تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):آنچه دوست ندارى درباره‏ات گفته شود، درباره ديگران مگوى. 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803660940




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شگفت انگیز باشید !


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : شگفت انگیز باشید ! KniGhT217th November 2007, 11:54 PMچه‌طور مبتکر شویم؟(1) کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند مشخصه‌های یک عمل ابتکاری و خلاقانه عبارتند از: 1- دقیق و با کیفیت: عملی که با سرعت و بدون دقت و پختگی و حوصله ی لازم انجام شود مانند میوه ی خامی است که از درخت چیده شود . دقت و محکم کاری و حوصله به خرج دادن در یک کار ابتکاری به این خاطر است که آن کار تا حد امکان دچار عیب و نقص نشود. 2- وضوح و شفافیت: خیلی‌ها فکر می‌کنند که یک کار ابتکاری و خلاق باید خیلی پیچیده و پررمز و راز باشد. هر عمل ابتکاری مخاطب خاص خودش را دارد. لذا اگر مخاطب نتواند منظور و مفهوم آن عمل ابتکاری را درک کند، باید اذعان کرد که مبتکر شکست خورده است. به همین خاطر باید سعی کنیم کار ابتکاری ما به دور از هر گونه پیچیدگی و نامفهوم بودن باشد، و باید بیشتر به فکر دقت در عمل باشیم. 3- شگفت‌انگیز : اگر شگفت‌انگیز نباشد نمی‌توان به آن، ابتکار گفت. صفت تعجب و تحسین‌برانگیز یک ابتکار، آن را از کارهای معمولی متمایز می‌سازد. اگر چنین نباشد تمام آثار ادبی و هنری اعم از شعر، داستان، فیلم و تابلوهای نقاشی برای مردم به عنوان یک کار معمولی و تکراری تلقی می‌شد و تحسین و تعجب آن‌ها را برنمی‌انگیخت و به عنوان یک اثر جادوانه تلقی نمی‌شد. 4- صداقت: بسیاری از هنرپیشه‌ها به گونه‌ای بازی می‌کنند که شما برای یک لحظه فراموش می‌کنید که هنرپیشه هستند و تصور می‌کنید در حال تماشای یک حادثه ی واقعی هستید. هنرپیشه‌ای که می‌تواند نقش شخصیت مورد نظر را با تمام وجود و هنرمندانه ایفا کند، یک عمل ابتکاری انجام داده است. این صفت را می‌توانید به سایر اعمال ابتکاری نیز تعمیم دهید. انسانی بودن یک عمل ابتکاری آن عمل را شایسته ی شهرت و جاودانگی می‌کند و در هر عصری به عنوان یک اثر باقی می‌ماند و همان ثاثیر را روی مخاطب می‌گذارد که در دوره ی خودش نیز داشته است. مانند بعضی از رمان‌ها و تئاترها که شهرت جهانی پیدا کردند. انسانیت یک مبتکر: گاهی اوقات تحت تاثیر رفتار و کردار بعضی از مصلحان، داستان‌نویسان، معلمان و یا عمل یک مکتشف دارو قرار می‌گیریم و گاهی این شخصیت‌ها منعکس‌کننده ی احساسات و خواهش‌های درونی‌ ما هستند و آرزو می‌کنیم مانند آن‌ها باشیم و علتش به نوع و هدف کار آنها برمی‌گردد. آن‌ها به فکر خود و منافع خویش نبودند بلکه هدف آنها ارائه ی یک عمل انسانی بسیار بزرگ است که همگان از آن نفع می برند. به کمال رساندن عمل ابتکاری: از آن جایی که مبتکر عجول نیست، برای رسیدن به نتیجه، بارها در کار خود تجدید‌نظر می‌کند، تا این که کارش تقریبا به حد کمال می‌رسد، چون کمال مطلق از آن خالق جهان است. KniGhT217th November 2007, 11:55 PMچه‌طور مبتکر شويم؟(2) کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند ابتکار چگونه به وجود مي‌آيد؟ راه و روش خاصي وجود ندارد. هر راهي ممکن است به ابتکار منتهي شود. ولي نمي‌توانيم نقطه شروع مشخصي براي آن قائل باشيم. در مجموع معيارهاي مشترکي وجود دارد که به آن‌ها اشاره مي‌کنيم: 1- پايه‌هاي اوليه: طرح سوال‌هاي عجيب از جانب برخي کودکان که دلالت بر هوشمندي آن‌ها دارد، ابتکار روش‌هاي جديد در ترکيب اسباب‌بازي‌ها و ساختن عروسک، درک سريع مطالب و دقت در انجام کارها و مسووليت‌هاي محوله، همگي نشانه‌هاي جرقه ي اوليه ي ابتکار هستند. 2- تأمل و دقت: نسان مبتکر مانند مردم عادي، ساده و گذرا به مسايل و حوادث اطراف خود نگاه نمي‌کند بلکه نسبت به هر پديده‌اي دقيق مي‌شود و عميق فکر مي‌کند تا بتواند مجهولات آن پديده را کشف کند. قرآن نيز به ما سفارش‌ اکيد کرده که نسبت به همه ي مسايل از جمله مخلوقات خداوند عميق فکر کنيم، از پشه گرفته تا ماه و خورشيد و کهکشان 3- رابطه ي ميان پديده‌ها: تمام اشيايي که در اطراف ما وجود دارند با هم رابطه دارند. حوادثي که اتفاق مي‌افتد با خيلي از مسائل زندگي ارتباط دارند که ما نياز به کشف آن‌ها داريم و شخص مبتکر با دقت و تعمق در اين پديده‌ها و حوادث، اين ارتباط را کشف و از آن يک اختراع به وجود مي‌آورد. شخصي که به آب در حال جوش نگاه مي‌کرد و ديد که چگونه بخار متصاعد از آب‌جوش در ديگ را تکان مي‌دهد، ارتباط ميان قدرت بخار آب و توليد حرکت را کشف و قطار را اختراع کرد. 4- تجزيه و تحليل: عمل تجزيه و تحليل بر عکس عمل ارتباط دادن اشيا و يا پديده‌ها با هم است. تجزيه و تحليل يک پديده، براي شناختن منشاء و اجزاي آن مانند تفکيک کردن يک وسيله و يا يک دستگاه است تا قطعات ساخته شده از آن و نحوه ي ترکيب آنها شناخته شود. لذا کودکي که سعي مي‌کند اسباب‌بازي خود را تفکيک کند تا قطعات آن را بشناسد و دوباره ترکيب کند در واقع يک عمل ابتکاري از خود نشان مي‌دهد. 5- تخيل: همه ي ما کم و بيش قدرت تخليل داريم. در واقع خيال‌پردازي يک نعمت الهي است تا انسان بتواند قدرت تخيل خود را فعال سازد و آن‌چه را که در عالم خيال دارد به واقع مبدل سازد. لذا امروزه بسياري از اختراعات و توليدات علمي جزء خيالات بوده که به دست تواناي مبتکران به واقعيت تبديل شد و در حال حاضر انسان‌ها از اين ابتکارات بهر‌ه‌برادري مي‌کنند. مبتکر مانند عمل مهندس معماري، اول نقشه ي ساختمان را بر اساس قدرت تخيل، روي کاغذ مي‌آورد سپس آن را اجرا مي‌کند. 6- ريسک: يک مبتکر شجاعانه و بدون واهمه وارد عمل مي‌شود. با گام‌هاي ثابت و استوار، و با اين‌که خود مي‌داند براي ريسک کردن بايد هزينه ي سنگيني بپردازد ولي در عوض نتيجه ي مفيدي به دست خواهد آورد. تسليم کار انجام شده نمي‌شود و زير بار کارهاي ساده و سبک که نيازي به تلاش زيادي ندارد، نمي‌رود و به خاطر ريسکي که مي‌کند از سرزنش آدم‌هاي تنبل نمي‌ترسد. 7- پرسشگر: آدم مبتکر معمولا درباره همه چيز سوال مي‌کند و هيچ‌وقت از سوال کردن خسته نمي‌شود شخص مبتکر با سوال کردن، بسياري از مجهولات را کشف و بسياري از درهايي را که قبلا بسته بوده، باز مي‌کند و براي يافتن پاسخ برخي از سوال‌ها مدت‌هاي مديدي تلاش فکري و عملي مي‌کند تا به نتيجه برسد. بنابراين اختراعات و اکتشافات با سوال کردن شروع مي‌شود و بسياري از نظريات علمي و دستاوردهاي آن در آغاز به شکل يک سوال بودند. سوال‌هاي مبتکران عبارتند از: سوال‌هايي از نوع احتمالات چه اتفاقي خواهد افتاد اگر ...؟ فرضيات: اگر اين کار را بکنيم، نتيجه چه خواهد شد...؟ حدسيات: من چنين عملي را ترجيح مي‌دهم ... من فکر مي‌کنم اگر چنين کاري را انجام دهيم به اين نتيجه خواهيم رسيد. شک در نتايج: چه کسي گفته است که اين روش صحيح است؟ شايد راه حل ديگري دارد. سوال‌هاي ترکيبي: اگر فلان ماده را اضافه کنيم چه نتيجه‌اي خواهيم گرفت؟ اين موضوع چه ارتباطي با فلان عمل دارد؟ چه نسبتي با هم دارند؟ سوال‌هاي چرايي و سوال‌هاي چگونگي: به هر حال يک مبتکر به انواع سوال‌ها متوسل مي‌شود تا به نتيجه برسد. مثل قديمي مي‌گويد: علم صندوقچه‌اي است که کليد آن سوال است. 8- تعداد راه‌حل‌ها و گزينه‌ها: يک مبتکر به يک راه‌حل اکتفا نمي‌کند بلکه به راه حل‌ها و جايگزين‌هاي مختلفي متوسل مي‌شود. به همين خاطر بعضي از راه‌حل‌هايي که ارائه مي‌دهد ابتکاري است يعني سابقا مطرح نشده و به ذهن کسي خطور نکرده است. 9- بحث تقارن: يک شخص مبتکر از ذهن خلاق برخوردار است، بنابراين سعي مي‌کند از پديده‌هاي مشابه، ترکيب جديدي ايجاد کند. حتي از پديده‌هايي که در ظاهر مخالف هم هستند و هيچ سنخيّتي با هم ندارند، پس از آزمايش‌هاي مختلف آن‌ها را با هم مخلوط و يا ترکيب مي‌کند و وسيله‌اي اختراع مي‌کند و يا ماده‌اي را به وجود مي‌آورد که به تصور خيلي‌ها ناممکن بود. 10- يک مبتکر همانند ساير انسان‌ها براي دريافت اطلاعات از حواس پنج گانه ي خود استفاده مي‌کند ولي با اين اختلاف که موقعي که گوش مي‌دهد خيلي دقيق مي‌شود به طوري که مي‌تواند اطلاعات دريافتي را از هم تفکيک، تجزيه و تحليل کند و به کوچک‌ترين صدا حساس است. ما ظاهر اشيا را مي‌بينيم ولي او مي‌تواند جزييات ريز آن را هم مشاهده کند. 11- مطالعه ي ابتکارات ديگر مبتکران: يک مبتکر موفق، به تحقيق و مطالعه در زمينه ي تخصصي خود اکتفا نمي‌کند بلکه براي موفقيت در کار خود دستاوردهاي مبتکران گذشته را مطالعه و از آن‌ها استفاده مي‌کند. KniGhT218th November 2007, 10:53 PMجديدترين يافته پزشكان و پژوهشگران نشان مي دهد كه رعايت يك سري رفتار و عادت دهگانه كه مهمترين آن ها تلاش براي كسب اعتماد به نفس و داشتن استقلال راي است باعث افزايش بازده مغز مي شود. به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از پايگاه خبري رويترز، داشتن حس كنجكاوي و دنبال كسب يافته هاي جديد باعث افزايش فعاليت ميلياردها نرون و سيناپس عصبي در مغز شده و به دنبال آن بهبود عملكرد مغز را به دنبال دارد. همچنين به گفته پزشكان رعايت دقت و انتخاب صحيح نوع رژيم غذايي تاثير بسزايي در افزايش كارايي مغز دارد. اين گزارش حاكي است، به گفته پزشكان توجه به اين نكته كه مغز يكي از اعضاي بدن است و بايد ورزش