تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):روزه رجب و شعبان توبه ‏اى از جانب خداى عزيز است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834702561




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رقص درمانی


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : رقص درمانی .sefid.25th June 2007, 11:36 AMرقص درمانی رشته نسبتآ جديد، اما دانش بسيار قديمي است. مطالعات رقص درماني نشان مي دهد در آفريقا، كه ”سرزمين رقص“ نام دارد، بيماري هاي رواني و حركتي از تمام نقاط ديگر جهان كمتر است. به همين دليل امروزه گرايش رقص درماني آفريقا رشته مستقلي است كه به مطالعه رقص هاي آفريقايي مي پردازد. هند هم موقعيت ويژه ايي از نظر مطالعات رقص دارد زيرا هند آلبوم رقص هاي پيچيده و عمدتآ درمان بخش است و رقص درماني هندي يا شرقي هم گرايشي ديگر رشته ماست. بعد از اينها هم كشورهاي اروپايي و آمريكا قرار دارند و گرايشي هم به نام رقص درماني غربي وجود دارد. هر يك از گرايش هاي مذكور ويژگي هاي درماني و سلامتي آفرين رقص هاي سنتي و مدرن منطقه ايي را مطالعه مي كند. شاید كلمه ”انقلاب رقص“ به گوشتان خورده است. اكثر كشورهاي غربي در دو دهه گذشته توجه خاصي به گسترش رقص در مدارس و كليسا ها و رسانه ها و جامعه داشته اند، زيرا رقص فوايد زيادي در پيش گيري و درمان بيماري ها دارد. به همين دليل بكار و گسترش آن در كشورهاي غربي را نوعي انقلاب و تحول عظيم مي نامند. نقش رقص براي سلامتي و بهداشت جامعه و فرد واقعآ هم معجزه آساست. شادي و نشاط بخشيدن تنها بخشي از هنر رقص است. با توجه به اين واقعيت كه در نتيجه توسعه تكنولوژي، مردم ديگر چندان كارها و حركت هاي بدني نمي كنند، بايد زمينه ها و شرايطي فراهم كرد كه مردم به بدنسازي و نرمش و حركات بدني علاقه مند شوند. مطالعات نشان مي دهد رقص يكي از مهمترين شيوه هاي جذب مردم به بدنسازي و مراقبت از بدن هاي شان است. بيش از هشتاد درصد كساني كه به رقص مي پردازند رژيم غذايي ويژه ايي دارند تا تناسب اندام شان بهم نخورد. در دنيايي كه چاقي مهمترين عامل مرگ و مير افراد است، آيا روشي بهتر و كم هزينه تر از رقص براي پيشگيري از چاقي وجود دارد؟ از نظر بهداشت رواني نيز رقص با شادي بخشيدن و نشاط آفريني اش انرژي فوق العاده ايي به فرد مي دهد كه مانع از افسردگي و دپرس، كه شايع ترين بيماري هاي زمانه ماست مي شود. در كنار اينها جنبه خلاقانه و هنري رقص وجود دارد. رقص هم نوعي ورزش و هم نوعي هنر است. جنبه هنري رقص باعث مي شود كه فرد به جهان هنر ها وارد شود و با هنرهاي ديگر مانند موسيقي، تئاتر، فيلم و سينما پيوند بخورد..... *یک مثال از کشورما: کشور ما از قومها و فرهنگ های مختلف تشکيل شده که هر کدام از آنها موسيقی و رقص خاص خود را دارد مثل : ترکی , کردی , بلوچی, بندری و....حتی رقص اصيل ايرانی ؛ که اين رقصها با موسيقی و ساز خاص و لباسهای زيبای محلی هر منطقه واقعاً زيبا و ديدنی است و شايد کمتر کشور غربی دارای چنين هنر گسترده و متنوعی باشد ولی متاسفانه اين هنر هم مثل خيلی چيزهای ديگه به علت بی توجهی يا کم توجهی در حال از بین رفتن است . برای مثال در بجنورد رقص بجنوردی ( کردی بجنوردی ) رقص بومی و محلی منطقه ( شمال خراسان ) است که با سازهای سنتی , " قوشمه" ( نوعی نی ) و " اَل دَفه " ( همان دف به زبان ترکی ) نواخته ميشود و با لباسهای زيبای محلی واقعاً جذاب و ديدنی است . اين رقص که يک رقص گروهی است که بصورت دايره وار رقصيده ميشود و مردها در وسط دايره با چوب و زنها در دور آنها با بشکن و حرکت های خاص دست و پا که هماهنگ با ريتم آهنگ است و هر آهنگ حرکت خاص خودش را دارد ( تقريباً شبيه سماع عارفان است!) و اين رقص از ترکيب چند آهنگ از : "ساده , قوَلنکه, ايچ قرصه , قالده قالده و شلنگی " تشکيل شده که با هماهنگی خاصی رقصيده ميشود. ولی متاسفانه رقص بجنوردی روز بروز از آن حالت بکر و اصيل بودن خود خارج شده و کم کم روبه فراموشی سپرده شده است. چون آموزش اصولی داده نشده و نسل جديد يا نمی توانند چنین حرکات موزونی داشته باشند و يا به اشتباه و غير اصولی عمل کرده و گاهی حرکتهای اضافی به اين رقص زيبا وارد می کنند . اگر ما به موسيقی و رقص فولکلور بيشتر توجه کنيم ديگر وحشتی از رقص و موسيقی غربی نخواهيم داشت... rahel5th July 2007, 02:17 AM:rolleyes:پایه ام خیلی عالیه! از نوع عربیش;) roksana_20065th July 2007, 06:50 PMمن که با رقص خیلی موافقم اگه هیچی نداشته باشه بالاخره یه تحرکی میکنیم و روحیمون شادتر میشه sepide 195th July 2007, 08:13 PMوای اره به خدا خیلی روحیه ادم رو عوض میکنه اما رقص ایرانی یه چیز دیگس;) باد صبا5th July 2007, 08:29 PMتاريخچه رقص يه توهمه!! سلامتي افريقايي ها ربطي به رقص نداره! اگه ورزش رو بگيد چرا!! ولي چيزي به نام رقص درماني وجود نداره! چرا كه اگه رقص استمرار داشته باشه ميشه گفت يه نوع ورزشه! اين روزا منظور از رقص توي ذهن خيليا، همون نشون دادن اندام خود در بين سايرينه! مگه همين رقصي كه ميگيد، چقدر در زندگي روزمره تأثيرگذاره!؟ يعني چقدر از اوقات زندگيمونو اشغال كرده!؟ رقص اين روزا يه بهانه است براي خودي نشون دادن! نه تصور و نيتي براي درمان كنندگي آن! آيا كسي ميتونه ادعا كنه رقص يه ابزار درمان كننده است؟ و اين شخص مدعي چقدر اين ابزار رو در زندگيش دخيل داده!؟ . rahel5th July 2007, 08:32 PMپس این استارتر کجاست تا آموزش رقص بده ! ;) .sefid.5th July 2007, 09:08 PMتاريخچه رقص يه توهمه!! سلامتي افريقايي ها ربطي به رقص نداره! اگه ورزش رو بگيد چرا!! ولي چيزي به نام رقص درماني وجود نداره! چرا كه اگه رقص استمرار داشته باشه ميشه گفت يه نوع ورزشه! اين روزا منظور از رقص توي ذهن خيليا، همون نشون دادن اندام خود در بين سايرينه! مگه همين رقصي كه ميگيد، چقدر در زندگي روزمره تأثيرگذاره!؟ يعني چقدر از اوقات زندگيمونو اشغال كرده!؟ رقص اين روزا يه بهانه است براي خودي نشون دادن! نه تصور و نيتي براي درمان كنندگي آن! آيا كسي ميتونه ادعا كنه رقص يه ابزار درمان كننده است؟ و اين شخص مدعي چقدر اين ابزار رو در زندگيش دخيل داده!؟ . عزیزم این یک مطلب کاملا پذیرفته شده در علوم فیزیولوژی حرکت ،روانشناختی و روانپزشکی (خصوصا در حیطه درمانهای غیر دارویی -رواندرمانی-)هست. مسلما طرح این موضوع علمی، هیچ ارتباطی به مفهوم "رقص" در بیان عامیانه نداره، دوستانی هم که من بعد بصورت غیر علمی در این تاپیک مطلب بذارن، پاک خواهد شد. جهت اطلاعات بیشتر، چند نکته دیگه از "رقص درمانی" : رقص درمانی ، که همچنین آن را حر کت یا جنبش درمانی نیز می نامند ، کاربرد رواندرمانی حرکت و جنبش بعنوان فرایندی برای ترکیب و یکپارچه کردن فرایندهای عاطفی ، شناختی ،اجتماعی و جسمانی درمانجویان است. رقص اساسی ترین بخش هنرهای بیانی است که شامل بیان مستقیم احساسات و حالات روانی از طریق حرکت فیزیکی یا جسمانی بدن است. بر اساس این فرض که بدن و ذهن یا جسم و روان به هم مرتبط می باشند،رقص درمانی را به صورت" کاربرد رواندرمانی حرکت" بعنوان یک فرایند تعریف میکنند که به یکپارچگی و انسجام عاطفی ، شناختی و جسمانی فرد کمک میکند". رقص درمانی" تغییراتی را در احساسات ، شناخت، عملکرد جسمانی ، رفتار و دیدگاه و گرایش فرد به وجود می آورد و به در مانجویان کمک میکند: - استرس یا فشار روانی خود را کاهش دهند. - عواطف و احساساتی را که افراد معمولا از آن دوری میکنند،بیرون بکشند. - اعتماد بنفس پیدا کنند. - حدود و مرزها را به صورت شخصی و تنی تعریف کنند بدون آنکه مجبور شوند این کار را در رابطه با دیگران انجام دهند. - جسور یا دارای اعتماد بنفس و صمیمی باشند بدون آنکه حس اظهار وجود خود را از دست بدهند. - وضعیت حال حاضر را تجربه کنند و به آن افتخار کنند مهم نیست که در چه مرحله ای از بهبودی باشند. - با جسارت خودشان را از طریق رقص، حرکت، موسیقی ،مقاله نویسی و خلق هنر مطرح کنند. neginvareh5th July 2007, 09:33 PMبا اجازه جناب دکتر منم چند خطی اینجا می نویسم. انواع و اقسام رقصها برای تحرک بدن بسیار لازم است و یکی از بهترین ورزشها بشمار میایدو بدین وسیله تمام اعضاء بکار میافتد و با تنفس عمیق اکسیژن بیشتری وارد بدن میگردد و فعالیت بدن را افزایش می دهد . رقص از کوچک تا بزرگ حتی برای اشخاص سالخورده مفید است و متاسفانه در ایران افرادی که قدری سن آنها بالا رفته بر خلاف اروپائیها و آمریکائیها خجالت دارند برقصند و بخصوص آنهائیکه پشت میز اداره هستند و یا کارهای شخصی دارند و ابدا وقت راه رفتن و گردش و ورزش کردن ندارند باید از این وسیله استفاده کنند چون ثابت شده است که بیشتر بیماریهای امروزی از قبیل ( انفارکتوس و تصلب شرایین و زیادی فشارخون ) از کمبود حرکت بدن میباشد. بعلاوه رقصهایی که در خانواده ها معمول بوده و دختران و پسران جوان به آن می پرداختند با کمال تاسف بتدریج از بین می رود در صورتیکه این قبیل رقص ها برای سلامتی و حفظ زیبایی اندام و خوشی و شادی خانواده ها فوق العاده ضرورت دارد.و این کتاب رو به دوستانی که مایل هستند بیشتر بدونن توصیه میکنم . غر بهداشتی _ تالیف: پزشک جوانمرد. غر بهداشتی و رقص کمر کند از سستی تن رفع اثر غر بده تا کمرت نرم شود غلوه ها کار کند گرم شود شن اگر داشته باشد ریزد درد پهلو ز تنت بر خیزد ................ صبح با رقص زبستر برخیز غر بده غمزه بیا عشوه بریز پایکوبی کن و دست افشانی شاد زی یکسره تا بتوانی باد صبا5th July 2007, 10:04 PMعزیزم این یک مطلب کاملا پذیرفته شده در علوم فیزیولوژی حرکت ،روانشناختی و روانپزشکی (خصوصا در حیطه درمانهای غیر دارویی -رواندرمانی-)هست. مسلما طرح این موضوع علمی، هیچ ارتباطی به مفهوم "رقص" در بیان عامیانه نداره، دوستانی هم که من بعد بصورت غیر علمی در این تاپیک مطلب بذارن، پاک خواهد شد. جهت اطلاعات بیشتر، چند نکته دیگه از "رقص درمانی" : رقص درمانی ، که همچنین آن را حر کت یا جنبش درمانی نیز می نامند ، کاربرد رواندرمانی حرکت و جنبش بعنوان فرایندی برای ترکیب و یکپارچه کردن فرایندهای عاطفی ، شناختی ،اجتماعی و جسمانی درمانجویان است. رقص اساسی ترین بخش هنرهای بیانی است که شامل بیان مستقیم احساسات و حالات روانی از طریق حرکت فیزیکی یا جسمانی بدن است. بر اساس این فرض که بدن و ذهن یا جسم و روان به هم مرتبط می باشند،رقص درمانی را به صورت" کاربرد رواندرمانی حرکت" بعنوان یک فرایند تعریف میکنند که به یکپارچگی و انسجام عاطفی ، شناختی و جسمانی فرد کمک میکند". رقص درمانی" تغییراتی را در احساسات ، شناخت، عملکرد جسمانی ، رفتار و دیدگاه و گرایش فرد به وجود می آورد و به در مانجویان کمک میکند: - استرس یا فشار روانی خود را کاهش دهند. - عواطف و احساساتی را که افراد معمولا از آن دوری میکنند،بیرون بکشند. - اعتماد بنفس پیدا کنند. - حدود و مرزها را به صورت شخصی و تنی تعریف کنند بدون آنکه مجبور شوند این کار را در رابطه با دیگران انجام دهند. - جسور یا دارای اعتماد بنفس و صمیمی باشند بدون آنکه حس اظهار وجود خود را از دست بدهند. - وضعیت حال حاضر را تجربه کنند و به آن افتخار کنند مهم نیست که در چه مرحله ای از بهبودی باشند. - با جسارت خودشان را از طریق رقص، حرکت، موسیقی ،مقاله نویسی و خلق هنر مطرح کنند. بازم ميگم شايد شما از آن به نام رقص درماني ياد ميكنيد اما از نظر من رقص درماني را بايد يك نوع ورزش تلقي كرد. آيا بايد هر چيزي كه غربيها عنوان ميكنند دربست قبول كرد! ما هيچ جاي دنيا نداريم كه كسي بياد بعنوان درمان از رقص استفاده كنه! مگر اينكه يك دوره‌اي خاص از درمان باشه و اونم تا يك مدتي كه داراي شيوه هاي خاصي از حركات باشه و ميشه گفت ورزش نه رقص!! اما الان در تمام دنيا وقتي صحبت از رقص مياد منظور تفريح به معناي نادرستشه نه درمان!! آيا شما اين را قبول نداريد؟! اگه قبول نداريد مثالي در مورد استفاده از رقص درماني در كشوري بزنيد و نوع حركات را بيان كنيد. . .sefid.6th July 2007, 09:02 AMبازم ميگم شايد شما از آن به نام رقص درماني ياد ميكنيد اما از نظر من رقص درماني را بايد يك نوع ورزش تلقي كرد. آيا بايد هر چيزي كه غربيها عنوان ميكنند دربست قبول كرد! ما هيچ جاي دنيا نداريم كه كسي بياد بعنوان درمان از رقص استفاده كنه! مگر اينكه يك دوره‌اي خاص از درمان باشه و اونم تا يك مدتي كه داراي شيوه هاي خاصي از حركات باشه و ميشه گفت ورزش نه رقص!! اما الان در تمام دنيا وقتي صحبت از رقص مياد منظور تفريح به معناي نادرستشه نه درمان!! آيا شما اين را قبول نداريد؟! اگه قبول نداريد مثالي در مورد استفاده از رقص درماني در كشوري بزنيد و نوع حركات را بيان كنيد. . عزیزم این ربطی به غرب و...نداره. من که مثال وطنی اش رو هم اوردم.چنین اصطلاحی در زبان علم تعبیه شده و این به مفهوم عوام که چه برداشتی دارن،مربوط نمی شه. اگه با حضرت مولانا آشنا باشی ، حتماً با " رقص سماء" آشنا هستی. برای اطلاع بیشتر عزیزان، تقدیم به شما: روایـات، خبـر از اولین سمـاع مـولانـا د‌ر بـازار زّرکـوبـان د‌اد‌ه‌انـد‌. امـا د‌ر شـرح مـلاقـات منجـر بـه تحـول او بـا « شمـس تبـریـزی » آمـد‌ه اسـت کـه پـرد‌اختن بـه ایـن کـار، از سفـارش‌‌هـای شمـس بـود‌ه اسـت. مـولانـا تـا پیـش از آن فقیـه بـود‌ و چـون فقهــا میـانـه‌ای بـا مـوسیقـی نـد‌ارنـد‌، هـرگـز بـه سمـاع نپـرد‌اختـه بـود‌. ولـی بعـد‌ و بـه تـاکیـد‌ شمـس شـروع بـه ایـن کـار کـرد‌. همیـن نشـانـه را د‌لـیلـی بـر اصـالـت ایــرانــی بــودن سمـاع مـی‌د‌اننــد‌. مـولانـا مـوسیقـی را طنیـن گـرد‌ش افـلاک مـی‌د‌انـست و بـا نظـریـه « فیثــاغـورث » د‌ر بـاب مـوسیقـی مـوافق بـود‌ کـه: « اصـول مـوسیقـی از نـغمـه‌هـای کـواکـب و افـلاک اخـذ شـد‌ه اسـت.» « یکـی از استـادان اک که در یـونـان بـاستـان بـه صـورت مخفـی آمـوزش مـی‌داد، فیثـاغـورث بـود. او بـه‌خـاطـر کشـف نسبـت ریـاضـی مـوجـود بیـن نـت‌هـای مـوسیقـی شهـرت دارد. البتـه مـورخیـن غـالبـاً او را بـه‌خـاطـر ادعـایـش در مـورد کشـف هـارمـونـی افـلاک بـه بـاد انتقـاد مـی‌گیـرنـد. هـارمـونـی افـلاک نـوعـی سمفـونـی آسمـانـی است که در فضـا مـوج مـی‌زنـد. مـا اکیـست‌هـا مـی‌دانیـم که فیـثـاغـورث از صـدای خـدا یـا اک سخن مـی‌گفـت. این مـوسیقـی از نظـر افـرادی کـه قـادر بـه شنیـدن آن نیستنـد، خیـال بـافـی محض مـی‌نمـایـد. امـا مـوسیقـی اک کـامـلاً حقیقـی اسـت و قلب تعـالیـم اک قلمـداد مـی‌شـود. « دکتـر لنــدشــایـد بـا محــاسبـهٔ فـاصلـه‌هـای مـوجـود بیـن امـواج انـرژی خـورشیـدی طی دورانـی مطـابـق بـا 5259 ق. م تـا 2347 میـلادی، بـه فـواصـل متنـاسبـی پـی بـرد کـه بـا فـاصلـهٔ بیـن گـام ششـم مــاژور (3_5) و گـام شـشـم مینـور (5_8) ( وزن‌هـایی در نـت و اجـرای مـوسیقـی ) بـرابـر بـود. دکتــرلنـدشـایـد در تحلیـل هـم محـوری دوره‌ای مشتـری، مـرکـز خـورشیـد، و مـرکـز جـرمـی منظـومـه شمـسی مـی‌گـویـد، " نتیجـهٔ بـه دست آمـده مـدرکـی تـازه است کـه فـرضیـهٔ مـوسیقـی افـلاک فیثـاغـورث را تـأئیــد مـی‌کنــد. "» [ گـاه‌شمـار استـاد رؤیـاپـردازی ] بـانـگ گـرد‌ش‌هـای چـرخ اسـت اینکــه خلـق مــی‌ســـراینـــد‌ش بــه تنـبـــور و بــه حلـــق بـا تـوجه به این نکات، حـرکـات سمـاع معنـایـی تـازه مـی‌یـابنـد‌؛ سمـاع بـه فتــح سیـن، چهـار حـالـت اصلـی د‌ارد‌ کـه مجمـوعاً حـرکـات ایـن رقـص را متضمـن رمـوز احـوال و اسـرار روحـانـی جـهــان تلقــی مـی‌کننـــد‌: • ‌چـرخ زد‌ن: اشــاره بــه شهــود‌ حـق د‌ر جمیــع جهــات • جهیــد‌ن: اشــاره بـه غلبــهٔ شـوق بـر عـالـم علــوی • پـا کــوفتـن: اشـاره بـه پـامـال کـرد‌ن نـفس امــاره • د‌سـت افشـانـد‌ن: اشـاره بـه د‌ستیـابـی بـه وصــال محبــوب د‌انـی سمـاع چــه بـاشــد‌؟ قــول بلـی شنیــد‌ن از خـویشتـن بـریــد‌ن، بـا وصـل او رسیــد‌ن د‌انـی سمـاع چـه بـاشـد‌؟ بـی‌خـود‌ شـد‌ن ز هستـی انـد‌ر فنــای مطلــق، ذوق بقــا چشیــد‌ن مولانـا سمـاع را غذای روح عـاشقـان مـی‌د‌انـد‌ و محـرک خیـال وصـل و جمعیـت خـاطـر (یعنـی تمـرکـز بـر حـق و قطـع خـاطـر از غیـر خـد‌ا ): پس غـذای عـاشقـان آمـد‌ سمـاع کــه د‌ر او بـاشـد‌ خیــال اجتمـــاع د‌کتـر زرین‌کوب د‌ر این بـاره مـی‌نـویسـد‌: « سمـاع مـولانـا، یـک د‌عـای مجسـم و یـک نمـاز بـی‌خـود‌انـه بـود‌؛ ریـاضت نـفس و مـراقبـت قلبـی. از نظـر او، انسـان بـا التـزام بـه سمـاع، از اتصـال بـه خـود‌ی و تـعلقـات آن مـی‌رهـد‌ و لـذا سمـاع د‌ر نظـر وی هـم‌پـایـهٔ عبـاد‌ت، اهمیـت د‌اشـت. بیـا بیـا کـه تـویـی جـان جـان جـان سمـاع بیـا کـه سـرو روانـی بـه بـوستــان سمـاع بـرون ز هـر د‌و جهـان گـر تـو د‌ر سمــاع آیــی بـرون ز هـر د‌و جهـان‌سـت این جهـان سمـاع اگـرچـه بـام بلنــد‌ اسـت بـام هفـت چــرخ گـذشتـه اسـت از ایـن بـام، نــرد‌ـبان سمـاع بـه زیـر پـای بکـوبیـد‌ هـر چـه غیــر وی اسـت سمـــاع از آن شمـــا و شمـــا از آن سمـــاع پیــدایـش سمــاع در باره زمان پیدایش مجلس سماع اطلاع دقیقی در دست نیست ، اما سماع سابقه‌ای مذهبی و غیـر اسـلامـی داشتـه و از زمـان‌های بسیار دور در پرسش‌های آئیـنـی و پـرستش‌گـاههـا مورد استفـاده واقـع شـده و بـه شنـونـدگـان رقـت قلـب مـی‌بخشـد( تـاریـخ خانقـاه ایـران ص 429 ) تاریخ نشان می‌دهد در آغاز آفرینش، آن روزگاران که انسان خود را شناختـه و شایسته تفکر و تصمیم گیری دانسته، موسیقی را نخستین انعکاس التهاب و شور، هیجان و شوق درونی خود دیده است. که در خارج از وجودش تحقق یافته و موجب حالت وجد و حال، طرب و نشاط گردیده، زمانی هم حزن و اندوه، اما در عین‌حال، اثر تسکین‌دهنده، و آرامش‌بخشی بـا خـود بـه‌همـراه داشتـه است. در پی این دانشتن عده ای از اهل تحقیق سفر در تـاریـخ را آغاز کردند، منازل الهی که مکان الهام بـودنـد، شهر و دیار کوچه و بازار، کاخ‌های ویران و بـرقـرار مـانده را گشته‌اند تا شاید بر این مدعا دلیل بیابند و به جـامعـهٔ محققان پیش‌کش کنند. ذوق دانستن و شوق یافتن مقصود، مسافـران وادی تاریخ را به سرمنـزل مقصود رسانیـده، هرکدام در یافتن از حقـایقـی مسـرور گشتـه‌انـد و همـان یـافتـه خویش را تاریـخ‌چهٔ پیدایش سماع دانستـه‌انـد. نـدای میثـاق آن عده چون جنیـد بغدادی، فخرالدین عراقی و ... که اصل سماع را در " نـدای میثـاق " دانستـه‌انـد و در سمـاع شنیـدن انسـان و نـزول و صعـود روح تـوجـه داشتـه‌انـد... اصل سمـاع را در خطاب "کـُن" دیـده‌انـد و بـه تـرتیبـات و منـاسبـات هـارمـونـی‌ای ( صـوت و نـوای جـاری در هستـی ) کـه در خلقـت هسـت نظـر داشتـه‌انـد، نظـرشان نـه تنهـا مغـایـر یک‌دیگـر نیـست بلکـه متمـم و مکمـل یک‌دیگـر مـی‌باشد، تـانغمـه‌ای نبـاشـد روح چگـونـه می‌تـوانـد بشنــود ؟ این عـالـم همـان نغمـه‌ای است کـه استـاد ازل نـواختـه و آوازی مـی‌بـاشـد کـه او خـود خـوانـده اسـت، چـون اسـاس آفـرینـش همیـن آواز ( صـوت ـ نـوا ) است، پس نغمـه‌هـا و هـارمـونـی در همـه چیـز بـه وجـوه گـونـاگـون تجلی کـرده، در شکل در هیـأت ظاهـری و حتـی در طعـم و بـدی اشیـاء هـم این تنـاسب هست، و کسانـی که اهل ذوقنـد و شـامـه و سمـع ایشان قابلیـت درک نغمـات الهـی را دارا شـده است، این معانی را در می‌یـابنـد. این جـان عـاریـت کـه بـه حـافـظ سپـرده دوسـت روزی رُخـش ببـینــم و تسلیـــم وی کنـــم هر کلام صورتی دارد و معنایی، صورت آن لفظ، صوتی است که شنیـده می‌شود و معنای آن حقیقتی است که فهمیده می‌شود. و همان‌گونه که در شنـوایـی و تعقل و بینایـی و قوای دیگر تنـاسب و ارتباطی موجود است، در کلمات نیز میان لفظ و معنی یک نوع منـاسبـت طبیعی و ذاتی وجود دارد. ولی قدر مسلم این است در صدر اسلام سماع بدان صورت که در مجالس صوفیه برگزار شده وجود نداشته است، تا در سال 245 هجری که ذالنـون مصـری از زنـدان متـوکل آزاد گـردیـد، صـوفیـان در جامـع بغداد به دور او گـرد آمـده و درباره سمـاع از او اجـازه گـرفتنـد قـوال شعـری خـوانـد و ذوالنـون مصـری هـم ابراز شادی کرد و در سال 253 که نخستین حلقه سماع را علـی نتـوخـی یکـی از یـاران سـری سقطـی ( متوفی 253 ) در بغـداد بـه پـا کـرد. از این زمان به بعد مجالس سماع شکل به خود گرفته ، تسکیل حلقه سماع مرسوم گردیده گروهی به نظاره آن پرداختند، جاذبه موسیقی همراه یک سلسله سخنـان عـرفـانـی و محرک، افـراد پـُرشور و حساس را به نوعی روحـانیت و معنـویت دعوت میکرد و عـده‌ای از اشخاص متفـرقـه نیـز همـراه صـوفیـان بـه سمـاع مـی‌پـرداختنـد. شکل اولیه مجـالس سمـاع در روزهای نخستین ، مجلس سماع عبارت بود از یک محفل شعر خوانی که به وسیله خواننده یا گروه جمعی خوانندگان خوش آواز اجرا می شد و صوفیان با حالت و زمینه‌ای که داشتند تحت تأثیر صوت خوش و پر معنی کلام قرار می‌گرفته و حالی پیدا می‌کردند و به پای‌کوبی می‌پرداختند، پس از آن رفته رفته برای تحریک و تأثیر بیشتر از نی و دف استفاده کردند. این مجالس سماع، به سبب علاقه صوفیان پیوسته تشکل می‌شد و در همه جا رواج داشت. وضـع مقـررات و شـرایط مجـلس سمـاع اقبال و توجه افراد متفـرقـه مـوجب نـاراحتـی سالکان گـردید، به همین لحاظ می‌بایستی از ورود عده‌ای به مجالس سماع جلوگیری به عمل می‌آمد، وضع مقررات و شرایط و آداب بهتـرین فکری بود که از نخستین لح سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1018]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن