واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: فانتزينويسي براي رفع عطش ادبيات
نويسندگان- فيروز زنوزي جلالي:
گزاف نيست اگر بگوييم ادبيات ما تشنه داستانهاي علميتخيلي است.
قلم زدن در اين ژانر ادبي و خلق آثار قابل اعتنا در اين حوزه، نيازمند تحقيق و پژوهش است و از اين رو ادبيات ما تشنه آن است
عدم تحقيق و نوشتن براساس دانستههاي عمومي و اتفاقات روزمره به معضلي براي ادبيات معاصر فارسي تبديل شده است. دلمشغولي نويسندگانمان تكراريست. همه از يك چيز مينويسيم. ترجيح ميدهيم بدون تامل، تلاش و صرف وقت، رمان، داستان و يا محصول ادبي خود را روي كاغذ پياده كنيم، گو اينكه تحقيق و تفحص زمان ميبرد و حوصله طلب ميكند.
اين همان چيزي است كه براي جولان دادن در ژانرهاي «علميتخيلي» و «فانتزي» لازم و ضروري است. بدين جهت است كه روي آوردن به اين گونه ادبي دردي كهن را درمان ميكند و آن بيعلاقگي نويسنده به صرف زمان و انرژي براي تحقيق است.
از سوي ديگر، سرزمين ما حاوي گنجينههاي غني و پرمايهاي است كه ميتوان براي قلم زدن در ژانرهاي تخيلي و فانتزي از آن بهره گرفت. مشرق زمين همواره مايه الهام بسياري از نويسندگان غربي بوده است.
پائولو كوئيلو اگر نگوييم تمام بنمايه آثار خود را مديون افسانههاي شرقياست، دستكم بخش اعظم آن را از اين راه كسب كرده است و آن را به نام آمريكاي لاتين به ثبت رسانده. سوال اينجاست كه چرا خودمان از اين مائده حاضر و غني سود نبريم.
مشرق زمين گهواره تخيل و افسانه و اسطوره است و عجيب اينكه ما به مصرفكننده آثار فانتزي ادبيات غرب تبديل شدهايم. علت آن است كه غربيها حوصله كردهاند و از داستانهاي تاريخ مصرف گذشته و قديمي، آثاري بهروز و مدرن آفريدهاند.
آنها ياد گرفتهاند كه چگونه علايق يك خواننده مدرن را در يك افسانه كلاسيك پياده كنند. شايد ماركز (خالق «صدسال تنهايي») بهترين نمونه باشد. نه اينكه ماركز از خودش هيچ نيافريده، او افسونگر بزرگي است كه اسطورهها و افسانههاي سرزمين خود را با هنري وافر در قالبي امروزي عرضه كرده است.
ما نيز حيرت خواهيم كرد اگر به نقش تخيل در پيشينه ادبيات سرزمين خود نگاه كنيم. براي خلق داستان و يا رماني در سبكهاي فانتزي، گنجينهاي از افسانهها در ادبيات گذشته سرزمين خودمان در دسترس است.
تنها قلم نوين و مدرني لازم است كه اين داستانهاي شيرين را با دغدغههاي انسان قرن ۲۱ در آميزد و داستاني هنرمندانه خلق كند كه هم ايرانياست و هم فرهنگ ما را به جهان ميشناساند.
بنابراين ادبيات «علمي- تخيلي»، قدرت تحقيق را در نويسنده زنده ميكند و به او ميآموزد چگونه قبل از نوشتن، زمان و انرژي خود را به دانستن معطوف كند، تا شايد اين آغازي براي ارج نهادن به تحقيق در ادبيات باشد و پرداختن به ادبيات «فانتزي» موجب ميشود تا نسل جديد ما افسانههاي سرزمين خود را بشناسد و با فرهنگ پيشينيانش خو بگيرد.
آنچه خوانديد به معناي نفي تلاشهاي نويسندگان امروزي در اين دو حوزه ادبي نيست. كم نيستند نويسندگان جوان و پرانرژي كه براي اين بازار پرمخاطب، رونق آفريدهاند كه از جمله آن بايد به داستاننويسان كودك و نوجوان اشاره كرد و تلاش ايشان در خلق فضاها و شخصيتهاي فانتزي و تخيلي.
اما همچنان نياز به پرداختن به اين گونه ادبي بكر فراوان وجود دارد و گوي و ميدان در اختيار نويسندگان جوياي نام سرزمين ما است.
تاريخ درج: 4 خرداد 1387 ساعت 19:18 تاريخ تاييد: 5 خرداد 1387 ساعت 01:06 تاريخ به روز رساني: 5 خرداد 1387 ساعت 01:05
يکشنبه 5 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 238]