هاي لازم و مربوط به اين عضو بدن صورت گيرد سومين عامل درافزايش بازده مغز به شمار مي آيد. مثبت انديشي و سعي در مطابق شدن با محيط هاي جديد و مغشوش در صورت ضرورت رامي توان به عنوان چهارمين و پنجمين افزايش بازده مغز در هنگام تفكر و فعاليت هاي روزانه نام برد. دانشمندان و پزشكان با خاطرنشان كردن اين نكته كه انسان ها تنها موجود مختار و داراي قوه تعقل و تصميم گيري و داراي استقلال در جهان هستند از اين عامل به عنوان ششمين اهرم تقويت كارايي مغز ياد كرده اند. همچنين انجام مسافرت هاي گوناگون و مواجه با شرايط گوناگون و تمرين تصميم گيري هاي مناسب با هر شرايط خاص باعث تقويت قواي مغز افراد مي شود و مي توان از آن به عنوان هفتمين عامل تقويت كننده مغز نام برد. به گفته پزشكان تلاش در كسب اعتماد به نفس در تصميم گيري هاي روزمره و تاثير نگرش كلي از افرادي كه با آن ها مراوده داريم حتي اگر به قيمت تصميم گيري اشتباه منجر شود هشتمين عامل در افزايش بازده مغز است. يادآور مي شود، دانشمندان به صورت اجماع تمرين دوست داشتن و عشق ورزيدن به همه افراد واشياء اطراف و خنديدن و لبخند زدن به همه مشكلات را نهمين و دهمين عامل افزايش بازده مغز در افراد مي دانند. elada23rd November 2007, 10:51 AMبزرگ ترين رمز خلاقيت ، اين است كه رمزي وجود ندارد! محبوب ترين اختراع قرن چي بوده؟ طبق نظر سنجي انجام شده محبوب ترين دوچرخه بوده.با 59 درصد راي و فقط 6 درصد كامپيوتر را انتخاب كردند!!! فكر ميكنيد چرا؟ به خاطر سادگي به دوچرخه راي دادند. يكي از روش هاي كارهاي خلاقانه ، ساده كردند كارهاست. هرچه ساده تر امكان نو آوري در آن ها بيشتر . نميدونم مطلع هستيد يا نه يك ايراني "قفس بي نياز " را اختراع كرد كه به خاطرش مدال طلا هم گرفت! طرح ساده اي بود كه قفس به آب لوله كشي وصل بود و غذايش هم به انبار غذايي وصل بود كه 2 ماه پرنده داخل قفس آب و غذا نمي خواهد. با 7 دلار اين نمونه را ساخت. همين گوگل در ايران 60 درصد محبوبيت داره و ياهو 34 درصد و علتش هم خلاقيت سرعت و سهولت و سادگي است. حتي پيش مياد كه تلفن همراه با آنتن دهي بالا بدون امكانات جانبي هم مورد توجه قرار ميگيره. خيلي وقت ها امكانات دليل بر بهتر بودن نيست. يا مثلا گوشي كه شماره ها را به صورت بزرگ روي صفحه نمايش ميده از سوي افراد مسن مورد استقبال قرار ميگيره.اين مثالها نشان ميده كه نبايد خيلي پيچيده فكر كرد. فيلسوفي اسپانيايي ميگه: من از خودم و شرايطم تشكيل مي شوم و بيشتر تحت تاثير مردم هستم تا فيلسوف ها و مهم ترين استاد هاي من مردمي بودند كه به من آموختند ولي من در آغاز زندگي به اشتباه ، خودم را خيلي پيچيده مي كردم. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند منتظر مطالب مختصر و مفيد ساير دوستان هم هستيم. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند minam24th November 2007, 12:18 PMبعقیده من شگفت انگیز بودن یا هیجان ایجاد کردن انهم از نوع مطلوب ومورد قبولش همچین کارهای عجیب غریب هم لازم نیست انجام دهیم فقط کافیه از محیط تواناییها واطرافیان خود شناخت داشته باشم وفرصتها را دریابیم که در چه موقعی چه عملی سودمند است وحتما لازم نیست کاری علمی انجام دهیم شگفت انگیز بودن در روابط بخصوص در زندگی خانوادگی بسیار بسیار موثر ومثمر ثمر است چون زندگی را از یکنواختی خارج میکند لحظه هایتان لبریز از هیجان ونشاط باد :o elada25th November 2007, 01:29 PMدر ادامه خلاقيت در سادگي بايد بگم كه خيلي وقت ها لازم نيست همه چيز را توضيح دهيم به طور نمونه "هولمن هانت "هنرمند بزرگ تصويري از حضرت عيسي را نقاشي كرد كه در آن مسيح در باغي ايستاده در يك دست فانوسي داره و با دست ديگر به دري مي كوبد. يكي از دوستان هانت به او گفت تو در اين نقاشي مرتكب اشتباه شدي اين در دستگيره ندارد هانت به او ميگويد اين اشتباه نيست زيرا اين در قلب بشر است كه تنها مي تواند از درون باز شود! همين طور نقاشي لبخند موناليزا يك اثر بسيار ساده و عميق چقدر توانسته در دنياي نقاشي اثر گذار باشه! پس نكته : ساده كردن طرح ها و تسريع بخشيدن را مي توانيم روي هر كالايي در نظر بگيريم تا بتوانيم نو آوري جديدي داشته باشيم. vcd بسازيم كه وقتي فيلمش تمام شد خودش خاموش بشه، لامپ هايي كه وقتي كسي زيرش نباشه خاموش بشه ، اگر در ماشين را بستيد و پنجره ها پايين بود پنچره ها خود به خود بالا بروند . وقتي با اين شيوه تفكر كنيد روش هاي جديدي از خلاقيت به ذهنتان خطور ميكنه همونطور كه در چين در مدارس اين امر را جا انداختند و بچه ها تشويق كرده بودند كه فكر كنند چه وسايلي را مي توانند كنترلي كنند. elada3rd December 2007, 12:01 AMحيفم اومد شرح حال مختصري از خالق انيميشن هاي ساده كه همه ما را تحت تاثير خود قرار داده نگذارم چون بي ربط از بحثي كه كردم هم نيست تهيه‌کننده آقاي سکسکه، برونو بوزتوي معروف است، همان کسي که لينک فلش‌هايش توي اينترنت دست به دست مي‌چرخد با آمدن صداي سکسکه به بالا مي‌پريد. کله کچل، دماغ گنده، کلاه کوچولو و چشمان ريز و البته سکسکه، آن هم سکسکه‌هاي وقت و بي‌وقت. توي تيتراژ، يک خانمي نشان داده مي‌شد که شکمش قلمبه بود (يعني اين خانم حامله است). خانمه همين‌جوري داشت مي‌خنديد که يک‌دفعه شکمش مي‌پريد بالا، يعني اين مامان آقاي سکسکه است و آن قلمبگي، بچگي‌هاي آقاي سکسکه است. کمي بعدتر که آقاي سکسکه بزرگ شده بود و آن کروات نصفه‌اش را به گردنش زده بود، داشت با آرامش چند تا گل خوشگل را بو مي‌کرد که باز هم سکسکه‌اش مي‌گرفت و همة گل‌ها را يکجا مي‌بلعيد. البته اگر يادتان باشد، يک گل از کنار دهانش بيرون مي‌ماند که آن را هم خودش هورت مي‌کشيد توي دهانش و مي‌خورد. دُز دپرسي فيلم، يک کمي زياد بود.:D آقاي سکسکه معمولا تنها بود، منفک از بقيه مردم. بيچاره خصوصيتي داشت که از طرف بقيه به راحتي قبول نمي‌شد. خب چي کارش مي‌کرد، سکسکه بود ديگر، طاعون که نبود. شايد اگر اسم برونو بوزتو را توي تيتراژ نمي‌ديدم، تا ابد فکر مي‌کردم که اين کارتون با اين غلظت دپرسي، دست‌پخت انيماتورهاي دوست‌داشتني بلوک شرق است؛ کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند فيلسوف ايتاليايي! بدون شک او جزو نوابغ دنياي انيميشن است. ممکن است با دو تا خط يا دو تا نقطة کوچک و ناقابل، چنان کاري بکند که والت ديزني با همة کاراکترهاي پيچيده‌اش نتواند انجام دهد. آدم به‌اش شک مي‌کند: برونو بوزتو واقعا انيماتور است يا فيلسوف، شايد هم جامعه‌شناس. کارهايش پيچيدگي‌هاي انيميشن‌هاي معروف را ندارد. معمولا همه زوايد را حذف مي‌کند و حداقل چيزي که براي گفتن حرفش لازم است را به کار مي‌برد. گاهي اين حداقل، فقط صورت يک آدم است، گاهي يک خيابان و چند تا ماشين و گاهي هم فقط يک خط و نقطه. مهم حرفي است که مي‌خواهد بزند، نه متحرک‌سازي‌هاي دست و پاگير. با اين وجود، کارهايش سرشار از ايده‌هاي تصويري ناب و عجيب و غريب است؛ ايده‌هايي که پشت‌ سر هم فضاي هجو و هزل کارهايش را پررنگ‌تر مي‌کنند. 48 سال پيش، يعني توي بيست سالگي، اولين انيميشن‌اش را با عنوان «تاپوم، داستان اسلحه‌ها» ساخت و حدود 15 سال بعد، محبوب‌ترين کاراکترش يعني «آقاي رُزي» را خلق کرد. آقاي رزي برخلاف انيميشن‌هاي متأخر بوزتو «طراحي کاراکتر» داشت، البته باز هم به شيوة بوزتويي نه سبک و سياق ديزني. بوزتو، اولين ايتاليايي بود که بيست سال از عمرش را صرف ساختن يک انيميشن بلند کرد. بوزتو تازه توي 64 سالگي، چيز جديدي کشف کرد: نرم‌افزار جالبي به اسمFlash . سر پيري و معرکه‌گيري! خيلي از اين انيميشن‌هاي فلشي که تا حالا ديده‌ايد کار بوزتو است معروف‌ترينش هم «ايتاليا و اروپا» است که فرق مردم ايتاليا را با بقية اروپا نشان مي‌دهد؛ يک چيزي توي مايه‌هاي فرق ايران با بقية دنيا. اگر هم نديده‌‌ايد، فقط کافي است توي گوگل بزنيد Bruno Bozzetto و يکي از اين فلش‌ها را ببينيد. استاد حتي توي شصت و هشت سالگي هم همان ذهن خلاق و تر و تازة 40 سال پيش را دارد. sharoen9th December 2007, 10:12 PMحتي اگر نابغه نباشيد، مي‌توانيد از استراتژي‌هاي كساني مثل ارسطو و انيشتين، براي تقويت قدرت خلاقيت و اداره بهتر زندگي‌تان استفاده كنيد. استراتژي مهم، شما را تشويق مي‌كند تا به جاي پروراندن فكرها و تصورات بيهوده، كارآمد و مفيد فكر كنيد تا راه‌حل مشكلاتتان را خودتان به دست آوريد. «اين استراتژي‌ها، تكنيك‌هاي رايج بين نابغه‌هاي عرصه علم، هنر و صنعت در طي تاريخ بوده است.» 1ـ به مشكلات از جوانب مختلف نگاه كنيد .ديدگاه‌هاي جديدي را انتخاب كنيد كه كسان ديگري از آن استفاده نمي‌كنند. لئوناردو داوينچي عقيده داشت كه براي به دست آوردن علم در مورد يك مشكل، بايد ياد بگيريد كه چطور آن مشكل را به راه‌هاي مختلف بازسازي كنيد. 2ـ تجسم كنيد! انيشتين وقتي به حل يك مشكل فكر مي‌كرد، سعي مي‌كرد تا موضوع خود را با استفاده از نمودارهاي مختلف به چند طريق ممكن فرموله كند. او راه‌حل‌ها را تجسم مي‌كرد. عقيده داشت كه كلمات و اعداد به آن شكل نقش مهمي در فكر كردن در مورد راه‌حل يك مشكل ندارند. 3ـ ايجاد كنيد! يكي از ويژگي‌هاي متمايز نابغه‌ها، استعداد توليدي و زايايي آنهاست. توماس اديسون 1093 حق ثبت اختراع داشت. او با ارائه فكر و تدبير، سودمندي وسايل اختراعي خود را تضمين مي‌كرد. بزرگ‌ترين دانشمندان نه‌تنها آثار فوق‌العاده‌اي مي‌ساختند، بلكه آثار بد و به درد نخوري هم در كارنامه خود داشته‌اند. آنها از شكست نمي‌ترسيدند و آن‌قدر تلاش كردند تا به موفقيت دست يافتند. 4ـ تركيبات جديد بسازيد . افكار، ايده‌ها، تصاوير و انديشه‌هايتان را تركيب كنيد و دوباره تركيب كنيد و آنها را به‌صورت تركيبات مختلف درآوريد، هرچند كه طبيعي و مناسب نباشند. قانون‌هاي توارث كه علم جديد ژنتيك بر پايه آن قرار داده شده توسط راهب استراليايي گريگو مندل مطرح شده كه رياضيات و بيولوژي را براي ايجاد يك علم جديد با هم تركيب كرد. 5 ـ رابطه‌سازي كنيد .بين موضوعات نا‌‌مشابه ارتباط ايجاد كنيد. داوينچي قادر بود بين صداي زنگ و آب ارتباط ايجاد كند. ساموئل مورس توانست با مشاهده ايستگاه‌هاي حمل‌و‌نقلي توسط اسب، ايستگاه‌هاي تقويت‌كننده‌اي براي سيگنال‌هاي تلگراف اختراع كند. 6 ـ متضاد فكر كنيد . فيزيكدان معروف نيلز بوهر عقيده داشت كه اگر متضادها را كنار هم بياوريد، خواهيد ديد كه افكار و انديشه‌تان به مرحله‌اي جديد منتقل مي‌شود. افكار معلق و مسكوت مي‌تواند به شما براي خلق يك شكل جديد كمك كند 7ـ استعاري فكر كنيد .ارسطو استعاره را يكي از علامت‌هاي نوابغ مي‌دانست و عقيده داشت كه هر فردي كه ظرفيت درك شباهت‌هاي بين دو قلمرو كاملاً مختلف باشد و بتواند آنها را به هم ربط دهد، يك نابغه است. 8ـ خود را براي شانس آماده كنيد .هرچه براي انجام كاري تلاش كنيم و شكست بخوريم، مشغول كاري ديگر خواهيم شد. اين اولين اصل تصادف خلاقانه است. شكست زماني مي‌تواند سودمند باشد كه ما به آن به‌عنوان يك نتيجه بي‌حاصل فكر نكنيم. به‌جاي اين، روند كار، مولفه‌هاي آن و طريقه تغيير آنها را تحليل كنيم تا به نتيجه برسيم. نپرسيد: «چرا من شكست خوردم؟!» بپرسيد: «چه كرده‌ام؟! elada25th December 2007, 08:34 PMحتما با خواندن تيتر كمي تعجب كرديد آخه هميشه ميگيم از كا كوه نسازيد ولي حالا عكس آن را خوانديد. خوب مطلب زير را كه براتون از آقاي علي لعلي مبتكر نمونه سال انتخاب كردم البته به صورت خلاصه را بخونيد تا متوجه بشيد موضوع از چه قرار هست: از كاه ، كوه بسازيد روش جديدي است براي حركت هاي نو آورانه و خلاقانه كه اين امكان را مي دهد تا بتوانيم از زائده هاي اطراف مان فكر هاي جديدي بسازيم. در اين روش بايد به حاشيه ها و پاورقي ها و كناره ها بيشتر توجه كنيم. كتاب " عاشقيت در پاورقي" كه برنده جايزه شد روايت دختري است كه اين عاشقي در پاورقي كتاب اتفاق مي افتد. وقتي به اطرافمان بيشتر دقت كنيم مي بينيم خيلي چيزها به فراموشي سپرده شده اند و مي توانند منشا كارهاي خلاقانه باشند. براي نمونه در داستان زيباي "سوراخ جوراب " نويسنده توانسته از يك جوراب سوراخ درون سطل زباله داستان زيبايي خلق كند برخي اوقات چيزهاي كوچكي مثل كاه مي توانند نقش كوه را داشته باشند. فيلم "يك دست يك راي" با بازي آلپاچينو نشان داد شما با يك دست دادن مي تونيد در انتخابات يك راي داشته باشيد! فقط كافي است به ادمهاي كوچك بيشتر توجه كنيد. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 689]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن