تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 28 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بر زبان مؤمن نورى (الهى) است و درخشان و برزبان منافق شيطانى است كه سخن مى‏گويد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1866158901




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ره برم شو زان که گم راه آمدم


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ره برم شو زان که گم راه آمدم
ره برم شو زان که گم راه آمدمشاعر : عطار دولتم ده گرچه بي‌گاه آمدمره برم شو زان که گم راه آمدمدر تو گم گشت وز خود بي‌زار شدهرکه در کوي تو دولت يار شدبوک درگيرد يکي از صد هزارنيستم نوميد و هستم بي‌قرارآنکه جان بخشيد و ايمان خاک راآفرين جان آفرين پاک راخاکيان را عمر بر باد او نهادعرش را بر آب بنياد او نهادخاک را در غايت پستي بداشتآسمان را در زبردستي بداشتوان دگر را دايما آرام دادآن يکي را جنبش مادام دادبي ستون کرد و زمينش جاي کردآسمان چون خيمه‌ي برپاي کردوز دو حرف آورد نه طارم پديدکرد در شش روز هفت انجم پديدبا فلک در حقه هر شب مهره باختمهره‌ي انجم ز زرين حقه ساختمرغ جان را خاک در دنبال کرددام تن را مختلف احوال کردکوه را افسرده کرد از بيم خويشبحر را بگذاشت در تسليم خويشسنگ را ياقوت و خون را مشک کردبحر را از تشنگي لب خشک کرداين همه کار از کفي خاک او نمودروح را در صورت پاک اونمودتن به جان و جان به ايمان زنده کردعقل سرکش را به شرع افکنده کردتا به سرهنگي او افراخت سرکوه را هم تيغ داد و هم کمرگاه پل بر روي دريا بسته کردگاه گل در روي آتش دسته کردبر سر او چار صد سالش بداشتنيم پشه بر سر دشمن گماشتصدر عالم را درو آرام دادعنکبوتي را به حکمت دام دادکرد او را با سليمان در کمربست موري را کمر چون موي سرطاء و سين بي‌زحمت طاسش بدادخلعت اولاد عباسش بدادگاه و بي‌گاه از پي اين آمدندپيشواياني که ره بين آمدندهم ره جان عجز و حسرت يافتندجان خود را عين حيرت يافتندعمرها بر وي در آن ماتم چه کرددرنگر اول که با آدم چه کردتا چه برد از کافران سالي هزاربازبنگر نوح را غرقاب کارمنجنيق و آتشش منزل شدهباز ابراهيم را بين دل شدهکبش او قربان شده در کوي يارباز اسمعيل را بين سوگوارچشم کرده در سر کار پسرباز در يعقوب سرگردان نگربندگي و چاه و زندان بر سريباز يوسف را نگر در داوريمانده در کرمان و گرگان پيش درباز ايوب ستمکش را نگرآمده از مه به ماهي چند گاهباز يونس را نگر گم گشته راهدايه فرعون و شده تابوت مهدباز موسي را نگر ز آغاز عهدموم کرده آهن از تف جگرباز داود زره‌گر را نگرملک وي بر باد چون بگرفت ديوباز بنگر کز سليمان خديواره بر سر دم نزد خاموش شدباز آن را بين که دل پر جوش شدزار سر بريده در طشتي چو شمعباز يحيي را نگر در پيش جمعشد هزيمت از جهودان چند بارباز عيسي را نگر کز پاي دارچه جفا و رنج ديد از کافرانباز بنگر تا سر پيغامبرانبلکه کمتر چيز ترک جان بودتو چنان داني که اين آسان بودگر گلي کز شاخ مي‌رفتم نماندچند گويم چون دگر گفتم نماندمي‌ندانم چاره جز بي‌چارگيکشته‌ي حيرت شدم يکبارگيگم شده در جست و جويت عقل پيراي خرد در راه تو طفلي بشيراز زعم من در منزه کي رسمدر چنان ذاتي من آنگه کي رسمني زيان و سودي از سود و زياننه تو در علم آيي و نه در عياننه ز فرعونت زيان بودي رسدنه ز موسي هرگزت سودي رسدچون توئي بي‌حد و غايت جز تو چيستاي خداي بي‌نهايت جز تو کيستچون به سر نايد کجا ماند يکيهيچ چيز از بي‌نهايت بي‌شکيتو بزير پرده پنهان ماندهاي جهاني خلق حيران ماندهبيش ازين در پرده پنهانم مسوزپرده برگير آخر و جانم مسوززين همه سرگشتگي بازم رهانگم شدم در بحر حيرت ناگهانوز درون پرده بيرون مانده‌امدر ميان بحر گردون مانده‌امتو درافکندي مرا تو هم برآربنده را زين بحر نامحرم برآرگر نگيري دست من اي واي مننفس من بگرفت سر تا پاي منمن ندارم طاقت آلودگيجانم آلودست از بيهودگييا نه در خونم کش و خاکم بکنيا ازين آلودگي پاکم بکنکز تو نيکو ديده‌ام از خويش بدخلق ترسند از تو من ترسم ز خودزنده گردان جانم اي جانبخش پاکمرده‌يي‌ام مي‌روم بر روي خاکيا همه سرگشته يا برگشته‌اندممن و کافر به خون آغشته‌اندور براني اين بود برگشتگيگر بخواني اين بود سرگشتگيپاي تا سر چون فلک سرگشته‌امپادشاها دل به خون آغشته‌اميک نفس فارغ مباشيد از طلبگفته‌اي من با شماام روز و شبتو چو خرشيدي و ما هم سايه‌ايمچون چنين با يکدگر همسايه‌ايمگر نگه داري حق همسايگانچه بود اي معطي بي‌سرمايگانز اشتياقت اشک مي‌بارم چو ميغبا دلي پر درد و جاني با دريغگم بباشم تا به کي جويم تراگر دريغ خويش برگويم ترا
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 449]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن