بود. افشين پيرواني كه كت و شلوار مي پوشد و با دي اكشنهايي شبيه افشين قطبي عنوان سنگين سرمربي پرسپوليس را حمل مي كند، براي هوادار اين تيم هنوز همان مدافع آخري است كه بازوبند كاپيتاني مي بست و چون اهل ريسك كردن نبود به ندرت مرتكب اشتباه مي شد. كارنامه سفيد و عاري از نكته قابل اشاره او در عرصه مربيگري دستاويز مناسبي است براي نسبت دادن ناكامي ها به شخص سرمربي بي تجربه كه عده اي معتقدند در آغاز مسير مربيگري لقمه اي بسيار بزرگتر از دهانش برداشته است.نتايج افشين پيرواني تا امروز ضعيف نبوده، اما عالي و بي گفتگو هم نبوده است. او كه قواعد و مختصات فوتبال ايران را مي شناسد حتماً خوب مي داند بايد در گامهاي نخست نتايجي به مراتب بهتر از آنچه در دوران قطبي رقم خورد، بدست بياورد. چه آنكه افشين پيرواني رزومه اي در اين عرصه ندارد و البته كه در چنين شرايطي زمزمه هاي انتقادآميز خيلي زود متولد مي شوند. 2- شيوه بازي پرسپوليس در چند مسابقه اخير به تبع تغيير سيستم ايجاد شده، تغيير كرده و هوادار عام فوتبال اين روش بازي را كه هجومي تر و باطراوت است، فارغ از ضعفها و قوتهاي تاكتيكي آن بيشتر مي پسندد. پيرواني اختيارات بازيكنان خلاق - كه تعدادشان در پرسپوليس كم نيست- را بالا برده و شعاع حركتي آنها را افزايش داده است. تيم او در قياس با تيم قطبي پرشعاتر و با نفرات بيشتر حمله مي كند و جاه طلب و خوش اشتها به نظر مي رسد. آنها در بازي با پيكان، استقلال اهواز، راه آهن و سايپا حاكم ميدان و مسلط بر جريان مسابقه بودند، اما چيزي بيشتر از دو تساوي و دو پيروزي با حداقل اختلاف به دست نياوردند. پرسپوليس تيم مهاجم زمين است و وقتي نتيجه نمي گيرد، هوادارانش پاي بدشانسي يا ضد فوتبال تيمهاي رقيب را وسط ميكشند. در نگاه ريزبينانه تر اما روشن است كه نوعي سردرگمي و بي برنامگي در عمليات تهاجمي اين تيم وجود دارد. بازيكنان خلاق، طراح و باهوشي مثل باقري، پتروويچ، كريمي، نيكبخت و توره جريان بازي را به يك سوم دفاعي حريف مي كشانند، اما آنجا كه براي عبور از لايه هاي پر تعداد دفاعي به طراحي تاكتيكي نياز است، پرسپوليس به بن بست مي رسد. دو تساوي و دو پيروزي كارنامه اي نيست كه ميخ پيرواني را بر اين ديوار سست و نامطمئن محكم بكوبد. 3- اولين تجربه هاي افشين پيرواني با سمت سرمربي در فضاي ملتهب پرسپوليس كه فقط و فقط محكوم به پيروزي است، سپري مي شود. در اين محيط پر تب و تاب طبيعي است كه او گاهي تمركزش را از دست بدهد، گاهي محو بازي شود و گاهي تنها مثل يك تماشاگر حرص بخورد و ناخن بجود. پرسپوليس از دقيقه 60 بازي با سايپا به در بسته مي كوبيد، اما سرمربي اش با چهره اي در هم و نگران فقط بازي را تماشا كرد و راهكاري براي فرار از بن بست رو نكرد. اولين تعويض پرسپوليس در دقيقه 86 اتفاق مي افتد و تعويض دوم در دقيقه 88 شكل مي گيرد. آنچه كاملاً به سود تيم مدافع بود. چه به لحاظ اتلاف وقت و چه از حيث ناآشنا بودن بازيكنان تازه وارد به فضاي مسابقه و اشتباهات پر تعدادي كه در آن دقايق كوتاه مرتكب شدند. افشين پيرواني گاهي فراموش مي كند كه سرمربي است و محو تماشاي مسابقه مي شود. 4- و پرسپوليس امروز در همدان پنجه در پنجه پاس مي اندازد. تيمي كه در خانه سخت مي بازد و در هفته هاي اخير نتايج نسبتاً قابل قبولي به دست آورده است. پيرواني محكوم به پيروزي است و در شرايطي كه پايه هاي صندلي مديران پرسپوليس يكي از ديگري لرزان تر است، اگر اختلاف با صدر جدول بيشتر شود، بعيد است كسي پشت سر پيرواني بايستد و از او حمايت كند. شايد اگر سايپا را برده بود تساوي در بازي خارج از خانه امروز به جايي بر نمي خورد، اما حالا فقط سه امتياز است كه يك مربي تازه از راه رسيده را از مرگ زود هنگام نجات مي دهد. منبع (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) zamara13th December 2008, 10:06 AMطلسم 10 ساله بعد از خداحافظی عقابی با نام عابدزاده پس از پايان جام‌جهاني 98 فرانسه، بحران در چارچوب دروازه‌ تيم‌ملي كليد خورد. احمدرضا عابدزاده كه حدود يك دهه به عنوان فرد شماره يك و البته مطمئن درچارچوب دروازه تيم‌ملي قرارداشت، پس از آخرين بازي ايران درجام‌جهاني 98 و مقابل تيم‌ملي آلمان، دستكش‌ها را آويخت. يك دهه از خداحافظي او مي‌گذرد و دروازه‌بان‌هاي متعددي با ويژگي‌هاي مختلف براي تيم‌ملي به ميدان رفته‌اند كه همه آنها به‌رغم موفقيت‌هاي مقطعي هرگز در حد و اندازه‌هاي يك دروازه‌بان مطمئن كه بتواند در تورنمنت‌‌هاي بين‌المللي از دروازه تيم‌ملي محافظت كند نشان ندادند. دروازه‌بان‌هايي كه با پايان دوران حضورشان در تيم‌ملي، پايان تدريجي فوتبال باشگاهي‌شان هم رقم خورد و دوران افول آنها در تيم باشگاهي هم با سرعت بيشتري طي شد. غلامپور، برومند، فنايي، نكيسا و رودباريان دروازه‌بان‌هايي بودند كه بعد از عابدزاده پيراهن شماره يك تيم‌ملي را پوشيدند. امروز اما تيم ملي صاحب يك دروازه‌بان با ويژگي‌ها و استانداردهاي قابل قبول براي ايستادن درون دروازه شده است. سيدمهدي رحمتي كه با توجه به خصوصيات رفتاري‌اش جاي خود در تيم ملي را محكم كرده و با فاصله، بهترين دروازه‌بان فوتبال ايران لقب گرفته است. درچنين شرايطي و بنا به دلايل غيرموجه، رحمتي به يك نيمكت‌نشين در تيم باشگاهي‌اش تبديل شده است. دروازه‌باني كه اگر از فرم ايده‌الش فاصله بگيرد، عملا هيچ گزينه مطمئني براي جايگزيني او وجود ندارد. نيمكت‌نشيني رحمتي در مس مي‌تواند نگراني بزرگ تيم‌ملي و علي‌دايي باشد. ادامه اين روند، مي‌تواند شماره يك تيم ملي را كه پس از 10 سال نگراني در چارچوب دروازه را به حداقل رسانده است، به سرنوشت محتوم دروازه‌بان‌هايي دچار كند كه در همه اين سال‌ها مثل يك شهاب زودگذر بوده‌اند و هرگز به ستاره تبديل نشدند. كريم بوستاني دروازه‌بان اسبق تيم ملي در دهه 50 كه داراي مدرك آموزش تخصصي دروازه‌بان‌ها از هلند است، باشگاه‌ها را عامل بزرگ فقر دروازه‌بان ششدانگ و با ثبات در فوتبال ايران مي‌داند: «به اعتقاد من عابدزاده يك استثنا در تاريخ فوتبال ايران است و ما نبايد توقع داشته باشيم دروازه‌بان‌هايي كه بعد از عابدزاده در تيم ملي حضور داشته‌اند كيفيت او را داشته باشند عابدزاده يك دروازه‌بان خود ساخته بود كه بيشتر عمر فوتبالش را بدون مربي دروازه‌بان پشت‌سر گذاشت و به تنهايي تمرينات سخت و تخصصي را انجام مي‌داد و اين راز موفقيت و تداوم حضورش در تيم‌ملي بود.» همه دروازه‌بان‌هايي كه پس از او به تيم‌ملي راه پيدا كردند به همان تمرينات نصفه‌و نيمه و پيش‌پا افتاده باشگاهي اكتفا كرده‌اند و به همين دليل موفقيت آنها مقطعي بوده است نكته جالب در مورد دروازه‌باناني كه اغلب عمر بازي‌شان در تيم ملي به يك سال هم نرسيده اين است كه به‌رغم داشتن تجربه بين‌المللي هركدام به نوعي ضعف‌ها و ايرادهاي تكنيكي داشته‌اند. چه اينكه ابراهيم ميرزاپور هنوز هم براي بازي با پا مشكل دارد. بوستاني عدم آموزش صحيح به دروازه‌بان‌ها در تيم‌ملي پايه و باشگاهي را دليل اين ضعف‌هاي تكنيكي مي‌داند شايد كمتر كسي خبرداشته باشد كه هيچ يك از تيم‌هاي باشگاهي ايران در رده پايه مربي تخصصي براي دروازه‌بان‌ها ندارند و همين موفقيت‌هاي مقطعي كه از دروازه‌بان‌هاي تيم ملي شاهد بوده‌ايم حاصل تلاش و پشتكار شخصي آنها بوده است.» بهزاد غلامپور: پس از مصدوميت عابدزاده مقابل تيم‌ملي تايوان، فرصت مناسبي براي بهزاد غلامپور بود تا پس از چهار سال نيمكت‌نشيني، توانايي‌هاي خود را بروز دهد. غلامپور دروازه‌بان اول تيم‌ملي در مسابقات زيرگروه جام‌جهاني 94 شد. او در بازي‌هايي كه در كشور قطر انجام داد چنان متزلزل و تسليم‌پذير ظاهر شد كه خيلي زود همه حريفان به ضعف در چارچوب دروازه‌ ايران پي بردند. گل‌هايي كه او از كره‌جنوبي و ژاپن و از روي خط عرضي دروازه دريافت كرد تا امروز تكرار نشده است. مربي دروازه‌بان‌هاي تيم‌ملي در مورد حضور مقطعي‌اش در تيم ملي مي‌گويد: «اين يك اصل در فوتبال است كه دروازه‌بان حق اشتباه كردن ندارد به ويژه در كشور ما كه با يك اشتباه كوچك همه روي آن بازيكن زوم مي‌كنند و اعتماد به نفس او را به حد صفر مي‌رسانند. طي يك سالي كه من در تيم ملي حضور داشتم به دليل اشتباهاتي كه در بازي‌هاي مقدماتي جام‌جهاني 94 مرتكب شدم به حدي از من انتقاد شد كه ديگر نتوانستم در تيم ملي دوام بياورم.» نيما نكيسا: وقتي عنوان جوان‌ترين دروازه‌بان جام‌جهاني 98 فرانسه را كسب كرد، بسياري براين باور بودند كه او جانشين شايسته‌اي براي عابدزاده است. نكيسا پس از جام‌جهاني به باشگا اوگالوي يونان پيوست و كم‌كم از صحنه فوتبال ملي محو شد. نكيسا اقرار مي‌كند كه تاوان انتخاب اشتباهش را پس مي‌دهد؛« پس از اينكه جوان‌ترين بازيكن جام‌جهاني شدم چند پيشنهاد از تيم‌هاي مختلف اروپايي به دستم رسيدكه هيچ كدام از آنها چشمگير نبود. اگر زمان براي من به عقب بر مي‌گشت هرگز به ليگ يونان نمي‌رفتم و در انتخاب تيم‌هاي باشگاهي‌ام وسواس بيشتري به خرج مي‌دادم.» نكيسا كه در سن 25 سالگي از سطح اول فوتبال ايران دور شد از پرداختن به مسائل حاشيه‌اي اظهار ندامت مي‌كند: «به‌نظر خودم اگر وارد مسائل و حاشيه‌هاي مرسوم در فوتبال ايران نمي‌شدم مي‌توانستم سال‌ها دروازه‌بان شماره يك تيم ملي باشم. نمي‌توانم افسوس خودم بابت از دست دادن بهترين دوران فوتبالم را پنهان كنم.» داوود فنايي: دروازه‌باني كه اندام تركه‌اي و فيزيك يك دروازه‌بان را نداشت و حجم عضلات او بيشتر به قهرمانان پرورش اندام شبيه بود. بازي‌هاي درخشان فنايي طي حضور چند ساله‌اش در پرسپوليس جلال طالبي را مجاب كرد تا او را به اردوي تيم‌ملي دعوت كند عمر حضور فنايي هم در تيم‌ملي به يك سال نرسيد؛ «به اعتقاد من در سال‌هايي كه حضور در تيم‌ملي را تجربه كردم حق را به حقدار نمي‌دادند. در اين كه عابدزاده دروازه‌بان شماره يك تيم‌ملي بود بحثي وجود ندارد، اما بعد از خداحافظي او، اين حق را داشتم كه بيشتر از چند بازي دوستانه به من ميدان مي‌دادند. آخرين بار در دوران برانكو بود كه به تيم ملي دعوت شدم و به‌رغم آمادگي خوبي كه داشتم از من استفاده نمي‌كرد. در آن سال‌ها حتي مقابل مالديو و نپال هم ميرزاپور دروازه‌بان شماره يك تيم‌ملي بود.» این روزها باز هم صحبت از گزینه ای جدید به نام طالب لو است. او همواره در ترکیب تیم باشگاهی اش عالی کار کرده است اما هنوز فروغ زیادی در تیم ملی نداشته است. باید منتظر نشست و دید که آیا کسی این طلسم 10 ساله را خواهد شکست؟ منبع (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) -MarshaL-13th December 2008, 01:37 PMهدايتي از سعيدلو قول مي گيرد ، مصطفوي از علي آبادي اين هفته سرنوشت پرسپوليس رقم مي خورد دعوا در پرسپوليس بالا گرفته. اين بار اختلاف ميان حسين هدايتي و داريوش مصطفوي رئيس هيات مديره و مدير عامل پرسپوليس بالا گرفته است . دعوا از آن جهت بالا گرفته که حسين هدايتي به عنوان رئيس هيات مديره قادر است حکم برکناري داريوش مصطفوي را به عنوان مدير عامل صادر کند اما محمدعلي آبادي رئيس مجمع باشگاه پرسپوليس اين اجازه را به رئيس هيات مديره نداده و همين مساله هدايتي را حسابي کلافه کرده است . مصطفوي با علم به اين موضوع که علي آبادي حامي اوست به کارش ادامه مي دهد و اختلافش با هدايتي را همچنان حفظ مي کند. هدايتي هم به دنبال گزينه اي است که قدرت اجرايي به حد و اندازه علي آبادي و حتي بيشتر از او داشته باشد. در حال حاضر کسي بهتر از علي سعيدلو براي اجراي خواسته هاي هدايتي نيست . هدايتي چند روز قبل بحث جدايي اش از پرسپوليس را مطرح کرد اما عصر روز پنج شنبه هدايتي با سعيدلو تلفني صحبت کرد و قرار شد همه چيز همين هفته مشخص شود. ظاهرا سعيدلو که چند روز قبل اعلام کرده بود اگر اوضاع تيم درست شود به پرسپوليس نمي آيد با فشار رئيس هيات مديره مواجه و قرار است اين هفته به شکلي اين مشکل را حل کرده و به جمع سرخپوشان باز گردد. در اين ميان بايد ديد سعيدلو و علي آبادي با هم چطور به توافق مي رسند تا همکاري سعيدلو با پرسپوليس آغاز شود ؟! گفته مي شود سعيدلو و علي آبادي بر سر بعضي مسائل با هم به توافق رسيده اند و بر سر بعضي مسائل هنوز توافقي صورت نگرفته است . به هر حال اين هفته بسياري از مسائل مشخص خواهد شد . بايد ديد در اين جدال چه کسي برنده است . هدايتي يا مصطفوي ؟! هر چند که گفته مي شود با بازگشت سعيدلو اتفاق زيادي در پرسپوليس نخواهد افتاد. يعني تغييراتي رخ نمي دهد تا کمي زمان بگذرد و معادلات موجود ابتداي امر سنجيده شود. zamara15th December 2008, 08:27 AMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند مالك باشگاه استيل آذين و رئيس هيأت مديره باشگاه پرسپوليس پس از 21 ماه فعاليت در فوتبال كشور اعلام كرد دوست ندارد با اين وضعيت در فوتبال سرمايه گذاري كند و اگر كار بر همين منوال باشد سرمايه خود را در جايي خارج از فوتبال هزينه خواهد كرد. اتفاقي كه پيش از اين نيز براي برخي از سرمايه گذاران علاقمند به فوتبال و يا به طور كلي ورزش در بخش خصوصي رخ داد و حالا باز هم شاهد تكرار آن براي يكي ديگر از اين افراد هستيم. حسين هدايتي كه گفته مي شود از گزينه هاي مديرعاملي باشگاه پرسپوليس هم بوده در گفتگوي تفصيلي با ايلنا، در خصوص دلايل حضور خود در فوتبال، خصوصي سازي و ديگر مسائل موجود در ورزش صحبت كرد كه با هم مي خوانيم: * اگر مصطفوي برود يك فرد با لياقت خواهد آمد * من در برهه كنوني نه فرصت كافي براي مديرعاملي پرسپوليس دارم و نه اينكه تصميمي براي تغيير مديرعامل باشگاه وجود دارد كه من بخواهم مسؤوليت قبول كنم. چون مصطفوي به خوبي كارش را انجام مي دهد و ما هم به عنوان اعضاي هيأت مديره از او حمايت مي كنيم. او قرار نيست برود و مطمئناً اگر هم قرار باشد روزي مصطفوي از پرسپوليس برود يك گزينه كه لياقت و كفايت داشته باشد، جايش مي آيد. * هزينه 20 ميليارد توماني در گذشته اعلام كرده ام كه اگر سهام باشگاه پرسپوليس به من واگذار شود 20 ميليارد تومان هم براي اين باشگاه هزينه مي كنم. اين براي زماني بود كه بحث واگذاري سهام باشگاه مطرح بود حالا با منتفي شدن واگذاري سهام، اين مسأله هم به خودي خود منتفي است. اي كاش كور بودم و خيلي از مسائل را در ورزش فوتبال نمي ديدم. واقعاً خسته شدم از اينكه مي بينم مردم عزيز ما اين قدر شور و هيجان نسبت به ورزش و ورزشكاران و پهلوانانشان دارند، اما متأسفانه از طرف مديران ورزشي كشور توجه ويژه اي به آنها نمي شود. در حالي كه بايد همه مديران، خبرنگاران و اهالي ورزش دست به دست هم بدهند و با يكدلي براي رشد و شكوفايي فوتبال كمك كنند. درحال حاضر وضعيت ابومسلم، پيام، ملوان و استقلال اهواز را ببينيد. اين چه تيمداري و باشگاهداري است كه همه گرفتار آن هستند. واقعاً سرمايه گذاري در ورزش بخصوص در فوتبال چه سودي دارد؟ اگر اين حضور پرمعنا و پربار باشد ديگران هم تشويق مي شوند تا براي سرمايه گذاري در ورزش حضور پررنگي پيدا كنند. به طور مثال مگر در شهر بزرگي مانند مشهد يك تاجر و يا يك كارخانه دار وجود ندارد تا به تيمهاي ابومسلم و پيام كمك كند؟ مطمئناً وجود دارد، اما بايد برنامه ريزيها به گونه اي باشد كه افراد با ميل و اشتياق فراوان در عرصه ورزش حاضر شوند و سرمايه گذاري كنند * تا چه زماني بايد دستمان در جيب بيت المال باشد امسال دولت 200 ميليارد تومان براي فوتبال كشور هزينه كرده است و اين، مبلغ كمي نيست، اما اگر بخش خصوصي را وارد صحنه مي كرد چه بسا اين 200 ميليارد تومان صرف امور عمراني كشور مي شد. صحبت كردن در مورد مديرعامل پرسپوليس كه دردي را دوا نمي كند. مشكل پرسپوليس اين است كه هوادار ميليوني اش دوست دارد تيمش نتيجه بگيرد، تيم هم براي اينكه بتواند نتيجه بگيرد، امكانات، ابزار، مديريت قوي و يكدلي مي خواهد. * خصوصي شدن ورزش سخت تر از پالايشگاهها نيست وقتي مراكز مهم كشور از جمله نيروگاهها، پالايشگاهها و كارخانه هاي فولاد را به بخش خصوصي واگذار مي كنند، آيا خصوصي سازي ورزش سخت تر از آنها است؟ نمي دانم چرا حاضر نمي شوند براي رشد و شكوفايي ورزش كشور كه مي تواند قهرمان پروري و پهلوان سازي كند و در نهايت مي تواند پول ساز و درآمدزا باشد، آن را به بخش خصوصي واگذار كنند. * مديران قبلي پرسپوليس از كنار اين باشگاه به ثروت رسيدند آقاي علي آبادي و دولت نهم درخصوص ساخت اماكن ورزشي چند برابر دولتهاي گذشته هزينه كرده است و اين موضوع با مدرك قابل اثبات است، اما در زمينه مسابقات ليگ برتر و فدراسيونها ما در حال عقب گرد هستيم. بسياري از مديران طي سالهايي كه مديريت تيمهاي بزرگ و فدراسيونها را بر عهده گرفته اند، در فكر اين بودند كه به يك موقعيت اجتماعي برسند يا زمينه سازي كنند تا به مجلس يا در انتخابات شوراي شهر شركت كنند. در گذشته مديراني در همين پرسپوليس بودند كه از طريق اين باشگاه به ثروتهاي كلاني رسيدند. من آدم سياسي نيستم و وابستگي سياسي هم به حزب خاصي ندارم، فقط سرباز ايرانم. سه ميليارد تومان هم براي پرسپوليس هزينه كردم و خداحافظ تا پايان فصل. * انصاري با مشورت من به استقلال رفت آقاي انصاري، عضو هيأت مديره استقلال كه از افراد متمول است، از دوستان من است. وقتي هم كه مي خواست به استقلال بيايد با من تماس گرفت و گفت نظرت چيست؟ گفتم بيا در ورزش و به باشگاه استقلال خدمت كن. الآن هم دوستاني دارم كه حاضرند پيام، ابومسلم و پگاه را خريداري كنند، كساني كه امتياز تيم پگاه را خريداري كردند، از دوستان من هستند. * سهام پرسپوليس را به من بدهند به سازمان تربيت بدني هم كمك مي كنم من پيشنهاد 20 ميلياردي را كه براي اداره پرسپوليس درگذشته ارائه كرده بودم، الآن نيز اعلام مي كنم و حتي حاضرم مبلغي بالاتر از اين را براي پرسپوليس هزينه كنم، اما مي گويم سهام اين باشگاه مردمي را به من بدهيد. البته نه 100 درصد سهام را اولاً 30-20 درصد در اختيار دولت باشد كه وظيفه نظارت را انجام دهد، بخشي از آن را به ما و بخش ديگري را هم به مردم واگذار كنند، اما سهام مديريتش را به ما بدهيد. خود مردم هيأت مديره را انتخاب مي كنند و بعد ارزيابي كنيد كه ما موفق بوديم يا نه. از محل درآمدش اين باشگاه را حرفه اي مي كنيم و رشته هاي مختلف راه اندازي خواهيم كرد. حتي از درآمدش به سازمان ورزش هم كمك مي كنيم. حاضريم تضمين بانكي هم بدهيم، اما چرا اين كار را نمي كنند؟ طبق اساسنامه فيفا ، بايد تا سال آينده اين كار را انجام دهيد و باشگا هها خصوصي شوند. حالا كه هستيم استقبال نمي كنند، وقتي ما خسته شديم و رفتيم آن وقت مي گويند كه مردم بياييد. اگر به من سهام نمي دهند، چرا بيش از اين براي پرسپوليس هزينه كنم؟ در نهايت هم به خاطر اينكه به هواداران يا علي گفتم و رفيق نيمه راه نشوم تا پايان فصل كمك مي كنم، اما آخر فصل مي گويم خدا نگهدار. مي روم سراغ استيل آذين. شما فكر مي كنيد استيل آذين براي چند ميليون نفر است؟ به فرض پنج ميليارد هم براي استيل آذين خرج كنم، اما اين تيم هواداران زيادي ندارد، اما اگر پنج ميليارد تومان را براي پرسپوليس خرج كنم 30 ميليون هوادار خوشحال مي شوند. باشگاههاي بزرگي مانند منچستر يونايتد، آرسنال و چلسي در سال 2006، 250 ميليون پوند درآمد داشته اند. من نمي گويم باشگاههاي استقلال و پرسپوليس مي توانند 250 ميليارد تومان درآمد داشته باشند، اما حداقل مي توانند 25 ميليارد تومان درآمد داشته باشند 15 ميليارد تومان هم هزينه ساير رشته ها از جمله كشتي، واليبال، بسكتبال و غيره مي شود. در نهايت خواهيد ديد چه تحولي بزرگي در ورزش كشور رخ مي دهد. * واگذاري تيمها به شهرستان ها يكي از كارهاي خوب دولت نهم اين بود كه بيشتر تيمها را از تهران خارج كرد. به طور مثال وقتي تيم كوثر به لرستان واگذار شد، اين هفته براي تماشاي بازي اين تيم در دسته يك، 25 هزار هوادار لرستاني به ورزشگاه رفته اند. اين مسأله وقتي قشنگ تر مي شود كه هواداران لرستاني ببينند كه اين روند رو به رشد تيمشان ادامه دارد و تيم با انجام بازيهاي قابل قبول به ليگ برتر صعود كند، اما واقعاً اين ليگ برتر است كه ما داريم؟ الآن دو تيم پيام و ملوان به دليل مشكلات مالي خواستار لغو مسابقه شان شده اند. من وقتي مشهد مي روم، لذت مي برم كه مردم تا اين حد به تيم شهرشان علاقه دارند و تشويق مي كنند. ورزشگاه ثامن الائمه(ع) مشهد نيز پر از هواداران خراساني است كه براي حمايت تيمهاي پيام و ابومسلم آمده اند اما مي بينيم اين باشگاهها پول ندارند و گرفتار هستند. ما به دولت نمي گوييم پول بلاعوض بدهند بلكه بيايند بسترسازي كنند تا همين باشگاههاي خصوصي يك مقدار درآمدزايي كنند. * فدرا� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 777]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن