تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):شيعيان ما كسانى‏اند كه در راه ولايت ما بذل و بخشش مى‏كنند، در راه دوستى ما به يكديگر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804452078




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مشاهير شهر قزوين


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: sorayya12th February 2007, 05:18 PMمشاهيرِ شهر قزوین آدمهای مشهوری که من و شما بشناسیم زیاد دارد. سه نفر از معروفترین طنزنویسان ایران اهل قزوین‌اند: عبید زاکانی، نسیم شمال، و علی‌اکبر دهخدا. دو نفر از معروفترین خوشنویسان ایران هم قزوینی‌اند: میرعماد و عماد‌الکُتّاب. یک رئیس‌جمهور قزوینی هم داشته‌ایم: محمدعلی رجایی که دومین رئیس‌جمهور اسلامی ایران بود و در همان ماه اول ریاست جمهوری ترور شد. از امروزیها نام دکتر علی‌اکبر صالحی، که از نوادگان عمادالکتاب است، و مدتی رئیس دانشگاه صنعتی شریف و چند وقتی هم نماینده‌ی ایران در آژانس انرژی اتمی بود، می‌درخشد. بهاءالدین خرمشاهی، دکتر محمد دبیرسیاقی، مهدی سحابی، دکتر ناصر تکمیل‌همایون و جواد مجابی و چند آدم باسوادِ دیگر که جزو سرمایه‌های ملی کشور به شمار می‌روند، همه قزوینی‌‌اند. اینجا می‌توانید زندگی‌نامه‌ی کوتاهی از برخی مشاهیر قزوین را بخوانید. sorayya12th February 2007, 05:19 PMحمدالله مستوفی، مورخ و جغرافی‌دان عهد مغول (750ـ680 قمری) نسبش با 14 پشت به حربن یزید ریاحی می‌رسد که در واقعه‌ی کربلا به امام حسین (ع) پیوست و در روز عاشورا شهید شد. بنابراین از اعرابی بود که به قزوین آمدند و ماندگار شدند. آگاهی ما در مورد قزوین در عهد مغول، مدیون چند کتابی است که از او به یادگار مانده. «تاریخ گزیده» خلاصه‌ای است از تاریخ عالم، از آغاز خلقت تا دوران وزارت خواجه غیاث‌الدین محمد، پسر خواجه رشید‌الدین فضل‌الله که در سال 730 قمری نوشته شد. «ظفرنامه» (به شعر)، وقایع ایران از ابتدای تولد حضرت رسول (ص) را در برمی‌گیرد تا سلطنت ابوسعیدِ ایلخانی، یعنی سال 735 قمری. «نُزهة القلوب» کتابی است در جغرافیا، هیئت و تاریخ طبیعی ایران و عجایب علم در قرن هشتم هجری که در سال 740 قمری نوشته شده است. sorayya12th February 2007, 05:20 PMعبید زاکانی، طنزپرداز و شاعر بزرگ قرن هشتم (متوفا بین سالهای 768 تا 772 قمری) خواجه نظام‌الدین عبیدالله زاکانی قزوینی، از خاندان زاکانیان قزوین بود که تیره‌ای از اعراب بنی‌‌خفاجه‌اند. اینها اعرابی بودند که در قرن دوم هجری به این منطقه کوچانده شدند تا قزوین رونق بگیرد. زاکانیان دو شعبه داشتند. یک شعبه اهل علم و حدیث و شعبه‌ی دیگر اهل وزارت و صدارت، و عبید از شعبه‌ی دوم بوده است. او مقدمات علوم را در قزوین فرا گرفت و برای تکمیل آن به شیراز رفت. حافظ شیرازی و سلمان ساوجی هم‌عصر او بودند و بنا به قول مشهور او سری هم به بغداد زده است برای دیدار با سلمان ساوجی. فوت او را بین سالهای 768 تا 772 هجری در اصفهان یا بغداد نوشته‌اند. حتی محل دفن او نیز محل تردید است. احتمالاً او را در ماهان کرمان به خاک سپرده‌اند. شهرت عبید به اشعار و نوشته‌های طنز او و به‌ویژه طنز سیاسی است. مثنوی عشاق‌نامه، نورالامثال، ریش‌نامه (طنزی در مورد ریش و مکافاتِ آن)، صدپند (شامل صد پند طنزآمیز)، رساله‌ی دلگشا (که به دو زبان فارسی و عربی است)، مثنوی موش و گربه (یکی از معروفترین آثار سیاسی که شهرت جهانی دارد)، رساله‌ی اخلاق‌الاشراف و چند کتاب دیگر آثاری از او هستند که تا روزگار ما رسیده‌اند. sorayya12th February 2007, 05:20 PMمیرعماد قزوینی، خوشنویس بزرگ قرن نهم و دهم هجری (1024ـ961 قمری) در قزوین خوشنویسی آموخت و در تبریز به جرگه‌ی شاگردان محمدحسین تبریزی درآمد. استاد اخیر خیلی زود او را «استاد خوشنویسان» نامید و او را از شاگردی بی‌نیاز دانست. میرعماد از تبریز به عثمانی و حجاز رفت و سپس به ایران بازگشت. مدتی در خراسان و هرات به کاتبان کتابخانه‌ی فرهاد خان قرامانلو، از امرای لشگریان شاه‌عباس، پیوست. پس از قتل فرهاد خان به قزوین آمد و در 1008 قمری به اصفهان رفت. عباس دوم دوازده سال بود که به تخت نشسته بود و صفویه در اوج قدرت و شوکت به سر می‌برد. از این رو، هنرمندان و صنعتگران راهی اصفهان می‌شدند تا از نظر مادی و معنوی ترقی کنند. میرعماد نیز عریضه‌ای به نستعلیق در مدح شاه نوشت و برای او فرستاد. شاه را خوش آمد و او را به دربار فرا خواند. میرعماد تغییراتی در قواعد نستعلیق به وجود آورد. خط او به حدی متعالی شد که گفته می‌شود هنوز نظیری برایش سراغ نکرده‌اند. او شانزده سال در اصفهان اقامت کرد. شاگردان بسیاری را آموخت و آثار فراوانی از خود به جا گذاشت. میرعماد از مقربان بارگاه بود و همین حسادت کسانی را برانگیخت. از جمله علیرضا عباسی (با رضا عباسی اشتباه نگیرید، آن یکی نقاش بود و این یکی خطاط) به بدگویی از میرعماد نزد شاه پرداخت و او را سنی‌مذهب معرفی کرد. میرعماد از چشم شاه افتاد و روز به روز با نیش و کنایه‌ی بیشتری با شاه سخن گفت. خشم شاه عباس روزبه‌روز از کنایه‌های میرعماد و سعایت عباسی بیشتر شد و سرانجام مقصود بیک قزوینی، رئیس ایل شاهسون قزوین را بر آن داشت که به معاونت اراذل و اوباش بر سرش بریزند و در تاریکی شب او را بکشند. گور او اکنون در اصفهان است. میرعماد خود را از سادات حسنی می‌دانست و از این رو، رقمِ امضایش «میرعماد حسنی» بود. مرگ او در سال 63 زندگی‌اش اتفاق افتاد. آثار او اکنون به موزه‌ی خوشنویسی قزوین واقع در کاخ چهلستون منتقل شده‌اند. sorayya12th February 2007, 05:21 PMحاج ملامحمدتقی بَرَغانی (شهید ثالث)، فقیه و مبارزِ دینی (1263 ـ 1183 قمری) پس از آموختن مقدمات و سطوح فقه در قزوین، به قم رفت و شاگرد میرزای قمی شد. سپس به اصفهان و نجف رفت و به اجتهاد رسید. در بازگشت از عراق، مدتی را در تهران زیست. فتحعلی‌شاه بر او خشم گرفت و شیخ مجبور به ترک تهران و عزیمت به قزوین شد. در قزوین مرجعیت یافت و مورد احترام خاص و عام قرار گرفت. از آن طرف، شیخ احمد احسائی، مؤسس فرقیه‌ی شیخیه (بابیه)، گاهی به قزوین می‌آمد و مجلس درس تشکیل می‌داد و در مسجدالنبی نماز جماعت می‌گذاشت. آخرین بار در 1240 قمری که به قزوین آمد با ملامحمدتقی بر سر معاد اختلاف یافت و ملا او را تکفیر کرد. شیخ که به تکفیر دچار شده بود، توقف در قزوین را جایز ندانست و راهی عتبات و از آنجا مکه شد و بین راه جان سپرد. جانشینان او فرقیه‌ی بابیه و بعدتر بهائیه و ازلیه را تأسیس کردند. فتنه‌ای در میان مسلمین افتاد که در بعضی موارد به غارت و خونریزی انجامید. عروس ملامحمدتقی، یعنی قرة‌العین، که برادرزاده‌اش هم بود، از پیروان باب شد و از شوهرش طلاق گرفت. او طرفدارانی متعصب پیدا کرد و به تحریک همین زن بود که تعدادی از طرفدارانش سحرگاه به مسجد ریختند و ملامحمدتقی را در محراب نماز با شمشیر زخم زدند. سه روز بعد ملا در 80 سالگی درگذشت و در جوار امامزاده حسین دفن شد. پس از اجباری شدن شناسنامه در زمان رضاخان، نوادگان شهید ثالث شهرت «شهیدی» را برای خود برگزیدند و تا پیروزی انقلاب منصب امامت جمعه‌ی قزوین را حفظ کردند. لقب شهید را تا کنون به سه نفر داده‌اند. هر سه‌ی این افراد از فقهای شیعه‌ی اثنی‌عشری بوده و به بهانه‌ی مذهب خود به قتل رسیده‌اند. شهید اول، محمد بن مکی صاحب کتاب لمعه‌ی دمشقیه، از معتبرترین متون فقهی شیعه، است که در سال 786 قمری به فتوای دو تن از قاضیان حکومتی به قتل رسید. شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، صاحب کتاب شرح لمعه است که در سال 965 قمری به قتل رسید. اما شهید ثالث لقب دو نفر بوده است. یکی همین ملامحمد برغانی و دیگری قاضی نورالله شوشتری که به بهانه‌ی تألیف کتاب «احقاق‌الحق» علمای اهل سنت حکم به قتل وی در سال 1019 قمری دادند. sorayya12th February 2007, 05:21 PMعمادُالکُتّاب، خوشنویس مشهور (1315ـ1240 شمسی) میرزا محمدحسین سیفی قزوینی در قزوین به دنیا آمد. پدرش قباله‌نویس بود و مادرش از سادات سیفی قزوین، و به این مناسبت (سید بودن مادر)، میرزا نامیده شد. مدتی نزد میرزا محمدعلی خوشنویس خط آموخت. در چهارده‌سالگی برای کار نزد تاجری از اهالی شیروان به بادکوبه رفت. در شانزده‌سالگی پای پیاده راهی عتبات شد و سه سال در کاظمین ماند واز راه نوشتن زندگی کرد. می‌گویند آن‌قدر معیشت بر او سخت بود که حتی نمی‌توانست به کربلا برود. سرانجام همراه یکی از علما به کربلا رفت و پنج سال در این شهر و نجف اقامت کرد و ضمن نوشتنِ خط، علوم دینی خواند و سرانجام از تنگدستی به ستوه آمد و به ایران باز گشت. دو سال در تهران ماند و ازدواج کرد. در سال 1271شمسی در خیابان ناصرخسرو آموزشگاه خوشنویسی دایر کرد و اسم آن را «دارالکتابه» گذاشت. شاهنامه‌ی فردوسی را برای مظفرالدین شاه خوشنویسی کرد و به این مناسبت لقب «عمادالکتاب» گرفت. در انقلاب مشروطه به جرگه‌ی آزادی‌خواهان پیوست و در کودتای محمدعلی‌شاهی آواره‌ی کوه و بیابان شد. پس از فرار شاه مستبد، هفت سال معلم مشق احمدشاه شد. در سال 1294 شمسی عضو انجمنی مخفی شد به نام «کمیته‌ی مجازات» که هدف آن از بین بردن هواداران مؤثر انگلیس در ایران بود. در سریال «هزار دستان» علی حاتمی، شخصیت رضا تفنگچی که بعدها به رضا خوشنویس تبدیل شد، شباهتی تام و تمام به عمادالکتاب دارد. مأموریت نوشتن شب‌نامه‌های این کمیته با عمادالکتاب بود و گزارشی از انجام ترور توسط او ثبت نشده است. با خیانت یکی از اعضا، کمیته از هم پاشید و سران آن دستگیر و اعدام شدند. عمادالکتاب هم به پنج سال حبس محکوم شد. در سال 1300، در 60 سالگی از زندان آزاد شد و چهار سال بعد فرمان‌نگار مخصوص رضا پهلوی گردید و مدتی معلم خطّ پهلوی دوم بود. در سال 1312 انجمن آثار ملی او را مأمور نوشتن کتیبه‌های آرامگاه فردوسی در طوس و کتیبه‌های دارالفنون، دانشسرای عالی، دانشگاه تهران و چند جای دیگر کرد. در همین سال نشان درجه‌ی یک فرهنگِ وزارت معارف را دریافت کرد و سه سال بعد در 26 تیر سال 1315 در سن 75 سالگی از دنیا رفت و در امامزاده عبدالله شهر ری به خاک سپرده شد. او را پس از میرعماد و کلهر بزرگترین خوشنویس تاریخ ایران می‌دانند. sorayya12th February 2007, 05:22 PMمیرزا حسن شیخ‌الاسلام(رئیس‌المجاهدین )، سردار مشروطه‌خواهان قزوین (1298ـ1245 شمسی) پدرش میرزا مسعود شیخ‌الاسلام، لقب شیخ‌الاسلامی را از ناصرالدین‌شاه گرفت و مدافع استبداد بود. در حالی که پسرش میرزا حسن، انجمن مجاهدین قزوین را پایه‌ریزی کرد و آزادی‌خواهان شهر را گردهم آورد. در جریان تهدید مشروطیت توسط مستبدین در ابتدای استبداد صغیر، با 200 سوار مسلح به تهران رفت و از سوی نمایندگان مجلس مورد استقبال قرار گرفت و نمایندگان به این مناسبت او را «رئیس‌المجاهدین» نامیدند. بعد از به توپ بستن مجلس، محمدعلی شاه حکم دستگیری میرزا حسن را نیز صادر کرد. حسن به استانبول گریخت و مدتی بعد مخفیانه بازگشت. مشروطه‌خواهان، رشت را فتح کردند و سر راه تهران وارد قزوین شدند. رئیس‌المجاهدین و دیگر مشروطه‌خواهان قزوین هم به آنها پیوستند و شهر را دست گرفتند. در این گیرودار پدر میرزا حسن، یعنی میرزا مسعود شیخ‌الاسلام توسط مشروطه‌خواهان کشته شد و شایع گشت که پسر، مشروطه‌خواهان را به قتل پدر تحریک کرده است. این اتهام هرگز از او دور نشد، به طوری که پس از مرگ، مردم بنای مزار او را «امامزاده بی‌غیرت» نامیدند و به رغم موقوفاتی که برای آبادی گور خود کرده بود، هنوز هم به وضعی متروک کنار جاده‌ی قدیم تهران ـ قزوین واقع است. sorayya12th February 2007, 05:23 PMسیداشرف‌الدین حسینی (نسیم شمال)، شاعر و طنزپرداز انقلاب مشروطه (1312 ـ 1249 شمسی) به‌اشتباه او را گیلانی می‌نامند. در جوانی چندسالی از قزوین به رشت رفت و دوره‌ی اولِ روزنامه‌ی «نسیم شمال» را منتشر کرد. پدرش ملاآقا عبدالله (امام جمعه‌ی قزوین) و پدربزرگش شهید ثالث بود. در شش‌ماهگی پدرش را از دست داد. در 14 سالگی به نجف و کربلا رفت تا علم دین بیاموزد. از طرف مادر سید بود و برای همین خود را سید می‌دانست و به سنت سادات عمامه‌ی سیاه می‌بست. در 19 سالگی به قزوین برگشت. بعد از مرگ مادر به تبریز رفت و هیئت و جغرافیا و هندسه آموخت. در 22 سالگی به قزوین آمد و بلافاصله راهی رشت شد. اولین شماره‌ی «نسیم شمال» را در 1284 شمسی منتشر کرد. این روزنامه‌ی فکاهی و ادبی هفتگی چاپ می‌شد. بعد از فتح تهران از طرف مشروطه‌خواهان، اشرف‌الدین به تهران آمد و دوره‌ی دوم «نسیم شمال» را از 1290 تا 1305 شمسی منتشر کرد. غالب مندرجات روزنامه به شعر و گوینده‌ی آنها خودِ اشرف بود. او به‌تنهایی نویسنده، شاعر، ناشر و مصصح روزنامه‌اش بود و آن را با همه‌ی جزئیاتش ظرف چند ساعت آماده می‌کرد. رضاخان که به سلطنت رسید، سختگیری بر مطبوعات شروع شد و کار به آنجا کشید که به سید نسبت جنون دادند و در دارالمجانین بستری‌اش کردند. نسیم شمال، شاعر ملی، روزنامه‌نگار و طنزپرداز عصر مشروطه، سرانجام در 29 اسفند 1312 در فقر و تنگدستی جان سپرد و در ابن بابِوِیهِ ری دفن شد. sorayya12th February 2007, 05:23 PMعلامه علی‌اکبر دهخدا، طنزپرداز دوره‌ی مشروطه و لغتنامه‌نویس بزرگ ایرانی (1334-1259 شمسی) پدرش خان‌باباخان از مردم قاقازان قزوین بود که چندسالی قبل از تولد دهخدا از قزوین به تهران مهاجرت کرد. در ده‌سالگی پدر مرد و دهخدا به سعی مادر به آموزش علوم دینی و عربی پرداخت و به مدرسه‌ی شیخ هادی رفت. در سال 1275 شمسی دانشجوی مدرسه‌ی علوم سیاسی شد و زبان فرانسه آموخت. سپس همراه معاون‌الدوله‌ی غفاری که سفیر ایران شده بود در بالکان راهی اروپا شد. دو سال در وین ماند و علوم جدید آموخت. او همزمان با آغاز انقلاب مشروطه به ایران بازگشت و با همکاری میرزا جهانگیرخان و قاسم خان صوراسرافیل، روزنامه‌ی «صوراسرافیل» را منتشر کرد. در این روزنامه چرند و پرند می‌نوشت و دخو امضا می‌کرد که اصطلاحی است قزوینی به معنی دهخدا. پس از به توپ بستن مجلس، به اروپا تبعید شد. در سوئیس سه شماره‌ی دیگر از «صوراسرافیل» و در ترکیه به کمک ایرانیان مقیمِ استانبول روزنامه‌ی «سروش» را منتشر کرد. پس از تصرف تهران توسط مشروطه‌خواهان، با رأی مردم از تهران و کرمان به مجلس رفت و پس از پایان دور اول نمایندگی مجلس را رها کرد. در جنگ جهانی اول، یعنی سالهای 1294 تا 1298 شمسی به روستایی در چهار محال و بختیاری پناه برد و منزوی شد. بعد از جنگ به تهران آمد، اما از کارهای سیاسی کناره گرفت و در وزارت معارف و مدرسه‌ی علوم سیاسی و مدرسه‌ی عالی حقوق و... مشغول به کار شد. پس از شهریور 1320 که ایران به اشغال دول خارجی درآمد، عذرش را خواستند و دهخدا کار بزرگش یعنی لغتنامه را شروع کرد. در جریان ملی شدن صنعت نفت طرفداری مصدق را کرد که پس از کودتای 28 مرداد 1332 به این بهانه آزارها دید. تا این زمان 20 جلد از لغتنامه منتشر شده بود. برای انتشار لغتنامه مجلس اجازه‌ی‌ مخصوصی به دولت داد. دهخدا هرگز برای کارش حق تألیف نگرفت. دهخدا یک‌تنه کاری را که از عهده‌ی ده‌ها پژوهشگر و نویسنده و محقق برنمی‌آمد انجام ‌داد. سرانجام در 8 اسفند 1334 در 75سالگی از دنیا رفت و در ابن‌بابویه به خاک سپرده شد. علاوه بر لغتنامه که هنوز هم نوشتنِ آن توسط گروهی از محققان به سرپرستی دکتر سیدجعفرشهیدی ادامه دارد و به این منظور مؤسسه‌ی معتبری تأسیس شده است، دهخدا کتابهای زیادی را نوشت و کتابهای مهم و معتبری را ترجمه کرد. «امثال و حکم»، «دیوان دهخدا»، ترجمه‌ی «روح‌القوانین» منتسکیو، ترجمه‌ی «عظمت و انحطاط رومیان» و... از جمله‌ی این آثارند. sorayya12th February 2007, 05:24 PMمحمدعلی رجایی، دومین رئیس جمهور اسلامی ایران (1360ـ1312 شمسی) 14 ساله بود که به تهران آمد و در بازار تهران به شاگردی و دستفروشی مشغول شد. با مدرک ششم ابتدایی به نیروی هوایی رفت و گروهبان شد. پنج سال بعد دیپلم گرفت. در سال 1334 از نیروی هوایی استعفا داد و یک سال در بیجار معلمی کرد. سپس به دانشسرای عالی رفت و لیسانس گرفت. در سال 1339 در آزمون فوق لیسانس آمار پذیرفته شد و همزمان به تدریس در مدرسه‌ی کمال پرداخت که رئیس آن دکتر یدالله سحابی بود. بعد از گرفتن مدرک فوق لیسانس آمار در سال 1340برای معلمی به شهر خود، قزوین، برگشت. دو سال بعد حین پخش اعلامیه‌های نهضت آزادی دستگیر شد و به زندان افتاد. پس از آزادی، همراه با جلال‌الدین فارسی و محمدجواد باهنر، بقایای هیئتهای مؤتلفه‌ی اسلامی را سامان داد و بنیاد رفاه و تعاون اسلامی را به وجود آورد. آنها مدرسه‌ی رفاه را در تهران خریدند و آن را به مدرسه‌ای اسلامی تبدیل کردند. در آذر سال 1353 دوباره به زندان افتاد و چهار سال بعد در 23 شهریور 1357 آزاد شد. پس از پیروزی انقلاب، ابتدا مسئول بازگشایی مدارس و بعد مشاور وزیر آموزش و پرورش شد. با استعفای وزیر، کفیل و بعد وزیر آموزش و پرورش شد. یک سال بعد، از مردم تهران رأی گرفت و به مجلس شورای اسلامی راه یافت. در 5 مرداد 1359، بنی‌صدر، اولین رئیس‌جمهور اسلامی ایران، رجایی را به عنوان نخست‌وزیر خود معرفی کرد. در سال 1360 مجلس رأی عدم کفایت به بنی‌صدر داد. در 11 مرداد همان سال، مردم ایران با 14 میلیون رأی رجایی را به عنوان دومین رئیس‌جمهور برگزیدند. اما یک ماه بعد، در هشتم شهریورماه، بمبی در ساختمان نخست‌وزیری منفجر شد که در اثر آن رئیس جمهور و نخست‌وزیر، یعنی دکتر محمدجواد باهنر، با هم جان باختند و هر دو در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شدند. sorayya12th February 2007, 05:24 PMمهدی سحابی، نقاش، مجسمه‌ساز، مترجم و قصه‌نویس ( ـ1322) او تحصیل در هنرکده‌ی هنرهای تزیینیِ تهران و آکادمی هنرهای زیبای رُم را رها کرد و مدتها به روزنامه‌نگاری، بازیگری، مرمّتِ تابلوهای قدیمی، عکاسی و کارهای دیگر مشغول بود. او سرانجام به طور جدی به نقاشی و ترجمه‌ی متون ادبی پرداخت. سحابی آثار ادبیِ بسیار مهمی را از زبانهای انگلیسی، فرانسه و ایتالیایی به فارسی ترجمه و منتشر کرده است که رُمانِ هشت‌جلدی «در جست‌وجوی زمانِ ازدست‌رفته» اثر مارسل پروست از مهمترینِ آنهاست. sorayya12th February 2007, 05:25 PMبهاءالدین خرمشاهی، قرآن‌پژوه و حافظ‌‌شناسِ معاصر ( ـ1324) دوازده فروردین 1324 در قزوین به دنیا آمد. پدر و اجداد او اهل خرمشاه یزد بودند. سالها نزد پدر که به علوم دینی و زبان عربی مسلط بود درس معقول و منقول خواند. در سال 1342 دیپلم طبیعی گرفت و برای ادامه‌ی تحصیل به تهران آمد. ابتدا وارد دانشکده‌ی پزشکی شد، اما خیلی زود انصراف داد و در امتحان ورودی رشته‌ی ادبیات فارسی شرکت کرد. در سال 1347 لیسانس ادبیات فارسی گرفت در حالی که محضر استادانی چون سیدجعفر شهیدی، آیت‌الله شعرانی، ناتل خانلری و ذبیح‌الله صفا را درک کرده بود. مدتی را در لغتنامه‌ی دهخدا کار کرد. در سال 1352 از مقطع فوق لیسانس کتابداری فارغ‌التحصیل شد و یک سال بعد به عضویت هیئت علمی مرکز خدمات کتابداری درآمد. ده سال بعد، از کتابداری درآمد و به انجمن فلسفه رفت. در تأسیس دایرة‌المعارف تشیع حضور داشت و یکی از دو ویراستار ارشد این مجموعه است. این دایرةالمعارف احتمالاً اولین دایرة‌المعارفی است که در ایران حرف «ی» در آن دیده می‌شود، زیرا از 14 جلدِ آن تاکنون 10 جلد منتشر شده است. عضو مؤسس و مدیرمسئول نشر فرزان روز است. در سال 1369 به عضویت فرهنگستان زبان و ادب فارسی درآمد. او بیش از 50 کتاب تألیف یا ترجمه و هزار مقاله در مطبوعات منتشر کرده است. از این تعداد 320 مقاله، نقد علمی بوده که از این نظر پیشکسوت نقدنویسی در ایران است. اما عمده‌ی شهرت خرمشاهی پژوهشهای قرآنی، ترجمه‌ی قرآن و نیز کتابهایی است که در مورد حافظ نوشته است. 15 جایزه‌ی علمی گرفته که چهار مورد آن مربوط به کتابهایی است که برگزیده‌ی کتاب سال شده‌اند. ترجمه‌ای دقیق و فنی از قرآن کریم، ترجمه‌ی «دین‌پژوهیِ» میرچا الیاده، ترجمه‌ی «عرفان و فلسفه‌»ی استیس، تألیف «چارده روایت» درباره‌ی شعر و شخصیت حافظ، تألیف «جهانِ غیب و غیبِ جهان»، تألیف «تفسیر و تفاسیر جدید»، ترجمه‌ی «خدا در فلسفه» و چند ده کتاب دیگر از جمله‌ آثار خرمشاهی است. او در سال ؟138 به عنوان یکی از چهره‌های ماندگار ایران معرفی شد. sorayya12th February 2007, 05:26 PMدکتر علی‌اکبر صالحی، استاد رشته‌ی مهندسی هسته‌اي ( -1328) او در كربلا متولد شد. پدرش سيداحمد صالحي، خواهرزاده‌ي عمادُالكُتّاب، خوشنويسِ صاحب‌نام است. او در نه سالگي به ايران بازگشت. پس از گرفتن ديپلم متوسطه در سال 1968 ميلادي به دانشگاه بيروت رفت و سه سال بعد ليسانس مهندسي مكانيك گرفت. در سال 1972وارد دانشگاه فناوري ماساچوست (mit) شد و پنج سال بعد با مدرك دكتري مهندسي هسته‌اي به ايران آمد و در دانشگاه صنعتي اصفهان و سازمان انرژي اتمي شروع به كار كرد. پس از انقلاب اسلامي، در سال 1358 قائم‌مقام معاون آموزشي دانشگاه صنعتي شريف شد. در اواسط دهه‌ي شصت همراه هيئتي به امريكا رفت تا از ميان ايرانيهاي مقيم، براي دانشگاههاي كشور هيئت علمي جذب كند. مدتي معاون آموزشي وزير علوم وقت (دكتر فاضلي) شد. دو سال بعد استعفا كرد و به بخش مهندسي هسته‌اي دانشكده‌ي مهندسي مكانيك دانشگاه شريف بازگشت. در سال 1367 به عنوان اولين رئيس دانشگاه بين‌المللي امام خميني قزوين انتخاب شد كه به علت بيماريِ رئيس وقت دانشگاه صنعتي شريف نتوانست در اين سمت بماند و براي رياست دانشگاه صنعتي به تهران بازگشت. او توانست رونق را به دانشگاه صنعتي شريف كه از مهمترين دانشگاههاي فني و مهندسي كشور و خاورميانه بود تا حدودي برگرداند. پس از دو دور رياست بر اين دانشگاه، به عنوان نماينده‌ي ايران در آژانس اتمي انتخاب شد كه تا سال 1382 در اين سمت مشغول كار بود. cupid17th September 2007, 02:45 PMقزوین را در نوشته های قدیم اروپا شهر باستانی « ارساس » یا « ارسا سیا» و در تواریخ یونان همان شهر قدیمی « راژیا » و در زمان اشکانیان به نام موسس آن « اردپا » خوانده اند. ساسانیان آنرا « کشوین » نامیده اند یعنی سرزمینی که نباید از آن غافل شد برخی هم آنرا « قسوین » یا شهر که مردمی پرصلابت و استوار دارد و بعضی از مورخین هم معرب « کاسپین » گفته اند به دلیل آنکه قوم کاپست از مجاورت دریای مازندران به طرف این دشت مهاجرت کرده و با اقوام بومی اختلاط نموده اند و � سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 798]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن