واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: بازی با آتش "سرمقاله" اعتماد ملی سخنان مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز عید سعید غدیرخم در بردارنده نکات بسیار حیاتی و تعیینکنندهای است. بر اساس آنچه از این اظهارات برمیآید و با تکیه بر قرائنی که از برنامههای جدید آمریکا و انگلیس در منطقه مستفاد میشود، اتفاق جدیدی در حال شکلگیری است.روند تحولات سال گذشته در خاورمیانه سکوی پرتابی برای اتفاقات سال جدید است. رویدادهای عراق، فلسطین، لبنان، افغانستان و دیگر نقاط خاورمیانه به بازیگران ممتاز عرصه سیاست بینالمللی در سال جدید دیکته میکند که لاجرم باید منتظر تحولات جدیدی بود. با این رویکرد به نظر میرسد مسببان اصلی و عناصر بیتدبیری که بخش وسیعی از ایجاد، تداوم و افزایش بحران در منطقه در نتیجه سیاستهای غلط آنها بوده، هماینک درصدد طراحی جدیدی با تکیه بر حفظ منافع خود و تداوم سیاستهای یکسویه استعماری خویش هستند.آنچه در خاورمیانه روی میدهد ریشه در بحرانهایی دارد که دولتهای بزرگ از جمله آمریکا و انگلستان در آن نقشی بیبدیل دارند، پیدایش دولت اسرائیل، اتخاذ سیاست جانبداری از سیاستهای افراطی دولتمردان صهیونیست، حمایت و به روی کار آوردن چهرههای مرتجع و ضد مردمی، حمایت از حکومتهای کودتایی و سرکوبگر، برانداختن دولتهای مستقل و ملی و حمایت از چهرههایی چون صدامحسین و تقویت و روی کار آوردن طالبان در افغانستان و متعاقب آن برانداختن این عروسکهای خیمهشببازی تنها در مجموع سیاستهای ابرقدرتها قابل تحلیل است. زمان چندان درازی از حمایتهای پیدا و نهان آمریکا و انگلیس و حتی دولتهای عرب منطقه از صدامحسین در حمله به ایران و سپس دستاندازی به کویت نگذشته است. 8 سال صدام توانست با تسلیحات و اطلاعات غرب و پولهای عربی بخش وسیعی از پتانسیلهای بالای کشورهای ایران و عراق و منطقه را به نابودی کشاند. اما درست از زمانی که معلوم شد قدرتنماییهای پوشالی صدام شخص وی را دچار سوءتفاهم و نافرمانی نموده، سناریوی حصر و نابودی او طراحی شد.بدیهی است سیاستهای غلط آمریکا و انگلیس و مولود مزاحم و بحرانآفرینشان اسرائیل ثبات و آرامش را به هم ریخته است. ملتهای منطقه هم دیگر مردم خام و رام دهههای گذشته نیستند. لذا بدیهی است که این امر صاحبان قدرت را به نگرانی وا میدارد تا درصدد تدبیر و کنترل اوضاع باشند. آنچه در پیش رویمان قرار دارد میتواند یکی از فرضهایی باشد که باز با تکیه بر تحلیل غلط و عدم کسب تجربه از گذشته شکل یابد. نتیجه چنین معادلاتی نیز از پیش معلوم است، تنها موجب افزایش هزینهها و اتلاف انرژی و سرمایه ملتها و دولتهای منطقه خواهد شد. به راستی بدون در نظر گرفتن نقش و سهم ایران و رعایت منافع و حقوقی که تاریخ، جغرافیا و فرهنگ مشترک برای او مشخص کرده، کدام امید به آینده و ثباتی قابل تصور است؟ آیا اعراب که در پرونده خود بیش از آنکه از تدبیر و دورنگری بهره برند، تنها به منافع کوتاهمدت نگریستهاند، تحمل و ظرفیت بازیهای ماجراجویانه را دارند؟ آیا آمریکا و انگلیس با اشغال افغانستان و عراق و کنترل ظاهری همه اهرمهای امنیتی توانستهاند به اهداف خود برسند؟ آیا نتیجه ماهها تحقیقات و مطالعات در آمریکا که در آن به صراحت به دولت آمریکا توصیه شده بود با ایران و سوریه وارد گفتوگو و هماهنگی شوید، چنین است؟ ظاهرا چنین به نظر میرسد که دولت بوش درصدد است به نظرات ملت آمریکا و صاحبنظرانش بیتوجهی کند. زیرا مجموعه انفعالات و واکنشهای دولت بوش با پرونده همیلتون ـ بیکر در تعارض است. اینکه دولت بوش از چه مدلی تبعیت میکند به آن دولت مرتبط است. اما یک چیز روشن است دولتهای عربی باید بدانند که در همسایگی ایران قرار دارند. پیوندها و منافع مشترکی با ایران دارند. دشمن مشترکی به نام اسرائیل دارند و البته جنگ ایران و عراق نیز موجب شناخت افزونترشان از یکدیگر شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 493]