تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805579999
متن كامل ?يام حضرت آيت الله جوادي آملي به همايش علمي تأثير بعثت نبوي بر فرهن? تمدن بشري
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: متن كامل ?يام حضرت آيت الله جوادي آملي به همايش علمي تأثير بعثت نبوي بر فرهن? تمدن بشري
خبرگزاري دانشجويان ايران - فارسحضرت آيت الله جوادي آملي از بر?زاركنند?ان همايش علمي تأثير بعثت نبوي بر فرهن? تمدن بشري تشكر و قدرداني كرد. به ?زارش خبر?زاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه فارس در ?يام ايشان آمده است: حمد سرمدي، صمدي را سزاست كه فيض اقدس و مقدس او علم و عين را به بار آورد. تحيت ابدي؛ ?يامبران به ويژه حضرت ختمي نبوت (صلي الله عليه و آله و سلم) را رواست كه ?يام دانايي و دارايي را به ?وش و هوش رساندند. درود بيكران اهل بيت عصمت و طهارت (ع) را به جاست كه صلاي ولايي را به سالكان مجذوب ابلاغ نموده اند. مخصوصاً حضرت ختمي امامت، مهدي موجود موعود (ع) كه نداي (ارجعي الي ربك) را به مجذوبان سالك منتقل كرده است به اين ذوات قدسي تولي داريم و از معاندان لدود آنان تبري مي نماييم. مقدم علما و اساتيد حوزه و دانش?اه، حضور انديشوران و فرهيخت?ان، عنايت مسئولان محترم و دانشجويان عزيز را ?رامي داشته و از بر?زاركنند?ان همايش علمي « تأثير بعثت نبوي بر فرهن? و تمدن بشري » س?اس?زاري كرده و ?اداش هم?ان را از خداوند مسألت داريم. عنصر محوري اين ?ردهمايي وزين ارزيابي رهاورد وحي و نبوت از يك سو، بررسي يافته هاي بشري از سوي دي?ر و مقدور و كيفيت تأثير داده هاي آسماني در داشته هاي زميني از سوي سوم است تا در تلو اين تحقيق مضلع نوآوري و شكوفايي تمدن انساني كه عصاره تلفيق عقل و نقل است روشن شود. بنابراين اهتمام به ?ند اصل لازم است تا آن?ه بي?انه تقلي مي شد آشنا ?ردد و آن?ه دور ان?اشته مي شود نزديك آيد و تار و ?ود كثرت به ديباي منسوج وحدت مبدل شود و نسيم دل ان?يز توحيد مشام شيرازيان شهدنوش را معطر نمايد و اوج اين همايش در اوج اسلامي شدن دانش?اه ها مشهود ?ردد تا دماي شهداي ايران عموماً و نثاركنند?ان نفس و ايثار?ران نفيس فارس خصوصاً تأثير همه جانبه خود را بخشيده باشد. اصل يكم : آفرينش تجلي خداست: « الحمد لله المتجلي لخلقه بخلقه» قرآن حكيم تجلي ويژه الهي است: « فتجلي لهم سبحانه في كتابه من غير ان يكونوا راوه». تجلي خداوند در هر موجود خاصي با اسمي مخصوص از اسماي حسني الهي است و?رنه ويژ?ي نمي يافت. يكي از اسماي بزر? خداوند همانا « نور » است (الله نورالسموات و الارض). خداوند در قرآن كريم كه عصاره وحي و نبوت است از منظر اسم شريف « نور » تجلي فرمود لذا اين آخرين كتاب الهي به سمت « نور » موسوم شد (قد جاءكم من الله نور و كتاب مبين) (فآمنوا بالله و رسوله و النور الذي انزلنا والله بما تعملون خبير) هدف والاي تجلي خدواند در مهم ترين كتاب آسماني به اسم برين « نور » آن است كه فضاي زند?ي جوامع انساني نوراني ?ردد ?نانكه به اين مقصد سامي صريحاً عنايت شد (كتاب انزلناه اليك لتخرج الناس من الظلمات الي النور). ?نانكه خداوند نيز بر بند?ا صالح سالك درود مي فرستد تا آنها را نوراني كند: (هوالذي يصلي عليكم و ملائكته ليخرجكم من الظلمات الي النور). برجسته ترين تأثير وحي و نبوت كه نور معقول الهي است. تفسير جهان و تبيين انسان و شرح ?يوند عريق عالم و آدم ربا با هم است. آن ?اه به تغيير و تكميل و بالند?ي هر?ه درمعرض اناره او قرار ?رفت مي ?ردازد. بعثت نبوي وقتي بر صحنه ?يتي و مينو تأييد عناصر محوري علم را كه مجموع مسائل به هم ?يوسته است و اسرار معلوم را براي عالم آشكار و روشن مي نمايد. به طوري كه: 1- معلوم مانند زمين و موجودات ارضي و آسماني و موجودهاي س?هري، خلقت اند نه طبيعت 2- و علم مانند آ?اه شدن از راز و رمز هركدام از جماد، نبات، حيوان، انسان و فرشته الهام الهي است نه داده بشري 3- و عالم مانند انديشور حوزوي يا دانشور دانش?اهي بنده خدا و خليفه او و متغذي مائده و متنعم از مأدبه وي است. اين نورافكني همه جانبه تأثير آغازين نور بعثت نبوي است كه اين مثلث مبارك را به خوبي تفسير نمود تا عالم حوزه و دانشمند دانش?اه قبل از هر ?ژوهش بيابد كه در هواي بي هوايي تنفس مي كند و در فضاي بي هوسي ?رواز مي نمايد و هر?ز دانش را كه موهبت الهي است سكولار نمي ?ندارد و علم را فقط در مدار دين مي داند و لاغير. زيرا خلقت شناسي ـ نه طبيعت داني ـ اسلامي است و علم كه سير از معلوم به مجهول است الهام بنده خداست و ?نين معرفتي فقط اسلامي است و هي? مجالي براي سكولار در اين تثليث توحيدي نخواهد بود. زيرا صدر و ساقه اين مضلع ميمون را نام خدا و ياد او تأمين مي نمايد. اصل دوم: مهم ترين تأثير بعثت نبوي كه نور ويژه خداست آزادسازي از ثوب برد?ي است. هر?ه آلوده باشد در?روه همان ثوبيت است و هر?ه در رهن دي?ري باشد ?ون آزاد نيست حريت بخشي را ندارد. همان طوري كه انسان عالم بنده خداست و اين عبوديت آزادي در هر?ه رن? تعلق بلكه لون تعين ?ذيرد را به همراه دارد و اين حريت محصول بعثت نبوي است. علم و معلوم نيز در ?رتو اناره آن آزاد مي شوند. با آزاد شدن عالم از ?روه آز و رهن آرزوي زيانبار، علم از قيد بشري بودن و بند مصادره مشئوم رها مي شود. زيرا دانشمندي كه علم را دستاورد خود مي ?ندارد و آن را به نام خويش ضبط مي كند و همانند قارون ?نين نساجي مي كند (انما اوتيته علي علم عندي) هر?ند اسلامي سخن مي ?ويد ولي قاروني فكر مي كند و دانشي كه موهبت الهي است وقتي به نام بشر مصادره شد عنان ?شاده عمل مي كند (ظهر الفساد في البر و البحر بما كسبت ايدي الناس) و ادعاي استقلال داشته، در برابر دين قرار مي ?يرد و ا?ر منت نهاده بخواهد فروتنانه سخن ب?ويد ?نين مي بافد: علم بدون دين لن? است و دين بدون علم كور. درحاليكه دين از منظر هستي شناسي هي? مقابل ندارد. زيرا منبع تحقق دين ـ مجموع عقائد، اخلاق، فقه، حقوق و علوم ـ اراده و علم ازلي خداست و منبع معرفت شناختي دين عقل برهاني و نقل معتبر است. آن?ه در برابر عقل قرار دارد نقل است نه دين و آن?ه لن?ي و كوري را توزيع مي نمايد تفكيك عقل از نقل و دور ن?ه داشتن متن منقول از استنباط معقول است و اين دو نيرو به منزله سراج هستند و دين مكشوف به وسيله آنها به مثابه صراط، هر?ز ?راغ كار راه را نمي كند ?نانكه راه بدون ?راغ فهميده نمي شود. علم را عطيه الهي ندانستن و آن را حجت شرعي به حساب نياوردن و دين را مكشوف نقل محض ان?اشتن و اين دو ?راغ شرع ياب را از هم جدا كردن قسمت ضيزايي است كه بعثت حق مدار و عدل ?ستر نبوي به ?نين جاهليت مدرن ?ايان بخشيده و مي بخشد. و آيه مباركه (... يضع عنهم اصرهم و الاغلال التي كانت عليهم)همان طوري كه بار برد?ي غير خدا را از دوش و بند بند?ي غير او را از ?ا بر مي دارد تهمت طبيعت را از ساحت خلقت مي زدايد و اتهام سكولار را از عرصه علم به دور مي دارد و ظلم تقابل علم و دين را به عدل تعامل عقل و نقل تبديل مي كند و علق آرميده در دامن نقل و نقل مطمئن شده در دامن عقل را هماهن? كرده و همانند دو ?شم به دين مي ن?رند و مشابه دو ?وش از دين كه مجموع كار خدا، كلام خدا و كتاب تكويني اوست معارفي را استخراج نموده و با هم آوايي بدون هماوردي و با مصاحفه بدون مصاف و با ?زارش?ري صادقانه و امينانه از اراده و علم خدا دين را مي شناسند و آن را باور مي كنند و به آن متخلق شده و عمل مي نمايند و اين اصر?شايياز ?ردن علم و عالم و معلوم اثر سحري بعثت نبوي است « باش تا صبح دولتش بدمد». اصل سوم: از بارزترين تأثيرات بعثت نبوي بر فرهن? و تمدن، ?سترش دانش در جوامع بشري است. خداوند سبحان رسول اعظم (ص) خود را معلم كتاب و حكمت معرفي فرمود (...و يعلمهم الكتاب و الحكمه) و حضرت رسول (ص) فرا?يري علم را لازم دانست و فنون ?ونا?ون دانش لازم را بيان نمود: « انما العلم ثلاثه: آيه محكمه و فريضه عادله و سنه قائمه» و از تمام علوم، از عقايد، اخلاق، فقه، حقوق و فنون ضروري و سودمند جامعه را در اين مثلث به صورت مستقيم يا غيرمستقيم تعبيه فرمود و خود را به عنوان مدينه علم معرفي كرد « انا مدينه العلم و علي بابها» و با ?نين تعريفي مي توان از آن حضرت به مدائن العلوم يادكرد ?نانكه قرآن حكيم كه برنامه تعليمي رسول ?رامي است جهان ـ انسان و ?يوند عميق آنها را تبيين نمود و حضرت رسول (ص) با تعليم عيني و شهودي خداوند و عروج به ?هنه س?هر و بازديد از ملك و ملكوت آسمان ها از فراز و رمز فرود آ?اه شد و به غمزه اي نجوم آموز صدها بطليموس شد و هر?ز مدار ستار?ان كه مطلب رياضي است با جرم موهوم و بي ?ايه فلكي كه مطلب طبيعي است يكي ندانسته و كواكب سابح و شناور را راكد تلقي نكرده و ?نان مدينه فاضله اي را ?نين ?ندارهايي ويران نفرموده است. تأثير عميق بعثت بر فرهن? بشري بعد از شفاف نمودن نظام خلقت دراثاره و شكوفا نمودن دفائن عقلي بشر است « و يثيروا لهم دفائن العقول » و با بروز دفينه هاي فكري سرمايه تدبر در متون نقلي بيشتر مي شود و در ?رتو افزايش ?نين رأس المالي دفائن نقول بهتر اثاره مي ?ردد و هماره بين صفاي عقل و مروه نقل اثاره متقابل سامان مي ?ذيرد و نوآوري به اوج عروج خود نائل مي شود و با تعاضد متعادل اين دو بال يك مرغ باغ ملكوت مجالي براي جدال بدفرجام ?اليله و كليسا نبوده و جايي براي ?ندار جايي علم و دين نمي ماند زيرا علم عقلي همانند دانش نقلي كاشف دين است نه در برابر دين و نيز بهانه اي براي تفكيك عقل برهاني كه به صورت فلسفه الهي متبلور است از نقل معتبر كه به صورت برداشت هاي متنوع مخاطبان از علوم وحياني است نخواهد بود زيرا همه علوم عقلي و نقلي تحت اشراف سلطان معارف كه مشهودات حضرت ختمي نبوت (ص) و اهل بيت عصمت و طهارت (ع) او است قرار دارند و هي? دانشي همتاي وحي نبوده و هي? دانشمندي در برابر ?يامبر قرار ندارد و به سروده حكيم سنايي: مصطفي اندر جهان آن?ه كسي ?ويد كه عقل آفتاب اندر سما آن?ه كسي ?ويد سها نه شمس نبوت مقابل دارد و نه سهاي دانش بشري را ياراي تقابل با اوست زيرا تمام هويت سها يارانه شمس است. همه بت ها ?و ابراهيم شكن هم از آذر هم از آزر مينديش مشو اينجا حلولي ليكن اين رمز جز استغراق در دلبر مينديش اصل ?هارم: شاخص ترين تأثير بعثت نبوي بر تمدن بشري همانا احياي آن به نفخ روح معنويت و ?رستش خدا و ?رهيز از بت هوا و صنم سياست باطل و وثن تكاثر است. عدل و آزادي و امنيت كه اصلي ترين حقوق بشر است در حراج زورمداران و تاراج زراندوزان بوده و هست هرجا ?يام آسماني توحيد و صلاي الهي كوثر رسيد مهر و صلح حاكم شد و هر جا محروم از بلوغ فروغ هدايت نبوي شد قهر و جن? سيطره ?يدا كرد. در فضاي وحي نبوي وثوق و آرامش مشهود است و در محيط محروم از رهنمود رسالت نيرن? و اضطراب محسوس. راز ?نان موفقيتي كه براي بعثت مطرح است اين است كه در مكتب وحي انسان در تمام شئون علمي و عملي، فردي و جمعي خود مسئول است و تمام اعمال وي محفوظ و محسوب مي شود و تنها ?يزي كه بشر با آن در?ير است رخداد سهم?ين مر? است و در آموزه هاي ديني كاملاً ثابت شده كه انسان در مصاف با موت ?يروز است زيرا وي مر? را مي ميراند و از بين مي برد و براي ابد زنده مي ماند زيرا تعبير لطيف قرآن كريم اين است (كل نفس ذائقه الموت) هر كسي مر? را مي ?شد نه آنكه هر كسي را مر? ب?شد و ?ون هر ذائق مذوق خود را هضم نموده و آن را از بين مي برد ?س انسان مر? را تبديل به زند?ي كرده و نابودي را نابود مي نمايد و هميش?ي خواهد شد. بنابراين مر? را تبديل به زند?ي كرده و نابودي را نابود مي نمايد و هميش?ي خواهد شد. بنابراين مر? از ?وست دنيا به درآمدن است نه ?وسيدن و هجرت است نه رخوت و افسرد?ي. وقتي موت به صورت هجرت و ميلاد جديد تفسير شد هر خردمندي به فكر تحصيل ره توشه جهان ابد خود خواهد بود. جان جامد را روان نمي نامند بلكه روح ?ويا و رونده را روان نامند. « ?ر نبوي كوشش احمد تو هم مي ?رستيدي ?و اجدادت صنم ?ند بت بشكست احمد در جهان تاكه يارب ?وي ?شتند امتان اين سرت وارست از سجده صنم تا بداني حق او را بر امم ?ر تواني شكر اين رستن ب?و كز بت باطن همت برهاند او مر سرت را ?ون رهانيد از بتان هم بدان قوت تو دل را وارهان سر ز شكر دين از آن برتافتي كز ?در ميراث ارزان يافتي مرد ميرائي ?ه داند قدر مال رستمي جان كندو مجان يافت زال » بهترين زاد راهي كه فراهم مي شود تقواست (تزودوا فان خير الزاد التقوي). در ?ايان اين ?يام مجدداً تأثير مآثر بعثت نبوي بر فرهن? و تمدن بشري را از زبان يكي از تربيت شد?ان مكتب وحياني مي شنويم: هر ?ند تمام درجات دين باوري سودمند است ليكن منزلت برين دينداري عاشقانه كه فارس از آن تهي نبوده و هماره عده اي را از عهد مهد براي ?نان تعالي ممهد مي نمود، ستودني و كمياب است. « عقل كجا ?ي برد، شيوه سوداي عشق بازنيابي به عقل سر معماي عشق خاطر خياط عقل ?ر?ه بسي بخيه زد هي? قبايي ندوخت لايق بالاي عشق ?ر زخود و هر دو كون ?اك تبرا كني راست بود آن زمان از تو تولاي عشق» « سعدي ا?ر عاشقي كني و جواني عشق محمد بس است و آل محمد»انتهاي پيام
دوشنبه 6 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 447]
-
گوناگون
پربازدیدترینها