واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: ضرورت نگاه درست به كليشه هاي تاريخ ساخته آيا كشتار ارامنه در خلأ شكل گرفته است؟ حمله عثمانی به ارامنه ، بعد از کشتار ترک ها توسط ارامنه (که با حمایت روس ها صورت می گرفت) انجام شد زیرا ترک های آذبایجان با توجه به ضعف حکومت مرکزی ایران ، از عثمانی ها استمداد کردند و دولت عثمانی هم با اعزام قشون به منطقه ، به داد ترک ها رسید. عصر ايران - امروز روز 24 آوريل يعني سالگرد آغاز يك واقعه تاريخي است كه از آن با عنوان " كشتار ارامنه " به دست امپراتوري عثماني ياد مي شود ، اقدامي كه فارغ از بزرگ نمایی ها و مظلوم نمایی های صورت گرفته ، به هر صورت يكي از لكه هاي ننگ تاريخي بشر است و بزرگداشت و گرامي داشت ياد و نام قربانيان اين حادثه تاريخي براي اينكه جامعه بشري همواره مصون از خشونت ونسل كشي باشد اقدامي ضروري و درست به نظر مي رسد.
اما ، اين سوي قضيه يك سر ماجراست و سوي ديگر آن ارزيابي ها و قضاوت هاي تاريخي درباره ریشه های این رویداد است ، اينكه فرض شود ارامنه بدون اينكه هيچ اقدام و عملي كرده باشند و در سر زندگي خود و مشغول كار خود بوده اند و به يكباره "خون جلوي چشم امپراتوري عثماني را گرفته " و بدون هيچ دليلي بيش از يك ميليون و پانصد هزار (!) ارمني را قتل عام كرده است ، با عقل و منطق تاريخي جور در نمي آيد.در واقع ، حمله عثمانی به ارامنه ، بعد از کشتار ترک ها توسط ارامنه (که با حمایت روس ها صورت می گرفت)انجام شد زیرا ترک های آذبایجان با توجه به ضعف حکومت مرکزی ایران ، از عثمانی ها استمداد کردند و دولت عثمانی هم که داعیه دار حمایت از ملل مسلمان و ترک بود ، با اعزام قشون به منطقه ، به داد ترک ها رسید و البته سربازان عثمانی هم در این مسیر ، بسیاری از ارزش های انسانی را زیر پا گذاشتند و از حد عدالت خارج شدند.هر چند كه بار ديگر تاكيد مي كنيم كه حتي اگر يك انسان بنا به دليل قوميت ، مذهب ، زبان و يا نژادش كشته شده باشد يك جنايت شنيع صورت گرفته و در اين نوشته قصد تغسيل و تطهير جنايت كاران را نداريم ، اما نكته در اينجاست كه ماجراي كشتار ارامنه در دهه هاي گذشته به شكلي جا افتاده است كه همواره يك طرف را در نقش " شمر و خولي " و طرف ديگر ماجرا را در نقش مظلوم ترين انسان هاي عالم نشانده است كه به گمان راقم اين سطور اين گمان فرضيه اي باطل است. نكته در اين است كه ارامنه نيز در آن سال ها كشتارهايي بي رحمانه در روستاهاي آذري نشين قفقاز ، شرق آناتولي و آذربايجان به انجام رسانده اند كه اگر واقعا دولتمردان امروز تركيه بايد به خاطر نسل كشي ارامنه سرافكنده باشند ، حاكمان امروز ارمنستان هم بايد به خاطر كشتار سيستماتيك آذري هاي مسلمان همين احساس را داشته باشند. اين ارزيابي و قضاوت نگارنده علاوه بر اينكه با استفاده از خرد منطقي و مطالعات تاريخي است ،بر مبناي تجربيات شخصي و خانوادگي نيز استوار است . به واسطه اينكه خانواده و اجداد اين حقير در قلب اين ماجرا زندگي كرده و در اين ماجرا كشته داده اند به خوبي واقف آنچه كه در آن سال ها گذشته ( از طريق روايت هاي سينه به سينه نسل هاي بعدي) هستم.در ان واقعه ، در روستاهاي قفقاز و آذربايجان خشونت هاي متقابلی علیه ارامنه و ترك ها رخ داده است . در حمله ارامنه به روستاهاي آذري نشين برخي زنان از سينه با ميخ به ديوار خانه ها مصلوب مي شوند و در مقابل نيز آذري هاي مسلمان با ديدن اين صحنه ها به روستاهاي ارمني نشين مي روند تا انتقام بگيرند و خود تصور كنيد چه فجايعي در اين نبرد دو سويه روي مي دهد. نبردی که مسبب اصلی آن روسیه بود که ارامنه را تحریک به اقدام علیه ترک های مسلمان کرد و نهایتاً ترک ها هم پای عثمانی را به میان کشیدند تا از دست ارامنه مستظهر به روسیه نجات یابند.به واقع واقعه كشتار ارامنه داراي ريشه ها و پيشينه هاي تاريخي است كه مطالعه آنها در تحليل درست اين پديده شوم تاريخي مهم است و بايد توجه داشت كه آنهايي كه پديده كشتار ارامنه را انكار مي كنند ويا آنهايي كه با بزرگ نمايي اين واقعه و انكار خشونت هاي خودشان صرفا يك سوي ماجرا را مي بينند هر دو گروه در زمره جنايت كاران بالقوه هستند ، چرا كه اين ارزيابي هاي يك سويه آنها نشان از اين حقيقت دارد كه آنها هنوز جنبه هاي منفي قوم گرايي و تعصبات نژادي را دارند و اگر شرايط مهيا شود باز ممكن است جنايت بيافرينند.به گمان راقم اين سطور واقعيت هاي تاريخي در دو مورد با آنچه كه به عنوان " قتل عام ارامنه " خوانده مي شود در تضاد است : - نخست اينكه اين واقعه بدون ريشه و در خلا تفسير گردد و به پيش زمينه ها و اقدامات و خشونت هاي ارامنه در روستاهاي آذري نشين در شمال غرب ايران و قفقاز بي توجهي گردد- دوم اينكه تعداد كشته هاي اين واقعه تاريخي يك ميليون و پانصد هزار ذكر گردد كه اين مساله به گمان راقم اين سطور با واقعيت هاي تاريخي ، جغرافياي منطقه و آمار جمعيت در اين منطقه همخواني ندارد و رقم كشته ها كمتر از اين ميزان است. ( تصور كنيد جمعيت امروز كشور ارمنستان را و ادعاي يك ميليون و پانصد هزار ارمني كشته شده در يك قرن قبل را با آن مقايسه كنيد )به هر روي در سالگرد واقعه كشتار ارامنه ضمن تاكيد بر اين مساله كه كشتار حتي يك انسان هم به دليل قوميت ، زبان و نژاد و مذهب و.. عملي شنيع و جنايت عليه همه بشريت است و از اين حيث فرقي بين دهها ، صدها ، هزاران و ميلون ها نمي كند ، اما تاكيد براين نكته هم ضروري است كه نبايد واقعيت هاي تاريخي را فداي " ترضي خاطر" يك قوم و قبيله قرار داد و واقعيت ها را بايد آن گونه كه هست ديد و به قضاوت نشست کما این که در این ماجرا ، بسیاری از ترک های آذربایجان کشته شدند ولی هیچ گاه مانند ارامنه ، مراسم سالگرد نمی گیرند و به دنبال کسب امتیازات سیاسی از رهگذر خود اجداد خود نیستند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 351]