تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 10 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):براى هر چيزى زكاتى است و زكات بدنها روزه است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803030131




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اشعار مريم حيدر زاده


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : اشعار مريم حيدر زاده patris27th October 2006, 04:22 AMسلام من خودم اشعار مريم حيدرزاده رو خيلي دوست دارم و باهاش كلي حال ميكنم:) :) دوست دارم تو اين تاپيك اشعار مورد علاقه ام رو از اين شاغز معاصر بذارم :) :) خوشحال ميشم دوستان هم كمكم كنن و اشعار مورد علاقه شون رو از اين شاعر بذارن:) :) :) :) از همين ابتدا از همگيتون سپاسگذارم:) :) :) همه را، همه را دوست دارم هم او را كه ما را مي بيند و انگار كه نمي بيند هم او را كه تنها به نامي از او دلخوشيم هم او را كه خداحافظ ما را مي شنود و نمي شنود و بالا مي رود هم او را كه سلام ما را شانه مي اندازد بالا! هم او را كه ميگفت با هم باشيم كه گفت:با تو ، با هم و با اوييم حتي هم او! گر چه مي دانستيم كه او حتي با خود خود نيست چه رسد با من من! او را هم از صميم دل دوست دارم چرا كه خاطره هاي قشنگ و زخمي اين دل نامراد، با او همه بسر شد همه را دوست دارم حتي پاره هاي تنم را كه خطاها و پريشانيهاي مرا در مي گذرند و مي بخشند ... محض رضاي گلي كه بو و عطر و لحن قشنگ مريم دارد همه را دوست داشته باشيم. patris28th October 2006, 03:32 AMسلام بهونه قشنگ من براي زندگي اره بازم منم همون ديوونه هميشگي فداي مهربونيات چه مي كني با سرنوشت دلم واست تنگ شده بود اين نامه رو واست نوشت حال من و اگه بخواي رنگ گلاي قاليه جاي نگاهت بد جوري تو صحن چشام خاليه ابرا همه پيش منن اينجا هوا پر غمه از غصه هام هر چي بگم جون خودت بازم كمه ديشب دلم گرفته بود رفتم كنار اسمون فرياد زدم يا تو بيا يا من و پيشت برسون فداي تو نميدوني بي تو چه دردي كشيدم حقيقت و واست بگم به اخر خط رسيدم رفتي و من تنها شدم با غصه هاي زندگي قسمت تو سفر شد و قسمت من اوارگي نمي دوني چقدر دلم تنگه براي ديدنت براي مهربونيات،نوازشات،بوسيدنت به خاطرت مونده يكي هميشه چشم براهته؟ يه قلب تنها و كبود هلاك يه نگاهته؟ من مي دونم همين روزا عشق من از يادت ميره بعدش خبر ميدن بيا كه داره دوستت مي ميره روزات بلنده يا كوتاه دوست شدي اونجا با كسي بيشتر از اين من و نذار تو غصه و دلواپسي يه وقت من و گم ميكني تو دود اين شهر غريب يه سرزمين غربته با صد تا نيرنگ و فريب فداي تو يه وقت شبا بي خوابي خستت نكنه غم غريبي عزيزم زرد و شكستت نكنه چادر شب لطيف تو از روت شبا پس نزني تنگ بلور اب تو يه وقت ناغافل نشكني اگه واست زحمتي نيست بر سر عهدمون بمون منم تو رو سپردمت دست خداي مهربون rezamediatak28th October 2006, 04:59 AMوقتي شاعري همانند مريم که روشندله و قدرت ديدن زيباييهاي ظاهري دنياي اطرا فشو نداره اينچنين شعرهاي عاشقانه و لطيفي مي سرايه نشون ميده که عشق بر پايه ظاهر نيست که بيشتر ما ها از روي اون قضاوت ميکنيم چه خوبه يه تجديد نظري در توجه به ظاهر گيتي و آدماي اطرافمون داشته باشيم چون عشق واقعي از دل بر مياد Hoda_crazy29th October 2006, 02:09 AMهمه بغضشون گرفته چرا بارون نمياد!؟ ليلي مرد از غم دوري چرا مجنون نمياد!؟ روي ماهش کجا پنهون شده رفته کجا!؟ چرا از اونور ابرا ديگه بيرون نمياد!؟ نيتت رو واسه فال قهوه کردم ولي حيف عکس اون چشماي قشنگ توي فنجون نمياد من و کشتي تو با اين خنجر دوريت عجبه چرا از اين دله ديونه يه کم خون نمياد!؟ مگه تو بيخبري موم رو پريشون ميکنم دل تو واسه مويه پريشون نمياد دل تو ازبس سفيد و لطيفه مثل برف از خجالت تو برفي تو زمستون نمياد تو دلم فقط يه بار مهموني بود تو اومدي درا رو بستم از اون وقت ديگه مهمون نمياد صدايه بارون قشنگه به شيشه که ميخوره اما با غم نجيب روي ناودون نمياد دو سه بار واسط نوشتم مثه آيينه ميموني تو يه بار جواب ندادي چرا شمعدون نمياد عمريه اسيرتم اسير اون چشماي ناز يه ملاقاتي واسم يه بار تو زندون نمياد نميگه کسي واسه مرمتش فکري کنيم هيچکسي سراغ اين کلبه ويرون نمياد زندگي بزيه شطرنج و من منتظرم طرف مقابلم ولي به ميدون نمياد گاهي وقتها اينقدر آب و هوام ابري ميشه که قد اشکاي من از رود کارون نمياد گاهي وقتا با خودم ميگم شاي ميخواد ذوق بکنم اما معلومه نخواد بياد که پنهون نمياد اونکه براي ديدنش ستاره ميچيني اهل نازه پس با يه خواهش آسون نمياد تو نامه آخري کلي دليل اورده بود مثلا چون تشنه اند ياسايه تو گلدون نمياد لااقل کاش راستشو براي من نوشته بود کاش واسم نوشته بود به خاطر اون نمياد ***** مي خوام يه قصري بسازم پنجره هاش آبي باشه من باشم و تو باشي و يه شب مهتابي باشه امشب مي خوام از آسمون ياسهاي خوشبو بچينم امشب مي خوام عكس تو رو تو خواب گل ها ببينم كاشكي بدوني چشمات رو به صد تا دنيا نمي دم يه موج گيسوي تو رو به صد تا دريا نمي دم كاش تو هواي عاشقي هميشه پيشم بموني از تو كتاب زندگي حرفاي رنگي بخوني حتي اگه دلت نخواد اسم تو ، تو قلب منه چهره تو يادم مياد وقتي كه بارون مي زنه امشب مي خوام براي تو يه فال حافظ بگيرم اگر كه خوب در نيومد به احترامت بميرم امشب مي خوام رو آسمون عكس چشات رو بكشم اگر نگاهم نكني ناز نگات رو بكشم مي خوام تو رو قسم بدم به جون هر چي عاشقه به جون هر چي قلب صاف رنگ گل شقايقه يه وقتي كه من نبودم بي خبر از اينجا نري بدون يه خداحافظي پر نزني تنها نري وقتي كه اينجا بموني بارون قشنگ و نم نمه هواي رفتن كه كني مرگ گلهاي مريمه Hoda_crazy29th October 2006, 02:16 AMنگات قشنگه وليكن يه كم عجيب و مبهمه من از كجا شروع كنم دوست دارم يه عالمه من و گذاشتي و بازم يه بار ديگه رفتي سفر نمي دونم شايد سفر براي دردات مرهمه تا وقتي اينجا بموني يه حالت عجيبيه من چه جوري واست بگم بارون قشنگ و نم نمه هواي رفتن كه كني واسه تو فرقي نداره اما به جون اون چشات مرگ گلاي مريمه آخرشم دق مي كنم تا من و دوست داشته باشي مردن كه از عاشقيه يك دفه نيست كه كم كمه من نمي دونم تو چرا اينجور نگاهم مي كني زير نگاه نافذت نگاه عاشقم خمه مي پرسم از چشماي تو ممكنه اينجا بموني ؟ مي خندي و جواب مي دي رفتن من مسلمه برو به خاطر خودت اما به من قول بده هرجاي دنيا كه بري ديگه نشو مال همه رسمه كه لحظه ي سفر يادگاري به هم مي دن قشنگ ترين هديه ي تو تو قلب من يه مشت غمه شايد اين و بهم دادي كه هميشه با من باشه حق با تو ا تو راست مي گي غمت هميشه پيشمه ديدي گلا شب كه ميشه اشكاشونو رو مي كنن يادت باشه چشم منم هميشه غرق شبنمه تو مي ري و اسم من و از رو دلت خط مي زني اسم قشنگ تو ولي هميشه هرجا يادمه چشماي روشنت يه كم كاشكه هواي من رو داشت تنها توقعم فقط يه بار جواب ناممه Hoda_crazy29th October 2006, 02:24 AMنمي گم خطا نكردم من كه ادعا نكردم همه گفتن بي وفايي من كه اعتنا نكردم عازم سفر شدي تو من دلم مي خواست بموني واسه موندن تو اما بخدا دعا نكردم واسه تو كلي نوشتم كه يه جوري مبتلا شي تقصير منه كه آخر تو رو مبتلا نكردم توي كوچه ي رفاقت يه سلام جواب ندادم تو دلم تويي اون و با كسي آشنا نكردم مي دونم دوسم نداري حتي قد يه قناري اما عاشقم هنوزم بدون اشتباه نكردم ما جايي قرار نذاشتيم جز تو كوچه هاي رويا اين دفعه تو اومدي من به قرار وفا نكردم زير دين ناز چشمات يه عمريه دارم مي سوزم تا خاكستري نشه دل دينمو ادا نكردم اومدن واسه نصيحت به بهانه ي يه صحبت عمرشون كلي تلف شد چون تو رو رها نكردم راه آسمون كه بسته س گرچه قلبامون شكسته س تا بحال انقد خدا رو اينجوري صدا نكردم تو من و گذاشتي رفتي خواستي من ديوونه تر شم باورت نمي شه شايد آخه جون فدا نكردم نامه هاي عاشقونه با نشونه بي نشونه اما از كساي ديگه س پس اونا رو وا نكردم يادته عكست و دادي بذارم تو قاب قلبم بعد از اون روز ديگه هرگز به كسي نگا نكردم تو از اون روزي كه رفتي نه تو رفتي كه ببيني تا قيامت هم تو رو من از خودم جدا نكردم patris29th October 2006, 03:35 AMنه!نمي شود رفت و گذشت و نديد! هنوز چشمي پشت پنجره منتظر هست و نگاهش به ان سو دو دو مي زند و صداي تپ تپ دلي را نشنيد كه بي تاپ و بي قرار دل دل مي كند براي سير ديدنش ... خدايا، خدايا ان روز مباد! ان روز بي عشق، هرگز مباد! patris29th October 2006, 04:33 PMتو مثل راز پاييزي و من رنگ زمستانم چگونه دل اسيرت شد قسم به شب نمي دانم تو مثل شمعداني ها پر از رازي و زيبايي و من در پيش چشمان تو مشتي خاك گلدانم تو دريايي تريني، ابي و ارام و بي پايان و من موج گرفتاري اسير دست طوفانم تا مثل اسماني مهربان و ابي و شفاف و من در ارزوي قطره هاي پاك بارانم نمي دانم چه بايد كرد با اين روح اشفته به فريادم برس اي عشق من امشب پريشانم تو دنياي مني بي انتها و ساكت و سرشار و من تنها در اين دنياي دور از غصه مهمانم تو مثل مرز احساسي قشنگ و دور و نامعلوم و من در حسرت ديدار چشمت رو به پايانم تو مثل مرهمي بر بال بي جان كبوترها و من هم يك كبوتر تشنه باران درمانم بمان امشب كنار لحظه هاي بي قرار من ببين با تو چه رويايي ست رنگ شوق چشمانم شبي يك شاخه نيلوفر به دست ابيت دادم هنوز از عطر دستانت پر از شوق است دستانم تو فكر خواب گلهايي كه يك شب باد ويران كرد و من خواب تو را مي بينم و لبخند پنهانم تمام ارزوهايم زماني سبز مي گردد كه تو يكشب بگويي، دوستم داري تو ، مي دانم غروب اخر شعرم پر از ارامش درياست و من امشب قسم خوردم ترا هرگز نرنجانم به جان هر چه عاشق تو اين دنياي پرغوغاست قدم بگذار روي كوچه هاي قلب ويرانم بدون تو شبي تنها و بي فانوس خواهم مرد دعا كن بعد ديدار تو باشد وقت پايانم Hoda_crazy30th October 2006, 01:35 AMاين روزا عادت همه رفتن ودل شكستنه درد تموم عاشقا پاي كسي نشستنه اين روزا مشق بچه ها يه صفحه آشفتگيه گرداي رو آينه ها فقط غم زندگيه اين روزا درد عاشقا فقط غم نديدنه مشكل بي ستاره ها يه كم ستاره چيدنه اين روزا كار گلدونا از شبنمي تر شدنه آرزوي شقايقا يه شب كبوتر شدنه اين روزا آسمونمون پر از شكسته باليه جاي نگاه عاشقت باز توي خونه خاليه اين روزا كار آدما دلهاي پاك رو بردنه بعدش اونو گرفتن و به ديگري سپردنه اين روزا كار آدما تو انتظار گذاشتنه ساده ترين بهانشون از هم خبر نداشتنه اين روزا سهم عاشقا غصه و بي وفاييه جرم تمومشون فقط لذت آشناييه اين روزا توي هر قفس يكي دو تا قناريه شبها غم قناريها تو خواب خونه جاريه اين روزا چشماي همه غرق نياز شبنمه رو گونه هر عاشقي چند قطره بارون غمه اين روزا ورد بچه ها بازي چرخ و فلكه قلباي مثل دريامون پر از خراش و تركه اين روزا عادت گلها مرگ و بهونه كردنه كار چشماي آدما دل رو ديونه كردنه اين روزا كار رويامون از پونه خونه ساختنه نشونه پروانگي زندگي ها رو باختنه اين روزا تنها چارمون شايد پرنده مردنه رو بام پاك آسمون ستاره رو شمردنه اين روزا آدما ديگه تو قلب هم جا ندارن مردم ديگه تو دلهاشون يه قطره دريا ندارن اين روزا فرش كوچه ها تو حسرت يه عابره هر جا يكي منتظر ورود يه مسافره اين روزا هيچ مسافري بر نمي گرده به خونه چشاي خسته تا ابد به در بسته مي مونه اين روزا قصه ها همش قصه دل سوزوندنه خلاصه حرف همه پر زدن و نموندنه اين روزا درد آدما فقط غم بي كسيه زندگيشون حاصلي از حسرت و دلواپسيه اين روزا خوشبختي ما پشت مه نبودنه كار تموم شاعرا فقط غزل سرودنه اين روزا درد آدما داشتن چتر تو بارونه چشماي خيس و ابريشون همپاي رود كارونه اين روزا دوستا هم ديگه با هم صداقت ندارن يه وقتا توي زندگي همديگر و جا مي ذارن جنس دلاي آدما اين روزا سخت و سنگيه فقط توي نقاشيا دنيا قشنگ و رنگيه اين روزا جرم عاشقي شهر دل و فروختنه چاره فقط نشستن و به پاي چشمي سوختنه اسم گلا رو اين روزا ديگه كسي نمي دونه اما تو تا دلت بخواد اينجا غريب فراوونه اين روزا فرصت دلا براي عاشقي كمه زخماي بي ستاره ها تشنه ياس مرهمه اين روزا اشك مون فقط چاره ي بي قراريه تنها پناه آدما عكساي يادگاريه اين روزا فصل غربت عشق و يبدهاي مجنونه بغضاي كال باغچه منتظر يه بارونه اين روزا دوستاي خوبم همديگر رو گم ميكنن دلاي پاك و ساده رو فداي مردم ميكنن اين روزا آدما كمن پشت نقاب پنجره كمتر ميبيني كسي رو كه تا ابد منتظره مردم ما به همديگه فقط زود عادت مي كنن حقا كه بي وفايي رو خوب هم رعايت ميكنن درسته كه اينجا همه پاييزا رو دوست ندارن پاييز كه از راه ميرسه پا روي برگاش مي ذارن اما شايد تو زندگي يه بغض خيس و كال دارن چند تا غم و يه غصه و آرزوي محال دارن اين روزا بايد هممون براي هم سايه باشيم شبا يه كم دلواپس كودك همسايه باشيم اون وقت دوباره آدما دستاشون رو پل ميكنن درداي ارغواني رو با هم تحمل مي كنن اگه به هم كمك كنيم زندگي ديدني ميشه بر سر پيمان مي مونن دوستاي خوب تا هميشه اما نه فكر كه ميكنم اين كار يه كار ساده نيست انگار براي گل شدن هنوز هوا آماده نيست rezamediatak30th October 2006, 03:17 AMبا اجازه پاتريس جون چندتا تک بيتي ميذارم می خوام برم کلاس خط یاد بگیرم با خط خوش نامه بدم واسه شما ،‌ تو رو خدا بیا بکش یه کاری کرد با دل من اون چشای پر جذبه که ساعت خونه م هنوز ، بعد یه عمری عقبه اون که نباید می شد انگار شده هر چی بگم نمی خوامش بیخوده همین که اسمت رو منه ،‌ کلی می بالم به خودم بذار همه گمان کنن من اول عاشقت شدم rezamediatak30th October 2006, 03:19 AMمگه ازت چی کم دارم که روز و شب ناز می کنی فکر می کنی ازم سری ، بال داری ، پرواز می کنی ؟ ما رو بگو سپردیمش دل و چشامونو به کی اون که به زندگی می گه ، نمایش عروسکی دارم از تو می نویسم تو یه روز سرد برفی قلمم نمی نویسه ، می گه تو نداری حرفی برو دیگه نبینمت ، خاطر خواهیت دروغ بوده تو خلوتم با گریه هام ، چه قدر سرت شلوغ بوده روشنی چشات نداره مرزی تو خیلی بیشتر از اینا می ارزی patris30th October 2006, 03:40 AMكاش مي شد سرزمين عشق را در ميان گامها تقسيم كرد كاش مي شد با نگاه شاپرك عشق را بر اسمان تفهيم كرد كاش مي شد با دو چشم عاطفه قلب سرد اسمان را ناز كرد كاش مي شد با پري از برگ ياس تا طلوع سرخ گل پرواز كرد كاش مي شد با نسيم شامگاه برگ زرد ياسها زا زنگ كرد كاش مي شد با خزان قلبها مثل دشمن عاشقانه جنگ كرد كاش مي شد با محبت خانه ساخت يك اطاقش را به مرواريد داد كاش مي شد بر تمام مردمان پيشوند نام انسان را گذاشت كاش مي شد با تمام حرفها يك دريچه يه صفا را وا كنم كاش مي شد در نهايت راه عشق ان گل گم گشته را پيدا كنم rezamediatak30th October 2006, 03:49 AMوقتي به شعرهاي مريم توجه مي کنم ميبينم زياد از واژه کاش استفاده ميکنه کاش یکی پیدا شه خواب و گل تعبیر بکنه به کویر آب بده تا اونا رو سیر بکنه کاش یکی پیدا شه با ابرا صمیمی تر باشه نذاره بارون واسه باریدنش دیر بکنه کاش یکی پیدا شه که دلش مث اینه باشه لااقل دعا واسه بقیه تاثیر بکنه کاش یکی پیدا شه ‌آب بده به آدمای خوب نکنه خوشبختیا تو گلوشون گیر بکنه کاش یکی پیدا شه زندگی بده به کلبه ها خونه ی شادی ها رو یه جوری تعمیر بکنه کاش یکی پدیا شه که انقده مهربون باشه که از آدمای بی ستاره تقدیر بکنه کاش یکی پیدا شه دستا رو به همدیگه بده دلای گسسته رو بیاره زنجیر بکنه کاش یکی پیدا شه قانون سفر رو ببره نذاره دم ورودش کسی تاخیر بکنه کاش یکی پیدا شه مرهم بذاره رو زخم عشق پیش از این که عاشقی دلا رو دلگیر بکنه کاش همه پیدا بشیم به همدیگه کمک کنیم کسی تنهایی نمی تونه دی و تیر بکنه ***** عاشق و معشوقها ای کاش بهم انقد شک نداشتن سقف اعتمادامون کاش انقدر ترک نداشتن چی می شد دست من و تو همیشه تو دست هم بود از ما هرچی که می گفتن واسه ی عاشقی کم بود چی می شد بی التماسم تو می اومدی به خونه چی می شد دلت می دونست که باید پیشم بمونه چی می شد می سوخت دلامون واسه التماس سیبا چی میشد دنیا رو یک شب بسپاریم دست غریبا چی می شد من رو تو یک شب ببری به زیر بارون حتی به قیمت مرگ عزت و آبروهامون کاش برای کشتی عشق یکی از ما ناخدا بود که می رفتیم اونجا غیر ما فقط خدا بود چشمای ناز تو ای کاش یه ضریحی داشت طلایی انقد دورش می گشتم که نشه پیداش جدایی کاشکی یادمون نمی رفت عهدامون بدون علت واسه ی دفاع از خود دست نمی زدیم به تهمت کاشکی عهدامون نمی شکست با یه اتفاق ساده به دلیل اینکه آدم توی این دنیا زیاده کاش برای اون مهم بود چشام از خاطره خیسه گفته بودم که دل من برای اون می نویسه یادته واست نوشتم روی صفحه های رنگی حیفه که پیشم نمونن چشای به این قشنگی گفتی تنها راهه پرواز ولی آسمون چه دوره واسه تو کاری نداره که دسات مثل بلوره کی میگه سرمای بهمن واسه باریدن برفه ایراد از عشق من و توست که همش اسیر حرفه نگرانم واسه اون روز که بازم تازه شه داغم ونم یه روز نزدیک نمی یای دیگه سراغم من خودم دیدم ستاره نور نداره بی فروغه تو اصن دوسم نداشتی هر چی که گفتی دروغه هنوزم عاشقتم جون چشات جون دریا ولیکن یادت بمونه خوب من و گذاشتی تنها می خواد دعاهای ما واسه همدیگه بگیره یکی از ما با شهامت واسه اون یکی بمیره قدر بین دلا و حرفهای ما اختلافه این روزها درد غریبی می کنه ما رو کلافه چی میشه با هم بسازیم یه روزی یه شهر تازه بدون اینکه بگیریم از کسی حتی اجازه یادگاری بنویسیم کاش رو گلبرگای قرمز بنویسیم که عزیزم هر جا باشم بی تو هرگز کاش نشه زندگیامون یه روزی اسیر تکرار و یادت می یاد عزیزم گفتی به امید دیدار ؟ کروش ---- > پست پشت سر هم خلاف قوانین بیشتر دقت کنید . rezamediatak30th October 2006, 03:51 AMای کاش من خورشید بودم روی علف ها می نشستم با مهربانی قفل غم را از روی در ها می شکستم ای کاش من آلاله بودم لاله ای خوش رنگ و زیبا آلاله ای که دوست دارد نجوای سرخ شاپرک را ای کاش من احساس بودم مفهوم سبز زنده بودن مضمون باران بهاری در دفتر سرخ سرودن ای کاش من لبخند بودم بر روی لبهای کویری ای کاش غم را می زدودم لز چشم نمنک اسیری ای کاش من پرواز بودم پرواز تا اوج رسیدن پرواز تا اعماق رویا نبض شقایق را شنیدن ای کاش من مهتاب بودم مهتاب با نوری طلایی همدرد با مرغان عاشق با بی دلان درد آشنایی ای کاش من ایینه بودم یا انعکاس نور بودم با نقره هایم گرد غم را از صفحه دل می زدودم ای کاش من یک قطره بودم یک قطره اشک پک و جاری اشکی به روی گونه ای سرخ یا در دل چشم انتظاری ای کاش من یک یاس بودم تا بیکران می رسیدم دست پر از احساس خود را بر قلب باران میکشیدم ای کاش من یک قلب بودم شب تا سحرگاه می تپیدم آن قدر می رفتم فراتر تا آه شب را می شنیدم ای کاش من دیدار بودم آن شوق نیلی رنگ دیدن از خوشه های زرد خورشید گل دسته های یاد چیدن ای کاش با شعر رهایی در قلب ها غوغا نماییم و با ورود حضرت عشق این کلبه را دریا نماییم patris30th October 2006, 04:20 PMشبي از پشت يك تنهايي نمناك و باراني، ترا با لهجه هاي گلهاي نيلوفر صدا كردم تمام شب براي با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهايت دعا كردم پس از يك جستجوي نقره اي در كوچه هاي آبي احساس تو را از بين گلهايي كه در تنهايي ام روئيد، با حسرت جدا كردم و تو در پاسخ آبي ترين موج تمناي دلم گفتي دلم حيران و سرگردان چشماني است رويايي و من تنها براي ديدن زيبايي آن چشم تو را در دشتي از تنهايي و حسرت رها كردم همين بود آخرين حرفت و من بعد از عبور تلخ و غمگينت حريم چشمهايم را بروي اشكي از جنس غروب ساكت و نارنجي خورشيد وا كردم Hoda_crazy31st October 2006, 01:12 AMلا لا لا لا نخواب سودی نداره همون بهتر که بشماری ستاره همون بهتر که چشمات وا بمونه که ماه غصه اش نشه تنها بيداره لا لا لا لا نخواب باز هم سفر رفت نميدونم به کارون يا خزر رفت فقط دردم اينه مثل هميشه بدون اطلاع و بی خبر رفت لا لا لا لا نخواب ميدونه جنگه دست هر کی ميبينی يه تفنگه يه عمره دور چشماش گشتم اما نفهميدم که اون چشما چه رنگه لا لا لا لا نخواب زندونه دنيا سر ناسازگاری داره با ما بشين باز هم دعا کن واسه اون که ما رو اينجا گذاشت تنهای تنها لا لا لا لا نخواب اون راه دوره خدا ميدونه که حالش چه جوره توی خلوت ميگم اينجا کسی نيست خداييش که دلم خيلی صبوره لا لا لا لا نخواب تيره است چراغم مثل اتشقشان ميمونه داغم به جون گلدونا کم غصه ای نيست هزار شب شد هزار شب شد نيومد باز سراغم لا لا لا لا نخواب خواب که دوا نيست دل ديوونه داشتن که خطا نيست ميگن دست از سرش بردار نميشه اخه عاشق شدن که دست ما نيست لا لا لا لا نخواب تنها ميمونم کاش اون قدر چشماتو بدونم چرا چشمات پر خشم عزيزم مگه من مثل اون نامهربونم لا لا لا لا نخواب ماه رو نگاه کن من اسفند رو ميارم تو دعا کن بگو برگرده پيش ما بمونه کتاب حافظ رو بردار و وا کن لا لا لا لا نخواب سرما تو راهه هميشه عمر خوشبختی کوتاهه ميگن با يه فرشته اونو ديدن دروغه جون دريا اشتباهه لا لا لا لا نخواب تلخ جدايی کمر خم ميشه زير بی وفايی تو بيدار باش همه ت سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5145]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن