تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835894781
خاطرات قدیمیترین تهیهكننده تلویزیون از حضور در این رسانه
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: وقتی رسیدم، سرایدار خواب بود و من مجبور شدم وسایل را به خانه ببرم و روز بعد به اداره بیاورم. با اتفاقی كه افتاده بود، روز بعد به رئیس اداره تئاتر مراجعه كردم و به او گفتم من این كاره نیستم؛ اما با... امروز با تلویزیون زندگی میكنیمجام جم آنلاین: مهر امسال، تلویزیون وارد پنجاهمین سال فعالیت خود در ایران شد. برای مخاطبانی كه این روزها با فشار دكمههای كنترل تلویزیون، از شبكهای به شبكه دیگر میروند، شاید تصور این كه زمانی شبكههای تلویزیونی با چه شرایطی كار خود را آغاز و برنامههای خود را چگونه پخش میكردند، تا حدودی سخت و مشكل باشد. البته این كه بدانیم شبكههای تلویزیونی چگونه فعالیت خود را آغاز كردهاند و چه مسیری را طی كردهاند، مسالهای است كه در گفتگویی با اسماعیل شنگله، یكی از همكاران قدیمی سیما و هنرمندان شناخته شده كشورمان در میان گذاشتهایم. این مصاحبه با حذف سوالها، پیش روی شماست.تلویزیون در ایران مهر 1337 تاسیس شد. تاریخ دقیق راهاندازی تلویزیون احتمالا یازدهم یا شاید هم پانزدهم مهربود. در آن زمان، هیچكس در خانه خود تلویزیون نداشت و مردم برای تماشای برنامههای تلویزیونی به قهوهخانهها و دیگر مراكز عمومی میرفتند. خانواده من هم مانند دیگر خانوادهها تلویزیون نداشتند و دغدغه شخصی من هم بیشتر تئاتر بود. من در آن مقطع عضو گروه تئاتری بودم كه مرحوم سركیسیان سرپرست آن بود. هنرمندانی مانند علی نصیریان و خجستهكیا هم عضو این گروه بودند كه از آن میان برخی هنوز زندهاند و برخی دیگر نیز فوت كردهاند. ما در این گروه برای نمایشهای صحنه تمرین میكردیم. در آن مقطع، یكی از مشكلات ما داشتن مكانی برای تمرین تئاتر بود و معمولا چنین مكانهایی با سختی فراهم میشد. به خاطر دارم كه در همان زمان با همكاری فردی به نام امیرحسین جهانبگلو كه كارمند عالیرتبه شركت نفت بود، توانستیم مكانی برای تمرین نمایشها در باشگاه شركت نفت به دست بیاوریم. مكان این باشگاه در ساختمان فعلی شركت نفت در خیابان طالقانی بود. ما هر روز از ساعت 4 بعدازظهر تا ساعت 10 شب در این محل تمرین میكردیم. نام نمایشنامه هم «پوشاندن آنان كه برهنهاند» بود. این نمایش را یك سال تمرین كردیم. قرار بود این نمایشنامه در ضلع شمال شرقی اداره هنرهای زیبای فعلی یا همان وزارت ارشاد كه در حال حاضر تبدیل به پاركینگ وزارت ارشاد شده، اجرا شود. برای تماشای نمایشنامه، بلیت هم فروختیم؛ اما یكی از بازیگران تصادف كرد و این تصادف منجر به فوت او شد. به همین دلیل ما هم با پس دادن بلیتها از مردم عذرخواهی كردیم و بعد از آن برای آن نقش با علی نصیریان تمرینهای خود را آغاز كردیم. ما برای اجرای این نمایش، 2 سال نمایشنامه تمرین كردیم و در نهایت به دلیل عدم امكان اجرای آن، وزارت نفت بابت دادن فضای تمرین نمایش و نیز هزینه دكورهایی كه در اختیار ما قرار داده بود، از ما تقاضا كرد تا این نمایشنامه را برای میهمانان شركت نفت به مدت 2 شب اجرا كنیم. پس از اجرای این نمایشنامه بود كه شركت نفت تصمیم گرفت این برنامه را در تلویزیون پخش كند. این اولین برخورد من با تلویزیون در آن زمان بود. در آن مقطع، تلویزیون در وسط پخش هر برنامهای، برنامه را قطع و تبلیغات تجاری پخش میكرد. ما با این شرط حاضر به اجرای این نمایش شدیم كه برای این نمایشنامه كه 3 پرده بود و در 2 ساعت و نیم زمان پخش میشد، در میانه كار تبلیغی پخش نشود. این شرط ابتدا مورد موافقت قرار گرفت و ما برای اجرای نمایش به تلویزیون رفتیم؛ اما بعد از پرده اول ناگهان تبلیغ پخش شد و این مساله سبب شد علی نصیریان ریش خود و من هم سبیلی كه بر صورت داشتم را كندم و استودیو را ترك كردیم و نمایشنامه نیمهكاره ماند؛ اما مسوولان تلویزیون به بینندگان خود گفتند علت قطع شدن برنامه، نقص فنی بوده است. این مساله سبب شد تا مدیر آن وقت تلویزیون با انتظام، مدیرعامل شركت نفت تماس بگیرد و با گلایه از ما، به او بگوید كه اینها آبروی ما را بردند و... در آن زمان احمد مشروطه، نماینده شركت نفت و مدیر روابط عمومی این شركت، طی تماس با انتظام، اصل ماجرا و نقض توافق انجام شده را بیان میكند. در آن زمان 2 شبكه تلویزیونی در ایران فعال بود كه یكی در تهران و دیگری در آبادان فعالیت میكرد و هر دوی این شبكهها آب و برق خود را از شركت نفت دریافت میكردند. با اتفاقی كه افتاده بود، انتظام دستور داد آب و برق شبكه 2 را قطع كردند و این مساله سبب شد تا مسوولان شبكه به دست و پا بیفتند و قبول كنند كه هفته آینده دوباره نمایشنامه را پخش كنند. مسوولان تلویزیون میخواستند علت این تكرار را به دلیل مشكلات فنی و عدم پخش كامل برنامه در هفته قبل عنوان كنند؛ اما مرحوم امیرحسین جهانبگلو متنی را تنظیم كرد و به من داد تا بخوانم كه بر مبنای آن، علت تكرار پخش این نمایش به همان دلیل واقعی یعنی عدم پایبندی تلویزیون به پخش نكردن آگهی در میان برنامه ذكر شده بود. در چنین شرایطی، ثابت پاسال هم بشدت عصبانی بود و به اصطلاح خون خونش را میخورد؛ اما در نهایت نمایشنامه پخش شد و در وسط آن نیز آگهی پخش نشد. شیوه اجرای برنامه هم دقیقا مانند تئاتر بود، یعنی نمایش زنده اجرا میشد و 3 دوربین از 3 جهت آن را ضبط میكردند و این مساله برای ما كه به اجرای تئاتر عادت داشتیم، كار چندان سختی نبود. به خاطر دارم كه در آن مقطع، فردی هم در یك اتاق در بالای استودیو مینشست كه به او سوئیچر میگفتند. این مسوولیتی است كه در حال حاضر به كارگردان تلویزیونی تغییرنام پیدا كرده است.نمایشهای تلویزیونی ادامه پیدا كردباید به این نكته هم اشاره كنم كه من در سال 1338 كارمند اداره هنرهای دراماتیك بودم و در آن مقطع هنوز وزارت فرهنگ و ارشاد به وجود نیامده بود. در آن مقطع، اداره كل هنرهای زیبای كشور، هفتهای یك روز اجرای موسیقی داشت. مدتی بعد تصمیم گرفتند هفتهای یك شب هم اجرای تئاتر داشته باشند. این مساله به بخش مربوطه ابلاغ شد و قرعه به نام من افتاد و قرار شد من كل كارهای مربوط به تهیهكنندگی این تئاترها از ساخت دكور تا پشتیبانی را به عهده بگیرم. برای این نمایشنامهها نیز چهار كارگردان انتخاب شد؛ عباس جوانمرد، علی نصریان، جعفر والی و ركنالدین خسروی، كارگردانهای این نمایشنامهها بودند. این نمایشها بعدها به تلویزیون هم راه پیدا كرد و علاوه بر اجرای صحنه، در تلویزیون نیز پخش شد. من هم در تعداد زیادی از این نمایشها علاوه بر حضور به عنوان تهیهكننده، بازی هم میكردم. بد نیست به این نكته هم اشاره كنم كه در آن مقطع، شبكه 2 به این شكل نبود. در آن زمان ساختمان این شبكه روی تپهای قرار داشت كه در اطراف آن بجز بیابان، چیز دیگری نبود. در آن زمان از خیابان شهید خالد اسلامبولی فعلی و وزرای آن زمان كه به سمت میدان آرژانتین میآمدیم، تنها یك خیابان خاكی بود و در ورودی شبكه 2 هم در محل فعلی آن خیابان الوند قرار نداشت و در خیابان گاندی بود. هنگام اجرای اولین نمایش، وقتی به محل شبكه رفتیم، پس از پایان برنامه مقداری دكور و وسیله صحنه بود كه به ما گفتند باید اینها را با خودمان ببریم. ساعت 9:30 بود و در آن ساعت از شب در آن بیابان، نمیدانستیم باید چگونه این وسایل را ببریم. به همین دلیل از كاردان خواستم تا بماند و من بروم اتوموبیلی برای حمل وسایل پیدا كنم. بعد از این كه وسایل را بار یك اتوموبیل كردم، به اداره رفتم. اداره ما در آن زمان در اول خیابان جمهوری بعد از بهارستان بود. وقتی رسیدم، سرایدار خواب بود و من مجبور شدم وسایل را به خانه ببرم و روز بعد به اداره بیاورم. با اتفاقی كه افتاده بود، روز بعد به رئیس اداره تئاتر مراجعه كردم و به او گفتم من این كاره نیستم؛ اما با كنارهگیری من موافقت نشد و از هفته بعد اتوموبیلی به من دادند و قرار شد تا فردای روزی كه نمایش اجرا میشود، به شبكه برویم و دكورها را بیاوریم. در آن مقطع، اولین نمایشی كه از سوی اداره هنرهای نمایشی در تلویزیون اجرا شد را علی نصریان كارگردانی كرد و در این نمایش، من و علی نصریان و چند نفر دیگر بازی میكردیم. این روند ادامه پیدا كرد تا این كه در سال 1340 كه من در تهران بودم، هر چهارشنبه شب، این نمایشها پخش و با استقبال عمومی مردم مواجه میشد. متن نمایشنامه هم باید حتما در یك ساعت اجرا میشد و این محدودیت برای ما كمبودهایی را ایجاد میكرد. در آن زمان تعدادی مترجم بودند كه برای ترجمه نمایشهای جدید از آنها استفاده میكردیم. در سال 1340 بورسیه شدم و از اداره هنرهای زیبا برای تحصیل به آلمان رفتم. بعد از من، مرحوم صابر عناصری این كار را ادامه دادند. من در سال 1348 كه به ایران برگشتم، دوباره در اداره تئاتر مشغول به كار شدم. در آن مقطع، در 2 دانشكده درس میدادم و مدتی بعد نیز توسط فریدون رهنما به عنوان یكی از اعضای شورای نمایش انتخاب شدم و از سال 51 و 52 هم به تلویزیون منتقل شدم و رسما به عنوان تهیهكننده، كارم را آغاز كردم كه این فعالیت تا سال 1374 كه بازنشسته شدم، ادامه داشت.تلویزیون عضو خانواده ما شدتلویزیون در آن زمان طرفداران زیادی در ایران داشت. این پدیده جدید بود و مردم هم از آن خیلی استقبال میكردند. در آن زمان دستگاههایی كه در تلویزیون ایران مستقر شده بود، اغلب دستگاههای ازكارافتاده و دست دوم بود كه از امریكا آمده بود و اغلب ضبط برنامه با 3 دوربین آغاز میشد و به دلیل خرابی دوربینها، با یك دوربین به پایان میرسید؛ اما زمانی كه تلویزیون ملی راه افتاد، وسایل و ابزارهای این تلویزیون از كشور فرانسه وارد شد. به خاطر دارم كه رئیس وقت رادیو و تلویزیون تصمیم گرفت تغییراتی در تولید و برنامهسازی ایجاد كند. به همین دلیل گروهی از تلویزیون آلمان دعوت شدند تا برای تلویزیون ایران برنامهریزی كامل و دقیقی انجام دهند. آنها مدتی در تلویزیون چرخیدند و بعد در نهایت پیشنهاد دادند كه مسوولان تلویزیون به سیستم موجود برنامه سازی دست نزنند؛ چون هر نوع تغییری در این تركیب میتوانست باعث توقف روند تولید شود! آلمانیها در آن زمان گفتند، این سیستم تولید منحصر به فرد است و در دنیا تنها یك نمونه دارد كه آن هم ایران است و در این سیستم منحصر به فرد هیچ روال صحیح و علمی دقیقی وجود ندارد! تلویزیون در این سالها پس از انقلاب پیشرفت فراوانی كرده و شبكههای مختلف جای 2 شبكه محدود را گرفتهاند و حالا این رسانه مانند یكی از اعضای هر خانواده شده است. در خانه ما، اولین فردی كه صبح از خواب بیدار میشود، تلویزیون را روشن میكند و بعد از او هركس كه بیدار میشود، كانال را عوض میكند و آخرین نفری كه میخوابد هم تلویزیون را خاموش میكند. مطالب مرتبط هر جا رفتم امیركبیر صدایم كردند! نامه خواندنی مجری مطرح تلویزیون در رد دعوت تلویزیون های خارجی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 363]
صفحات پیشنهادی
خاطرات قدیمیترین تهیهكننده تلویزیون از حضور در این رسانه
خاطرات قدیمیترین تهیهكننده تلویزیون از حضور در این رسانه.
خاطرات قدیمیترین تهیهكننده تلویزیون از حضور در این رسانه.
«نقش منفی»ها، هیچ وقت جایزه نمیگیرند!!
مطالب مرتبط: خاطرات قدیمیترین تهیهكننده تلویزیون از حضور در این رسانه. [ارسال شده از: ایرنا]. [مشاهده در : www.seemorgh.com]. [تعداد بازديد از اين مطلب: 5] ...
مطالب مرتبط: خاطرات قدیمیترین تهیهكننده تلویزیون از حضور در این رسانه. [ارسال شده از: ایرنا]. [مشاهده در : www.seemorgh.com]. [تعداد بازديد از اين مطلب: 5] ...
زندگی رویایی در دهكدهای زیبا
به مدد این موفقیت بود كه نمایش تلویزیونی دهكده خاطرات تا سال 2011 ادامه پیدا كرد. ... گالاگر كه در عین حال تهیهكننده اصلی دهكده خاطرات هم هست، نویسنده 40 قسمت ... و در بین برنامههای تلویزیونی تبدیل به یكی از پربینندهترین كارهای این رسانه شود. ... تلویزیونی انگلیس شده و صنعت سینمای كشور پیشنهادات زیادی برای حضور در ...
به مدد این موفقیت بود كه نمایش تلویزیونی دهكده خاطرات تا سال 2011 ادامه پیدا كرد. ... گالاگر كه در عین حال تهیهكننده اصلی دهكده خاطرات هم هست، نویسنده 40 قسمت ... و در بین برنامههای تلویزیونی تبدیل به یكی از پربینندهترین كارهای این رسانه شود. ... تلویزیونی انگلیس شده و صنعت سینمای كشور پیشنهادات زیادی برای حضور در ...
خاکسپاری پیکر مهران قاسمی در قطعه اصحاب رسانه
خاطرات قدیمیترین تهیهكننده تلویزیون از حضور در این رسانه · شما از جمله افرادی هستید كه لنز میزنید... سایت یاهو فیلمهای محبوباش را معرفی كرد ...
خاطرات قدیمیترین تهیهكننده تلویزیون از حضور در این رسانه · شما از جمله افرادی هستید كه لنز میزنید... سایت یاهو فیلمهای محبوباش را معرفی كرد ...
حكایت جدایی شجریان ،علیزاده و کلهر
خاطرات قدیمیترین تهیهكننده تلویزیون از حضور در این رسانه · آرایش تکمیلی و ترمیمی · 70هزار تن جو در استان مركزي خريداري مي شود ...
خاطرات قدیمیترین تهیهكننده تلویزیون از حضور در این رسانه · آرایش تکمیلی و ترمیمی · 70هزار تن جو در استان مركزي خريداري مي شود ...
مشاجره خواهر و برادرها و دخالت والدین
خاطرات قدیمیترین تهیهكننده تلویزیون از حضور در این رسانه · گوش فرا دهید، صدای استغاثه حسین از حلقوم فرزندش به گوش میرسد · تبصره 13 هرچه زودتر احرایی شود ...
خاطرات قدیمیترین تهیهكننده تلویزیون از حضور در این رسانه · گوش فرا دهید، صدای استغاثه حسین از حلقوم فرزندش به گوش میرسد · تبصره 13 هرچه زودتر احرایی شود ...
اگر قصد سفید کردن دندانهای خود را دارید بخوانید
خاطرات قدیمیترین تهیهكننده تلویزیون از حضور در این رسانه · دلخراش از سوگواری انسانوار يك شامپانزه مادر برای فرزند از دست رفته! ...
خاطرات قدیمیترین تهیهكننده تلویزیون از حضور در این رسانه · دلخراش از سوگواری انسانوار يك شامپانزه مادر برای فرزند از دست رفته! ...
کشتار در شهرهای افغانستان
خاطرات قدیمیترین تهیهكننده تلویزیون از حضور در این رسانه · فرانکلین روزولت چهار دوره رئیس جمهور من بود،پس من هم می توانم! عهدنامه ای که با خون امضا شد + عکس ...
خاطرات قدیمیترین تهیهكننده تلویزیون از حضور در این رسانه · فرانکلین روزولت چهار دوره رئیس جمهور من بود،پس من هم می توانم! عهدنامه ای که با خون امضا شد + عکس ...
ماجرایکنارهگیری اسینیکنژاد ازداوری جشنواره فجر/چرا تهیهکننده فیلمهای
در کارنامه تهیه کنندگی اسی نیک نژاد چهارده فیلم و سریال تلویزیونی به چشم می خورد. ... سریال «خاطرات کفش قرمز» که نیک نژاد یکی از مدیران تولید و تهیه کنندگان آن ... رسانه هایی که معمولا با اتفاق افتادن خطاهایی صدها برابر کوچکتر از این، ... به این نتیجه رسیدهام که علیرغم میل قلبی در داوری جشنواره امسال حضور نیابم. ...
در کارنامه تهیه کنندگی اسی نیک نژاد چهارده فیلم و سریال تلویزیونی به چشم می خورد. ... سریال «خاطرات کفش قرمز» که نیک نژاد یکی از مدیران تولید و تهیه کنندگان آن ... رسانه هایی که معمولا با اتفاق افتادن خطاهایی صدها برابر کوچکتر از این، ... به این نتیجه رسیدهام که علیرغم میل قلبی در داوری جشنواره امسال حضور نیابم. ...
سرطان پوست چگونه ایجاد می شود؟
خاطرات قدیمیترین تهیهكننده تلویزیون از حضور در این رسانه · علم ژنتيک جانوري و گياهي ايران در جهان موفقيت چشمگيري داشته است ...
خاطرات قدیمیترین تهیهكننده تلویزیون از حضور در این رسانه · علم ژنتيک جانوري و گياهي ايران در جهان موفقيت چشمگيري داشته است ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها