واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آسیای میانه و قفقاز - طالبان دره سوات که با فکر گسترش قدرت در سراسر پاکستان به سمت پایتخت پیش میرفتند با تهدید ارتش به مقر خود بازگشتند محمدرضا نوروزپور کابوس قدرت گرفتن طالبان که روزی محدود به افغانستان بود و آمریکاییها سرمست از نابودی آن در سال 2001 بودند، حالا نه تنها از افغانستان رخت بر نبسته، میرود تا یک کشور قدرتمند از لحاظ اتمی را یک جا در خود ببلعد و نمونهای بسیار موحشتر از افغانستان نه تنها برای پاکیها بلکه برای کل دنیا به ارمغان آورد، چرا که طالبانیهای دره سوات پشت دروازه اسلامآبادند. در این میان و زمانی که مردانی بدون لباس فرم و کلاههای ارتشی، که خاصیت آن حفظ جمجمه از اصابت گلوله است والا دستارهای پارچهای به مراتب کله آدم را در برابر تشعشات خورشیدی بهتر محافظت میکند، آرپیجی هفت بر دوش و یا نشسته پشت تیربار ژ-3 یا گرینوفهای روسی آمادهاند تا هروقت لازم شد، هر جنبندهای به غیر از حیوانات و جمادات را آبکش کنند، در سر خیال تصرف اسلامآباد را میپرورانند، وزیر خارجه آمریکا، نگران و مشوش از اینکه همه چیز در حال بدتر شدن است؛ هم انگلیسیها را در گذشته و هم دولت پاکستان را در حال، متهم به بیتوجهی به منطقه سوات میکند و میگوید واگذاری آنها به حال خود بسیار اشتباه و خطرناک بوده است. دستار به دستهای ریشوی مسلح که وقتی دوربین عکاسی میبینند یا آن را با عکاسش نابود میکنند یا به آن زل میزنند اما، بیتوجه به سخنان یک آمریکایی معروف به نام کلینتون، که خیلی از آنها اساساً نمیدانند او کیست؟ و چون شنیدن رادیو و تماشای تلویزیون را حرام میدانند هیچگاه سخنان نه او و نه کس دیگری را شنیده و نه میشنوند، تنها به فرمان رهبر خود که هماکنون به فتح اسلامآباد فکر میکند گوش میدهند. او که توانسته در دره سوات یک خلافت طالبانی تشکیل دهد و احکام به گفته خودش اسلامی را با دادگاههای خودساخته شریعت به اجرا درآورد به این فکر افتاده که چرا همین حکومت را به همه پاکستان تسری ندهد. برای این دسته از طالبانهای جدید، یا همان نئو طالبانیستها، تا اسلام آباد، حداقل از لحاظ جغرافیایی؛ یک کورس ماشین بیشتر نمانده. آنها در دستههای صد تایی و حتی بیشتر بر پشت تویوتاها و آن کامیونهای قدیمی که آخرین سرعت آن 70 کیلومتردر ساعت بیشتر نیست مینشینند و نهایتاً دو ساعته در پایتخت هستند. احتمالاً ممکن است چند ساعت نیز درگیری مسلحانه داشته باشندکه این میتواند ورود آنها را به اسلامآباد با تأخیر مواجه کند. در این راه، ترس از مردن، خندهدارترین موضوع است، چرا که آنها بر این اعتقادند که کشته شدن در راه مبارزه با حکومت مرکزی شهادت در راه خدا است و کشته این راه بدون درنگ به بهشت وارد میشود. آنها البته به غیر از خود، همه را کافر میدانند و اساساً از خونریزی لذت میبرند. همین رویه آنها به شدت در خصوص شیعیان که یکی از مظلومترین فرقههای اسلامی در پاکستان هستند بارها و بارها به اجرا درآمده و پیروان صوفی محمد یا بیتالله محسود که از کشتن کبوتری ابا دارند، شیعیان را در دستههای ده تایی و صدتایی به راحتی آب خوردن میکشند و مال و جان آنها را برخود حلال میدانند و احیاناً اگر شیعهای توانست حق آنها را کف دستشان بگذارد چه باک که به بهشت خواهند رفت. فتح اسلامآباد به این شیوه، توهمی است که در اثر بیعرضگی دولت مرکزی و عقبنشینی آشکار آنها در خصوص واگذاری قدرت به طالبان در این منطقه میان ساکنان و قدرت طلبان دره سوات پدید آمده است. از لحاظ ایدئولوژی اما، نئوطالبانیستها از هم اینک خود را فاتح اسلامآباد میدانند. آنها پیشتر، وحشت خود را به تک تک خانههای پایتخت گسیل داشتهاند و بر این باورند که نیمی از پایتختنشینان نیز در راه برقراری قوانین شریعت به شیوه طالبان با آنها همراهند و نیمه دیگر اساساً ارزش فکر کردن ندارند چرا که در فلسفه طالبان، هرکه با آنها نیست سزاوار یک مرگ دردناک است و ارزش حیات و نفس کشیدن ندارد. با این تفکر آنها نیاز به سوار شدن ماشین و حرکت به این سو و آن سو ندارند چرا که تا همین الان نیز توانستهاند خود را به همه جای پاکستان تکثیر کنند و تاکنون عملیات یارکشی خود از همه ایالتها و شهرهای بزرگ از جمله پنجاب که به نوعی کندوی آنها است را به پایان رساندهاند. نئو طالبانیستها ادامه دهنگان راه طالبانی هستند که در دهه 90 به رهبری ملا عمر در افغانستان قوت گرفت و مأمنی شد برای اسامه بن لادن و گروه تروریستی القاعده او. هم اینک با باج یا اشتباه بزرگی که دولت مرکزی پاکستان در خصوص این نو به بازارآمدگان مرتکب شد و پذیرفت تا در ازای دست برداشتن طالبان از جنگ با دولت، آنها به شیوه خود در شمال غربی کشور حکومت کنند، این توهم برای آنها پدید آمده که چرا همین قدرت را در سراسر کشور به دست نیاوریم و حکومت پاکستان را که از نظر ما کافران بر مسند آن نشستهاند از آنها ستانده و در دست دادگاههای شریعت بدهیم. هماکنون در مناطق سوات، ملاکند، دیر و به تازگی بونیر، زنها تنها با حجاب طالبانی حق بیرون آمدن از خانه را دارند، پسرهای ریش تراشیده یا کتک خورده و یا حد زده میشوند و شنیدن رادیو و تماشای تلویزیون برای همه حرام است و موسیقی به کل تعطیل و تحریم است و دهها نوع از این قوانین متحجرانه که یادآور روزهای سیاه و تاریک افغانستان دهه 90 است. تهدید ارتش کارساز شددیروز اما، همزمان با بیشتر شدن نگرانیها از پیشروی طالبان به سمت اسلامآباد تقریباً همه مقامات رسمی و غیر رسمی این کشور به حالت خیز در آمده و برای سواتیها خط و نشان کشیدند. دولت پاکستان در خصوص نگرانیهای مطرح شده نسبت به حرکت خزنده طالبان به سمت پایتخت و خصوصاً در پاسخ انتقادات تندی که از سوی هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا مطرح شد، گفته است که اوضاع آنقدرها هم که آنها میگویند بحرانی نیست. این در حالی است که طالبانیهای دره سوات که از همان ابتدا باج دادن به آنها از سوی دولت، کار اشتباهی ارزیابی شد، دیروز وارد منطقه "بونیر " در 70 کیلومتری یا 90 کیلومتری پایتخت شدند و ضمن به دست گرفتن اختیار آن به سرعت به سمت اسلامآباد حرکت میکنند. "رحمان ملک " مشاور وزارت کشور پاکستان با مسخره خواندن قوانین وضع شده توسط صوفی محمد و طرح این ادعا از سوی او که این قوانین باید در تمام پاکستان به اجرا درآید به صراحت گفت: اگر طالبان طبق " توافقنامه سوات " عمل نکنند دولت مجبور خواهد شد که اقدام لازم را انجام دهد. اما در حالیکه طالبان از فردای همان روز توافقنامه سوات به تعهدات خود پشت پا زد، دولت هنوز اقدام لازمی انجام نداده. ممکن است ما تهدید یوسف رضا گیلانی که دیروز اعلام کرد ارتش با قدرت در برابر زیادهطلبی طالبان خواهد ایستاد بتواند پایتخت را از گزند این افراطیون نجات دهد اما ارتش در گذشته بارها امتحان خود را با موفقیت نگذرانده و در زمان مشرف نشان داد که در برابر طالبان اساساً قابل اطمینان نیست. با این همه آخرین اخبار حاکی از تاثیرگذار بودن تهدید ارتش است و گویا طالبانیها به سمت دره سوات عقب نشستهاند. سایر احزاب اسلامی مانند حزب نواز شریف شاخه نواز، جنبش ملی متحده، جماعت اسلامی پاکستان و سازمان دانشجویان امامیه نیز تنها به اظهار تاسف بسنده کردهاند و به اقدامات خودسرانه طالبان سوات اعتراض کرده و خواهان رسیدگی فوری به وضعیت غیر قابل تحمل مردم در این مناطق شدهاند. دولت پاکستان مجبور است در آیندهای نزدیک برای حفظ ماهیت سیاسی خود نیز که شده برای مقابله با افراطیون دره سوات دست به یک بسیج عمومی و تشکیل یک نیروی وحدت ملی بزند و الا دیر یا زود صحنه سیاسی و نظامی این کشور به شدت دچار بحرانی به مراتب بدتر از افغانستان خواهد شد و چه بسا پای نیروهای خارجی نیز به بهانه حفظ و حراست از زرادخانه هستهای این کشور در برابر افراطیون به میدان باز شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 400]