واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: تحریم فروش بنزین به هواپیماهای مسافری ایران ماجرای "دشمن دانا و دوستان نادان" عصرایران - "دولت آمریکا در کنار مردم ایران است" ؛ این جمله ای است که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا چندی پیش گفته است ، آن هم به زبان فارسی! آلن ایر ،فارسی را با لهجه آمریکایی به خوبی صحبت می کند ، گاه حرف های خوبی هم می زند ولی الزاماً حرف او و عمل دولتش یکی نیست!آقای سخنگو در حالی از همراهی دولت آمریکا با مردم ایران سخن می گوید که در آخرین اقدام ضد ایرانی دولتش ، بسیاری از شرکت ها و کشورهای اروپایی و حتی آسیایی ، تحت فشار دولت آمریکا و با پیگیری های مستقیم سفارت خانه های آمریکا ، فروش بنزین به هواپیماهای مسافربری ایران را تحریم کرده اند ؛ این در حالی است که حتی در قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران هم چنین محدودیتی قید نشده است.
دولت آمریکا که بر سر مردم ایران منت می گذارد که در کنارشان هست(!) توضیح دهد که جلوگیری از فروش بنزین به هواپیماهای مسافربری ایرانی در کجای معادله دوستی دولت امریکا با مردم ایران می گنجد؟ مگر این مردم ایران نیستند که با هواپیماهای مسافری سفر می کنند و مگر سختی این تحریم فراقانونی ، بر دوش مردم ایران نخواهد بود؟اگر دولت آمریکا بتواند تحریم های نظامی و تسلیحاتی و حتی تحریم کالاهای دو منظوره را توجیه نماید ، تحریم فروش چند لیتر بنزین به هواپیماهای مسافربری محدودی که از ایران به مقاصد خارجی - و مخصوصاً اروپا - پرواز می کنند و تنها مسافر - و نه سلاح - حمل می کنند با کدام قاعده حقوقی و انسانی سازگار است؟جوابش را اگر این گونه بگوییم که آمریکا دشمن است و از دشمن انتظار مودت و محبت نیست ، باید به تتمه آن بیفزاییم که دولت آمریکا زحمت بکشد و از این پس خود را دوست مردم ایران معرفی نکند. این چه دوستی است که شاهد سقوط گاه و بیگاه هواپیماهای فرسوده مردم ایران است و مرگ آنها را می بیند ولی نه تنها خود هواپیمای مسافری نمی فروشد ، بلکه مانع از معامله دیگران می شود؟!این چه دوستی است که برای همین چند هواپیمای باقی مانده ایرانی هم محدودیت فروش بنزین می گذارد و به سفرایش در سراسر جهان دستور می دهد یک به یک سراغ شرکت هایی که به هواپیماهای مسافربری ایران بنزین می فروشند بروند و مانع از این اقدام متعارف و قانونی شوند؟!دولت امریکا ، تنها به فکر منافع خود است و البته ، این امری طبیعی است و هیچ کس انتطار ندارد ایالات متحده منافع خود را رها کند و به فکر مردم ایران باشد ولی آنچه ناراحت کننده است این که دولت آمریکا بدون آن که قدمی برای ملت ایران برداشته باشد و با صدها اقدامی که علیم مردم ما کرده و می کتد ، باز با پررویی تمام خود را دوست مردم ایران می شمارد.نمک داخلی ها بر زخماما فارغ از ادعاهای امریکاییان درباره تحریم سوخت هواپیما ، آنچه آدمی را بیشتر شگفت زده و متاسف می کند ، ماهیگیری برخی داخلی ها از آبی است که آمریکایی ها آن را آلوده اند. داخلی هایی که یادآور این ضرب المثل معروف هستند که می گوید: دشمن دانا که غم جان بود ، بهتر از ان دوست که نادان بود.در همین ماجرای تحریم فروش بنزین به ایران ، برخی جریان ها به جای آن که این اقدام فراقانونی آمریکا را محکوم کنند ، مسوولان شرکت های هواپیمایی ایران را متهم کردند که با نا آشنایی به مقررات بین المللی ، باعث شده اند این وضعیت به وجود آید!عصرایران ، هر چند همواره به عنوان یکی از منتقدان جدی صنعت حمل و نقل هوایی شناخته می شود ولی این بدان معنا نیست که پا از دایره انصاف فراتر نهد و گناه دیگران را هم به گردن داخلی ها بیندازد و عملاً تحریم کننده را تبرئه و حتی تشویق نماید.تحریم بنزین هواپیماها ، یک تصمیم کاملاً سیاسی است که از سوی دولت آمریکا گرفته شده و ریشه اصلی آن هم به نوع روابط ایران و آمریکا باز می گردد نه به چند مدیر در چند شرکت هوایی داخلی. از این رو ، وقتی دولت آمریکا بر کشورهایی که با آنها روابط میلیاردی دلاری دارد فشار وارد می کند که "یا منافع تجارت و رابطه با ما یا فروش بنزین به هواپیماهای ایرانی" ، معلوم است که آن کشورها در " دو دو تا چهار تا"ی معقولشان ، همراهی با آمریکا را ترجیح می دهند و این وسط مدیران شرکت های هواپیمایی ما چه کاری می توانند بکنند؟ جالب اینجاست که منتقدان می گویند چون مسوولان هوایی ایران با مسائل حقوقی آشنا نیستند ، این اتفاق افتاده است و این در حالی است که اولاً باید پرسید اگر این گونه است پس چرا تا قبل از این ، مشکل بنزین هواپیما وجود نداشت؟ آیا تا چند ماه قبل مسوولان هواپیمایی ما حقوق هوایی را می دانستند و الان یادشان رفته و این مشکلات به وجود آمده است؟ثانیاً وقتی اصل ماجرا ، یعنی تحریم یکجانبه ، یک فرایند غیر حقوقی است ، ساز و کارهای حقوقی آن هم درسطح بین الملل که عمدتاً ضمانت اجرایی مانند حقوق داخلی ندارند به چه کار می آیند؟ثالثاً آمریکایی ها با زیرکی تمام سعی می کنند در شکل اجرای تصمیم غیر حقوقی شان ، صورت های حقوقی لحاظ شود و لذا از شرکتهای طرف قرارداد با ایران می خواهد پس از اتمام قرارداد کنونی ، قراردادجدیدی با کشورمان منعقد نکنند.حال خود را بگذاریم جای مدیران شرکت های هواپیمایی و فرض کنیم که فلان شرکت در اروپا به مسوولان فلان ایرلاین ایرانی گفته که از ماه آینده که قراردادشان با ایران تمام می شود ، قرار داد جدیدی امضا نمی کنند. در چنین شرایطی انصافاً یک ایرلاین چه می تواند بکند؟ آیا می توان به زور شرکتی را مجبور ساخت که "به ما بنزین بفروش"؟! آیا باید قشون کشی کنند و به ضرب و شتم بنزین بخرند؟ یا این که به دنبال منابع جدید باید بروند که رفته اند ولی تا کی می توان این بازی را ادامه داد؟اینجاست که پای تصمیمات کلان ملی به میان می آید و این تصمیم سازان کشور هستند که باید فکری اساسی برای این موضوع و صدها مساله مشابه دیگر بکنند و بر پایه عزت و حکمت و مصلحت ، برای سیاست خارجی تصمیم بگیرند و نه مدیران چند شرکت دولتی و خصوصی هواپیمایی.نکته پایانی این که نباید در نقد و انتقادهای داخلی به گونه ای عمل کنیم که نتیجه اش تطهیر دشمن باشد کما این که وقتی در تحریم سوخت رسانی به هواپیماهای ایرانی ، اراده و برنامه آمریکا را نادیده می گیریم و چون با فلان مدیر داخلی مشکل شخصی یا سیاسی داریم همه تقصیرها را متوجه او می کنیم ، در واقع متهم اصلی را تبرئه کرده ایم و به نفع او دچار دعواهای داخلی شده ایم.صنعت هوایی ایران ، هر چند مشکلات متعددی دارد و تقصیر برخی از این مشکلات نیز ای بسا متوجه مدیریت های آن باشد ، اما در این باره ، انصافاً نمی توان تقصیری را متوجه آن کرد و عقل و انصاف هم همین را می گوید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]