تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):تو را سفارش مى‏كنم به مداراى با مردم و احترام به علما و گذشت از لغزش برادران (دينى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826569486




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گر بپرسد کسي که: هر دو جهان


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
گر بپرسد کسي که: هر دو جهان
گر بپرسد کسي که: هر دو جهانشاعر : اوحدي مراغه اي گفته‌اي کندر آدميست نهانگر بپرسد کسي که: هر دو جهانکردي از هر يکي بياني چندبرشمردي از آن نشاني چندکه جهان دارد از يکايک بهرباز چندان هزار داروي و زهرآشکاراي آن و پنهانينه فلز و جواهر کانيچون نگويي، گزير بايد جستاين جوابيست گفتني به درستبه شناسنده بر عيان کردنميتوان يک به يک بيان کردنمن بگويم ز گفته‌ي ايشان:حکما گفته‌اند و داده نشانبدر آوردنش ببر رنجيهست پوشيده در جهان گنجيدر مناجات عشق موسي‌وارگذري کن بطور اين اسراراگرت آرزوست اين تجليلنور موسي ببين و نار خليلحجر او علاج علت‌هاجبلي هست در جلتهافکر او شيث را به جان آوردکه آدم از جنتش نشان آوردرسن ساحران از آن تاريستدم ثعبان ازو نموداريستانبيا را گمان از آن شدسستاوليا را يقين ازوست درستنار نمرود نيز گلشن ازوستآب الياس و خضر روشن ازوستاين چه رمزست و در چه تاريکيست؟کس چه داند که بر چه باريکيست؟وز مسام ملک خروج کندبر محيط فلک عروج کندبه ازين کن به حال خويش نظرحال اين مشکل از تو نيست بدراژدها سازي از عصاي شعيبگر تو اين دست بر کشي از جيببهتر از ماهتاب رنگ رزيبکني، گر به ديگ علم پزيبه چه از خويش در گماني تو؟ز شرف صاحب زماني توحجري وندر آن حجر زمزماندرين کعبه شد به صورت کمزمزم او حجر گدازندهحجرش سازگار و سازندهزهره طالع ز مطلع فجرشپرگهر حجرهاست در حجرشقمر و شمس هر دو خاصه‌ي اوذهب و گنج در رصاصه‌ي اوبه کراماتش اعترافي کنخيز و اين کعبه را طوافي کنتا شود تن چو جان و جان چون تنسعي کن در صفاي روح و بدنمنزلت تارک زحل گرددکه چو اين عقده بر تو حل گرددمهر گردد تمام برجيستگر به اين وقفه ميرسد عيستره به آب حيات کم بردنداندرين تيرگي بسي مردندعمر خود در تراب گم کردندآنکه هنجار آب گم کردندبر سر خاک چون شدي لرزان؟با تو معشوقه‌اي چو آب ارزاندر به روي طلب چرا بستي؟طالب اين وصول اگر هستيمده، اي جان و روي بر گرداندل به اين واصلان سرگرداناوليا در پي سقط نروندزمره‌ي انبيا غلط نروندبگرفت اين سخن زمان و زمينهمه معروف و قايلند برينهمه اجساد را تواني قهرکه تو گر ميکشي تمام اين زهرهم دوا باشدت به گرم و به سردهم نشان بخشد از سپيد وز زردميتوان کرد ازين حجر تيمارعلت و رنج را چهار هزارضر زهري و نفع ترياقيدهد از ذات خالد و باقيزاده‌ي عالم کبيري توبه لقب عالم صغيري توسومين صورت جهان اينستنام اين عالم ميان اينستنشنيدم کزين خبر دادندپر شنيدم که جان و سر دادندپيش بعضي هم از کمالالتستجستنش گر چه از محالاتستمرکب امر «کن » تواند تاختهر که او عالمي تواند ساختسايه بر سلطنت نيندازيگر بدين جست و جوي پردازيسر بعث و نشور ما زين غمزراه توحيد را بداني رمزغايت سلطنت همين باشدپادشاهي چه بيش ازين باشد؟در تو پوشيده آز جامه‌ي دلقخاتم خلقتي و خاتم خلقبس خسيس اوفتاده‌اي به مرنجخاک بيزي کني و داري گنجتا ترا مختصر نگيري تودو جهاني بدين حقيري توتا چه چيزي تو کين اثر داري؟باز کن چشم، اگر بصر دارياز بد و نيک و ناتمام و تمامهر چه از کاينات گيرد ناممن از آنجمله گفتم اين چنديجمله راهست در تو ماننديحد جان و خرد بداني توتا مگر قدر خود بداني توندهي روزگار خود بربادسخن مخلصان بگيري يادنسخه‌ي سر «من عرف » اينستاين بدان: کايت شرف اينستباز از غفلتت بپوشيدنداز براي تو سخت کوشيدندشود اينهات کشف موي به مويگر بيندازي اين حجاب از رويبي‌رياضت کجا توان ديدن؟ميوه از روضه‌اي چنين چيدنبا رياضت شود درست اين حالبي‌رياضت کسي نجست اين حالمنتبه کي شوي ز صورت خويش؟پرده‌ي شهوت و غضب در پيشآفتابي تو وين صفت ذراتاين اثرها صفات تست، نه ذاتطلب خويش کز: چه قسمي تو؟بکن، اي دوست، چون نه جسمي توغافل از خويش وز خدا دانيتو بدين مرتبت ز نادانينتوانش چنين گذاشت ز يادآنکه داند به چون تويي اين دادپس بکوش و دهنده را بشناسداده‌ي او بدان و دار سپاسگذري کن بدين مسالخ گوزگر نداني محل قشر از لوزباد و بودش چنين ضرورت نيستتا بداني که دين به صورت نيست
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 465]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن