محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844939451
امان از حرف مردم...!
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : امان از حرف مردم...! MAAAH28th October 2007, 08:48 PMشاید تو زندگی خیلی از ماها این حرف مردم تا به حال تاثیر گذاشته.یا میذاره. چرا ؟ چرا انقدر باید حرف مردم مهم باشه که ما به خاطرش اون زندگی رو که دلخواهمونه نداشته باشیم؟ تا کی باید به خاطر حرف مردم و برای حرف مردم زندگی کنیم؟ اگه با این پسره ازدواج کنی مردم چی میگن؟ اگه بری بیرون مردم چی میگن؟ اگه ببینن که داری تو خیابون میخندی چی میگن؟ اگر درس نخونی مردم چی میگن؟ اگه بری این کلاس مردم چی میگن؟.......؟..................؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟ آخه چرا؟ آیا باید به حرف مردم و افکار پوچی که زندگی خیلی از ماهارو بهم میزنه گوش کرد؟ تا کی؟ pensive29th October 2007, 11:04 AMسلام من تازه عضو شدم واقعآ منم با حرف شما موافقم mahtabi29th October 2007, 11:32 AMخوب ماه عزیزم. از طرفی ما در جامعه زندگی می کنیم در نتیجه بد نیست که کمی به فرهنگ و اعتقادات جامعه امون توجه داشته باشیم و بقول معروف زیادی خلاف جریان آب شنا نکنیم که شاید زیادی تابلو بشیم. اما از طرفی هم اگر در مواردی هم با درایت، مشورت با آدمهای آگاه و دلسوز و خلاصه از روی فکر و منطق حرکتی رو انجام دادیم دیگه خیلی هم عین ملانصرالدین از خرمون سوار و پیاده نشیم که باعث خنده ملت خواهیم شد. با تشکر فریبا shosho29th October 2007, 01:19 PMسلام به نظر من هيچوقت نبايد به حرف مردم اهميت داد.مهم نيست مردم چي ميگن مهم اينه كه ما هر كاري را كه ميخواهيم به همان صورت كه دلم ميخواد انجامش بديم. هر كاري كه انجام بديم باز مردم در موردش يه چيزي ميگن پس بهتره همون كاري راكه دوست داريم انجام بديم. darya 529th October 2007, 01:29 PMما در جامعه اي زندگي ميكنيم كه دائم با افراد مختلفي در ارتباط هستيم چه اونها رو بشناسيم چه نشناسيم و دوست داريم كه اين افراد در مورد ما خوب فكر كنن و مارو ادم خوب و خوش اخلاقي بدونن.و چون ما ميل داريم از ما ستايش كنن و از ترس اين كه يه وقت در مورد ما بد فكر نكنن و ما رو ادم بدي ندونن ما هم رفتار خودمونو با رفتار اونها متناسب ميكنيم.ولي خوب هميشه همه از رفتار ما خوششون نمياد مثلا وقتي در يه مجلسي هستيم و شوخي و مزاح ميكنيم بعضي ها كار مارو جلف ميبينند و بعضي ها مارو ادم خوش اخلاقي ميبينند .اينجاست كه ادم نميدونه كدوم رفتار غلطه و كدوم درسته؟ من به اين نتيجه رسيدم كه نبايد به حرفهاي پوچ مردم گوش داد. تو زندگيم هم هيچ وقت حرف مردم برام مهم نبوده .يادمه چند سال پيش وقتي كه ميرفتم باشگاه هر كسي به من ميرسيد يه چيزي ميگفت يكي ميگفت باشگاه خوب نيست همه در موردش بد ميگن حتي پشت سرم شنيدم كه ميگفتن معلوم نيست براي كي داره خودشو خوشگل ميكنه من توجهي به حرفاشون نكردم ولي تازگي ها ديدم همون ادمها خودشون يه پا ورزشكار شدن حتي يكيشون هم مدير باشگاه شده. حالا اگر من اون سال به حرف مردم اهميت ميدادم و باشگاه نميرفتم حالا دلم خيلي ميسوخت ولي حالا خوشحالم كه به حرف مردم گوش ندادم.البته روزانه خيلي از اين موارد برام پيش مياد ولي اصلا برام مهم نيست. MAAAH29th October 2007, 06:25 PMخوب ماه عزیزم. از طرفی ما در جامعه زندگی می کنیم در نتیجه بد نیست که کمی به فرهنگ و اعتقادات جامعه امون توجه داشته باشیم و بقول معروف زیادی خلاف جریان آب شنا نکنیم که شاید زیادی تابلو بشیم. اما از طرفی هم اگر در مواردی هم با درایت، مشورت با آدمهای آگاه و دلسوز و خلاصه از روی فکر و منطق حرکتی رو انجام دادیم دیگه خیلی هم عین ملانصرالدین از خرمون سوار و پیاده نشیم که باعث خنده ملت خواهیم شد. با تشکر فریبا فریبا جون مرسی از نظرت. ولی من اصلا" منظورم این نیست که آدم حرکاتی انجام بده که باعث خنده ی مردم بشه بعد بگه اااااا مردم چرا حرف میزنن!!!!!!! نه... قصد من و صحبت من در مورد مردمیه که نسشتن که طرف آب بخوره براش الکی و از روی حسادت یا دشمنی حرف در بیارن!!!:eek: یا اینکه :مثلا" با شوهرت داری تو خیابون راه میری.اونوقت دست همدیگرم گرفتین.بعد بیان بگن وایییییییی دیدی فلانی دست شوهرشو تو خیابون گرفته بود!!!!!!!خجالتم نمیکشه!:eek:کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند نکنه یه وقت دستشو بگیریا اونوقت مردم ببینن چی فکر میکنن!!!! ای بابااااااا.:mad: یا اینکه اگه بری کلاس آشپزی اونوقت مردم بفهمن میگن واااااااا.نگاه کن دختره یه آشپزیم بلد نیست!رفته کلاس!! جالبه که بعضیهام انقدر دهن بینن که سریع تحت تاثیر قرار میگیرن. آخه آدم باید از اون زندگی دلخواه،از اون چیزایی که دوست داره دست بکشه که مردم یه وقت حرف بزنن!!!!!! این چه زندگیه که ما نباید ازش لذت ببریم! این چه مردمیه...؟! البته بلا نسبت همه ی شما عزیزان...از شما بزرگواران عذر میخوام.یه وقت شما ناراحت نشین.;):) romina 129th October 2007, 10:14 PMبه نظر من اصلا ً نباید به حرف مردم اهمیت داد:cool: بزارین هر چی می خوان بگن;) بعضی چیزایی که ازش ایراد می گیرند خیلی مسخره هستش و من اصلا ً برام مهم نیست که دیگران چی میگن :cool: یادمه تو دوران ِ دبیرستان من همیشه تو راه کتاب تو دستم بود. هم به طرف مدرسه می رفتم و هم درس می خوندم :D واسه امتحانات نهایی ِ سوم دبیرستان یه مدرسه ی دیگه امتحان میدادیم ولی من بازم تو راه درس می خوندم :Dدوستم همیشه می گفت که خجالت میکشه تو راه درس بخونه چون مردم حرف در میارن :( و از اینجور چیزا....... ولی من میگفتم: چه اشکالی داره؟:confused: خلاصه سرتون رو درد نیارم، من هر روز همین کار رو می کردم... بلاخره چند تا امتحان رو که دادیم، دوستم دیگه دوام نیاورد:D یکدفعه دیدم اونم کتاب درآورده داره می خونه:D ولی واقعا ً چرا مردم اینطورین؟؟؟!! چرا از کاه ، کوه میسازند؟؟!! خیلی برام خنده داره که تا این حد جامعه واسه دخترها محدودیت داشته باشه!!!! ما می تونیم به دیگران اجازه ندیم که تو زندگیمون دخالت کنند تا بتونیم با قدرت ِ اراده و اختیاری که خداوند به ما داده بهترین راه ها رو واسه زندگی کردن پیدا کنیم.مطمئنم همه ی ما با توکل به خدا روزی بهترین راه رو پیدا خواهیم کرد........ * به امید ِ آن روز...*:p MAAAH29th October 2007, 11:13 PMمن تا حالا ندیدم کسی به اینکه یکی دست شوهرشو تو خیابون بگیره گیر بده. اما خب در یک سری موارد حق کاملا با شماست. البته اگر منظورتون از شوهر (... ) باشه ، خب این یه امر کاملا عادیه. البته کسی حق نداره پشت سر آدم حرف بزنه اما این موضوع چیز جا افتاده ای تو مملکت ما نیست و من مطمئنم که هیچ پدر و مادری هم دوست نداره که دخترشو با ... ببینن. دیگه باید مواظب باشید . حواستون رو جمع کنید.!!:d اگر میخواین که کسی براتون حرف درنیاره ، همه کارتون رو در خفا انجام بدین. نذارین کسی سر از کارتون دربیاره. آخ این آدمای فوضول میسوزن از این کار....;) اسپیس عزیز من فکر نمیکنم حرفی از همون چندتا(...) نقطه ای که شما زدین که متوجه شدم منظورتون متاسفانه چی بود زده باشم!؟؟؟شما ندیدی که کسی با اینکه چرا دست شوهرتو گرفتی گیر بده.اما اتفاقا" امروز از یه دوستی این حرفو شنیدم که اینجا اولین مثال اینو زدم... من اسم شوهر یا همسر رو آوردم.و منظورمم فقط به خودم نبود... من کلی صحبت کردم و اصلا" در مورد حرف مردم درباره ی خودم حرف نمی زنم. خیلیهااااااااا ازین مسئله رنج میبرن.که بعضیها که مشغله ی فکری کمی دارن براشون حرف مردم مهم نیست.و بعضیها که خیلی مشغله دارن و دیگه اعصابشون برای حرف دیگران نمیکشه زود جوش میارن و دیگه خسته میشن... متاسفانه الان زمونه ای شده که هرکس به فکر خودشه.و همه زندگیها پر از مشفله و سخت شده.اینه که خیلی از افراد با دیدن زندگی آرام اونها از روی حسادت حرفهایی میزنن که آرامش اونارو بهم بزنن... و من خودم شخصا" حاضرم مردم برام حرف درآرن اما تو خفا و یواشکی کاری رو انجام ندم.حداقل خانوادم از کارام آگاه باشن... cinderella 2229th October 2007, 11:18 PMخوب ماه عزيز من فكر ميكنم نبايد شعار بديم...ما تو جامعه و همراه با مردم زندگي مي كنيم و مطمئن هستم كه حرف اطرافيان براي ما مهم خواهد بود و هيچ كدوم از ما ازش ساده نمي تونيم رد شيم و لحظاتي كوتاه هم شده حرف ديگران ما رو درگير مي كنه...گاهي وقتا اين حرف مردم بدم نيست و باعث رشد و پيشرفت آدم مي شه...به نظر مهم اينه كه بين اين چرا هاكه گفتي و اين حرفايي كه زده مي شه به درد بخوراش و جدا كنيم و بقيش و با يه لبخند دور بريزيم...در مسائل خصوصي و شخصي به شخص خودمون فكر كنيم و نه ديگران و سعي كنيم از كنايه هاي ديگران خودمون و بهتر بشناسيم MAAAH29th October 2007, 11:35 PMسحر جون.منم موافقم که اگه کسی حرفی میزنه که آدم میبینه باعث پیشرفتش میشه قبول کنه...اما خیلی ازین حرفا نه تنها باعث پیشرفت نمیشه بلکه باعث برهم زدن اعصاب و روان و زندگی ماها میشه... مثلا" یکی میخواد خونشو عوض کنه.آدم دهنبینی هم هست.این آدم آینده نگرم هست.و برای آینده ی خودش و خانوادش میخواد سرمایشو بیشتر کنه.حالا از بین کسایی که باهاش میشینن و صحبت میکنن 10 نفر میکن اینکارو نکن پشیمون میشی اونوقت میگن فلان کس خونشو داد رفت تو آپارتمان؟5نفر میگن اینکارو انجام بده و... این آدم دهن بین هم تحت تاثیر حرف اون 10نفر کلا" منصرف به فروش میشه!!!!البته این فقط یه مثال بود...فقط خوب این چه راهنمایی و دخالتیه؟خیلی از همین مردم به خاطر حسادت و چشم نداشتن به پیشرفت دیگران این راهماییهارو میکنن... نسترن7431st October 2007, 10:06 PMبه نظر من نبايد به حرف مردم اهميت داد چون ما براي ديگران زندگي نمكنيم اينطوري ارامش بيشتري هم داريم ولي اگه به حرف مردم اهميت بديم با اغوش باز به سمت بدبختي حركت ميكنيم.خدا ما انسانها رو با سلائق مختلفي افريده و ممكنه چيزي كه ما ميخوايم اون چيزي نباشه كه مردم ميگن:rolleyes: MAAAH31st October 2007, 10:11 PMیکی دیگه از حرفهای مردم اینه که اگه یه دختری دیر ازدواج کنه یا اصلا" نکنه ترشیده!!!!!!!کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند میگن نگاه کن دختر معلوم نیست چه عیبی داشته که هیشکی حاضر نشده بگیردش!!! RobertDeniro31st October 2007, 11:19 PMاز نظر من يكي از عوامل اين موضوع چشمو هم چشمي هست كه باعث مي شه مردم پشت سر اينو اون حرف بزنند . سروناز1st November 2007, 08:38 AMسلام منم بازی:D:D همه نوشته هاتون رو خوندم و جا داره از همتون تشکر کنم . وایییییییییییییییییی نگو از حرف مردم که هر کاری کنی باز یه چیزی میگن. من خودم از اون دسته آدمایی هستم که خیلی به خاطر حرف مردم عذاب کشیدم و همچنان بعضی موقع ها باز حرفشون ناراحتم میکنه و متاسفانه عکس العمل هم نشون میدم و همیشه به حرف دیگران توجه نکردم که این کار بده نکن یا خوبه،کاری رو که میدونستم درسته انجام دادم و خوشبختانه تا حالا ضرر نکردم.:D:Dو تو این مورد همیشه با مامانم درگیر بودم اون میگفت خوب مردم اینو میگن ولی من هم همیشه گفتم و میگم که مگه قراره چند سال زندگی کنم که اونم به خاطر مردم باشه ؟؟؟خیلی خیلی ببخشید کسی که درک و فهم و فرهنگ نداشته باشه حالا اگر کاری که اونها میخوان رو هم باز انجام بدی یه ایرادی توش میگیرن ،متاسفانه مامان من هم یه موقع یه حرفهایی روش اثر میذاره که باعث میشه یه کم از هم دلگیر بشیم اونم به خاطر حرف مردم که خدارو شکر هزار بار الان دیگه خیلی خوب شد و خیلی خیلی کمتر به حرفهاشون توجه میکنه.;):D:D space1st November 2007, 02:29 PMیکی دیگه اینکه به تیپ و قیافه ملت گیر میدن... ( نه که منظورم به خودم باشه ها...) مثلا تا یه دختر فشن میبینن زود میگن اوه اوه... این چه دختریه... یا راجع به پسر ها هم همینطور. من کلی دختر و پسر خوشتیپ و فشن دیدم که همشون هم دکتر و مهندس بودن. و خیلی هم دختر محجبه و پسر مثلا خوب دیدم که متاسفانه... :(:(:( kozaz3rd November 2007, 02:59 AMسلام ببینید رفقا ما داریم با همین مردم زندگی می کنیم پس باید حرف بقیه برای ما تا حدودی مهم باشه ... اگر کسی غیر از این میگه می تونه تشریف ببره تو یک جنگل دور افتاده و یا ترک دنیا کنه ... البته و صد البته که من هم مثل شما و بقیه دوستان قصه آن پیرمرد و پسر بچه و الاغ بی نوا را شنیده ام ... این درست است که نمیشه به ساز مردم رقصید و هرکه هر حرفی را زد پذیرفت ولی انسان های موفق در بشتر موارد از همین حرف ها و انتقادات بجا و نابجا به موفقیت رسیدند . عرض کردم ما داریم با همین مردم زندگی میکنیم و چه بخواهیم و چه نخواهیم بنوعی و تا حدودی همه افراد در یک جامعه در سرنوشت یکدیگر دخیل و شریک هستند . نکته مهم : حال بیاییم و ببینیم که این حرف را چه کسی می زند . بنظر من در بسیاری از موارد میشه از حرف همین مردم استفاده کرد ولی باید توجه داشت که گوینده کیست و جایگاه این فرد در چه درجه ای قرار دارد ؟که قطعا" هرچه بالاتر باشد تاثیر گذاری آن حرف نیز در نزد شنونده بیشتر و بهتر است ... در عین حال من خودم صرفا" برای خودم و دل خودم زندگی میکنم و از آن دسته آدم هایی هستم که تا حدودی مخالف هنجار شکنی هستم ولی بازهم در مورد ظاهر و لباس و ... سعی میکنم دقیقا" برای خودم باشم ولی در نوع زندگی و رفتارم دوست دارم نظر اطرافیانم رو هم بدانم و در صورت لزوم حتی به حرف های بقیه عمل کنم . space3rd November 2007, 07:10 PMالبته چیزی که کزاز میگه درسته. آدم باید به حرف دیگران گوش کنه و البته ببینه که اون طرف کیه و از این حرفی که میزنه چه قصدی داره. اما منظور اینجا آدمای فوضول و بی ربط بود که ماشاا.. گوش ها و چشمهاشون بیش از حد کار میکنه و تو زندگی هر کس سرک میکشن... ای وا....ی امان از حرف مردم... romina 13rd November 2007, 07:35 PMآره نظر خواستن از دیگران چیز ِ خوبیه و باعث میشه که آدم خیلی از ایراد های خودش رو ببینه و اونها رو رفع کنه... ولی وقتی کسی میاد و خودشو نخود ِ هر آشی می کنه، ما این حق رو نداریم که حداقل به حرف های اون طرف گوش نکنیم؟ مخصوصا ًوقتی که حرفش اصلا ً منطقی نباشه :eek: خیلی وقتها دخالت های نا به جای خیلی ها بسیاری از زندگی ها رو از هم می پاشه:eek: اگه همیشه بخواهیم به حرف ِ مردم گوش کنیم، میشیم آدم ِ دهن بین که این خیلی بده:( کم تو جامعه همچین چیزایی رو ندیدیم که به خاطر حرف ِ مردم خیلی ها با هم دعوا کردند. خیلی از خانواده ها از هم پاشید. خیلی از آدما سال ها با هم قهر کردند و آبروی خیلی از آدم های بی گناه رفت :( واقعا ً این انصافه ؟؟ به خاطر ِ یک مشت حرف ِ بیخود و به خاطر گوش دادن های نا به جا به این حرفای بیخود ، همچین اتفاقاتی بیافته؟؟!!:eek: پس نتیجه می گیریم که ما برای زندگی خودمون تصمیم می گیریم. و اگر حتی از کسی نظر خواستیم این ما هستیم که تصمیم ِ نهایی رو می گیریم. پس سعی کنیم همیشه تصمیماتمون براساس عقل و منطق باشه نه فقط حرف... Rose 303rd November 2007, 07:42 PMنباید به حرف مردم گوش داد خودمون قدرت انتخاب داریم تا خودمون انتخاب کنیم نه دیگران سلیقت هر چی باشه قشنگه به حرف مردم هم نباید توجه کرد اینطوری زندگی برات تلخ می شه... Love2Love4th November 2007, 05:36 PMواقعا" جای تاسف داره که خیلی از مردم به خاطر حرف دیگران سرنوشت خودشونو به یه مسیر دیگه ای میکشونن.کاش این دخالتها و حرفها نبود تا زندگیها بهم نمیریخت.به نظر من نباید به این حرفها توجه کرد.چون الان زمونه ای هست که کسی وقت نمیکنه برای کسی دلسوزی کنه،احتمالا" به خاطر حسادت یا بهم ریختن افکار اینکارو میکنه! MAAAH4th November 2007, 05:55 PMقصد و منظور من حرف مردم و آدمایی نبود که قبولشون داریم.پدر و مادر که همیشه جای خود دارن.اما........ اینو همه میدونن که هر کسی یه زندگیه متفاوتی داره،هیچکس مثل دیگری زندگی نمیکنه.هیچ انتخابی مثل هم نیست.وهیچ سرنوشتی کپی هم نیست. اما خدا به ما عقل و منطق و شعور داده.خیلی از همین افرادی که حرف میزنن و نظر میدن بر اساس تجربه و زندگی خودشون و اتفاقاتی که براشون رخ داده حرف میزنن.مثلا" یه کسیکه در ازدواجش موفق نبوده ناخودآگاه حرفهایی میزنه که روی دختری که تصمیم به ازدواج گرفته اثر میذاره.میگه همه مردا بدن.ازدواج نکنیا...بدبخت میشی. اما این آدم باید بدونه که حتما" تو انتخاب خودش اشتباه کرده که یا راهشو اشتباه رفته که زندگیش اینطوری شده. چرا ما باید در مورد هر شکستی از هر مسئله ای بیایم و با حرفامون مخ دیگران رو زیرو رو کنیم. اینا یه طرف، حرفهای طعنه آمیز یه طرف... space4th November 2007, 08:53 PMخب آدم باید به حرف همه گوش بده و بعد تصمیم بگیره. ماه کاملا درست میگه. هر کسی تو زندگیش فقط یک بار میتونه هر چیزی رو تجربه کنه و به علت محدودیت عمر دیگه راه بازگشتی نیست. حالا اگر بیایم و به حرف چند نفر گوش بدیم و با آدمهای موفق صحبت کنیم و از اونا سرمشق بگیریم ، چرا که نه؟ ما هم حتما موفق میشیم. بیاین حرفای به درد بخور به هم بگیم و برای راهنمایی دیگران از موفقیت هامون بگیم. نه از شکست و نا امیدی که راه رو رو اون بیچاره ای که اومده باهامون مشورت کنه هم ببندیم... elada6th November 2007, 09:04 PMببنيد در هر سني انسان يكجوري به حرف اطرافيان بها ميده و گاهي هم معناي همان چشم رو هم چشمي را كه رابرت ميگه پيدا ميكنه. حالا چطوري مثلا وقتي كسي خونه اي داره كه راحت توش زندگي ميكنه اما به عنوان مثال بالاي شهر نيست به خاطر ديد مردم و حرف مردم در مورد خودش تلاش ميكنه كه به بالاي شهر منتقل كنه! يا پدر و مادري كه ميدونن بچشون مدرك تحصيلي هم نداشته باشه مثلا استعداد فلان كار را داره و ميتونه موفق باشه باز هم راضي نميشن چون دوست دارند جلوي مردم پز بدهند! و دهن مردم را ببندند پس تمام تلاششون را ميكنند تا بچشون بره دانشگاه. حالا گاهي هم جنبه مثبت پيدا ميكنه هم منفي. حرف مردم باعث پيشرفت ميشه . به شرطي كه قوي باشيم. اعتماد به نفسمون را از دست نديم. اونا را دشمن خودمون ندونيم. همه ما گاهي تحت تاثير اين حرفها قرار ميگيرم و شايد ازار دهنده هم باشه ولي بايد خوب حلاجيش كنيم با كساني كه بهشون اعتماد داريم صحبت كنيم ميتونه كمك بزرگي كنه. خود من هم همين كار رو ميكنم. وين داير : شما همواره فردي گرانقدر ، ارزنده و مفيد هستيد نه به اين دليل که ديگران ميگويند ، نه به اين خاطر که فردي کاميابيد ، نه به اين جهت که ثروت فراواني به دست مي آوريد ، خير ، تنها به اين دليل که شما چنين " باور و انديشه اي " را برگزيده ايد. اين سخن را فراموش نكنيد در آخر همه نصايح و اندرز ها و تلاش ها مهم اينه كه شما در مورد خودتان چگونه مي انديشيد. MAAAH9th November 2007, 02:01 PMوين داير : شما همواره فردي گرانقدر ، ارزنده و مفيد هستيد نه به اين دليل که ديگران ميگويند ، نه به اين خاطر که فردي کاميابيد ، نه به اين جهت که ثروت فراواني به دست مي آوريد ، خير ، تنها به اين دليل که شما چنين " باور و انديشه اي " را برگزيده ايد. . مرسی الادا جون،خیلی جمله ی قشنگی بود...:) بعضی مواقع میگن حرف پدر بزرگ و مادر بزرگ و گوش کنین اونا هرچی باشه 4تا شیوید مو بیشتر سفید کردن.خوب آخه یکی بگه پدر و مادر بزرگ ما برای عهد دقیانوسن،اونا قدیمی فکر میکنن.بابا بزرگ خود من چند وقت پیش حرفی زد که داشتم از حرص میترکیدم.بعدم میگن اگه گوش کنی یعنی احترام گذاشتی...:eek: ای خداااا....... raya9th November 2007, 03:24 PMمرسی الادا جون،خیلی جمله ی قشنگی بود...:) بعضی مواقع میگن حرف پدر بزرگ و مادر بزرگ و گوش کنین اونا هرچی باشه 4تا شیوید مو بیشتر سفید کردن.خوب آخه یکی بگه پدر و مادر بزرگ ما برای عهد دقیانوسن،اونا قدیمی فکر میکنن.بابا بزرگ خود من چند وقت پیش حرفی زد که داشتم از حرص میترکیدم.بعدم میگن اگه گوش کنی یعنی احترام گذاشتی...:eek: ای خداااا....... دوست محترم حرف مردم رو قاطی حرف پدر بزرگ و مادر بزرگها نکنید اونها موجودات نازنینی هستند که هر حرفی بزنن از روی خیر خواهیه نه عذاب دادن گاهی ماها اصلا تحمل اونها نداریم ولی این اشتباهه هر چه قدر هم قدمی فکر میکنن ولی بازم با گوش کردن حد اقل بعضی حرفاشون به اونها ارزش میذاریم و اونها حس میکنن تنها نستن و کسانی هستند که دوستشون داشته باشند ولی واقعا حرف مردم حرف مردم این حرف مردم خیلیا رو بیچاره کرده و اجازه راحت بودن رو آرامش رو از اونها گرفته این مردم خودشون هزارو یه کار میکنن تا نوبت به غیر که میرسه هی از خودشون حرف در بکنن که چی فلان و بهمان بابا بی خیال حرف میردم زندگی را عشقست ولی مگه میشه میشه حکایت پیرمدر و الاغ و نوه :rolleyes: پیرمدی با نوش و الاغشون داشتن میرفتن سفر ابتدا هر دو با هم سوار الاغ بودند به یه جا رسیدند مردم گفتند چرا فقط به فکر خودتونین الاغ بیچاره هم بهش فکر کنید و یکیشتون بشینید . پیر مرد نوشو گذاشت رو الاغ و ادامه راه وابادی بعد اونجا مردم گفتند پسر تو خجالت نمیکشی رو الاغ نشستی پدر بزرگت داره راه میره پسر پیاده شد و تا روستای بعد پیاده روی کرد و پدر بزرگ سوار الاغ بود و در این روستا بازم همه عیب گرفتن و مسخره کردن و خلاصه این بار برای این که مسخره نشن و دعوا نشن تا روستای بعد هر دو در کنار الاغ راه رفتند باز وقتی به روستای بعدی رسیدند مسخره شدند دست اخر پیرمد و نوه و خیلی ناراحت شدند و الاغ رو با دستان خودشون در رودخانه انداختد :( و پیاده مابقی راه رو رفتند :( پس نیاد به حرف مردم توجه کرد تا بتوان زندگی کرد :rolleyes: MAAAH9th November 2007, 04:30 PMمیدونم رایا جان،درست میگی حق با شماست.;)حرف این بزرگواران جداست.قبول دارم.خودمم براشون احترام قائلم،و برام عزیزن. ولی اینم جزو مواردی بود که توزندگیه یه آشنایی دیده بودم که زندگی یه نوه ای به خاطر احترام مادرو پدرش به حرف پدرو مادرشون به کل تغییر جهت داد...! گفتم اینم بگم:D سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 688]
-
گوناگون
پربازدیدترینها