تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836946475
خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) نويسنده:دكتر سيد حميد روحاني موضوعي كه به نظر ميرسد لازم است مطرح كنم موضوعي است كه : چه علمي در اسلام مورد قداست و عظمت است؟ آيا مطلق علم يا علمي كه از نظر اسلام قداست دارد ، همراه با ويژگيهايي ميباشد؟ ما ميدانيم كه در اسلام علم جايگاه ويژهاي دارد. رسالت پيامبر اكرم صليالله عليه وآله و سلم با « اقراء » آغاز ميشود و اين توصيه آن حضرت است كه « طلبالعلم فريضة علي كل مسلم و مسلمه » و نيز از آن حضرت است كه: « اطلبوا العلم و لو بالصين » و از مولايمان حضرت علي عليه السلام است كه : « من علمني حرفا فقد صيرني عبدا » خوب از اين كه علم در اسلام از چنين جايگاه ويژهاي برخوردار است جاي سخن نيست و جاي ترديد نيست، اما آنچه كه مهم است اين است كه اين علمي كه ما بايد از نظر اسلام به آن برسيم و از آن استفاده كنيم آيا مطلق علم است يا آن علم شرايطي دارد. خود قرآن هم اين را بيان كرده و روشن ساخته كه چه علمي از نظر قرآن و از نظر اسلام از اهميت ويژهاي برخوردار است. « هوالذي بعث في الاميين رسولا منهم يتلو عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهمالكتاب و الحكمه » دو ويژگي براي علم ارزشمند قرار داده است. يك، علمي كه همراه با تزكيه و، با تهذيب باشد، با خودسازي باشد و دوم علمي كه همراه با حكمت و بصيرت باشد. اگر علم با اين دو ويژگي همراه شد، ميتواند انساني را به سعادت و تكامل و موفقيت برساند و رستگار سازد. اگر خداي نخواسته علم، يكي از اين دو را نداشت يا هر دو را نداشت، آن علم هوالحجابالاكبر. انسان را از خدا دور ميكند و باعث بدبختي وتباهي ميشود وبسياري از كساني كه چه در حوزههاي علميه چه در مراكز دانشگاهي، باعث تخريب جامعه شدند و جامعه را به انحطاط كشاندند، سلاحهاي كشتار جمعي به وجود آوردند، مواد مخدر درست كردند، دين ساختند، از كساني بودند كه علم را آموختند، اما آن دو ويژگي را نداشتند. مسئله تهذيب نفس و مسئله بصيرت، بسيار نقش مهمي در موفقيت انسان دارد و رمز موفقيت حضرت امام در همين بود كه علم را با اين دو ويژگي گرفته بود. از آغاز دوران طلبگيشان سعي كرده بودند كه علم را همراه با تهذيب نفس بياموزند و همراه با بصيرت داشته باشند. اين سخن امام خيلي عميق است و خيلي قابل توجه كه ميگويند: وقتي رضاخان براي حوزه علميه امتحان گذاشت، قرار شد كه طلاب علوم اسلامي با اجبار و اكراه و با هر قيمتي كه هست به وزارت معارف و فرهنگ آن روز امتحان بدهند. البته حوزه نگران و انديشناك بود، احساس ميكرد كه دشمن ميخواهد از اين طريق استقلال حوزه را از ميان ببرد، بر حوزه چنگ بياندازد. بعد امام ميفرمايند كه: يك روزي در مدرسه فيضيه يكي از اساتيد ما به من فرمود كه: حالا اين كه عيبي ندارد اين امتحان دروغ است ميخواهند با اين امتحان افراد بي سواد را بشناسند و از حوزه دور كنند ميفرمايند من جواب دادم: نخير نميخواهند با اين امتحان عناصر بي سواد را از حوزه دور كنند ميخواهند اساتيد و فضلا و دانشمندان حوزه را بشناسند و سركوب كنند. هدف اين است كه با اين امتحان عالمان برجسته و با فضيلت شناخته و سركوب بشوند. ببينيد تفاوت فكري از كجا تا كجا. بصيرت يعني اين. امام يك طلبه بوده است. قائدتا اگر دقيق باشد كه در سال 1314 برنامه امتحانات را گذاشتند و فشار آوردند به حوزه براي امتحانات. امام يك جوان در حدود سي سال بوده. خوب ميبينيم كه در عين حال اين آقايان بصيرت را داشتند كه ديگران نداشتند. امروز كه مقام معظم رهبري روي مسئله بصيرت اتكا ميكنند همين است كه كساني هستند كه در حوزههاي علميه عمري درس خواندند يك سلسله اصطلاحاتي را فرا گرفتند با همان اصطلاحات هم به مقاماتي رسيدند، اما ميبينيم كه سر بزنگاه چگونه آلت دست دشمن قرار ميگيرند و سخناني را بر زبان ميآورند، موضعي ميگيرند كه به نفع دشمن است و آب به آسياب دشمن ريخته ميشود. اين نداشتن بصيرت است. اگر ما در حوزههاي علميه خداي نخواسته علم را بي بصيرت بياموزيم؛ اگر مسئولين كشوري ، فرماندهان نظامي و انتظامي ما از بصيرت محروم باشند دشمن خيلي راحت ميتواند نفوذ كند و افراد را منحرف سازد. بصيرت بسيار نقش مهمي در پيشرفت و موفقيت انسان دارد و رمز موفقيت حضرت امام اين بود از آن دوراني كه طلبه بودند تا آن روزي كه مرجع بودند، تا آن زماني كه رهبر بودند، ديديم كه در مسائل كاملاً با بصيرت عمل ميكردند. هيچ گاه دشمن نتوانست در ايشان نفوذ كند و ايشان را فريب بدهد. در همان جريان انجمنهاي ايالتي و ولايتي در سال 1341، وقتي كه دولت امير اسدالله علم در مقابل فشار علما و حركت مردم، تصميم گرفت كه عقبنشيني كند - اما بر آن بود كه فريب بدهد و برنامه خودش را اجرا كند - با وعده و وعيد و فريب بزرگان ديني. پيشنهاد داد كه ما اين تصويبنامه را لغو نميكنيم، اجرا نميكنيم. مي گذاريم وقتي كه مجلس شوراي ملي تشكيل شد - آن روز هنوز تأكيد بود مجلسين، مجلس سنا را، مجلس شورا را منحل كرده بودند و دولت به اصطلاح قوه مجريه بود به جاي قوه مقننه نشسته بودو تصويبنامه گذرانده بود- آنجا تصميم بگيرند كه اين اگر خلاف قانون است، مثلا ملغي كنند، اگرنه تاييد كنند. بعضي از علما متاسفانه تحت تاثير قرار گرفتند پذيرفتند امام فرياد زد: اين فريب است، اين نيرنگ است، تصويبنامهاي كه دولت گذرانده، مجلسي كه حضور ندارد، ما بگذاريم كه اگر يك روزي مجلس تشكيل شد. ببينيد آگاهي از همان جا مشخص بود بصيرت مشخص بود در جاي جاي برنامههايي كه اينها داشتند، سعي كردند كه امام را فريب بدهند. و از مسير منحرف سازند. در يك مرحله، وقتي نهضت امام آغاز شد وقتي كه رژيم شاه با زور ، فشار و تهديد نتوانست امام را به عقب نشيني وادار كند. در گام نخست اينها تلاش كردند كه با جوسازي و تهديد امام را مرعوب سازند. شايعه كردند كه ميخواهد احضاريه به در خانه ايشان برود. ايشان احضار بشود به دادگاه ومحاكمه گردد. حتي احضاريه فرستادند. پاسبان آمد دم در خانه امام، احضاريه داد. ديدند نه، تاثير در امام نكرد. از راه اهانت وارد شدند. عليه امام شبنامه پخش كردند، اهانت كردند، جسارت كردند، فحاشي كردند، امام نه تنها پروا نكردند، بلكه آمدند در مسجد اعظم سخنراني كردند. اگر شما مراجعه كنيد به صحيفه امام، اين سخنراني امام موجود است ميفرمايند: اگر به من اهانت ميكنند اگر ورق پارههايي عليه من پخش ميكنند چرا شما ناراحت ميشويد مگر من از حضرت علي عليه السلام بالاتر هستم؟ مگر حضرت علي عليهالسلام را ساليان درازي در بالاي منابر مورد اهانت قرار ندادند؟ به ايشان جسارت نكردند؟ ما در راه اسلام بايد خودمان را آماده كنيم، براي پذيرفتن بسياري از جسارتها و اهانتها و بعد دستشان را اين طوري كردند كه: اين دست من بايد در راه اسلام دستنبد بخورد. مگر من از حضرت امام موسيبن جعفر(علیه السلام) بالاتر هستم ، ما بايد خودمان را براي زندان و تبعيد آماده كنيم. البته اين جريان نتوانست امام را وادار به عقبنشيني كند. مرحله بعدي سركوب بود. به مدرسه فيضيه حمله كردند، مدرسه فيضيه را به آتش و خون كشيدند، شايد امام مرعوب شود كه امام مرعوب نشد. بعد به خط موازي روي آوردند. خط موازي در جريان سياسي اين است كه طرف مي آيد با يك تاكتيكي، همان شعارها، همان برنامههاي رهبر مبارز را، رهبران مبارزه را، مردم مبارز را به ظاهر تاييد ميكند مطرح ميكند اما در لابه لاي آن سعي ميكند كه مسير را منحرف كند و به انحراف بكشاند. ساواك خطبا و و عاظ را به دادگاه فرا خواند، عضوبه عضو گفت: حالا كه ميخواهيد شما به اصطلاح خودتان مبارزه كنيد، عيبي ندارد ما با شما همراهي ميكنيم، اما به يك شرط كه شما يك حد و حدودي قائل شويد. بياييد از سه موضوع حرف نزنيد، ما ديگر به شما كاري نداريم. هر چه بگوييد ما طرف شما نمي شويم. عليه شاه سخني نگوييد، عليه اسرائيل هم حرف نزنيد، دائما به گوش مردم نخوانيد اسلام در خطر است، اسلام در خطر است. اگر امام با آن بصيرت والايي كه داشتند در آن مقطع مقابله نميكردند و اين جريان را افشا نميكردند و خنثي نميساختند، به ظاهر در منابر، در مساجد، از دولت انتقاد ميشد، از گراني، از تورم، از قانون شكني، از نبودن مطبوعات آزاد، از نبودن انتخابات آزاد، فراوان حرف زده ميشد، همه خوشحال بودند دارد مبارزه ميشود اما اساس كه ، دفاع از اسلام و مقابله با شخص شاه بود به عنوان امالفساد، مقابله با خطر صهيونيسم بود فراموش ميشد. ببينيد بصيرت اينجاست امام با بصيرت خودشان با هوشياري خودشان در مقابل اين جريان ايستادند و آن را رسوا و افشا كردند. در جاي جاي جريان مبارزه نهضت تا روزي كه انقلاب به پيروزي رسيد فراوان اين گونه مسائل پيش آمد كه بسياري داشتند فريب ميخوردند. آخرين مرحلهاش پيامي بود كه شاه براي امام فرستاد در سال 1357،زماني كه امام هنوز به فرانسه هجرت نكرده بودند ، يكي از شخصيتهاي روحاني تهران- كه از دار دنيا رحلت كرده است - مقامات دربار با او تماس گرفته بودند كه: شما اين پيام شاه را به امام برسانيد، اگر امام قبول كنند كه شاه در پست خودشان بمانند شاه حاضر است هر قانوني را كه امام بخواهند اجرا كند، هر قانوني را كه ايشان بخواهند لغو كند. آن شخصيت هم يكي از علماي بزرگ كه الان از مراجع محسوب ميشود فرستاد به نجف. خود اين عالم برايم تعريف كردكه: من وقتي رسيدم به عراق امام در كربلا بود. رفتم به كربلا و در محضر امام، اين مسئله را بيان كردم و امام فرمود كه اين فريب است، او اگر اين بار بر اوضاع مسلط شود و از اين خطر برهد بلايي بر سر روحانيت و اسلام ميآورد كه ديگر كسي نتواند كمر راست كند. بعد از آن كه جريان انقلاب اوج گرفت امام به پاريس هجرت كردند، شاه آمد پشت تلويزيون كه پيام انقلاب شما را دريافت كردم قول مي دهم كه اين خيانتها قانونشكنيها ، ظلمها تكرار نشود و به نفع مردم كارهايي صورت بگيرد. باز در اين مرحله ميبينيم حتي اساتيد دانشگاه حتي آدمهايي مثل مهندس بازرگان تحت تاثير قرار گرفتند فريب خوردند. مهندس بازرگان بلند شد آمد پاريس و در محضر امام عرض كرد: حالا كه شاه تا حدي توبه كرده و پذيرفته، خوب است شما هم كوتاه بياييد و شاه را بگذاريد كه سلطنت كند نه حكومت و امام همان جواب را به ايشان دادند كه اگر امروز ما به او مهلت داديم او فردا وقتي بر اوضاع مسلط شد، خطر سقوط او از بين رفت، بلايي بر سر اين ملت آورد كه خون مردم را در شيشه كرد، چه كسي ميخواهد جواب بدهد؟ چه اعتماد و اطميناني شما داريد كه او بعد از اين ورطه خطرناكي كه براي او پيش آمده باز به آن جريان گذشته برنگردد و آن جنايات را نكند. در جريان امروز هم ميبينيم كه همين بصيرت لازم است كه ما بتوانيم در مقابل خطرها و لغزشهايي كه براي نظام ما و اسلام ما و انقلاب ما پيش آمده بايستيم و مقابله كنيم. الان بزرگترين مسئلهاي كه دارد در كشور ما روي آن كار و زمزمه ميشود مسئله آمريكا است. فراوان گفته ميشود كه چرا با آمريكا وارد مذاكره نميشويم تا كي بايد ما با آمريكا سر ناسازگاري داشته باشيم. بسياري مشكلات كشور بر اثر عدم مذاكره با آمريكا است. خوب انتظار از انديشمندان و صاحبنظران و مسئولان كشوري و روحاني اين است كه در طول اين مدت يك بررسي همه جانبهاي صورت ميدادند كه آمريكا از ايران چه ميخواهد. ما اگر خواسته باشيم با آمريكا كنار بياييم چه آوانسي بايد بدهيم از چه موضوعي بايد صرف نظر كنيم از چه اصلي بايد بگذريم تا آمريكا از ما راضي بشود. آيا صرف اينكه يك رابطه معمولي برقرار كنيم كار تمام ميشود آمريكا دست از سر ما بر ميدارد؟ آيا به قول بعضيها اگر ما از مسئله فلسطين حمايت نكنيم از حزبالله لبنان حمايت نكنيم عليه رژيم صهيونيستي موضع نگيريم مشكل ما حل ميشود ؟ آمريكا دست از سر ما بر ميدارد يا نه مسئله اساسيتر از اين حرفها است؟ امام امت با بصيرت كه اوضاع تا 50 سال بعد را ميديد سخني دارند كه كاملا نشاندهنده واقعيتي است كه وجود دارد. امام ميفرمايند كه همه توطئه جهانخواران عليه ما از جنگ تحميلي گرفته تا حصر اقتصادي و غيره براي اين است كه ما نگوييم اسلام جوابگوي جامعه است و حتما در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگيريم. ببينيد دو نكته است يك بپذيريم كه اسلام قوانين الهي احكام قرآني پاسخگوي مشكلات جامعه نيست پس بايد فرهنگ غرب ، انديشه غرب ، انديشه ليبراليستي در جامعه ما حاكم شود تا آمريكا از ما راضي بشود. دوم در مسائل و اقدامات خودمان از آنها مجوز بگيريم. كارخانهاي ميخواهيم بسازيم ببينيم آيا آنها صلاح ميدانند كه ما اين كارخانه را داشته باشيم يا نه؟ در امور تكنولوژي اگر ميخواهيم كارهاي برجستهاي انجام بدهيم موشكي بسازيم، امكاناتي درست كنيم، آيا آنها موافق هستند يا نيستند؟ ميتوانيم خودكفا باشيم يا نه؟ نظر آنها اين است كه در همه امور به آنها وابسته باشيم. تحقيقاتي كه من انجام دادهام نظرم اين است كه آمريكا نخستين مسئلهاي كه دنبالش است كه در ايران حاكم بشود اسلام آمريكايي است. اسلام آمريكايي يعني چه ؟ يعني يا اسلام ارتجاعي واپسگريانه مانند طالبان، القاعده، رژيم پليد سعودي ، اين اسلام براي آمريكا خطرناك نيست. اين اسلامي است كه، ملتها را از اين چنين اسلامي متنفر ميكند. اين اسلامي است كه نميتواند در جهان غرب نفوذ و پيشرفت داشته باشد. يا اسلام ليبراليستي، همراه با تساهل و تسامح، همراه با بي اعتنايي به موازين اسلامي، همراه با بي بند و باري. آمريكا اين را ميخواهد. اگر در جامعه ما يك حكومتي خداي نخواسته بر سر كار آمد، مردم را تحت فشار قرار داد، زنها را درون صندوقخانهها فرستاد، انديشههاي ارتجاعي را حاكم كرد، قانوني وجود نداشت، آزادي وجود نداشت، در آن جامعه مثل عربستان سعودي خيلي خوب است اين حكومت حكومتي است كه حقوق بشر را از نظر آمريكا رعايت مي كند، هيچ خطرو مشكلي هم ندارد. يا اينكه يك اسلامي ليبراليستي، مثل مصر، همراه با فساد و فحشا و منكرات، فقط اسم دين وجود داشته باشد. اين نخستين مسئلهاي است كه آمريكا ميخواهد. اما اگر جامعه قرار باشد اسلام ناب محمدي - صلالله عليه وآله و سلم - حاكم بشود اين خطرناك است. اين هماني است كه امام فرمود- اينها از جنگ تحميلي تا حصر اقتصادي- براي اين است كه ما نگوييم اسلام پاسخگوي مشكلات جامعه است. ما بياييم در مقابل آنها از يك چنين اسلامي صرف نظر كنيم. همان طور كه قرآن ميگويد: "ولن ترضي ان كاليهود و النصارا حتي تتبع ملتهم " اگر مكتب آنها را پذيرفتيم، اگر در مقابل انديشههاي ليبراليستي آنها تسليم شديم، فبها، وگرنه با شما مبارزه ميكنيم. نكته دومي كه آمريكا دنبال آن است هماني است كه امام فرمود، از آنها دستور بگيريم، از آنها مجوز بگيريم، كه به عبارت ديگر تسليم پذيري، ما اگر در مقابل آنها تسليم شديم، يعني چه كار كرديم؟ همان كاري كه عربستان سعودي ميكند. امروز رژيم سعودي در منطقه هر گروهي هر جمعي هر جمعيتي هر سازماني، هر حزبي، كه بر خلاف سياست آمريكا حركت كند، بر خلاف منافع صهيونيستها حركت كند، بودجه عربستان سعودي در اختيار سركوب آنهاست. در لبنان باشد، در يمن باشد، در ايران باشد، در هر جاي دنيا باشد. اگر ما چنين شديم در مقابل آمريكا تسليم شديم، بعنوان سربازان پياده نظام آمريكا، هر گروهي براي آمريكا خطرناك شدند، هر كشوري براي آمريكا خطرآفرين شد، با آن مقابله كنيم، پول بدهيم، بودجه بدهيم، با آن مبارزه كنيم حالا اين خيلي خوب است، اين مسئله نخستي است كه از ما ميخواهند. دوم ايجاد موانع براي آزاديخواهان اگر بودجه نداريم، پول نقد نداريم كه عليه آزاديخواهان به كار بگيريم، لااقل موانع ايجاد كنيم مثل رژيم مصر، مردم غزه از گرسنگي بميرند، از بي دارويي تلف بشوند، اما او دست روي دست بگذارد، نه تنها دارو نرساند، غذا نرساند، موانع ايجاد كند. با آمريكا در منطقه هم صدا باشيم. در سازمان ملل در مجامع عمومي هر جا كه آمريكا بخواهد راي بدهد ما دست بسته به نفع آمريكا راي بدهيم. كاري كه رژيم سعودي ميكند اين خيلي خوب است. همكاري با سازمان سيا، با موساد، براي سركوب آزاديخواهان براي سركوب دولتهاي آزاديخواه، مبعوث ملت. شما فكر نكنيد رژيم سعودي امروز در جهت منافع آمريكا و اسرائيل حركت مي كند. اسناد ساواك كه در اختيار من است و بخشي از آن منتشر شده، ميبينيم كه در سالهاي دهه پنجاه، ساواك ايران، به اصطلاح سازمان امنيتي سعودي، با دستگاه موساد مرتب جلسه داشتهاند گاهي در ايران، گاهي در عربستان، گاهي در فلسطين اشغالي، در جهت مقابله با دولتهاي آزاديخواه منطقه و حركتهاي آزادي خواهانه ملتها با هم تبادل نظر ميكردند همكاري ميكردند ، همان كاري كه امروزه رژيم سعودي دارد انجام ميدهد. انديشمندان ما را دانشمندان ما را، كه براي عمره به آن كشور ميروند دستگير ميكند و تسليم آمريكا ميكند. رژيم سعودي، اصولا رژيمي است كه ساخته شده به وجود آمده كه اولا، آبروي اسلام را ببرد به نام اسلام ، اسلام را در هم بشكند. دوم اينكه، در خدمت آمريكا باشد و منافع آمريكا را در منطقه پاس بدارد. نكته ديگري كه آمريكا ميخواهد، كه اگر ما مي خواهيم با آمريكا كنار بياييم بايد حتما آن را حل كنيم مسئله اصل ولايت فقيه است. ولي فقيه، مقام ولايت عظمي بزرگترين خطر براي منافع غرب است و براي رژيم صهيونيستي . ما اگر مي خواهيم با آمريكا كنار بياييم بايد اين مسئله را حل كنيم اين را بايد بپذيريم كه ولي فقيه يك مقامي نيست كه حرف او براي مردم قداست داشته باشد. مردم نبايد يك چنين رهبري داشته باشند كه اگر احساس خطر كرد با يك كلمه آنها را به حركت دربياورد و "كمپاني رژي " را با شكست مواجه سازد مسئله مال ديروز و امروز نيست از آن زماني كه حكم تاريخي ميرزاي شيرازي اعلي الله مقامه صادر شد و تنباكو تحريم شد، به فكر افتادند كه مسئله ولايت را براي هميشه حل كنند. آن طوري كه نقل ميكنند وقتي كه، بعضي از مقامات روحاني ايران به حضور ميرزاي بزرگ رفتند و نقش آن حكم تاريخي ايشان در تحريم تنباكو را براي درهم شكستن سياست انگلستان و "كمپاني رژي " بيان كردند آن مرحوم اشكش جاري شد. فرمود: تا امروز نميدانستند نقش مرجعيت و ولي فقيه در جامعه چقدر است امروز كه فهميدند خدا مي داند كه چه مصيبتهايي براي مقام مرجعيت به وجود بياورند. ولي الحمدلله نتوانستند. درست است كه در يك مقطعي كاري كردند كه مرجعيت در جامعه اسلامي منزوي بود، نميتوانست نقش درستي ايجاد كند و اجرا كند، اما در عين حال ديديم كه بحمدالله، به بركت همين مسئله ولايت چه تحول عظيمي در جامعه به وجود آمد كه انقلاب اسلامي از ارمغان آن و ثمره آن مسئله است. امروز تمام تلاششان اين است كه مسئله ولايت را و مقام رهبري را زير سئوال ببرند. اين همه توطئهها و بمباران تبليغاتي كه عليه مقام معظم رهبري صورت ميگيرد براي همين است كه از اين موضوع احساس خطر كردند. آمريكا روزي از ما راضي ميشود و حاضر ميشود كه ما را به عنوان يك ملت حقير ذليل دست چندمي بپذيرد كه در اين كشور اصلي به نام اصل ولايت فقيه مفهوم نداشته باشد. ما در مقابل اين جريان، تسليم شده باشيم. و جالب اينجاست كه در اين توطئه، برخي از روشنفكران، برخي از كساني كه ادعاي ايراني بودن ميكنند، ادعاي دانشمند بودن ميكنند، همراه هستند. يادتان هست چند سال قبل يكي از كساني كه در اين زمينه- در حقيقت دين فروشي است كه به نام دين لطمه ميزند- گفت: كه وحدت حوزه و دانشگاه وقتي تحقق پيدا ميكند كه علما و روحانيون بپذيرند كه در ميان آنها فقيهي كه حرفش قداست داشته باشد وجود ندارد، بايد بپذيرند كه فقيه جامعالشرايط و اصولا فقها حرفشان با ديگران فرقي نميكند. اگر اين را بپذيرند، آن وقت ميشود از وحدت حوزه و دانشگاه سخن گفت. ببينيد چقدر زيركانه نقشه آمريكا را مي خواهد به اجرا دربياورد و مسئله اصل ولايت فقيه را به گونهاي در جامعه حل كند كه به اصطلاح حرف و سخن و فرمان و احكام حكومتي ولي فقيه مفهوم و ارزشي نداشته باشد، قداستي نداشته باشد. مسئله ديگري كه آمريكا دنبال آن است ايجاد تفرقه است. اتحاد اسلامي، وحدت اسلامي، خطر بزرگي براي جهانخواران است. اين كه ميبينيد امروز رژيم سعودي، رژيم دست نشانده مصر و ديگر رژيمهاي دست نشانده و خودباخته و شرف فروخته منطقه در جهت ايجاد اختلاف دائما دارند سمپاشي ميكنند ، جوسازي ميكنند ،تهمت ميزنند شيعيان را زير سئوال ميبرند براي همين است كه اتحاد اسلامي به وجود نيايد، ملتهاي مسلمان با هم همراه ، همدست و هم صف نباشند. اتحاد اسلامي بزرگترين خطر براي آنهاست. اين جاست كه ميبينيم، مسئله ايرانيت مطرح ميشود. به جاي جمهوري اسلامي، جمهوري ايراني مطرح ميشود. همين كاري كه در جنگ اول جهاني كردند. در جنگ اول جهاني بعد از آني كه 500 سال با جنگهاي صليبي نتوانستند بر منطقه اسلامي بر سرزمين پهناور اسلامي دست پيدا كنند، رو آوردند به ايجاد تفرقه ، پان ايرانيسم، پان تركيسم، پان عربيسم، ملتها را از هم جدا كردند در مقابل هم قرار دادند . در همان مقطعي كه استعمار انگليس و ديگر جهانخواران به كشور پهناور اسلامي حمله كرده بودند، مي بينيم در دولت عثماني گروهي تحت عنوان پان عربيسم پرچم استقلال بلند كردند كه ما عربها نبايد زير يوغ تركها باشيم، ما بايد استقلال داشته باشيم و از پشت خنجر وارد كردند و جهان اسلام را از هم پاشاندند و آن تجزيه عظيم را به وجود آوردند. الان هم دنبال همان هستند. انديشه ناسيوناليستي بايد در ايران حاكم باشد- ديدند نتيجه شيرين انديشه ناسيوناليستي را براي استعمارگران- استعمارگران با همان انديشه هاي پان ايرانيسم ، پان تركيسم ، پان عربيسم جامعه اسلامي و منطقه اسلامي را به روز سياه نشاندند اين همه مصيبتهايي كه بر سر كشورهاي اسلامي آمد ، در جنگ اول جهاني بود كه توانستند با اين انديشههاي نژادپرستانه و ناسيوناليستي كشورهاي اسلامي را اين گونه از هم دور كنند و از هم جدا سازند و اين مشكلات را به وجود آورند. الان دنبال همين هستند. آنها ميخواهند ما مثل حيوانات زندگي كنيم. به همان نحوي كه - معذرت مي خواهم اين تعبير را ميگويم- حيوان وقتي سرش تو آخورشه داره آب و علفش رو مي خوره سر بلند ميكنه مي بينه كه هم نوعش را گوسفند ديگرش را به مسلخ بردند سرش را بريدهاند به آن منظره نگاه ميكند اما كار خودش را ميكند علف خودش را ميخورد. ما كاري به لبنان نداشته باشيم كاري به فلسطين نداشته باشيم. كاري به كشورهاي عربي نداشته باشيم. حتي كاري به خودمان نداشته باشيم اگر آذربايجان را تحت فشار قرار دادند تا از ايران جدا كنند، به من چه من بايد فعلا زندگي خودم را بكنم. اگر خوزستان مورد حمله قرار گرفت، تحت فشار قرار گرفت، مشكلي نداريم من بايد زندگي خودم را بكنم. اين مسئله اي است كه اينها دنبالش هستند، كه به طور كلي جهان اسلام را از هم جدا سازند. رشد و آگاهي تودهها بزرگترين خطر براي استكبار جهاني است. آنها دنبال پيشگيري اين رشد هستند. از يك ملت رشديافته ميترسند از يك ملت استقلالطلب وحشت دارند از يك ملت آزاد منش به شدت ميترسند. اين كه مي بينيم آمريكا در هر كشوري كه قدم ميگذارد دنبال تصويب كاپيتولاسيون است و سعي ميكند كاپيتولاسيون را به آن كشور تحميل كند براي همين است كه دريافته است يك ملت زنده زير بار نقشهها و توطئههاي اسارتبارشان نخواهند رفت. ملتها بايد حقير باشند و ضعيف باشند تا آمريكا بتواند بر آنها بتازد و دار و ندارشان را به يغما ببرد. آمريكا احساس ميكند در كشورهايي كه دولتي مبعوث ملت باشد، ملتي آگاه و رشد يافته در آن كشور حاكم باشند، او نميتوانند بر آن كشور چنگ بيندازد. لذا شما نگاه كنيد در هر كشوري كه يك دولتي مبعوث ملت است آمريكا با آن سر جنگ دارد و دائما عليه آن توطئه ميكند. اما بر عكس يك كشوري كه يك ديكتاتور خون آشام حاكم است خون مردم را در شيشه كرده، نفسها را بريده، و قلمها را شكسته آزادي در آن كشور وجود ندارد رشد وجود ندارد آگاهي وجود ندارد آن كشور براي آمريكا نور چشمي است و برايش ارزشمند. پيشگيري از خودكفايي و استقلال ملتها، براي آمريكا خيلي حساس و مهم است، كه نگذارد ملتها روي پاي خودشان بايستند، استقلال داشته باشند، خودكفا باشند. احتياج نداشته باشند. آمريكا ملتي را ميخواهد كه دست گدايي به سوي او دراز كنند و دائما گداي در خانه او باشند تا بتواند بر آن كشورها بتازد. به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي، از خواستههاي آمريكا است. آنها چيزهايي است كه دائما دنبالش هستند. خب ما آيا بايد با چنين شرايطي با آمريكا واردمذاكره بشويم و كنار بياييم؟ اما نكته اينجاست كه اين بحث را در چنين جمع محدود با برادراني كه خود آگاه به اين مسائل هستند بيشتر از من آگاهي دارند نميتواند مشكلي را حل كند. امروز ميبينيم كه در سطح كشور در ميان نسل جوان، در ميان دانشگاهها، اين فكر را به وجود آوردهاند چرا با آمريكا وارد مذاكره نمي شويم چرا همراهي نميكنيم، چرا دائما مي خواهيم سر جنگ داشته باشيم. اولا اين ما نيستيم كه با آنها سر جنگ داريم آنها هستند كه با ما سر جنگ دارند، ثانيا اين مسئله بايد براي ملت ما و نسل جوان ما روشن شود كه آمريكا چه ميخواهد. اين احتياج دارد به سمينار، گردهماييها، همايشها تا موضوع به درستي روشن شود. همين كه ما فقط ما با آمريكا مذاكره نميكنيم ما با آمريكا وارد بحث نميشويم و آمريكا دشمن ماست، اين كافي نيست . آنها با شدت به صحنه آمدهاند اين فتنهگري ها و بازيگريهايي كه به وجود آوردهاند دنبال همين قضيه است. دنبال اين هستند كه انديشه ناسيوناليستي را به كشور در مقابل اسلام حاكم كنند، به وجود بياورند. دنبال اين هستند كه ما را نسبت به سرنوشت فلسطين نسبت به سرنوشت برادران و خواهران مسلمان بي تفاوت سازند. و اين ها نياز دارد كه ما در مقابل فكر اساسي بكنيم فكر علمي بكنيم. شما ببنيد وقتي كه در يك كشوري يك حادثهاي رخ ميدهد يك بيماري ميآيد بلافاصله شوراي پزشكي تشكيل ميشود و براي راه علاج و راه درمان فكر اساسي ميشود. با كم و زياد سي سال است همه ما از هجوم فرهنگي سخن ميگوييم، اما يك سمينار محدودي ، بر گزار نشده است در اين كشور كه حالا كه يك چنين خطري وجود دارد . تهاجم فرهنگي است ، هجوم فرهنگي است ما بايد چكار كنيم؟ راه علاجش چيست راه مقابله با آن چيست؟ لذا اين خيلي تاسف آور است ما اگر ميتوانستيم همان بصيرتي را كه مقام معظم رهبر توصيه ميكنند و روي آن تاكيد دارند، اين را به وجود مي آورديم در ميان خوديها در ميان خواص در ميان عوام در ميان همه نيروهاي ملي و مردمي ميتوانستيم كه اين انديشه را به وجود بياوريم بصيرت ببخشيم اين مشكلات ما اين قدر عميق و حاد نمي شد. متاسفانه در اين زمينه درست كار نشد به افراد بصيرت نبخشيديم خيلي از ماها خودمان بصيرت درستي نداشتيم، در نتيجه كار به اين جا كشيده شد. الان هم همان راهي كه مقام معظم رهبري تعيين كردند بهترين راه است. ايجاد بصيرت. ايجاد بصيرت هم با يك سخنراني و با يك تشكيل يك جمعيت و گروه و جمعي در لحظه و ساعت خاص نميتواند مشكلي را حل كند. احتياج به اين دارد كه صاحب نظران جامعهشناسان اهل فن اهل نظر با هم بنشينند تبادل نظر بكنند، راههايي را براي بصيرتبخشيدن به مردم و نسل جوان بيابند و در مقابل اين توطئههايي كه دشمن بيست سال روي موضوع كار كرد تا كار را به اين جا رساند، فكر اساسي بكنند، وگرنه با مشكلات بيشتري مواجه خواهند بود. درست است كه اين مشكلات نميتواند به انقلاب ما آسيبي برساند انقلاب ما ريشه دار تر از آن است كه با اين گونه توطئه ها و ترفندهاي شيطاني آسيب ببيند، اما در عين حال بالاخره مشكل به وجود ميآورد و ما اگر نتوانيم به جامعه به درستي بصيرت ببخشيم مسلما در آينده با توطئههاي بيشتري مواجه خواهيم بود .. همه شما را به خداي بزرگ ميسپارم و اميدوارم كه براي عاقبت به خيري همه ما دعا كنيد كه واقعا مسئله عاقبت به خيري بسيار حساس و مهم است و همه ما در معرض خطر هستيم. همه شما را به خداوند بزرگ ميسپارم و التماس دعا دارم. والسلام عليكم و رحمتالله و بركاته . منبع:خبرگزاری فارس /ج
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 223]
صفحات پیشنهادی
خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه)
خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه)-خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) نويسنده:دكتر سيد حميد روحاني موضوعي كه به نظر ...
خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه)-خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) نويسنده:دكتر سيد حميد روحاني موضوعي كه به نظر ...
روحانيت، امام(رحمة الله علیه) و انقلاب اسلامي (2)
خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه)-خودسازي و بصيرت رمز ... آيا مطلق علم يا علمي كه از نظر اسلام قداست دارد ، همراه با ويژگي amp;zwn. ... خودسازي و ...
خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه)-خودسازي و بصيرت رمز ... آيا مطلق علم يا علمي كه از نظر اسلام قداست دارد ، همراه با ويژگي amp;zwn. ... خودسازي و ...
كتاب حماسه بصيرت در تبريز منتشر شد
خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) ... همايش هيئات مذهبي بانوان و مبلغات مازندراني در ساري برگزار شد ... ارومیه, اصفهان, اهواز, ایلام, بجنورد, ...
خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) ... همايش هيئات مذهبي بانوان و مبلغات مازندراني در ساري برگزار شد ... ارومیه, اصفهان, اهواز, ایلام, بجنورد, ...
خودسازي و تهذيب نفس در بین علما
خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) مسئله تهذيب نفس و مسئله بصيرت، بسيار نقش مهمي در موفقيت انسان دارد و رمز ... اسدالله علم در مقابل فشار ...
خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) مسئله تهذيب نفس و مسئله بصيرت، بسيار نقش مهمي در موفقيت انسان دارد و رمز ... اسدالله علم در مقابل فشار ...
اهمیت و جایگاه مجلس شورای اسلامی از دیدگاه حضرت امام خمینی (رحمت الله ...
اهمیت و جایگاه مجلس شورای اسلامی از دیدگاه حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) ..... خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) نويسنده:دكتر سيد حميد .
اهمیت و جایگاه مجلس شورای اسلامی از دیدگاه حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) ..... خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) نويسنده:دكتر سيد حميد .
خبرنگاران سربازان نظام در جبهه فرهنگي عليه استکبار جهاني ...
خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) ... عشق و علاقه براي اطلاع رساني خبرنگاران را به عمق حوادث مي ... عشق و علاقه براي اطلاع رساني خبرنگاران را ...
خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) ... عشق و علاقه براي اطلاع رساني خبرنگاران را به عمق حوادث مي ... عشق و علاقه براي اطلاع رساني خبرنگاران را ...
هنر در انديشه امام خميني (رحمة الله علیه)
هنر در انديشه امام خميني (رحمة الله علیه)-هنر در انديشه امام خميني (رحمة الله علیه) نويسنده : حجتالاسلام دكتر ... خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) ...
هنر در انديشه امام خميني (رحمة الله علیه)-هنر در انديشه امام خميني (رحمة الله علیه) نويسنده : حجتالاسلام دكتر ... خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) ...
خودكفايي در امور زندگي حضرت علي عليه السلام
توجه و خدمت به محرومان، از امور مهمی است که بسیار بدان سفارش شده است. خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) رسالت پيامبر اكرم صليالله عليه وآله و ...
توجه و خدمت به محرومان، از امور مهمی است که بسیار بدان سفارش شده است. خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) رسالت پيامبر اكرم صليالله عليه وآله و ...
احياي ميراث فلسفي امام خميني (رحمة الله علیه) (1)
احياي ميراث فلسفي امام خميني (رحمة الله علیه) (1) نویسنده : احمد عابدى در قم اگر كسى فلسفه بلد باشد, ..... خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) ...
احياي ميراث فلسفي امام خميني (رحمة الله علیه) (1) نویسنده : احمد عابدى در قم اگر كسى فلسفه بلد باشد, ..... خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) ...
موانع تهذيب و خودسازي
خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) يك، علمي كه همراه با تزكيه و، با تهذيب باشد، با خودسازي باشد و دوم علمي كه همراه با .... دوم ايجاد موانع براي ...
خودسازي و بصيرت رمز موفقيت امام خميني (رحمة الله علیه) يك، علمي كه همراه با تزكيه و، با تهذيب باشد، با خودسازي باشد و دوم علمي كه همراه با .... دوم ايجاد موانع براي ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها