واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > رهبری - مسئولین مختلف نظام پیش از دیدار اخیر رهبری در مراسم روز میلاد پیامبر، از آخرین سفرشان به اروپا گرفته تا سکوت در برابر 25 بهمن و ..را در گپوگفتهایشان مطرح کردند. به گزارش خبرآنلاین در روایتی که پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری از مراسم روز میلاد پیامبر(ص) و امام صادق(ع) در محضر رهبر انقلاب با عنوان « آیندهای که دور نیست» به قلم محمدتقی خرسندی منتشر کرده، شرحی از مذاکرات مسئولان نظام قبل از ورود رهبری انقلاب آمده است. در این گزارش میخوانید: همه مشغول حرف زدند. حتی پیرترها هم سعی میکنند سرپا بایستند تا از این جمعهای دوستانه عقب نیفتند. هرکس از راه میرسد، صدای یکی از گعدهها برای سلام و احوالپرسی بلند میشود: «اسعدالله ایامکم» و بعد بازار روبوسی داغ میشود. چند دقیقهای طول میکشد تا احوالپرسی این یاران قدیمی تبدیل شود به بحثهای روز. همان بحثهای روزی که مردم عادی را هم مشغول خود کرده؛ از اتفاقات 25 بهمن تا قیامهای اخیر کشورهای عربی. یک نفر، دیگری را محاکمه میکند که چرا در جریانات اخیر موضعگیری نکرده و قانع نمیشود وقتی میشنود: «اون موقع که خیلیها ساکت بودند، من موضعگیری میکردم. الآن که دیگه موضعگیری کاری نداره.» میگوید برای خاموش کردن این آتش، همه باید کمک کنند و بعد هم داستان آتش و گلستان حضرت ابراهیم(ع) را مثال میزند و پرندهای که با منقارش آب روی آتش میریخت، بلکه او را نجات دهد و میگفت من هم باید به اندازه وسعم تلاش کنم. یکی دیگر از سفر اخیرش به اروپا میگوید و اینکه در آنجا، بخش عمده اخبار خاورمیانه درباره اتفاقات اخیر ایران است، نه قیام کشورهای عربی. بعد هم نتیجه میگیرد که این جریانات چقدر به نظام ضربه زدهاند و البته لابد مثل بقیه، توی دل، لعن و نفرینی هم میکند. یک نفر در گوشهای، از فیلمی صحبت میکند که وهابیها در مورد زندگی سیساله شیعه در بحرین تولید کردهاند و برای جوسازی علیه قیام مردم، آن را این طرف و آن طرف پخش میکنند. معتقد است الآن، مهمترین قیام، مربوط به بحرین است. از یک طرف حیاط، هیئت دولت وارد میشود و از طرف دیگر جمعی از سفرای کشورهای اسلامی. همینطور که رهبر به سمت حسینیه حرکت میکند، جلو میآیند برای تبریک عید. مثل مردم عادی که رهبر را میبینند، سعی میکنند از هم جلو بزنند. مناسبات رسمی کنار رفته است. فقط نظامیها، آن هم اگر حواسشان باشد، یک سلام نظامی هم میدهند. فرمانده سابقی که سعی میکند خودش را به رهبر برساند، بین راه به نماینده سابقی میخورد و برای این که حقی ضایع نکند، میپرسد: «شما تو صفی؟» و وقتی میشنود او تبریکش را گفته، خیالش راحت میشود و راهش را ادامه میدهد. رهبر با آقای هاشمی و رؤسای سه قوه حال و احوالی میکنند و آنها پشت سر رهبر به سمت حسینیه میروند. توی راه هاشمی با چندتا از اعضای هیئت دولت شوخی میکند. به ورودی حسینیه که میرسند، رهبر میایستد و وارد نمیشود. هیچکدام از سران قوا نرسیدهاند، بین سایر مسئولین گیر کردهاند. یک نفر میرود و هر سه نفرشان را پیدا میکند و میآورد تا پشت سر رهبر وارد حسینیه شوند. بقیه هم از در دیگر حسینیه داخل میشوند. صدای شعار جمعیت داخل حسینیه بلند میشود. چهره مسئولین در داخل و بیرون حسینیه کلی فرق میکند. آن صورتهای خندان و چهرههای بانشاط تبدیل میشود به صورتهای خشک و جدی. شاید برای این که پرستیژ مسئول بودن حفظ شود. /14111
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 212]