تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هيچ مرد و زن مؤمنى نيست كه دست محبت بر سر يتيمى بگذارد، مگر اين كه خداوند به اندازه ه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845988395




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تجاوزات رژيم صهيونيستي به مساجد فلسطين اشغالي از سال 1948م


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تجاوزات رژيم صهيونيستي به مساجد فلسطين اشغالي از سال 1948م
تجاوزات رژيم صهيونيستي به مساجد فلسطين اشغالي از سال 1948م   نويسنده: ابراهيم عبدالکريم مترجم: علي زاهد پور   چکيده پژوهش حاضر (1) .روند هتک حرمت و تخريب مساجد فلسطين به دست رژيم صهيونيستي را از سال 1948 م به بعد بيان مي‏کند. سپس از دست‏اندازي مقامات اسرائيلي بر بسياري از مساجد و ساختمان‏هاي وقفي ديگر سخن مي‏گويد. اين دست‏اندازي با هدف تغيير کاربري و يا تخريب آنها، از سوي نهادهاي صهيونيستي و شهرک‏هاي يهودي‏نشين صورت گرفته و مي‏گيرد. بخش بعدي پژوهش نمونه‏هايي مستند از موارد تجاوزات رژيم صهيونيستي به مساجد موجود در شهرها و مناطق فلسطيني را ارائه مي‏کند. اين مساجد و اماکن مذهبي به ترتيب جغرافيايي از شمال و ساحل درياي مديترانه تا وسط فلسطين اشغالي و نهايتاً منطقة نقب در جنوب اين کشور فهرست شده است. اين مقاله دربارة برخي مساجد به تفصيل سخن مي‏گويد؛ چرا که نماد روشني از چالش تلخ کنوني ميان عرب‏هاي داخل فلسطين اشغالي و رژيم صهيونيستي است. چالشي در راستاي دفاع از هويت عربي ـ اسلامي فلسطين که آزادسازي املاک اوقاف اسلامي پيروزي مهمي در اين عرصه به شمار مي‏رود. مقدمه در راستاي تلاش‏هاي صهيونيستي که از سال 1948م با هدف از بين بردن هويت اسلامي و عربي مناطق اشغالي فلسطين صورت گرفته است، مساجد فلسطين اشغالي که نماد حضور عرب‏هاي مسلمان و اصالت آنان در سرزمينشان است، به شکل‏هاي مختلف هتک حرمت شده‏اند، حال آنکه اين بناها نه فقط به خاطر مکان عبادت بودنشان داراي اهميتند که به سبب وقفي و تاريخي بودنشان نيز بايد از گزند تغييرات مصون بمانند. 1- اطلاعات اجمالي از تخريب‏ها   متن=در خلال جنگ 1948م، مساجد فلسطين هدف هجوم و تخريب صهيونيست‏ها قرار گرفت و بر اثر بمباران توپخانه و عمليات انفجاري، به ده‏ها باب از آنها در شهرها و روستاهاي فلسطين خسارات سنگين وارد شد. امري که نشان‏دهندة کينة صهيونيست‏ها از نمادهاي اسلامي اين سرزمين است (2) .. روند تخريب عبادتگاه‏هاي اسلامي که از حملات 1948 در امان مانده بودند، در سال‏هاي بعد ادامه يافت. در نتيجه از 313 مسجد واقع در منطقة تحت تصرف رژيم صهيونيستي، تنها حدود 200 باب سالم ماند (3) . مقامات صهيونيستي با محو خرابه‏هاي باقي‏مانده از روستاهاي عربيِ ويران، اين روستاها را به طور کامل از ميان برداشتند، به طوري که تا ماه تشرين ثاني/نوامبر 1953م، 161 روستاي عربي، به طور کامل از صفحة روزگار محو شد (4) . با فرارسيدن نيمة نخست دهة شصت، صهيونيست‏ها آخرين مرحله از پاکسازي مناطق اشغالي را با شعار »پاک‏کردن مناظر طبيعي اسرائيل« آغاز کردند و آنچه از نشانه‏هاي آن روستاها و شهرها و به قول آنها »صحنه‏هاي ناهنجار« باقي‏مانده بود، کاملاً از بين بردند (5) . روزنامه‏هاي صهيونيستي در تابستان 1965 از سلسله اقداماتي براي محو روستاهاي عربي پرده برداشتند که با هدف از بين بردن هر گونه نشانة عربيت سرزمين‏هاي اشغالي صورت مي‏گيرد. اين اقدامات تحت پوشش پروژه‏هاي زيباسازي براي جلب جهانگردان بود. در اين خصوص روزنامة هاآرتص در 13/8/1965 نوشت: »دائرة أراضي إسرائيل« تصميم گرفته است بقاياي همة روستاهاي عربي متروک در سراسر کشور را از بين ببرد. اين کار البته شايد سبب ديگري هم داشت و آن اينکه شمار کساني که از روستاهاي خود کوچ داده‏شدهند و در ديگر نقاط اسرائيل سکني گزيده‏اند بسيار است و بيشينة آنها با ديدن روستاهاي سابق و منازل مسکونيشان که از دسترسشان به دور است اندوهگين مي‏شوند و حسرت آن را مي‏خوردند. اين امر سبب شده که مقامات اسرائيلي معتقد شوند با از بين بردن اين روستاها، صاحبان اصلي ديگر به ياد آنها نخواهند افتاد (6) . باز روزنامة ها آرتص در 6/9/1966م اخباري را در همين موضوع منتشر کرد. اين روزنامه در مقاله‏اي با عنوان »تداوم انهدام روستاهاي متروک« نوشت: انهدام اين روستاها که در سال 1965 متوقف شد، دوباره از سر گرفته شده است؛ از اين روست که روستاي روبين نبي در نزديکي مرزهاي لبنان تخريب و ساختمان‏هاي آن نيز با بلدوزر صاف شد. در آن روزها، پس از نشر اين مطالب، عضو عربي کنيسه/پارلمان اسرائيل »توفيق طوبي« پرسش‏هايي را خطاب به نخست‏وزير وقت اسرائيل ليفي اِشکول دربارة گزارش اين روزنامه مطرح ساخت. پرسش‏ها اين بود: آيا نخست وزير از تصميم مدير »دائرة أراضي إسرائيل« مبني بر منهدم کردن روستاهاي عربيِ متروک و سپس صاف کردن آنها به گونه‏اي که هيچ اثري از آنها باقي نماند، آگاه است؟! ـ وجود اين روستاهاي مهجور و نيز خانه‏هاي آنها چه زياني دارد که چنين تصميمي براي محو کلي آنها گرفته شده است؟! ـ آيا نخست‏وزير آمادگي دارد در اين تصميم مدير »دائرة أراضي إسرائيل« بازنگري کرده، آن را لغو کند و از محو روستاهاي عربي متروک جلوگيري کند؟! پس از طرح اين پرسش‏ها و به طور دقيق در 6/2/1967، اشکول چنين پاسخ گفت: هيچ هدف سياسي در پشت سياست محو منازل متروک در روستاها وجود ندارد؛ به‏ويژه آنکه ما از اماکن مقدس نگهداري مي‏کنيم. و اما در خصوص سه پرسش فوق: پرسش نخست: بله. پرسش دوم: اين مسئله با سياست توسعه و احياي خرابي‏ها که هر دولتي آن را در پيش مي‏گيرد در تضاد است. پرسش سوم: پاسخ منفي است (7) . 2- دست‏اندازي‏ها و تجاوزات   با تسلط مقامات صهيونيستي بر سرزمين‏ها و املاک وابسته به اوقاف اسلامي در فلسطين، مساجد بي‏شماري به دستگاه‏هاي مختلف واگذار شد و آنان نيز با تغيير کاربري، از اين ساختمان‏ها براي فعاليت‏هاي خود استفاده کردند؛ و البته به آنها بي‏حرمتي‏ها شد. بسياري از آنها را ساکنان يهودي و سازمان‏هاي صهيونيستي به عنوان رستوران، مشروب‏فروشي، کاباره، موزه، اماکن سياحتي، کنيسه، آغل حيوانات و... مورد استفاده قراردادند. در پاره‏اي موارد نيز ساختمان‏هاي مساجد متروک مکان‏هايي براي بزهکاران يهودي شد. بر اساس آمارهاي ميرون بنفنيستي (معاون سابق شهردار قدس اشغالي و مسؤول پژوهش‏هاي مربوط به فلسطين) دست کم 90 مکان اسلامي در کشور، بعد از برپايي رژيم صهيونيستي در سال 1948 بلا استفاده ماند يا تغيير کاربري يافت (8) . بر اساس تحقيق شيخ کامل ريّان رئيس جمعية الأقصي لرعاية الأوقاف الإسلامية(9) . اسرائيل تاکنون بر 000ر600ر1 دُونُم (10) . از املاک وقفي دست انداخته، 1200 مسجد را منهدم کرده، 50 مسجد را به کنيسه تبديل کرده و 50 مکان اسلامي را با تغيير نام آنها به عبادتگاه‏هاي يهوديان متعصب اختصاص داده است. به عنوان مثال، مسجد شيخ سمعان در نزديکي قَلقيلِيَه **زيرنويس=از شهرهاي کرانة باختري رود اردن که اکنون زير نظر حکومت خودگردان فلسطين اداره مي‏شود. براي اطلاعات بيشتر ر.ک: www.4qalqilia.ps (مترجم).. امروزه به کنيسة شمعون بن يعقوب (11) . تغيير نام داده و شناخته مي‏شود (12) . خلاصه آنکه وضعيت اماکن مقدس اسلامي در فلسطين وضعيتي نگران‏کننده و تأسف‏بار يافته است؛ به گونه‏اي که مي‏توان گفت: عمليات ترور اين اماکن به معناي واقعي خود، به‏ويژه پس از اعلان جنگ مقامات صهيونيستي بر ضد اين اماکن و دارايي خود دانستن آنها، نيز جدال با عرب‏هاي فلسطينيِ ساکن فلسطين اشغالي و از بين بردن دينشان با جدّيّت دنبال مي‏شود. روشن است که اين جنگ صهيونيستي در راستاي روند يهودي‏سازي فلسطين صورت مي‏گيرد. روندي که سبب کوچاندن شهروندان اصلي عرب از سرزمين‏هاي خود و جايگزين کردن يهوديان مهاجر شده است. نيازي هم به گفتن نيست که پس از کوچاندن اين شهروندان، روند دست‏اندازي بر اوقاف و در ضمن آن عبادتگاه‏ها و مساجد به طور خودکار صورت مي‏گيرد. قابل توجه آنکه بيشتر مساجد باقي‏مانده، در »نقشة کلان اماکن مقدس فلسطين« گنجانده نشده‏اند. اين مساجد پس از تعمير و از بين بردن همة آثار ديني ـ اسلامي، به عبادتگاه‏‏هاي يهودي و مسيحي تبديل مي‏شود. طبيعي است که مندرج نکردن اين مساجد در »نقشة کلان« سبب رسميت‏نيافتن آنها شده، مانع از آن مي‏گردد که مسلمانان بتوانند آنها را ترميم کنند. به هر حال، در راستاي ارائة تصويري از وضعيت گذشته و کنوني اماکن مذهبي مسلمانان و مساجد در فلسطين اشغالي و نيز آسيب‏هايي که به هر کدام وارد شده است، در اين مقاله بر روي برخي از شهرها و روستاها تمرکز شده است. تذکر اين نکته هم ضروري است که تمام روستاهايي که صهيونيست‏ها منهدم کردند، داراي مساجد کوچکي از دوران‏هاي مختلف بوده که همة آنها از بين رفته و در اين پژوهش از آنها ياد نشده است. شهرها و روستاها 1ـ صَفَد   پيش از سال 1948 در بيش از 15 مسجد اين شهر (13).نماز برپا مي‏شد، اما پس از افتادن اين شهر در چنگال اشغالگران صهيونيست، روند يهودي‏سازي گستردة آن شکل گرفت و شهري کاملاً يهودي شد؛ زيرا تمام عرب‏هاي ساکن آن کوچانده شدند و صهيونيست‏ها بر مساجد و خانه‏ها و اراضي آن چنگ انداختند. از آن به بعد در هيچ يک از اين 15 مسجد نمازي برگزار نشد که هيچ، همگي در اختيار يهوديان قرار گرفت. اينک فهرستي از اين مساجد و خساراتي که بدان وارد شد ذکر مي‏گردد: الف. الجامع الأحمر (مسجد جامع سرخ): نام اين مسجد به سبب سنگ قرمز صيقلي تعبيه‏شده در آن است. ملک ظاهر بَيبَرس (14) در سال 674ق/1275م آن را بنا نهاد از اين رو »جامع الظاهر بيبرس« هم ناميده شده است. اين مسجد دار العلم اصلي شهر بود. سفرنامه‏نويس ترک »اوليا چلپي« در برابر عظمت اين مسجد حيران شده بود. وي در سفرنامه‏اش گفته است که پوشش بيروني گنبد مسجد و سر مناره‏ها از سرب است. ساختمان اين مسجد تا سال 1948 نسبتاً سالم مانده بود که بعد از آن صهيونيست‏ها با ترميم آن، مسجد را به کنيسة يهودي تبديل کردند و همة آثار ديني و اسلامي بارز آن از بين رفت؛ به گونه‏اي که يهوديان مي‏پندارند از قديم کنيسه بوده است! ـ الجامع الجوکنداري: اين مسجد در حارة الأکراد واقع شده و از مساجد مملوکي قديمي است. اين مسجد بعد از جنگ 1948 تخريب شد. ـ الجامع اليونسي(معروف به الجامع الکبير يا جامع دار الحکومه يا جامع السوق): بزرگ‏ترين مسجد صفد بوده است. در اواخر دورة عثماني به سال 1318ق/1900م ساخته شد و اکنون صهيونيست‏ها آن را به موزه ـ گالري تبديل کرده، در آن مجسمه و تابلوهاي نقاشي به نمايش گذاشته مي‏شود و جهانگردان و هنرمندان از آن بازديد مي‏کنند. در نوشته‏هاي صهيونيستي با تحريف پيشينة مسجد، آن را ساختماني قديمي ذکر کرده‏اند. ـ جامع الصواوين )معروف به جامع الشيخ عيسي يا جامع السُّوَيقَه(: از مساجد قديمي صفد که صهيونيست‏ها آن را منهدم کردند و تنها يک منارة آن را باقي گذاشتند. ـ جامع الشيخ نعمه (در نزديکي قصر حاکم عثماني در سوق السلطان): ساختماني مربع‏شکل که هر ضلع آن تقريباً 15 متر طول دارد. گنبدي عالي دارد و در آن نماز جمعه برگزار مي‏شده است. ديوارهاي آن پوشيده از مرمر و کاشي است. اين مسجد را حاج ياقوت بن عبد الله در سال 984م/1576م بنا نهاد. اين شيخ نعمت که مسجد منسوب به اوست در بيرون ورودي جنوبي مسجد مدفون است. اکنون صهيونيست‏ها آن را با تغيير کاربري به يهودي‏ها سپرده‏اند. ـ جامع الأمير فيروز: در سدة هشتم پيش از سال 727ق/1326م به دستور امير نجم الدين فيروز يکي از امراي نقاره‏خانة صفد تأسيس شد. موقوفات زيادي هم داشت، ولي صهيونيست‏ها آن را منهدم کردند. ـ مساجد ديگر که در صفد منهدم شدند يا کاربري ديگر پيدا کردند: جامع سيدنا يعقوب که به جامع الشعرة الشريفه نيز معروف است. جامع الغار که تبديل به کنيسه شد. جامع خفاجه که به جامع حارة الجورة هم معروف بود و در ورودي شهر قرار داشت. اين مسجد نيز به کنيسه تبديل شد. الجامع المعلق نزديک جامع الشيخ نعمه. الجامع الأنسي که به جامع الشهداء، جامع الأربعين و أثر طه نيز معروف بود و در غرب صفد قرار داشت. جامع الحمام العنبري که الظاهر بَيبَرس در سال 674ق/1276م آن را ساخت. جامع ابن ابي الخير که باني آن يکي از ساکنان صفد در سدة هشتم هجري بود. جامع امير احمد بن علي بن صبح کردي دمشقي که در سال 753ق/1352م بنا شده بود. مسجد مقام يعقوب که به کنيسه تبديل شد. مسجد قلعه که به ساختمان‏هاي شهرداري تغيير کاربري يافت. ـ مسجد سويقه: اين مسجد که در يکي از ورودي‏هاي شهر صفد واقع بود براي احداث يک خيابان اصلي تخريب شد و تنها منارة آن باقي ماند. اين مناره را هم يکي از يهوديان متعصب بيش از سه بار قصد داشت تخريب کند که »مؤسسة الأقصي لإعمار المقدسات الإسلامية« مانع از آن شد و نگهبان شب براي آن تعيين کرد. نگهبان، شبي هم يک يهودي متعصب به نام جبرئيل مارزيل را بازداشت کرد که با در دست داشتن وسايل تخريب قصد منهدم کردن مناره را داشت. وي به پليس تحويل شد، اما پليس او را آزاد کرد و پرونده را هم مختومه کرد. مؤسسه درخواست تجديدنظري را ارائه کرد، اما در 3/1/2001م از دادستاني صفد ابلاغيه‏اي به مؤسسه رسيد مبني بر آنکه تجديدنظر پذيرفته نيست. برخي از مساجد روستاهاي تابعة شهر صفد مسجد عين الزيتون: اين مسجد دو طبقه با مساحت 2340 متر مربع در روستاي عين الزيتون در يک کيلومتر و نيمي صفد واقع شده است. در سال 1948م اهالي اين روستا مجبور به ترک خانه‏هاي خود شدند. سپس طبقة اول مسجد به آغل حيوانات تبديل شد و طبقة دوم هم مکان آلات و ابزار کشاورزي (15) . در سالگرد پنجاه و ششم جنگ 1948، »مؤسسة الأقصي« خبردار شد که به مسجد تعرض جديدي شده است. برخي از اعضاي مؤسسه و کادر مهندسي آن سريعاً به اين روستا رفتند تا مسجد را از نزديک ببينند. آنان ديدند که تجاوزکاران اسرائيلي بار ديگر حرمت اين مسجد را هتک کرده‏اند. بدين صورت که يک کشاورز اسرائيلي چند آغل و کاهدان جديد ساخته و به اين هم اکتفا نکرده‏اند و برخي از يهوديان آخرين بقاياي منبر مسجد را خراب کرده، سنگ ويژه‏اي را که بر آن اسم مسجد و تاريخ ساخت آن حک شده بود درآورده‏اند و در جاي جاي ديوارهاي بيروني مسجد نوشته‏هايي عبري حک کرده‏اند (16) . ـ دو مسجد متروک در روستاي جُبّ يوسف. بر روي اين روستا کيبوتس/شهرک يهودي‏نشين عميعاد بنا شده است. ـ مسجدي در روستاي الخالصه که شهرک يهودي‏نشين کَريات شَمونه بنا شده، و اکنون مسجد به موزة اين شهرک تبديل شده است (17).. 2ـ طبريه   در راستاي اقدامات يهودي‏سازي که شهر طبريه (18)..را هم شامل شده است، همة ساکنان عرب اين شهر در جنگ سال 1948م کوچانده شدند و مساجد اين شهر نيز يا تخريب شدند و يا تغيير کاربري يافتند. برخي از مهم‏ترين مساجد اين شهر عبارت است از: ـ الجامع الکبير(مسجد بزرگ جامع): اين مسجد را ظاهر العمر الزيداني يکي از مسلماناني که در سدة دوازدهم هجري با اشغالگران عثماني مبارزه کرد و عليه آنان قيام نمود، به سال 1156ق/1743م بنا کرده است. اين مسجد به الجامع الزيداني يا الجامع الفوقاني نيز معروف است. در محلة شمالي طبريه واقع است و تا امروزه نيز پابرجاست، اما مقامات صهيونيستي با بستن درِ آن نه اجازه مي‏دهند در آنجا نماز برگزار شود و نه مسجد تعمير گردد (19) 1- (20).. ـ جامع الجسر: در محلة جنوبي شهر . اين مسجد بنايي قديمي است که در سال 1280ق/1863م تجديد بنا شد و اکنون صهيونيست‏ها آن را به موزة شهر تبديل کرده‏اند (21) . ـ مسجد البحر: شهرداري طبريه اين مسجد را براي تبديل آن به موزه تعمير کرد، ولي افتتاح نشد و متروک گذاشته شد. روز 6/2/2000م يک يهودي آن را به آتش کشيد. شهرداري اقدامي براي تعمير آن نکرد و آن را بسته نگه داشت و از نزديکي مسلمانان به آن جلوگيري کرد (22).. به گفتة مدير »جمعية الأقصي« با تصميم دادگاه طبريه يک معتاد در اين مسجد سکونت گزيد. وي اقدام به آلوده کردن مسجد کرد و در وسط روز آن را آتش زد. پليس در گزارش خود وي را ديوانه خواند (23) . سپس »جمعية الأقصي« از اين مسجد بازديد کرد و پس از آنکه فهميد يک معتاد در اين مسجد سکونت دارد و مدعي است که بنا بر تصميم دادگاه طبريه در آنجا اقامت دارد، نامه‏اي به شهرداري طبريه و وزير اديان اسرائيل نوشت و خواستار طرد اين شخص از مسجد شد؛ چرا که وي مسجد را به مرکزي براي مصرف مواد و مشروبات الکلي کرده است. همچنين شکايتي را هم به پليس طبريه تسليم کرد (24) . به دنبال اين واقعه، بسياري از مسلمانان شمال و مرکز فلسطين به اين مکان آمدند و اصلاحاتي را در مسجد انجام دادند. اما يک هفته بعد ديدند درهاي ساختمان با سنگ مسدود شده و بر روي پشت‏بام آن هم نرده‏هاي آهني گذاشته شده است. از اين رو مجبور شدند نماز جمعه را در خيابان برپا کنند (25) . در 18/3/2000م ميان مسلمانان و يهوديان در طبريه درگيري شديدي رخ داد. اين درگيري به دنبال اجازة مقامات دولتي به مسلمانان براي برپايي نماز در زمين‏هاي موسوم به »زمين‏هاي دولتي« و مخالفت ساکنان يهودي طبريه با اين تصميم رخ داد. بعدها هم برخي از يهوديان با پرکردن مسجد از تاير ماشين، آن را به آتش کشيدند (26) . ـ مسجد العمري: يکي از ساکنان يهودي شهر طبريه در حزيران/ژوئن 2004م در حالي که پارچه‏اي آغشته به بنزين در دست داشت به سوي مسجد آمد و فرياد زد: »اين مسجد را به آتش خواهم کشيد. نمي‏خواهم عرب و مسلماني را جلو چشمانم ببينم. همه‏شان را مي‏سوزانم«. اين مسجد بيچاره را چند رهگذر و دوستان اين شخص نجات دادند. آنها به دنبال او دويدند و قبل از آنکه مقصود خود را پياده کند از مسجد بيرونش آوردند. عبدالمالک دهامشه نمايندة اين شهر از نخست وزير آريل شارون در خصوص تلاش براي به آتش کشيدن مسجد العمري و اقدامات مخرب پيش از آن و مسجد البحر سؤال کرد، اما اين پرسش وي هم مانند بقية پرسش‏ها بي‏پاسخ ماند؛ يعني آنکه مقامات رژيم صهيونيستي نيز با اين گونه اقدامات موافقند (27) . ـ مسجد اصلي شهر: بر گرداگرد آن مجتمع تجاري و تفريحي يهودي بزرگي ساخته شد تا از انظار پنهان بماند و در زمان مناسب تخريب شود. در همين مجتمع يکي از يهوديان يک باب مشروب‏فروشي باز کرد و اسم آن را »بار همسجد« گذاشت، ولي در برابر اعتراض مسلمانان، نام آن تغيير يافت (28) . از مساجد روستاهاي تابعة طبريه که مورد تجاوز قرار گرفته‏اند مي‏توان از مسجد روستاي حِطّين نام برد. »دائرة أراضي إسرائيل« بر اين مسجد دست گذاشت که به سبب تخريب‏هاي وارد بر آن و اجازه ندادن براي استفاده از مسجد، تنها چند ديوار از آن باقي مانده است. منبر اين مسجد را نيز از بين بردند و ديگر چيزي که نشانگر هويت مسجد باشد وجود ندارد. خود فضاي مسجد هم آغل گاوهاي ساکنان شهرک يهودي‏نشين مجاور حِطّين يعني »کَفَر زيتيم« شده است. مسلمانان در سال 1991م تصميم به ترميم آن گرفتند، اما مقامات، به بهانة آنکه مسجد در يک محوطة ممنوعة نظامي واقع شده، مانع از آن شدند (29) . 3ـ بيسان   مسجد الفاروقي: تاريخ ساخت اين مسجد ـ چنان‏که ابوالحسن علي بن ابي بکر هروي (متوفي 611ق/1214م) در سفرنامة خويش با عنوان الإشارات إلي معرفة الزيارات آورده است ـ به دورة خليفة دوم عمر بن خطاب بازمي‏گردد. از اين رو آن را »فاروقي« مي‏نامند. يک کتيبة سنگي بر بالاي محراب مسجد نشان مي‏دهد که مسجد در سال 190هـ (806م) تعمير شده است. در سال 1882م هم به دستور سلطان عبدالحميد ثاني تجديد بنا شد. در محراب مسجد نوشته‏هايي از دورة عثماني نيز وجود دارد. در دوران قيموميت بريتانيا بر فلسطين، »المجلس الإسلامي الأعلي« چندين بار اين مسجد را بازسازي کرد. پس از شکست فلسطينيان و کوچ اجباري اهالي بيسان، به ساحت اين مسجد چندين بار تعرض شد. بار نخست اقدام شهرداري بيسان در تبديل اين مسجد به موزه بود که از سال 1949 تا 1986 به عنوان موزه استفاده مي‏شد. در اين سال بر اثر عدم اهتمام به تعمير آن، مسجد ديگر مکان مناسبي براي موزه نبود؛ از اين رو به مخزن آثار باستاني کشف‏شده در بيسان تبديل شد که سازمان ميراث باستاني و »الجامعة العبرية« به عنوان ناظر آن مشخص شدند و هزاران کارتون از آثار باستاني کشف‏شده در بيسان (30) .در آنجا نگهداري مي‏شد. در 10/3/2004م دستان جنايتکار اين مسجد را به آتش کشيد که بر اثر آن، سقف مسجد فروريخت. وجود کارتون‏هاي متعدد هم در گسترش آتش بي‏تأثير نبود. »جمعية الأقصي لرعاية الأوقاف و المقدسات الإسلامية« بيانيه‏‏اي در اين خصوص صادر کرد که در آن آمده است: »وضعيت مسجد "فاروقي" در بيسان نماد وضعيت کنوني مقدسات ما و به‏ويژه مساجد ماست. تبديل مسجد به موزه يا مخزن، هتک حرمت آشکار به مقدسات و احساسات مسلمانان است. فاجعه به اين محدود نمي‏شود، که مقامات محلي مانع آن مي‏شوند که مسلمانان به ترميم مساجد خود اقدام کنند. آنچه واقعاً تأسف‏آور است انکار هويت ساختمان‏هاي اسلامي توسط شهرداري بيسان، ميراث باستاني و الجامعة العبرية است؛ چرا که در بيانية صادره از سوي مقامات محلي دربارة واقعة آتش‏سوزي، هيچ اشاره‏اي نشده که اين ساختمان مسجد بوده است، بلکه آن را ساختماني تاريخي مربوط به قرن هشتم ميلادي مي‏دانند. اين ناديده گرفتن حافظة زمين و انسان از نظر بي‏احترامي، کمتر از تعرض فيزيکي به مسجد و اهمال در تعمير آن نيست«. »مؤسسة الأقصي« نيز طي نامه‏اي شديداللهجه به شخصيت‏هاي معروف دولت اسرائيل از جمله رئيس جمهور موشه کتساف، نخست وزير آريل شارون و رئيس کنيسه/پارلمان روبي رفلين به اقدام گروهي از يهوديان تندرو در آتش‏زدن مسجد »فاروقي« اعتراض کرد. همچنين اين مؤسسه با ارسال نامه‏اي به حاکمان شرع کشور، اعضاي دادگاه استيناف )و در رأس آنها رئيس دادگاه قاضي احمد ناطور( و همة اعضاي کنيسة عرب به شرح حادثة آتش‏سوزي در مسجد فاروقي پرداخته، تاريخچه‏اي از مسجد و اهميت آن را از نظر تاريخي بيان کرد. »مؤسسة الأقصي« از حاکمان شرع و اعضاي کنيسه خواست که به همة مقامات رسمي مسؤول نامه‏پراکني کنند و براي اعادة حيثيت به اين مسجد و به رسميت شناختن آن از سوي مقامات مسؤول به عنوان مسجد و نه موزه، تحرک جدي کنند. مؤسسه همچنين تصاويري را از حجم خسارت‏هاي وارده به مسجد ضميمة نامة خود کرد (31) . عضو کنيسه عبدالمالک دهامشه که نمايندة جنبش اسلامي و رئيس فهرست يکپارچة عربي در پارلمان اسرائيل بود، از آريل شارون نخست‏وزير خواست که اجازه دهد مسجد فاروقي تعمير شود. دهامشه همچنين درخواست کرد دربارة حادثة آتش‏سوزي تحقيق شود و مجرمان به دادگاه تحويل شوند (32) 4ـ عکا   پيش از سال 1948م، حدود 80 تا 90 درصد از شهر عکا جزء املاک اوقاف اسلامي محسوب مي‏شد. در آنجا پنج موقوفة بزرگ داراي املاک بسيار وجود داشت که برجسته‏ترين آن، موقوفة »جزار« بود. اين موقوفه تقريباً يک سوم موقوفه‏هاي عکا را تشکيل مي‏داد (33) . بعد از سال 1948، اغلب اين املاک، با هدف مرمت آثار تاريخي به »شرکة تطوير عکا القديمة« منتقل شد. شرکت دولتي »عميدار« هم که به امور اسکان مهاجران مي‏پردازد، بر بخش بزرگي از اين موقوفات دست انداخت (34) . پيش از اشغالگري صهيونيست‏ها، در عکا 14 مسجد وجود داشت که برجسته‏ترين آنها عبارت بود از (35) .: ـ مسجد جزّار: بزرگ‏ترين مسجد عکا و از برجسته‏ترين مظاهر هنر اسلامي در دورة عثماني. آن را احمد پاشا الجزّار فرمانرواي عکا )1196هـ/1782م( بنا کرد و موقوفات زيادي را به آن اختصاص داد. منارة طويل و زيباي اين مسجد در وسط صحن مستطيل‏گونة آن قرار دارد. سه طرف اين صحن را شبستان‏هايي مسقف با ستون‏هاي گرانيتي و مرمرين احاطه کرده است. گرانيت و مرمر به‏کاررفته در اين مسجد از شهر لبناني صور و شهر قيساريه واقع در ساحل فلسطين آورده شده است. شبستان‏هاي مسجد اتاق‏هايي نيز براي کارمندان و بازديدکنندگان مسجد دارد. در اين مسجد مدرسه‏اي هم به نام »المدرسة الأحمدية« و کتابخانه‏اي اسلامي حاوي کتاب‏هاي نفيس و نسخه‏هاي خطي ارزشمند وجود دارد. ـ مسجد الرمل: ظاهر العمر الزيداني(1163هـ/1750م) اين مسجد را در مکاني بنا کرد که به احتمال زياد در آن کليسايي قديمي مربوط به قرن هفتم هجري/سيزدهم ميلادي وجود داشته است. ـ مسجد البحر: در نزديکي بندر عکا که سليمان پاشاي عادل (1232هـ/1816م) آن را ساخت. در نزديکي آن مسجدي ديگر هم بوده که در زمان »الجزار« خراب شد. ـ مسجد المجادله: مسجدي قديمي که شخصي با عنوان علي آغا (1225هـ/1810م) تجديد بنا کرد. وي باغ‏ها و املاک زيادي را وقف آن کرد. ـ مسجد المُعَلَّق: نزديک ميدان «کرکون » ـ مسجد ابن سينا يا الجرينه که چسبيده به بندر قديم عکا است. ـ مسجد لبابيدي: تنها مسجدي که بيرون ديوارهاي قديم عکا قرار دارد و در زمان قيموميت انگليس‏ها ساخته شد. ـ مسجد البرج همة مساجد مذکور در معرض اقدامات تخريب‏گرانه و کينه‏توزانة صهيونيست‏ها قرار گرفته‏اند. مثلاً مسجد الجزار که مهم‏ترين نماد اسلامي عکا است، به خاطر امروز و فردا کردن مقامات اسرائيلي براي اجازة تعمير آن، در معرض ويراني قرار دارد. ديگر مساجد هم به طور عمدي رها شده‏اند (36) . مسجد البرج نيز به مؤسسه‏اي دانشگاهي تبديل شده است. در استان عکا دامنة تجاوزات رژيم صهيونيستي به همة مساجد روستاهاي ويران‏شده رسيد. مساجد روستاهاي متروک نيز از اين تجاوزات بي‏نصيب نماند. در اين خصوص موارد ذيل قابل ذکر است: ـ مسجد ام الفرج: يکي از نمادهاي بارز هتک حرمت مقدسات فلسطين اشغالي و نمادي از رنج مهاجران فلسطيني است. روستاي ام الفرج واقع در شمال شرق شهر عکا تا پيش از سال 1948م آباد بود و 800 نفر سکنة مسلمان داشت. بعد از اين سال، مقامات صهيونيستي آنان را وادار به ترک خانه و کاشانه کردند. عده‏اي رفتند، اما 25 خانوار باقي ماندند. صهيونيست‏ها آب را بر روي آنها قطع کردند و با فشار نظامي آنان را مجبور به هجرت کردند. صهيونيست‏ها خانه‏هاي آنان را غارت کردند و محصولات کشاورزيشان را نيز آتش زدند. اين حادثه در اواخر ماه آگوست 1953م رخ داد. بعد از آن، طي چند روز ساختمان‏هاي روستا منهدم شد و اراضي آن به شهرک يهودي‏نشين »بن عامي« داده شد (37) . در اين روستا مسجدي به سال 1934م بنا شده بود که بعد از اشغال، به انبار ساکنان شهرک »بن عامي« تبديل شد. رئيس اين شهرک معتقد است که اين ساختمان مسجد نبوده، بلکه ساختماني عادي بوده است. وي مي‏گويد: بعد از تأسيس شهرک، »دادگاه عالي دادگستري« مقرر داشت که ساکنان اين روستاي عربي، غايب محسوب مي‏شوند؛ از اين رو خانواده‏هاي عربي‏اي که باقي مانده بودند به روستاي »المزرعه« در دو کيلومتري جنوب شهر نهاريا منتقل شدند. وي مي‏گويد که در هيچ يک از نقشه‏هاي اين شهرک، اثري از مسجد نيست و کسي هم پيشتر در آنجا نماز نخوانده است. اين ادعاهاي صهيونيستي بعد از آن مطرح شد که ساکنان شهرک »بن عامي« در روزهاي آغازين ماه دسامبر 1997م با هدف ايجاد آپارتمان‏هاي مسکوني براي شهروندان يهودي، تصميم به انهدام ساختمان مسجد گرفتند. اين تصميم با تصويب مدير آنچه »دائرة أراضي اسرائيل« ناميده مي‏شود و وزارت اسکان و اديان صورت گرفت (38) . اما چيزي نگذشت که ادعاهاي مطرح دربارة ماهيت ساختمان مورد بحث، زير سؤال رفت؛ چرا که ساکنان کوچانده‏شدة اين روستا اسناد و اطلاعات مفصل و تصاوير و حتي فيلمي از اين مسجد ارائه کردند و شاهدان زنده‏اي هم از ساکنان روستا شهادت دادند که در اين مسجد نماز مي‏خواندند. با اين همه مسؤولان صهيونيستي به اين اسناد ترتيب اثر ندادند. ـ مسجد الغابسيه: مسجدي است به نام روستايي با همين نام واقع در شرق ام الفرج، شمال عکا. در سال 1950م ارتش رژيم صهيونيستي به 700 نفر ساکنان اين روستا هشدار داد که آنجا را ترک کنند و گرنه به خارج از مرزهاي 1948 کوچانده خواهند شد. ساکنان نيز براي در امان ماندن، به اجبار به روستاي مجاورشان« الشيخ دَنّون» هجرت کردند. در سال 1950 دو شهرک »نتيف هشياراه« و »دوفي« بر روي زمين‏هاي روستاي الغابسيه ساخته شد. و از ساختمان‏هاي آنها تنها همين مسجد باقي ماند که البته مقامات صهيونيستي به مسجد بودن آن اقرار دارند. »جمعية الأقصي لرعاية الأوقاف و المقدسات الإسلامية« در روزهاي نخست ماه ژانوية 2000م نامه‏اي به وزير اديان نوشت و از وي خواست که اين مسجد را به رسميت بشناسد. اين نامه در پاسخ به حکم دادگاه صلح عکا نوشته شد که گفته بود دادگاه عکا صلاحيت ندارد که تعيين کند آيا اين ساختمان مسجد هست يا نه؟ با وجود محراب و گنبد در اين مسجد، دادگاه عکا اعلام کرد که اين دو مورد براي مسجد بودن اين ساختمان کافي نيست و قضيه همچنان معلق ماند (39) . ـ مسجد المَنشِيَّه: در شمال شرق عکا که همچنان در روستاي منشيه‏ي متروک از سال 1948 پابرجا مانده است. اين مسجد چندين بار هدف تخريب و آتش قرار گرفت و بر ديوارهاي آن شعارهاي تحريک‏آميز مثل: «مرگ بر عرب» نوشته شد. در يکي از اين تجاوزات که در 26/8/2004 رخ داد، بخشي از گنبد اين مسجد تخريب شد. بنا به گزارش »جمعية الأقصي لرعاية الأوقاف و المقدسات الإسلامية« اين تخريب با ابزار و ادوات سنگين صورت گرفت (40) . ـ مسجد عَمقا: در روستاي عَمقا در شمال شرق عکا که اکنون بسته شده و رها گشته و در معرض فروپاشي است. ماطيه آشر رئيس شوراي منطقة عمقا به »جمعية الأقصي لرعاية الأوقاف و المقدسات الإسلامية« اجازه نداد که اين مسجد را ترميم کنند (41) . ساکنان شهرک يهودي‏نشين »اَمکا« هم ـ که بر روي زمين‏هاي اين روستا بنا شده است ـ به عرب‏ها اجازة ورود نمي‏دهند. ـ مسجد السُّمَيرِيَّه: واقع در روستاي سُمَيريه در شمال عکا که از سوي »دائرة أراضي إسرائيل« بسته شد و بر ديوار آن تابلويي نصب شد که ورود به مسجد را ممنوع ساخته و متخلف را تهديد به مجازات کرده است (42) . ـ مسجد الزيب: مسجدي ساحلي در روستاي الزيب در شمال عکا. اين مسجد اينک به گردشگاه ساحلي تبديل شده و شهرک »اخزيف« هم بعد از تخريب اين روستا به سال 1949م، بر زمين‏هاي آن بنا شده است (43)www.aqsa-mubarak.org . ـ مسجد البَصَّه: در روستاي بصه واقع در مرزهاي ساحلي با لبنان در شمال عکا. اين مسجد اينک آغل گوسفندان شهرک «شلومي» شده است. اهالي روستا نيز در سال 1949م مجبور به ترک آنجا شدند . 5ـ حيفا   مساجد شهر حيفا و روستاهاي تابع آن نيز در معرض تخريب و تجاوزات صهيونيست‏ها واقع شدند. برخي از آنها بسته شدند و برخي ديگر تغيير کاربري دادند. اينک فهرست اين مساجد: ـ جامع الاستقلال: به ساختمان شهرداري حيفا تبديل شد. اين مسجد را ادارة اوقاف اسلامي در زمان قيموميت انگلستان در دهة بيست سدة بيستم ساخت و پايگاه جنبش ملي فلسطين بود. از امامان اين مسجد مي‏توان شيخ عزّ الدين قسّام را نام برد که در سال 1935م در هنگام جنگ با نيروهاي اشغالگر انگليسي در منطقة جنين به شهادت رسيد (45) . بر اثر پافشاري براي آزادسازي اين مسجد از دست شهرداري، نيروها و مؤسسات اسلامي توانستند بخشي از آن را بازپس گيرند. مقامات صهيونيستي هم به مسلمانان اجازه دادند که فقط نماز ظهر را در اين مسجد بخوانند. با ادامة تلاش‏ها، در سال 1995م، براي بار اول از سال 1948م و بعد از ممنوعيتي پنجاه ساله، صداي اذان از اين مسجد بلند شد (46) . تذکر اين نکته نيز بجاست که يهوديان حيفا مکرراً از پخش اذان با بلندگو در مساجد اين شهر به اين بهانة اينکه مزاحم يهوديان است جلوگيري مي‏کنند (47).. ـ الجامع الصغير: بلااستفاده مانده و به مسلمانان هم اجازة ترميم آن داده نمي‏شود. بخشي از اين مسجد در 5/11/1977م تخريب شد. بر اساس گزارش »لجنة دراسة التراث و المقدسات الإسلامية« در اواسط دهة هشتاد، ساختمان اين مسجد از جمله ساختمان‏هايي بود که يهوديان براي فحشا و ديگر کارهاي خلاف از آن استفاده مي‏کردند (48) . ـ مسجد وادي الصليب: صهيونيست‏ها آن را تخريب کردند و زمين آن را به پارکينگ تبديل کردند  ج 2 (دمشق)، 1984، ص 90ـ96.. ـ مسجد النصر: صهيونيست‏ها بخشي از آن را به کاباره تبديل کردند (49) . از ديگر مساجد حيفا که در معرض تجاوزات و هتک حرمت واقع شد و از ترميم آن به دست مسلمانان هم جلوگيري شد، يکي جامع الحاج عبدالله(ابويونس)در محلة الحليصا، مسجد الجرينه، الجامع الکبير و مسجد سعد الدوله را مي‏توان نام برد. مسجد اخير مسجدي است نسبتاً قديمي بر دامنة کوه کرمل (50) . و اما مساجد واقع در روستاهاي ويران‏شده يا متروک اطراف حيفا به قرار ذيل است: ـ مسجد قيساريه: همانند صدها روستاي عربي ديگر، صهيونيست‏ها در سال 1948م اهالي روستاي قيساريه واقع در ساحل مديترانه در جنوب حيفا را آواره کردند و مهم‏ترين ساختمان‏هاي اين روستا را ويران کردند. برخي از ساختمان‏ها را هم باقي گذاشتند و به تصرف خود درآوردند. يک شرکت صهيونيستي با نام »شرکة تطوير قيسارية القديمة« )شرکت نوسازي قيسارية قديم( اقدام به تصرف املاک وقفي اسلامي در اين روستا کرد و با تبديل مسجد روستا به رستوران و کاباره و ميخانه، حرمت آن را زير پا گذاشت. بر درِ مسجد نيز تابلويي زدند که بر روي آن نوشته بود: »رستوران و ميخانة چارلي«. هنگامي که قاضيِ يافا و بئر السّبع شيخ احمد ناطور در تابستان 1985م از اين مکان بازديد کرد، ديد که در سالن نماز آن صدها شيشة مشروب وجود دارد (51).. در راهنماي سياحتي‏اي هم که به بازديدکنندگان قيساريه داده مي‏شود، هيچ اشاره‏اي به اين مسجد نشده است، با اينکه منارة مرتفع مسجد هويت اين مکان را کاملاً مشخص مي‏سازد (52) . اما »جمعية الأقصي« در راستاي زنده نگه داشتن قضية اين مسجد و پافشاري بر بازگرداندن آن به وضعيت سابقش يعني مکاني براي عبادت، تظاهراتي را در هفتة اول سال 1994م با مشارکت حدود هزار نفر از مسلمانان در کنار اين مسجد برگزار کرد و در همان جا نماز جمعه را برپا کردند. البته پليس صهيونيستي نگذاشت که مسلمانان نماز را در داخل مسجد اقامه کنند. همچنين مانع از آن شد که براي اعلام وقت نماز و اذان از بلندگو استفاده کنند. رسانه‏هاي صهيونيستي هم از اين خبر به سکوت گذشتند (53) . در هفتة دوم ماه فورية 1995م، ده‏ها نفر از مسلمانان در برابر مسجد قيساريه تجمع کردند تا به تبديل آن به رستوران و ميخانه اعتراض کنند. براي آرام کردن اوضاع، يوري سريد وزير محيط زيست اسرائيل به رئيس الحزب الديمقراطي العربي عبدالوهاب دراوشه گفت که دولت تصميم قطعي گرفته که رستوران و ميخانة واقع در مسجد قيساريه را ببندد و اجازة ترميم آن را بدهد و به شکل قانوني به کميته‏اي اسلامي تحويل دهد تا به حفظ و مرمت آن بپردازند. وي همچنين گفت که مذاکراتي با صاحبان رستوران کرده است تا با پرداخت خسارت به آنها، آنان مسجد را ترک گويند (54) . در مقابل روزنامة هاآرتص نوشت که ادارة پارک‏هاي اسرائيل و شرکت بازسازي قيساريه با اين تصميم مخالفند و از تحويل مسجد به مسلمانان جلوگيري خواهند کرد. در برابر ادامة اعتراضات گروه‏هاي اسلامي فلسطيني، وزير محيط زيست در سال 1995 کميته‏اي ويژه را مأمور رسيدگي به اين موضوع کرد که نهايتاً مقرر شد براي جلوگيري از خدشه‏دارشدن احساسات مسلمانان، اين مسجد به موزه تبديل شود. هر چند گروه‏هاي فلسطيني اين تصميم را رد کردند (55) . پس از يک سال از اين تصميم، مؤسسات و گروه‏هاي اسلامي توانستند با دستور وزير محيط زيست اسرائيل، از ادامة کار رستوران و ميخانه جلوگيري کنند، اما همچنان نتوانسته‏اند آن را براي اقامة نماز آماده سازند (56) . ـ مسجد صَرَفَند: پس از آنکه صهيونيست‏ها در سال 1948م روستاي صَرَفَند را ويران کرده، بر ويرانه‏هاي آن شهرک »هبونيم« را ساختند، مسجد اين روستا تا سال 2000 متروک و بلااستفاده ماند. در 25/7/2000م عده‏اي مجهول الهويه! شبانه با بلدوزر به جان مسجد افتادند و آن را به طور کامل منهدم کردند. حجم زياد نخاله‏هاي ساختماني نشان‏دهندة بزرگي اين مسجد است که از آن تنها بخشي از ديوارة شماليش باقي ماند. اين اقدام بعد از آن صورت گرفت که »مؤسسة الأقصي« اعلام کرد مي‏خواهد مسجد را ترميم کند و آن را براي اقامة نماز آماده سازد، اما دستان جنايت‏پيشه بر اين مؤسسه پيشي گرفتند و به تخريب آن دست زدند. البته بر ويرانه‏هاي مسجد چادري به نشانة اعتراض برپا شد و کميته‏اي مردمي نيز براي بازسازي آن تشکيل شد. با وجود پيگيري‏هاي فراوان، هنوز اجازة بازسازي مسجد داده نشده است (57) . ـ مسجد الشيخ شحاده: در روستاي ويران‏شدة عين الغزال. اين مسجد چندين بار هدف تعرض يهوديان متعصب قرار گرفت که کوشيدند آن را به کنيسه تبديل کنند، اما ايستادگي و تلاش‏هاي »مؤسسة الأقصي لإعمار المقدسات الإسلامية« مانع از آن شد. ـ ديگر مساجد: مسجد عين حوض که به رستوران و مشروب‏فروشي تبديل شد. مسجد طَيرَة الکرمل که به کنيسه تبديل شد. مسجد اِبطن که بلااستفاده است. مسجد اِجزم که »دائرة أراضي إسرائيل« آن را بسته و براي کسي که وارد آن شود مجازات تعيين کرده است (58).. 6ـ يافا   مساجد ذيل مورد تعرض قرار گرفتند: ـ جامع حسن بيک: واقع در ميدان بزرگ »الساعه« در وسط محلة منشيه در يافا واقع در مرزهاي يافا و تل آويو. اين مسجد را حسن بيک الجابي فرمانده ارتش عثماني مستقر در يافا در ايام جنگ جهاني اول به سال 1914م بنا کرد (59) . صهيونيست‏ها معتقدند که اين مسجد براي جلوگيري از گسترش تل آويو بنا شده است. در جنگ 1948 نيروهاي صهيونيستي منارة اين مسجد را به اين بهانه که از سوي تک‏تيراندازان عرب مورد استفاده قرار گرفت، ويران کردند. اين مسجد تا دهة هفتاد همچنان ويران ماند. در دهة هفتاد تلاش‏هاي حقوقي براي بازسازي مسجد و به‏ويژه تجديد ساخت منارة آن به عنوان نماد عربيت در يافا آغاز شد. اکنون اين مسجد براي مسلمانان نمادي در عرصة بازپس‏گيري مکان‏هاي مقدس اسلامي و حفظ نمادهاي اسلامي در داخل مناطق يهودي‏نشين درآمده است (60) . از سوي ديگر، جامع حسن بيک بناي اسلامي عظيمي است که چنان خاري در چشم کينه‏توزان فرورفته است. همين امر سبب حساسيت فراوان شده به طوري که علاوه بر تخريب‏هاي مستمر به دست گروه‏هاي تروريستي کينه‏توز يهودي، شيشه‏هاي آن را نيز مي‏شکنند، به گونه‏اي که مسجد پر از سنگ و زباله شده است. اين امر هر گاه که شرايط امنيتي کشور متشنج شود تکرار مي‏گردد. در داخل مسجد ديواري قديمي است که قدمت آن به زمان ساخت مسجد برمي‏گردد، ولي در حالت بسيار بدي قرار داد و نيازمند تعمير است؛ زيرا سنگ‏هاي آن بر اثر عوامل طبيعي محيطي ـ چرا که نزديک ساحل درياي مديترانه قرار گرفته ـ فرسوده و خورده شده است. مؤسسة الأقصي براي تعمير اين ديوار دست به کار شد و بر اساس محاسبات هندسي دقيق به تعمير آن اقدام کرد تا همانند شکل قديمش بازسازي شود (61) . اين مسجد چنان‏که گفتيم چندين بار مورد تعرض صهيونيست‏ها قرار گرفته و نهادهاي دولتي يکي از کارهايشان را تخريب اين مسجد و تبديل آن به يک مرکز تجاري و جهانگردي قرار داده‏اند. اين کار نيز به خاطر »از بين بردن آخرين نماد مسلمانان در يافا« است. اين جمله را غرشون پرز برادر شمعون پرز ـ رئيس حزب کار ـ که پيمانکار بود در يکي از نامه‏هايش به شهرداري تل آويو نوشت و يک روزنامه‏نگار اسرائيلي آن را فاش کرد (62) . غرشون پرز ادعا مي‏کرد که وي ساختمان مسجد را از »لجنة أمناء الوقف الإسلامي« براي ايجاد يک مجتمع توريستي و تجاري اجاره کرده است. به دنبال موافقت شهردار تل آويو با اين پروژه، عرب‏هاي مسلمان به دادگاه شکايت بردند و موفق شدند که از اين کار جلوگيري کنند. در اين هنگام بود که يهوديان تلاش کردند مسجد را تخريب کنند؛ از اين رو در بهار 1983م در گلدستة آن بمب کار گذاشتند تا تخريبش کنند که البته تخريب نشد. همچنين در تابستان 1985م دو نارنجک به آن پرتاب کردند. اما پس از واکنش شماري از شخصيت‏هاي ديني و فعالان عرب در کشورهاي منطقه، بازسازي و تعمير مسجد آغاز شد تا نمازهاي پنج‏گانه در آن اقامه شود (63) . بدين ترتيب بازسازي مسجد و منارة آن در پايان دهة هشتاد پايان پذيرفت و از آن زمان تاکنون هر روز جمعه نماز اقامه مي‏شود (64) .، البته استفاده از بلندگو ممنوع است. وقتي بازسازي مسجد پايان يافت و روحي تازه در آن دميده شد، از سوي يهوديان تندرو اعلاميه‏هايي پخش شد مبني بر اينکه اين مسجد به عنوان آخرين نشانه و نماد اسلام در يافا بايد تخريب شود؛ و همچنان نيز اين مسجد در معرض تعرضات صهيونيست‏ها قرار دارد و اين امر به‏ويژه وقتي تشديد مي‏گردد که ناآرامي‏هايي همچون انتفاضه در داخل فلسطين پديد آيد. مثلاً در 2/6/2001م هزاران يهودي خشمگين مسجد را سنگ‏باران کردند و شعار »مرگ بر عرب«، »محمد تو تخريبگري« و »همه‏تان را خواهيم کشت« سر دادند. سبب اين کار هم اين بود که مسجد حسن بيک مقابل باشگاه دولفين قرار دارد که يک عمليات استشهادي در آن صورت گرفته بود. ـ مسجد طابيه: قديمي‏ترين مسجد يافا. در سال 1730 ساخته شد و اسم سازندة آن محمود طابيه را گرفت. مقامات صهيونيستي از سال 1948 اقامة نماز در آن را ممنوع کردند. همة تلاش‏ها براي آزادسازي مسجد هم ثمر نداد. صهيونيست‏ها بخشي از اين مسجد را به مرکز پليس تبديل کرده‏اند. از تجاوزات ديگر به مساجد يافا مي‏توان به موارد ذيل را ذکر کرد: ـ مسجد سکسک در محلة النزهه: طبقة دوم آن به باشگاه، قمارخانه و رستوران تبديل شد که پاتوق يهوديان مهاجر از بلغارستان شد. طبقة پايين آن هم کارگاه توليد پلاستيک شد. ـ مسجد النزهة الجديد: متروکه شد و بخشي از آن به فاحشه‏خانه تبديل شد (65) . ـ مسجد العمده: بخشي از آن به کاباره تبديل شد (66) . ـ مسجد النبي روبين (در جنوب يافا): مقبرة يک يهودي به نام روبين بن يعقوب شد (67) . ـ مسجد الوحده: تبديل به کنيسه شد (68) . و از مهم‏ترين مساجد يافا که همچنان متروکه است و درِ آن بسته شده و نه اجازة تعمير داده مي‏شود نه در آن نماز خوانده شود: ـ جامع يافا الکبير (جامع المحموديه يا جامع أبو نبوت هم گفته مي‏شود): آن را شيخ محمد بيبي در سال 1158ق/1745م بنا کرد و موقوفاتي را هم به آن اختصاص داد که در سال‏هاي بعد شمار موقوفات آن افزايش يافت. در صحن اين مسجد جلسات درس برگزار مي‏شد و مقابل حيات آن برج ساعت مشهور يافا ساخته شده بود. همچنان کتيبة سنگي بزرگ اين مسجد نيز خودنمايي مي‏کند که در آن صورت وقف و مشخصات درآمدها، کتابخانه و دکان‏هاي موقوفه حکاکي شده است. البته اکنون همة اينها مصادره شده است. مسلمانان اين مسجد را تعمير کردند و در آن نماز برپا مي‏کنند، اما همچنان از کمبودهاي شديد رنج مي‏برد. ـ مسجد شيخ رسلان: در بخش قديمي شهر که به شيخ شهاب الدين رسلان رملي (775ـ844ق) منسوب است. ـ مسجد حسن پاشا: آن را حسن پاشا الجزائري فرماندة نيروي دريايي عثماني در دهة هشتم سدة 18 ميلادي بنا کرد. ـ مسجد البحر: واقع در نزديکي مسجد حسن پاشا که ادارة اوقاف اسلامي آن را در دهة بيست سدة بيستم تعمير کرد. ـ مساجد الدباغ، العجمي، ارشيد و بالاخره مسجد الجبليه. 7ـ لِد   چندين مسجد قديمي در اين شهر وجود داشت. برخي از آنها از زمان عمرو بن عاص ساخته شده و در دوره‏هاي بعد تجديد بنا شده بود؛ برخي نيز بعداً به‏ويژه در دوران مماليک و زمان حضور انگليسي‏ها ساخته شد. بعد از استقرار رژيم صهيونيستي، اين شهر شاهد هجوم وحشيانة صهيونيست‏ها براي از بين بردن ماهيت اسلامي آن بود که در اين راستا صهيونيست‏ها همة زمين‏ها و مزارع آن را مصادره کردند و بيشينة محلات قديمي شهر را در سال 1955م از بين بردند (69) . در چارجوب تبديل شهر لِد (70) .به شهري يهودي، مساجد و ساختمان‏هاي داراي ماهيت روحاني و معنوي مورد تعرضات مختلف قرار گرفت. از جمله مسجد بزرگ آن که در عهد ملک بيبرس ساخته شده بود بسته شد و مقامات اسرائيلي نيز اجازة تعمير آن را ندادند تا به خرابه تبديل شود. مسجد دهمش در سال 1948م هدف حملات صهيونيست‏ها قرار گرفت و 93 نفري که به آن پناه برده بودند قتل عام شدند. در سال 1997م بر اثر تلاش‏ها و پيگيري اهالي شهر، مقامات حکومتي اجازة بازگشايي و تعمير اين مسجد را دادند و اکنون براي نماز باز مي‏شود. 8ـ رَمله   اين شهر (7





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 578]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن