تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):بى نيازى و عزّت به هر طرف مى گردند و چون به جايگاه توكل دست يافتند در آنجا قرار مى گ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812824684




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آن دوست که مي‌بينم، آن دوست که مي‌دانم


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آن دوست که مي‌بينم، آن دوست که مي‌دانم
آن دوست که مي‌بينم، آن دوست که مي‌دانمشاعر : اوحدي مراغه اي تا آنکه رخش ديدم، او من شد و من آنمآن دوست که مي‌بينم، آن دوست که مي‌دانماي کاج! بدانم تا: بر روي که حيرانم؟در آينه جز رويي ننمود مرا، زين رواو گويد و من گويم، چون مور سليمانمهر چند که ميران را از مورچه عار ايدحکمي و من حکمي او، ميراند و ميرانمچون شست به يکي رنگي نقش سبک و سنگينه زنده بن جانان، نه زنده باين جانمجانانم اگر خواهد هرگز بنميرم منگر من کنم اين دوري دورست که نتوانمدوري اگر او جويد شايد که توان کردنجز دوست نميماند، گويي: به که ميمانم؟گفتا: بتو ميمانم، در خود چو نظر کردمبرخواند و ننيوشم، بفروشد و نستانماين زهره کرا باشد؟ جز من، که بگستاخيچون بر در او پويم، درويشم و سلطانمتا از دگري گويم، درويشم و او سلطانخاموش تواند شد، من مستم و نتوانمگر زانکه کسي ديگر زين قصه به مستوريکو را بنداند کس، زين گونه که من دانماي اوحدي، او را گر يابي، طلب آن کنديگر بدواند پر در کوه و بيابانمآن صيد که ميجستم، هر چند به دام آمد
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 223]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن