تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 28 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر جوان مؤمنى كه در جوانى قرآن تلاوت كند، قرآن با گوشت و خونش مى آميزد و خداوند ع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806914848




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

@ كانون هواداران و مشوقين فوتبال ايران @


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: zamara1st November 2008, 03:58 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) در تحقيقي بررسي شد؛ حضور تماشاچيان زن در ورزشگاه‌ها سبب ايجاد انگيزه در قهرمانان، ايجاد شور و نشاط، تلطيف فرهنگي ورزشگاه‌ها و توسعه‌ي فرهنگ ورزش كردن در خانواده‌ها مي‌شود. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، رضا قراخانلو و فريده نيسيان در تحقيقي نگرش اقشار مختلف جامعه را درباره حضور تماشاچيان زن در ميدان و رقابت‌هاي ورزشي مردان مورد بررسي قرار دادند. در اين تحقيق آمده است: "ورزش به عنوان پديده‌اي اجتماعي از مسايل مختلف جامعه تاثير مي‌پذيرد و گروه‌هاي مختلفي را با عنوان ورزشكار و تماشاچي زير پوشش قرار مي‌دهد. در جامعه‌ي كنوني، ورزش به عنوان امري انساني – تربيتي مورد توجه بوده و در بين همه‌ي اقشار جامعه به سرعت در حال گسترش است. همچنين متاسفانه قشر عظيمي از افراد اجتماع يعني جوانان، به دلايل گوناگون به مسايل مخرب از جمله اعتياد روي آورده‌اند، زنان نيز از اين قاعده مستثني نيستند و مي‌توان گفت نداشتن امكانات كافي ورزشي و برنامه‌ي مناسب براي پر كردن اوقات فراغت، دامنگير آنان نيز شده است. با نگاهي گذرا به مسابقات مردان كه امكان حضور زنان در آن فراهم بوده است، به نظر مي‌رسد در هر مكاني كه زنان به عنوان تماشاچي حضور داشته‌اند، نزاكت و انضباط بيشتري در ميان ورزشكاران و هواداران حاكم بوده است. حال با توجه به تاثير تماشاچيان در نشان دادن احساس غرور و ايجاد انگيزه در ورزشكاران، به نظر مي‌رسد حضور تماشاچيان زن در ميدان‌هاي ورزشي، تاثير مثبتي بر ورزشكاران و تماشاچيان خواهد داشت. ايمن‌سازي محيط‌هاي ورزشي از راه جلوگيري از رفتارهاي پرخاشگرانه، خشونت‌آميز و ونداليستي، ايجاد رفتارهاي اجتماعي و تربيتي منطبق با اصول و سنت‌هاي پسنديده‌ي اسلامي و ملي و فرهنگ‌سازي در ورزشگاه‌ها، افزايش انگيزش عمومي فرد بر اثر حضور تماشاچي علاقه‌مند، زنده كردن روح ورزش، فرهنگ‌سازي و يافتن الگوهاي ورزشي مناسب و تقويت ورزش زنان از راه ديدن مسابقات برتر، عواملي براي بررسي امكان حضور زنان به عنوان تماشاچي در ميدان‌ها و رقابت‌هاي ورزشي مردان است. به نظر مي‌رسد با حضور بانوان و خانواده‌ها در ورزشگاه‌ها براي تماشاي ديدارهاي ورزشي، مي‌توان نظارت و كنترل اجتماعي را در ورزشگاه تا حد زيادي افزايش داد، زيرا خرده فرهنگ اوباشگري در مقابله با فرهنگ ناموس‌پرستي، فرصت ابراز وجود و آلوده‌سازي محيط ورزشگاه را نخواهد يافت. در نگاهي كلي به نتايج بدست آمده حاصل از اين تحقيق بايد گفت بيشتر پاسخگويان به ورزش علاقه‌مندند و ورزش مي‌كنند و دلايل ارزشمندي را براي لزوم حضور زنان در ورزشگاه‌ها ارايه مي‌دهند. اين دلايل هم به لحاظ فرهنگي و هم از نظر فني قابل تامل است، زيرا به نظر پاسخگويان، حضور تماشاچيان زن سبب ايجاد انگيزه در قهرمانان، ايجاد شور و نشاط، تلطيف فرهنگي ورزشگاه‌ها و توسعه‌ي فرهنگ ورزش كردن در خانواده‌ها مي‌شود. در فرهنگ ملي ايران، بسياري از گفتارها و رفتارهايي كه در زمان عدم حضور زنان عادي قلمداد مي‌شود، در جمعي كه زنان حاضر باشند، با احتياط و حتي خودداري افراد همراه مي‌شود. حجب و حياي مردان در حضور زنان، ويژگي عرفي – ملي ايرانيان است كه از آن مي‌توان با عنوان شرم فرهنگي و ارزشي نام برد. يافته‌هاي تحقيق حاضر حكايت از اين مساله دارد كه حضور زنان در جايگاه تماشاچيان – به احتمال بسيار- مانع از بروز برخي رفتارها و گفتارهاي غير اخلاقي مردان خواهد شد. اگرچه آزمايش اين نظريه دشوار به نظر مي‌رسد، گذشتن از آن نيز آسان نيست. متاسفانه امروزه در برخي از مسابقات – به ويژه در فوتبال- استفاده از كلمات بسيار زشت و ناسزاهاي ركيك، عادي و معمولي شده است، به نحوي كه گاهي چند هزار تماشاچي، حتي براي مدتي بيش از چند دقيقه مستهجن‌ترين كلمات را به كار مي‌برند. آيا اين رفتار در حضور چند هزار خانم نيز تكرار خواهد شد؟ آيا اگر از قبل به تماشاچيان تذكر داده شود كه خانواده‌ها و بانوان نيز حضور دارند، باز هم با همين شدت به اين رفتارهاي ناپسند و غير اخلاقي ادامه داده خواهد شد؟ در اين مسير موانعي نيز وجود دارند كه بايد برطرف شوند. مهمترين مانع را مناسب نبودن زمان حاضر مي‌دانند. شايد بتوان گفت براي حضور تماشاچيان زن در ورزشگاه‌ها، به زمان بيشتري نياز داريم. به نظر مي‌رسد اين زمان بايد مصرف رشد فرهنگي – اجتماعي مردم شود تا به مرتبه‌اي برسند كه فضاي ورزشگاه‌ها از نظر فرهنگي براي زنان امن باشد. براي رفع مشكلات حضور تماشاچيان زن بايد توسط مديران ورزشي و مسوولان ورزشگاه‌ها برنامه‌ريزي شود. براي مثال بسياري از پاسخگويان به جداسازي محل استقرار زنان و مردان و روش‌هايي مانند آن اشاره كرده‌اند. تماشاي نوبتي مسابقات نيز درصد زيادي از نظرها را به خود جلب كرده است. توقع پاسخگويان از رسانه‌ها براي آماده‌سازي شرايط براي احقاق حق زنان بسيار منطقي است و بايد مورد نظر رسانه‌ها باشد. اين كار چه بسا از نظر اقتصادي براي خود رسانه‌ها نيز سودمند باشد. هم از منظر اجتماعي و هم از منظر منطق هزينه – فايده، مديران بايد به اين موضوع توجه جدي داشته باشند كه با پاك كردن صورت مساله و به تاخير انداختن موضوع، جامعه متضرر خواهد شد، چرا كه نيمي از جامعه – يعني زنان- با اين احساس زندگي مي‌كنند كه عدم اجازه به آنان براي تماشاي مسابقات مردان، دليل ديگري از پايمان شدن حقوق زنان در ايران است و اين احساس بي‌گمان، هزينه‌ي سنگيني را در پي دارد. براساس يافته‌ها، افراد مورد بررسي در بيشتر استان‌ها ديدن مسابقات رشته‌هاي فوتبال، واليبال، بسكتبال، وزنه‌برداري، ورزش‌هاي رزمي، تنيس روي ميز، بدمينتون، تنيس، قايقراني و ورزش‌هاي بومي و محلي را مجاز مي‌دانند، از اين رو سرمايه‌گذاري در ايجاد شرايط و زمينه‌هاي مناسب به منظور تماشاي اين مسابقات براي زنان با نگاهي به موارد زير بايد در دستور كار مسوولان قرار گيرد. ايجاد انگيزه ويژه استقرار زنان و خانواده‌ها در ميدان‌هاي ورزشي، فراهم ساختن امكانات و تسهيلات رفاهي ويژه‌ي تماشاچيان زن از جمله تهيه‌ي بليت در نقاط مركزي شهر، وسيله آمد و شد ويژه‌ زنان و خانواده‌ها، امكانات ويژه‌ي ورود و خروج از ورزشگاه‌ها، كاهش نرخ بليت تماشاي مسابقات براي خانواده‌ها و سازماندهي هواداران رشته‌هاي ورزشي از راه تاسيس كانون هواداران در همه‌ي فدراسيون‌ها نيز كار مهم و موثري است. تقويت مظاهر فرهنگي از سوي تماشاچيان و ورزشكاران مرد نيز ضروري است. براي مثال پوشش خاص يا برهنه بودن بالاتنه‌ي مردان تماشاچي شايد در ورزشگاه‌هاي جهان از نظر عرفي پذيرفته باشد، ولي اين كار ممكن است مانع حضور زنان در ورزشگاه‌ها باشد. به عنوان مثال ديگر بايد برخي رفتارهاي عرفي ورزشكاران با يكديگر و با تماشاچيان نيز اصلاح شود كه اين موارد را مي‌توان به هنگام تشويق يكديگر، به هنگام شادي ناشي از رسيدن به گل در فوتبال مشاهده كرد. حمل كردن شعارهاي مكتوب و تصويري و بيان كلمات دو پهلو كه يادآور مسايل غير اخلاقي، جنسي و شبيه آن است نيز بايد اصلاح شود. رفع عوامل ايجاد نارضايتي و رعايت حقوق تماشاچيان مرد نيز زمينه‌ي لازم براي حضور شايسته زنان را فراهم خواهد كرد. emertat1st November 2008, 11:31 PMاین جناب آقای رضا قراخانلو بهتر نیست به جای این تحقیقها بره به کمیته ملی المپیک رسیدگی کنه؟ حالا جدا بانوان اینقدر میخوان در ورزشگاهها حضور داشته باشن؟ PEDR@M_KHESTE5th November 2008, 10:52 PMبه نظر من براي حضور بانوان در ورزشگاهها،بايد قسمتي عمده اي از بخش تماشاگران رو به بخش خانوادگي اختصاص بديم تا هم امنيت بالاتري به ورزشگاهها بياد و هم فضاي فرهنگي بالاي به ورزشگاههامون تزريق بشه.البته اين موضوع احتياج به برنامه ريزي تخصصي قوي داره. zamara5th November 2008, 11:05 PMمن هم فكر ميكنم چنانچه شرايط حضور بانوان و خانواده ها در استاديوم ها فراهم شود ، از جهات مختلف ميتواند بسيار مفيد باشد . اين كار هم از نظر رواني و هم از نظر اجتماعي و فرهنگي ميتواند براي تماشاگران و بازيكنان داخل زمين مفيد باشد با آرزوي اينكه هر چه زودتر چنين عمل نيكي به انجام برسد . zamara6th November 2008, 03:00 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) علت آشوبگري تماشاگران فوتبال چيست؟ نتايج يك تحقيق نشان داد بهبود عوامل محيطي ورزشگاه مانند سازوكار تهيه‌ي بليت، سرويس‌هاي رفت و آمد، امكانات رفاهي و بهداشتي ورزشگاه، نحوه‌ي قضاوت داور و عملكرد بازيكنان، مربيان و نيروي انتظامي بر گرايش و بروز رفتار خشونت‌آميز تماشاگران اثر بازدارنده‌ي بسزايي خواهد داشت. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در تحقيقي كه توسط محمدرضا كاظمي، محمود شيخ، مهدي شهبازي و نازنين راسخ انجام شد علل آشوب تماشاگران فوتبال پس از شهرآورد بزرگ ايران (ديدار استقلال و پرسپوليس) مورد بررسي قرار گرفت. خشونت در ورزش خاص فوتبال نيست و خشونت فوتبال نيز به منطقه‌ي جغرافيايي خاص يا فرهنگي ويژه‌اي محدود نمي‌شود، اما از آنجا كه خشونت و پرخاشگري، پديده‌هاي رواني – اجتماعي هستند كه در محيط‌هاي جمعي هيجان‌آور، امكان تجلي پيدا مي‌كنند و فوتبال نيز بيش از ديگر ورزش‌ها زمينه‌ساز چنين محيطي به شمار مي‌رود، خشونت در فوتبال بيش از رشته‌هاي ورزشي ديگر تجلي يافته و به آن توجه شده است. پديده‌ي خشونت در سه سطح قابل تحليل است: سطح اول مربوط به خشونت و پرخاشگري تماشاگران و طرفداران مسابقات فوتبال است كه در قالب هواداري از تيم‌هاي محبوب‌شان عليه يكديگر و گاه درمورد اموال و دارايي‌هاي عمومي انجام مي‌پذيرد؛ سطح دوم خشونت و پرخاشگري عليه بازيكنان است و سطح سوم خشونتي است كه بين بازيكنان در زمين مسابقه روي مي‌دهد. در بين سطوح سه گانه برشمرده، سطح اول به دليل دامنه و عواقب وسيع‌تر، در پژوهش‌هاي گذشته بيشتر مورد توجه قرار گرفته است. "دال لاگو" (1994) با تاكيد بر ويژگي‌هاي ورزش فوتبال سه عامل را محرك رفتارهاي خاص طرفداران آن معرفي كرد: نخست اينكه فوتبال به طرفدارانش اجازه مي‌دهد كه عميق‌ترين احساسات خود را نسبت به بعضي نمادها و قراردادهاي زباني نشان دهند كه اين موضوع زمينه‌اي براي ايجاد تقسيمات اجتماعي و از جمله تقسيم طرفداران به گروه‌هاي دوست و دشمن مي‌شود. دوم اينكه فوتبال مسابقه‌اي ساده بين دو تيم نيست، بلكه از ديد طرفداران، مسابقه‌ي فوتبال فرصتي براي نبردي تشريفاتي است. چنين تشريفات و رسومي ممكن است در موقعيت‌هاي خاص و پيش‌بيني نشده‌اي به زد و خوردهاي بدني مبدل شود. علت سوم به نظر لاگو اين است كه ورزشگاه مكاني است براي بازي، نه حضور افراد؛ در حالي كه از ديدگاه طرفداران بازي، ميدان مسابقه نماديني است كه در آن نبردهايي بين گروه دوست و دشمن انجام مي‌گيرد. براساس نظريه‌ي نقش، پايگاه اقتصادي – اجتماعي افراد در تبيين نقشي كه افراد در موقعيت‌هاي مختلف به عهده مي‌گيرند، موثر است. به بيان ديگر، بسته به موقعيت اجتماعي و وضعيتي كه هر فرد از لحاظ شغلي و اجتماعي دارد، اهميت نقش او در بعضي مواقع بيشتر يا كمتر مي‌شود. بر اين اساس انتظار واكنش خشونت‌آميز از افرادي كه پايگاه اقتصادي – اجتماعي ضعيف يا تحصيلات كم يا شغل نامناسب دارند، بيشتر است. در عين حال بعضي از ديدگاه‌هاي زيست شناختي و تبيين‌هاي غريزي نيز مويد اين عقيده‌اند كه افراد مجرد، پتانسيل خشونت را بيش از ديگران دارا هستند، زيرا انرژي نهفته شده‌ي ناشي از قوي‌ترين غريزه، يعني غريزه‌ي جنسي را در روان و ناخودآگاه خود ذخيره دارند و در مواردي كه ترس از مجازات كاهش يابد، مانند محيط داخل ورزشگاه‌ها، ممكن است اين انرژي نهفته به صورت رفتار خشونت‌آميز تجلي پيدا كند. هم‌چنين براساس نظريه‌هاي روان‌شناسي، دوران جواني، دوران هيجان جويي و تنوع طلبي است كه به بروز رفتارهاي پرخطر و بي‌باكانه منجر مي‌شود. جوانان به دليل برخورداري از انرژي سرشار جسماني و رواني، آمادگي بسيار زيادي براي دست زدن به كارهاي عجيب و نامعقول دارند. آنان مي‌كوشند با پرداختن به كارهاي هيجان‌انگيز و شگفت‌آور ضمن ارضاي هيجان جويي خويش، توجه ديگران را به خود جلب كنند. حس تنوع طلبي و احساسات نيز در دوران جواني بسيار قوي است و عقل محاسبه‌گر در اين دوران تحت تاثير احساسات قرار مي‌گيرد. نتايج به دست آمده از اين پژوهش حاكي از آن است كه آن دسته از پاسخگويان كه گرايش آنان به خشونت و رفتار خشونت آميز در حد "زياد و خيلي زياد" ارزيابي شده است، اغلب مجردند، كمتر از 25 سال دارند و تحصيلات‌شان كمتر از ديپلم است. هم‌چنين بيشترشان پايگاه اقتصادي – اجتماعي ضعيف‌تري دارند. تحصيلات والدين اين دسته از پاسخگويان در بيشتر موارد كمتر از ديپلم است. يافته‌هاي پژوهش نشان مي‌دهد كه بين وضعيت تاهل پاسخگويان و شغل آنان با رفتار خشونت‌آميز رابطه‌ي معني‌داري وجود دارد. هم‌چنين بين سن و تحصيلات پاسخگويان و گرايش و رفتار خشونت‌آميز آنان رابطه‌ي معكوس معناداري مشاهده مي‌شود. در نظريه‌ي يادگيري اجتماعي اشاره مي‌شود كه انسان ذاتا پرخاشجو نيست، بلكه پرخاشگري رفتاري اجتماعي است كه از راه تجربه‌ي مستقيم يا مشاهده‌ي رفتار ديگران آموخته مي‌شود. نظريه‌ پردازان در تحليل رفتارهاي خشونت ‌آميز و پرخاشجويانه توجه خاصي به رسانه‌هاي همگاني دارند. در ميان رسانه‌ها، نشريات ورزشي به طور خاص با ارايه مطالب تحريك‌آميز سبب ايجاد پتانسيل خشونت در بين تماشاگران مي‌شوند. براساس نظريه‌ي محروميت – تهاجم، محدوديت‌ها به عنوان محرك‌هايي براي بروز رفتارهاي تهاجمي عمل مي‌كنند. بنابراين محدوديت‌ در امكانات رفاهي و بهداشتي، محدوديت سرويس‌هاي رفت و آمد، محدوديت‌هاي ايجاد شده توسط نيروي انتظامي و مسوولان ورزشگاه‌ها و... انگيزه‌ي‌ افراد را براي نشان دادن به خشونت و رفتارهاي تهاجمي افزايش مي‌دهد. براساس اين نظريه، افراد به واسطه‌ي نيروهاي محدود كننده‌ي بيروني و نه انگيزه‌هاي ذاتي و دروني براي توسل به خشونت تحريك مي‌شوند. يافته‌هاي پژوهش در اين بخش حاكي از از رابطه‌ي معنادار و مستقيم عوامل محيطي ورزشگاه‌ با گرايش به خشونت و رفتار خشونت‌آميز تماشاگران است، به طوري كه هرچه نارسايي عوامل محيطي بيشتر شود، گرايش پاسخگويان به خشونت و بروز واكنش‌هاي خشونت‌آميز در رفتار آنان نيز افزايش مي‌يابد. براساس نظريه‌ي تاثير گروهي و رفتار و هيجان جمعي، خصوصيات رفتاري تماشاگران فوتبال تابع قوانين حاكم بر رفتارهاي جمعي است كه ناگهاني بودن، نقض رفتارهاي ساختار يافته‌ي اجتماعي و هنجار ستيزي از مشخصه‌هاي چنين رفتارهايي است. تحت تاثير چنين جوي، تماشاگران ممكن است واكنشي نشان دهند كه در محيط‌هاي ديگر راضي به نشان دادن آن نيستند. چنين واكنشي به اين تصور برمي‌گردد كه محيط ورزشگاه به دليل تجمع جمعيتي بسيار، محيطي ناآشناست كه در آن افراد همديگر را نمي‌شناسند و رفتارشان كنترل نمي‌شود. براين اساس، هرچه تلقي فرد از جو ورزشگاه به فضاي گفته شده نزديك‌تر باشد، راحت‌تر تحت تاثير رفتارهاي جمعي قرار مي‌گيرد. به نظر مي‌رسد آموزش تماشاگران يا به قول رسانه‌ها "فرهنگ سازي" و نيز بهبود عوامل محيطي موثر بر خشونت و پرخاشگري، از جمله راهكارهاي اساسي كنترل اين پديده‌ي اجتماعي به شمار مي‌رود. -MarshaL-27th February 2009, 09:50 AMعکس زنان عربستانی در استادیوم در حالی كه در استادیومهای ایران ورود بانوان ممنوع است ببینید طرفداران فوتبال كشوری كه به محدودیت زنان یعنی عربستان سعودی مشهور است به چه راحتی در استادیوم حضور می یابند. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند maral83361st March 2009, 07:16 PMبله!اگر این امر تحقق پیدا کنه،بسیار خوبه که تحقق پیداکنه! به زعم بنده حدود500سالی وقت لازمه تا امکانات وشرایط لازم در ورزشگاه و...فراهم بشه وبعد ازاون واردفازبعدی پروژه میشیم که اونم 500سالی وقت میبره برای فرهنگ سازی واین قبیل کارها... پس نتیجه میگیریم هرچه زودترکارو شروع کنیم بهتره.تاحالاکه خوب پیش رفتیمو 2سال یک بار یک مقاله درمورد فواید حضور بانوان در ورزشگاه به چاپ میرسونیم... -MarshaL-18th September 2009, 10:13 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند كارشناس فوتبال ايران در تحليل ناهنجاري‌هاي فرهنگي اجتماعي در فوتبال ايران تاكيد دارد كه طرح ايجاد قرمز و آبي پيشنهادي بوده كه 40 سال پيش از سوي انگليسي‌ها به ساواك داده شده و آنها نيز براي سرگرم‌ كردن مردم با اجراي اين طرح در فوتبال ايران موافقت كرده‌اند. مجيد جلالي در گفت‌وگو با خبرنگاران با اشاره به ماهيت پديده ناهنجاري رفتاري و گفتاري در فضاي ورزش و فوتبال كشور افزود: در واقع هيچ اختلاف نظري در بحث ماهيت ناهنجاري‌هاي گفتاري و رفتاري فضاي ورزش و فوتبال كشور بين افراد مختلف وجود ندارد و همه معتقدند فضاي ناسالم و آزاردهنده‌اي در استاديوم‌هاي ما حاكم است. وي گفت: اگر اين مساله در تيم ملي هم تبلور پيدا كند، مي‌تواند ضررهاي جبران‌ناپذيري به فرهنگ ورزش در كشور ما در صحنه‌هاي بين‌المللي بزند؛ اگر يادتان باشد در مسابقات آسيايي چندين سال پيش، درگيري دو بازيكن ملي‌پوش ما با يكديگر در حين يك بازي به نوعي بيانگر فضاي ناآرام فوتبال در داخل كشور ما بود كه سال‌ها وجود نداشت و ندارد. حال ممكن است دلايل متفاوتي براي اين مساله مطرح شود اما همه جامعه ورزش ما در اصل موضوع با يكديگر هم‌عقيده بوده و نياز به بحث نيست. جلالي در ادامه اين موضوع را به شرح ذيل تحليل، دسته‌بندي و ارايه كرد: * ريشه‌يابي و پيدا كردن علت‌ها: 1- استاديوم‌ها به مكاني براي تخليه هيجانات رواني جوان‌ها تبديل شده است اكنون در كشور ما فوتبال به يكي از معدود پديده‌هاي سرگرمي مجاز تبديل شده و ظاهرا براي اينكه مردم بتوانند به راحتي با اين پديده سرگرم باشند، فضاي آزاد زيادي براي‌شان گذاشته شده است؛ شايد سياستگذاران امر چنين ديدگاهي دارند كه بگذاريم هيجانات رواني مثبت و منفي جوانان ما در استاديوم‌ها تخليه شود؛ بنابراين آنها را در ورزشگاه‌ها به حال خود رها كرده تا اين محل، جايي براي بروز واكنش‌هاي ناهنجار جوانان باشد. 2- حساسيت را تنها به دو رنگ آبي و قرمز تقسيم كرده‌ايم اين وضعيت در حالي است كه به خوبي مي‌دانيم مردم ما تا چه اندازه فوتبال و هيجاناتش را دوست داشته و براي‌شان حساس است؛ آن وقت ما اين فوتبال و فضاي آن را در كشور تنها تبديل به دو رنگ كرده و حساسيتش را چندين برابر كرده‌ايم؛ حتي وقتي اخبار رسانه‌ها را هم دنبال كنيد متوجه مي‌شويد شايد حدود 95 درصد آنها مربوط به مسايل اين دو تيم و كمتر از 5 درصد به اخبار تيم‌هاي ديگر اختصاص داده مي‌شود. اكنون حتي ملاك‌هاي ارزشيابي و ارزشگذاري‌هاي شخصيتي هم به قرمز و آبي منتهي شده و اين خود شدت حساسيت را بالا برده است. تمركز خبر و افكار عمومي روي اين دو تيم باعث شده تا عامل حساسيت‌زا تنها به دو قسمت تقسيم شود و به دنبال آن هيجانات مختلف هم هميشه در دو جبهه وجود دارد، در حالي كه مي‌توان آن را به قسمت‌هاي بيشتري تقسيم كرد؛ شايد اين مساله در ادامه همان سياست استفاده از فوتبال به عنوان يك سرگرمي مجاز در كشور باشد اما آنقدر پررنگ شده است كه به شدت توانايي‌هاي ديگر فوتبال را هم تحت تاثير قرار داده و باعث فراموشي آنها شده است. 3- نبود قوانين كافي براي رفتارهاي دروني فوتبال هم‌چنين نبود قوانين كافي براي كنترل كردن رفتارهاي مختلف را بايد از ديگر عوامل پديده ناهنجاري فرهنگي اجتماعي در فوتبال دانست، به طور مثال محدوديت يا قانون مشخصي براي رفتار رسانه‌اي در فوتبال وجود ندارد و برخي خبرنگاران به طور سليقه‌اي با مسايل مختلف برخورد مي‌كنند يا در بحث واسطه‌گري در فوتبال، ادبيات بين مربيان، بازيكنان، مسوولين و رسانه‌ها، شعارهاي همگاني تماشاچيان و همچنين فضاي رايج در استاديوم‌ها، هيچ قانون مشخصي نبوده يا اينكه كافي نيست. عدم وجود قوانين لازم و درست خود به ايجاد تشنج در محيط دامن مي‌زند، ضمن اينكه نبايد صرفا به فكر قوانين تنبيهي باشيم و در نظر گرفتن قوانين تشويقي براي رسيدن به نتيجه مطلوب، در اين زمينه بسيار ضروري است. * ايجاد آبي و قرمز در فوتبال ايران، طرح پيشنهادي انگليسي‌ها طرح ايجاد دو تيم قرمز و آبي در فوتبال ايران در زمان گذشته از سوي انگليسي‌ها به ساواك پيشنهاد شد كه ايران هم پذيرفت؛ آنها گفته بودند ما هم براي رسيدن به اهداف سياسي و در نهايت سرگرمي مردم، در هر شهري از انگليس يك آبي و قرمز تشكيل سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 712]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن