محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803622475
این به اون چه ربطی داشت؟؟؟
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: Ping 127.0.0.126th June 2007, 03:41 PMسلام لطفا تا میتونید بی ربط نویسی کنید!! مطلب را نصفه رها کنید تا نفر بعدی از ادامه مطلب شما شروع کند و به همین ترتیب طوماری بلند و به هم پیوسته از موضوعات بی ربط بوجود آید. شروع: آقا امروز صبح از خواب بیدار شدم و خواستم صبحانه بخورم. رفتم سراغ گاز و تا اونجا که تونستم گازدادم یهو دیدم ناغافل ترمز بریدم. خواستم با دنده معکوس نگهش دارم که نشد، خواهش کردم نشد، التماس کردم نشد، گفتم بجای 100 سکه، 500 سکه مهر میدم اما گفت: ببین، مسئله کم و زیاد بودنش نیست، مسئله اینه که شما 3 روز چکتون رو دیر دادی. باید تاریخ دیروز میدادی اما تاریخ پیشینیان رو فراموش کردی و حالا داری اشتباهات بزرگان گذشته رو تکرار میکنی. گفتم مخور غم گذشته، گذشته ها گذشته که یهو مجری گفت آقا تو مسابقه مشاعره نمی تونی شعرهای لس آنجلسی بخونی. خلاصه سوختم و رفتم دکتر که گفتش سوختی شدید نیست. از نوع درجه 3 است. ای بابا، امشب مهمون دارم، من تامسون درجه 1 میخوام که گفت شرمنده، بار امروز همینه. اگه نمی خوای برو فردا بیا بفرستمت پیش رئیس، شاید اون پرونده ات رو امضا کنه و .... lvleri26th June 2007, 03:58 PMفرداش نرفتم پیش رییس , ضایع شد انداختنش تو سطل زباله درشو بستن تمبر زدن روش بعد سند تو آل کردن اما ریپرتش نیومد امان از دست این خطهای ایران سل از وقتی ایرن سل اومده وبا و بیماریهای دیگه هم زیاد شده , شما هم ایرانسل استفاده میکنید ؟ وایسا سوال کنم , حمییییییییید ... god_girl26th June 2007, 06:34 PMحمید داد زد بابا ولم کنید تبرکه ولی تموم کردیم اخه حالا وقت بنزین تموم کردن بود تازه کارت هوشمندم هم تو این گرما هوش از سرش پریده بود حالا پریدنش را میشد جدی نگرفت این نشد یکی دیگه چیزی که زیاده پرنده اونم از نوع شتر مرغش که نمیدونم مرغشو باور کنم یا شیرش که سر رفت یکی گازو خاموش کنه:D odise200426th June 2007, 06:51 PMfarzad_sx1 پرید گازو خاموش کرد.وقتی برگشت سر یاهو مسنجرش حواسش پرت شد و گفت که در دنیا هیچ سروری رو نمیشه ارتقا داد و همین حواس پرتی ( شما بخونین سوتی ) بهانه دست پینگ 127 و خرده ای داد تا تو امضاش این موضوع رو بنویسه و همه جا جار بزنه که در دنیا هیچ سروری رو نمیشه ارتقا داد و همین موضوع باعث شد که تعداد کارتهای قرمز تو بازار کم بشه و قیمتش بره بالا و این موضوع باعث شد ادمین همه قلکاشو بشکنه و بره با پولشون کارت قرمز بخره و تو راه دید دارن یخ در بهشت میفروشن و چون اصولاً ادمین آدم بهشتیی هست رفت و پولاش خرج کرد برای خرید یخ در بهشت بخور برو بهشت اونم با سواری دربست ولی مهندس . . . چرا بنزین تموم شد ؟؟؟؟ خوبه که یه 4 لیتری تو صندوق عقب دارم ولی خطرناکه حسن خطرناکه ... الان آقای ایمنی ( شما بخونین امیر 4000 ) میاد و ARYANA ESFAND26th June 2007, 06:58 PMمنفجر بشن بسکه میخورن آخه اینم شد زندگی نه حساب داره نه کتابش تو انقلاب پیدا میشه باید تو این هوای گرم این بخاری جدیدا سوخت ولی اصراف نکنین چ.ن خیلی کاره خطر ناکیه حسن گوجه فرنگی خوردی عجب بویی داره آدمو یاد زمان حافظ عجب شاعر شیرین و ترش خیلی بهتره مخصوصا اگه مزه قهوه بده فقط حیف که هنوز گراهام بل...... nedi26th June 2007, 07:56 PMفقط حیف که گراهام بل هنوز نیومده خونمون وگرنه که این غذا هم خورده بودن و هیشکی ظرفارو نشکونده بود که یه دفعه مامان داد زد کی بود بابا گفت tak-setareh26th June 2007, 10:28 PMپسر داییم مثل سگ پاچه میدوخت و بنزین از باک ماشین ریخت... در همین حین سایت نیک صالحی بسته شد و اتو که داغ شده شده بود، مامانم برام یه بلوز خرید منم نامردی نکردم و جوجه رو آخر پاییز می شمرن آخه روزی زسر سنگ عقابی به هوا خاست..... ali shekspier27th June 2007, 12:32 AMروزی که جوجه از لونه اومد بیرون دقیقا هیچ وقت یادم نمیره همون موقعی بود که بنزین سهمیه بندی شد ولی من به حرف بابام گوش نکردم توپو برداشتمو دویدم طرف لباس فروشی وقتی رسیدم گفتم اقا سه کیلو پیاز بدین مرده گفت چه مارکی میخوای ؟ گفتم مارکش مهم نیس فقط چوبش راش باشه ولی بابام دوید که بهم بگه ماشینو ببرم سر کوچه ماستارو از رو زمین جمع کنم ولی اب خیلی سرد بود خلاصه خیلی یخ کردم که ناگهان ............. Ping 127.0.0.127th June 2007, 01:16 AM...که ناگهان ضدیخ بهران به دادم رسید. گفتم آخه الان موقعه اومدنه؟ بازم که دیر رسیدی؟ گفت ببخشید آقا، سعی میکنم تکرار نشه ولی میدونستم که باز سال دیگه همین موقع همین سریال رو تکرار میکنن. اصلا اونقدر تکرار کنید تا خوب یادبگیرید. خونه هم که رفتید، 3 بار دیگه از روش بنویسید، از خودش بنویسید، از رفتارش بنویسید و اینکه چطور آدمیه. هرگونه اطلاعاتی ازش دارید بنویسید و بدید اون قسمت تا بلیط هاتون رو صادر کنن. لطفا شماره ملی رو هم حتما ذکر کنید، همون عدد 10 رقمی که ... tak-setareh27th June 2007, 04:48 AMدیشب خسته و کوفته از مهمونی اومدم خونه که با یه دست نمیشه دو تا هندونه رو برداشت آخه گربه که از سر دیوار بپره مگه من دیوانم که هلو پوستش زبره؟ ************************************************** ******************************************** شتر بی مغز داشت راه میرفت ولی لاک ناخن من خشک شد چون که آدم بی دلیل عصبانی نمیشه وشادمهر عقیلی از ایران رفته . آخه تو بگو مانیتور هم پوست هندونه رو بز میخوره نه خاله قزی.برو به اون عمه بی ادبت بگو خرس، پشمالویه ،اون کیبردته که دکمه دیلیت رو نزنی عکس جوجه با برنج ایرانی پرسی 3500 تومان. ************************************************** ******************************************** این دکتراهم که علکی واسه خودشون تشخیص بیخودکی داد نزن! من اگه بخوام یه تنه درخت تو محله ماهست،بیچاره هیشکی بهش آب نمیده آخه میدونی من که همیشه شاگرد اول خودت بعدا کسی. به اون نامرد میگم دوستت دارم ولی تو چی؟ قسم می خورم به اون خدای آسمونها خدای کهکشونها... برس به داد دل عاشق شدم کاش ندونه دست دلم رو نخونه.چون که مرد عنکبوتی از ساختمن 100 طبقه هم بالا رفتم ولی با آسانسور.................. ************************************************** ******************************************** (چه تاپیک خوبی هر چه قدر بخواهیم توش چرت و پرت مینویسیم!!!!!) lvleri27th June 2007, 07:11 PMدیشب خسته و کوفته از مهمونی اومدم خونه که با یه دست نمیشه دو تا هندونه رو برداشت... مطلبی که مینویسید باید ادامۀ مطلب قبلی باشه گفتن بی ربط اما نه دیگه اینقدر کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند Ping 127.0.0.1 همون عدد 10 رقمی که ... اگه بزنی زمین هوا میره نمیدونی تا کجا میره ؟ فکر کنم میره تا مولوی شاید تا حافظ هم بره مسافرت اما با سهمیه بندی شدن بنزین دیگه نمیشه کانکت شد , پس چه کار کنیم ؟ بریم غاز بچرونیم یا پمپ بنزینها رو آتیش بزنیم سیبزمینی بندازیم توش ؟ خلاصه با دوچرخه رفتیم پیش وزیر نفت گفتیم چه کار کنیم ؟ گفت با ماشین لباس شویی برین مسافرت بعدشم زد زیر خنده ... tak-setareh27th June 2007, 08:11 PMمطلبی که مینویسید باید ادامۀ مطلب قبلی باشه گفتن بی ربط اما نه دیگه اینقدر کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند Ping 127.0.0.1 همون عدد 10 رقمی که ... اگه بزنی زمین هوا میره نمیدونی تا کجا میره ؟ فکر کنم میره تا مولوی شاید تا حافظ هم بره مسافرت اما با سهمیه بندی شدن بنزین دیگه نمیشه کانکت شد , پس چه کار کنیم ؟ بریم غاز بچرونیم یا پمپ بنزینها رو آتیش بزنیم سیبزمینی بندازیم توش ؟ خلاصه با دوچرخه رفتیم پیش وزیر نفت گفتیم چه کار کنیم ؟ گفت با ماشین لباس شویی برین مسافرت بعدشم زد زیر خنده ... (مطلب سیاسی ننویسید لطفا) ...وگفت اگه با ماشین لباسشویی نشد با همین دوچرخه ات برو!!! آخه چه ربطی داره غاز چروندن به موز؟ بایه دست دو تا هندونه نمیشه برداشت محصولات در تابستان صورت میگیرد زیرا طبق نظریه ای..... lvleri27th June 2007, 10:36 PM(چشمکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند , سعی کردم بیشتر طنز باشه) tak-setareh زیرا طبق نظریه ای..... که روانشناسان بیان نکرده اند که اصلآ موضوع چه بوده است ؟ بودن یا نبودن موضوع انشآ امروز ما این است که چگونه با یه دست میتوان خربزه را جوید و از وسط به 8 قسمت مساوی له کرد , مگه میشه ؟ نخیر گاومیشه ... tak-setareh28th June 2007, 03:07 AMکه توی علفزار دارای ریشه و یک پروفسور در این رابطه از گاوی که شیر میدهد میتوان شیر دوشید و در این رابطه گاوهای میهن بستنی شما.... lvleri28th June 2007, 05:44 PMمیهن بستنی شما.... را تهییه میکنند به گفتۀ این گاوها : بچه بیا شیرتو بخور بچه : نه مامان بستنیش خوش مزه تره این گاوها که توی ده شلمرود حسنی تکو تنها بود نه فلفلی نه پیاز جعفری نه ... tak-setareh28th June 2007, 07:18 PMنه..... نه سرکه نمکی،چیپس چی توز بهترین چیپس تهیه کننده و کار گردان: بهرام سیاره ایست که به آن ........ mahtabi28th June 2007, 08:20 PM[quote=tak-setareh;187487]نه..... نه سرکه نمکی،چیپس چی توز بهترین چیپس تهیه کننده و کار گردان: بهرام سیاره ایست که به آن نمیشه رفت چون بهرام کجا رفتی دلم آی دلم درد مگه داری بچه چرا سنگ میزنی با من بلند حرف دارم با تو که با من سر دوستی داشتم در انزوا فرو غ فرخزاد چه شاعری دیدم سر درخت نشسته و کلاغ پرید و .... با تشکر فریبا raya28th June 2007, 10:33 PM[quote=tak-setareh;187487]نه..... نه سرکه نمکی،چیپس چی توز بهترین چیپس تهیه کننده و کار گردان: بهرام سیاره ایست که به آن نمیشه رفت چون بهرام کجا رفتی دلم آی دلم درد مگه داری بچه چرا سنگ میزنی با من بلند حرف دارم با تو که با من سر دوستی داشتم در انزوا فرو غ فرخزاد چه شاعری دیدم سر درخت نشسته و کلاغ پرید و .... با تشکر فریبا رفت و به دیار نا کجا باد عشق رسید و اونجا سهراب سپری رو دید ند و با آرش کمانگیر بحثی دوستانه کردند و مولوی شاد از دیار عرفان قصه میگفت و رنج حافظ را در سوزن نخ میکرد و پروین را ستایش و شهرزاد قصه گو را با قصه های بی سرو ته خواب و حاجی فیروز را سیاه سیاه سیاه و در اخر سفره ایی به بلندای یلدا میانداختند و قبای علم و دانش تن میکردند .... mahtabi28th June 2007, 11:19 PMقبای علم و دانش تن میکردند ... شاید هم کار دیگری می کردند که نمی دونم کی باید کار کنم کی بیکاری مگه هی سربسر دختر م عزیزم تو باید همیشه با هم باشیم طالبی کیلو چند هست حالا خیلی وقتا دیدی چه شر ورایی من بلدم عمرا اگه بتونی به اندازه من دوستم یه آدم مسخره ایه که مثلش پیدا ت نیست قربون قد و بالات و دیدم ... با تشکر فریبا tak-setareh29th June 2007, 12:22 AMرفتم تو دستشویی بالا اوردم آخه میدونی ....... نه نمیدونی اگه بخوای دنیا رو به پات میریزم و سهمیه بنزینم رو بهت میدم آخه بنزین خیلی مهمه که بدونی سیب یه میوه بهشتی خیابون خیلی بزرگیه .خر با بارش توش ..... Ping 127.0.0.129th June 2007, 12:22 AMو بالات و دیدم ... با تشکر فریبا تشکر محمد تشکر علی جان سعید جان خیلی زحمت کشیدی اومدی آقا شب بخیر ممنون مهناز جان شب خوبی بود، عجب مهمونی بود. آقا اونقدر صدای ضبط بلند بود صدا به صدا نمیرسید. حتی اگر به سرعت صوت هم میرسید باز طبق قانون شماره 2، مسئوليت مطالب ارسال شده توسط کاربران به عهده خود ايشان مي باشد و این برگه هیچ ارزش دیگری ندارد. جدا میگم، واسه همین کاغذ سبز رنگ بی ارزش، صبح تا شب میدویی. ایشاا... موفق بشی و بتونی تو آسیا مقام بیاری. البته چه تو آسیا و چه تو اروپا، مشکل آلودگی هست اما خب آلودگی مهم نیست، مهم راه ابتلا است. بعضیا از راه سرنگ، بعضیا هم قرص میخورن. آخه میگن از آمپول میترسن. خوب آگه میترسی چرا شب میشینی فیلمش رو میبینی. برو دنبال یه کار بهتر، مثلا برو... maloosak29th June 2007, 12:28 AMبرو .... دیگه دوست ندارم اسمت رو نمیخوام بیارم برو دیگه نمیخوام به یادت چشمام رو روی هم بذارم... CYRUS LAND29th June 2007, 12:46 AMبذارم دم در این سطل آشغال و تا ماشین حمل زباله رو کی اینجا راه داده که بیان با هم بریم مهمونی چون میخوان شام نمیخورم رژیم گرفتم بردم پس دادم آخه اندازش نمیشد که اینهمه راه و اومده شام که نداشتیم شب سر گشنه زمین شناسی سخت بود افتادم raya29th June 2007, 01:05 AMبذارم دم در این سطل آشغال و تا ماشین حمل زباله رو کی اینجا راه داده که بیان با هم بریم مهمونی چون میخوان شام نمیخورم رژیم گرفتم بردم پس دادم آخه اندازش نمیشد که اینهمه راه و اومده شام که نداشتیم شب سر گشنه زمین شناسی سخت بود افتادم رو زمین سرم شکست بردنم خونه دوستم مهمونی واسمون بستنی خریدن رفتیم پارک خوردیمش بعدشم یه آلوچه حروم شد دل دوستم درد گرفت ........ 110229th June 2007, 02:35 AMرو زمین سرم شکست بردنم خونه دوستم مهمونی واسمون بستنی خریدن رفتیم پارک خوردیمش بعدشم یه آلوچه حروم شد دل دوستم درد گرفت ........ دل دوستم درد گرفت ولی سریع پیک و خشت دلش خوب شد،ما هم که از شدت شادی پریدر،افتاده بودیم به خوردن سمبوسه!وقتی یادش میفتم کلی خاکی میشم ولی تا خودم و می تکونم و شلوارمو پاک می کنم،زیر شلواریم پیدا میشه یا نمیشه به من ربطی نداره،مهم اینه که من تشنمه و حوصله رفتن از پشت PC تا آبسردکن رو ندارم.البته سفارش دادم ولی میگن یه 15 دقیقه دیگه حاضر میشه با خانمش بره مهمونی کنه،پیشتون خورشیدو قربونی کنه.حالا همه اینا به کنار،با غم دوری تو چه کنم.تو که میدونی گم میشم اما نگران نباش به آقا پلیسه بیداره،ما خواب می بینم،که دوره دوره ی وفاست،که اعتبار عشق به جاست،دنیا به کام ادماست که بر ماست،روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواست بگه دوستت دارم اما قبلش یکی دیگه بهش گفت و دلش رو بردی از یادم،با یادت شادم،دادی بر باد از سر زلف تو نگذره من میمیرم،دیگه میره و برمی گرده،شاپرک خسته می شه،بالهاشو زود می بنده روی گلها میشینه،شعرمو از تو دارم،صدامو از تو دارم،اما تورو ندارم،وای به روزگارم... odise200429th June 2007, 04:55 AMدل دوستم درد گرفت ولی سریع پیک و خشت دلش خوب شد،ما هم که از شدت شادی پریدر،افتاده بودیم به خوردن سمبوسه!وقتی یادش میفتم کلی خاکی میشم ولی تا خودم و می تکونم و شلوارمو پاک می کنم،زیر شلواریم پیدا میشه یا نمیشه به من ربطی نداره،مهم اینه که من تشنمه و حوصله رفتن از پشت PC تا آبسردکن رو ندارم.البته سفارش دادم ولی میگن یه 15 دقیقه دیگه حاضر میشه با خانمش بره مهمونی کنه،پیشتون خورشیدو قربونی کنه.حالا همه اینا به کنار،با غم دوری تو چه کنم.تو که میدونی گم میشم اما نگران نباش به آقا پلیسه بیداره،ما خواب می بینم،که دوره دوره ی وفاست،که اعتبار عشق به جاست،دنیا به کام ادماست که بر ماست،روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواست بگه دوستت دارم اما قبلش یکی دیگه بهش گفت و دلش رو بردی از یادم،با یادت شادم،دادی بر باد از سر زلف تو نگذره من میمیرم،دیگه میره و برمی گرده،شاپرک خسته می شه،بالهاشو زود می بنده روی گلها میشینه،شعرمو از تو دارم،صدامو از تو دارم،اما تورو ندارم،وای به روزگارم... وای به روزگارم اگه بفهمی نفهمی یه کم خوابم میاد و میره .حالا موندم این این همه میاد و میره خسته نمیشه.حوصله ام سر رفت شعله شو کم کن که فردا پول گاز میاد و مارم با خودش میبره اونجا که دیگه نتونی پیدام کنی و کلمو بکنی و بزنی به تخته که چشم نخورم الهی من فدای تو تو فقط تو بیا بنویس تو سل فون شماره تلفنشو داد و ستد تو بورس خوبه البته اگه مطمئن باشی و نباشی فرقی به حالت نمیکنه بالاخره پولتو میکشن بالا پایین چپ راست بشین پاشو.اینم از ورزش صبح آمدددددد..... CYRUS LAND29th June 2007, 01:51 PMوای به روزگارم اگه بفهمی نفهمی یه کم خوابم میاد و میره .حالا موندم این این همه میاد و میره خسته نمیشه.حوصله ام سر رفت شعله شو کم کن که فردا پول گاز میاد و مارم با خودش میبره اونجا که دیگه نتونی پیدام کنی و کلمو بکنی و بزنی به تخته که چشم نخورم الهی من فدای تو تو فقط تو بیا بنویس تو سل فون شماره تلفنشو داد و ستد تو بورس خوبه البته اگه مطمئن باشی و نباشی فرقی به حالت نمیکنه بالاخره پولتو میکشن بالا پایین چپ راست بشین پاشو.اینم از ورزش صبح آمدددددد..... آمد آمد با دلجویی گفتا با من تنها تنها میری مهمونی گرفتین برای خداحافظی علی دایی با زن دایی اومدن بریم خونه خاله خرسه هم دوستی سرش نمیشه وگرنه اینقدر اسمش تو لیست ثبت نامیها تو برج دیده بانی باید تا شب میام دم خونتون با هم بریم خیابون آفریقا فیل آفریقایی شکار کنیم ببریم بفروشیم این وسایلو... mahtabi29th June 2007, 02:45 PMآمد آمد با دلجویی گفتا با من تنها تنها میری مهمونی گرفتین برای خداحافظی علی دایی با زن دایی اومدن بریم خونه خاله خرسه هم دوستی سرش نمیشه وگرنه اینقدر اسمش تو لیست ثبت نامیها تو برج دیده بانی باید تا شب میام دم خونتون با هم بریم خیابون آفریقا فیل آفریقایی شکار کنیم ببریم بفروشیم این وسایلو... وردار بزار تو انباری که نداشتیم حداقل اطاق پذیرایی تون متشکرم خیلی خوش بحالت که تو این فروم باحاله نمی آی یه پست بزنی؟ ولی حواست باشه باشه همین نه این بود تمام عشق من منو صدا کن منو با درد بی درمونی که به جونم افتاده چکار میکنی صبح تا حالا تو اون دستشویی کردی دخترم بری لالا لالا گل پونه واسه دل درد خوبه که من هستم اینجا چکار می کنی مگه مدرسه مادربزرگا برگزار شده ثبت نام.... با تشکر فریبا god_girl29th June 2007, 04:26 PMثبت نامم که نکردن به جهنم خب چرا ناراحت میشی به بهشت که رسیدی یادت نره که میگن جهنم خطرناکه حسن حسن هسن یا حسن نیسن حالا که نیسن پس حمید اترود بخر خیالتو راحت کن راستی کفشهایم کو ............:D odise200429th June 2007, 05:53 PMثبت نامم که نکردن به جهنم خب چرا ناراحت میشی به بهشت که رسیدی یادت نره که میگن جهنم خطرناکه حسن حسن هسن یا حسن نیسن حالا که نیسن پس حمید اترود بخر خیالتو راحت کن راستی کفشهایم کو ............:D راستی کفشهاین کو .......... حـــمـــیــــــــــــــــ� �ـــــــــــــــــد ... تبرک بخر کفشاتو ببر بده کفش دوزک حیوانی است پرنده که بالهایت را به من بسپار وگرنه میشکنه میندازن گردن من ... raya29th June 2007, 06:07 PMراستی کفشهاین کو .......... حـــمـــیــــــــــــــــ� �ـــــــــــــــــد ... تبرک بخر کفشاتو ببر بده کفش دوزک حیوانی است پرنده که بالهایت را به من بسپار وگرنه میشکنه میندازن گردن من ... تا شقایق هست زندگی باید کردو به کلاس اول خوش امدید دوستان در جمع ما کودک دلگیری است وای چه تنگ است اینجا عمو زنجیر باف کجاست مخملک را ساده نگیرید شاید بشود روزی رفت تا توی سبوی مرد بارن شکست و افسردگی رواج شد و همه به خزعبلات نویسی روی اوردند و چرندیات روزنامه زیباتر از قبل شد و.... mahtabi30th June 2007, 12:08 AMتا شقایق هست زندگی باید کردو به کلاس اول خوش امدید دوستان در جمع ما کودک دلگیری است وای چه تنگ است اینجا عمو زنجیر باف کجاست مخملک را ساده نگیرید شاید بشود روزی رفت تا توی سبوی مرد بارن شکست و افسردگی رواج شد و همه به خزعبلات نویسی روی اوردند و چرندیات روزنامه زیباتر از قبل شد و.... این بود داستان امشب ما برای شما که اینقدر جنبه نداری برو بشین و پاشو خنده داره میاد خونه ما میخوای ببینیش بیا ای آنکه دلم برایت غنج میزند کجایی گاو گفت ماو ماو حسنک کجایی؟ یه ساعت اومدم نشستم منتظر تو که رفتی آسمونم زشت و بیرنگ کننده ای که اثر خیلی زیادی رو لباسا مو پس کی از اتوشویی یه دونه داریم اونم تو خیابون بغل..ت کنم و ماچت کنم .... با تشکر فریبا Ping 127.0.0.130th June 2007, 12:22 AM***آموزش: درس اول:بی ربط نویسی معنی چرت و پرت نویسی نمیدهد!! بی ربط نویسی در 2 حالت ممکن میشود که برخی بلند و برخی کوتاه هستند یعنی در حالت بلند، نویسنده مطلبی را کامل نقل میکند و به محض اینکه خواننده را با خود در سفر برد، مطلب را عوض میکند. معمولا نویسنده در حالت بلند باید مایه طنز به مطلب خود بدهد وگرنه نوشته او مانند یه طومار بی سر و ته و حوصله سر بر است. مثال: نویسنده، داستان کلاغ و روباه و قالب پنیر را تعریف میکند و در حین تعریف ناگهان میگوید که این داستان در کتاب دبستان بوده و شروع میکند به تعریف خاطرات دوران دبستان بعد خاطرات سربازی شروع میشود و بعد نویسنده به یاد ازدواج بعد از سربازی و زن عزیزش می افتد و از مشکلات ازدواج میگوید و یهو میرود در خط تورم و گرانی و بعد چرا بنزین سهمیه بندی شد و سپس قاچاق بنزین چیست و اینکه اصلا قاچاق و دزدی و قتل و قرص اکس یعنی چه و در همین هنگام اشاره به جوانان معتاد و قرصی میکند و اینکه این جوانان با ماشین های اسپرت چگونه رانندگی میکنند و بعد... حالت کوتاه (که در این تالار به وضوح مشاهده میشود) ساده تر است زیرا نویسنده بوسیله کلمات و معانی آنها و یا مترادف ها و یا متضادها و بطور کلی، بوسیله ترکیبی از کلمات ناگهان مطلب را عوض میکند و به شدت خواننده را درگیر میکند بطوریکه خواننده فرصت فکر کردن به مطلب قبلی را نداشته باشد زیرا در مطلب جدیدی قرار گرفته. معمولا در حالت کوتاه، حداکثر بعد از یک یا 2 جمله مطلب عوض میشود و گاهی مطلب تنها ظرف چندین کلمه عوض میشود. در حالت کوتاه معمولا نیازی به مایه طنز نیست چون مطلب آنقدر سریع عوض میشود که خواننده فرصت فکر کردن ندارد و همین عوض شدن مطلب با سرعت زیاد مایه طنزگونه ای به کل نوشته میدهد. مثال: داشتم میرفتم که دیدم یه نفر داره داد میزنه. گفتم بابا نزن گناه داره، گفت دلم میخواد، ران هم میخواد، پسر بعد از اینکه دل و ران دادی به آقا، گوشتای این خانومم ردیف کن تا لیست اسامی بر اساس حروف الفبا سی و دو حرف داره، اونقدر حرف داره که مخ آدم رو میترکونه. خیلی قویه، بعضیا میکن قدرت انفجارش ا� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 619]
-
گوناگون
پربازدیدترینها