دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وبسایت
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیره‌ای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
از بلیط تا تماشا؛ همه چیز درباره جشنواره فجر 1403
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1862208979
چشمهي خون ز دلم شيفتهتر کس را ني
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
چشمهي خون ز دلم شيفتهتر کس را نيشاعر : خاقاني خون شو اي چشم که اين سوز جگر کس را نيچشمهي خون ز دلم شيفتهتر کس را نيهيچ زر رشته ازين تافتهتر کس را نيتنم از اشک به زر رشتهي خونين ماندسر اين بيع مرا هست اگر کس را نيهيچ کس عمر گرامي نفروشد به عدمکيميائي است کز او هيچ اثر کس را نيدرد دل بر که کنم عرضه که درمان دلمخشک آخورتر ازين ديده‌ي تر کس را نيآن جگر تر کن من کو که ز ناديدن اوکس چو داند که بر اين پرده گذر کس را نيغم او بر دل من پرده‌ي زنگاري بستباورم کن که ازين درد بتر کس را نيآه و دردا که چراغ من تاريک بمردليک خورشيد مرا مرد و دگر کس را نيغلطم من که چراغي همه کس را ميردوز برون غرقه‌ي خون گشت خبر کس را نيدل خاقاني ازين درد درون پوست بسوختنيست بر گلبن فلک وردينيست در موکب جهان مرديفرد مانده است، بي‌نوا فرديپدر مکرمت ز مادر دهرکه ندارد ره کرم گرديرصد روز و شب چه مي‌بايدجز دو نان اين سپيد و آن زرديچيست از سرد و گرم خوان فلکالامان يارب از چنين درديدرد بخل است جان عالم رادست شستم که نيست پس خورديمن که خاقانيم ز خوان فلککه ندارد جهان جوان مرديناجوان مردم ار جهان خواهمديو آز افکند به ناورديهمتم رستمي است کز سر دستبر زبان عزيزتر مرديخواجه‌اي وعده‌ي نوالم دادبپذيرم يکي ره آورديگفتم آن مرد را که به دلتنوش کرد از براي هم‌درديکه بسا مخلصا که شربت زهرکي کند هيچ بخل پرورديخواجه وعده وفا نکرد و وفاگرم شد هم نگفتنش سرديگرچه او سرد کرد خاطر منکو کسي نيست هم نيازرديدل که آزرد اگر بدانستيورنه از نيست ياد چون کرديدير دانست دل که او کس نيست
#سرگرمی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-