واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اصفهان شناسان بزرگ نويسنده: آزاده حريري* مقدمه شهراصفهان از ديرباز با عناويني همچون نصف جهان،موزه هميشه زنده و دارالعلم، درميان شهرهاي کشورمان ازجايگاه ويژه اي برخوردار بوده است. نام اصفهان بي درنگ تصاويرزيبايي از گنبدهاي نيلگون، بازارهاي زيبا و پل هاي باشکوه را در ذهن ها زنده مي کند.اما با همه ي شهرتي که آثار تاريخي و فرهنگ اين ديار دارد،از پديدآورندگان و مرمتگران و پژوهشگراني که سعي درحفظ و تجلي هر چه بيشتر اين آثار داشته اند،کم تر نامي مطرح شده است. دراين مقاله سعي شده است به معرفي مختصري از برخي مرمتگران،پژوهشگران و حاميان فرهنگ و هنر در اصفهان، پرداخته شود. ارنست هولستر زندگي نامه ارنست هولستر،مهندس آلماني به سال (1835م./1214ه.ش)دردهکده ي «کلاين شمالکدن»،درتورينگن آلمان به دنيا آمد. از زندگي او پيش ازآمدنش به ايران اطلاع دقيقي دردست نيست.شايد ادامه ي تحصيلات يا حتي تحصيل دررشته ي تلگراف،او را ازدهکده ي کوچک زادگاهش به بولين کشانده باشد.تنها مي دانيم که او در پک مدرسه ي فني در رشته ي مخابره ي پيام ازطريق دستگاه تلگراف تحصيل کرده بود و ازآن جا که کارشناس زبده ي فن خود به شمار مي رفت،درهيجدهم ژوئيه ي سال (1863م./1242هد.ش.) به استخدام دولت انگلستان درآمد و ماموريت يافت که در ايران،علاوه بر نظارت بر سيم کشي خطوط تلگراف،اين فن را درمدرسه ي دارالفنون آموزش دهد.هولستر که به خوبي ازعهده ي انجام وظايف خود برآمده بود،مامورخدمت در واحد تلگراف اصفهان شد و مانند ديگر سياحان و ماموران خارجي،درمحله ي جلفاي اصفهان ساکن شد. او که دراين سال ها به ايران علاقه مند شده بود و درتلگراف خانه ي جلفا به نحو احسن انجام وظيفه مي کرد، عزم خود را براي ماندن جزم کرد و در جلفا ساکن شد و چندي بعد با يکي از ارامنه ي تهراني مقيم جلفا به نام «مريم حق نظر»ازدواج کرد. خدمات فرهنگي يادداشت هاي به يادگارمانده از هولستر، دربردارنده ي شرح زندگي،تجارب و مشاهدات وي درايران است.اين مجموعه، شامل يادداشت هاي هولستربه زبان آلماني قديم (sutterlin) درباره ي اصفهان و شرح سفرش از روسيه به ايران در سال 1863م./1242ه.ش گزارشي درباره ي وضعيت عمومي فرهنگ و اقتصاد ايران، يادداشت هايي درباره ي خط تلگراف، شرح بعضي عکس ها،گزارشي ازعشايرقشقايي و بختياري و نامه هايي ست که اغلب در فاصله ي سال هاي 1863م./1242ه.ش تا 1870م./1249ه.ش براي خانواده ي خود در آلمان نوشته است. اصلي ترين بخش نوشته هاي «هولستر» يادداشت هاي قوم نگارانه ي او درباره ي اصفهان با نام «توصيف شهراصفهان»در سال 1881م./1260ه .ش.است. بخشي از اطلاعات تاريخي اين يادداشت ها،از منابع و سفرنامه ها،به ويژه سفرنامه هاي شاردن و تاورنيه استخراج شده اند و بخش قابل توجهي ازآن ها،نتيجه ي تحقيقات محلي و آمارگيري هاي دقيق اوست. به غيرازاين يادداشت ها،ارنست هولستر عکس هاي گران بهايي را ازاصفهان در دوره ي قاجار براي ما به يادگار گذاشته است.اين عکس ها بيانگر فرهنگ و سنت و معماري اصفهان درآن سال هاست. نخستين باردرسال 1355 هجري شمسي، عکس هاي هولسترازاصفهان همراه با يادداشت هاي او درکتابي به نام «ايران در يکصدوسيزده سال پيش»چاپ شد و چند سال بعد؛جلد دوم اين کتاب با عنوان «هزار جلوه ي زندگي»به چاپ رسيد. مهندس ماکسيم سيرو مهندس ماکسيم سيروي فرانسوي،ازانگشت شماردانشمنداني بود که درطول اقامت خود در ايران درکنار کارها و مسؤوليت هايي که داشت،به شناسايي راه ها و کاروان سراها و ساختمان هايي که در مسير اين راه ها قرار دارند،پرداخت و يادداشت ها و بررسي هاي او را انجمن فرانسوي باستان شناسي شرق در قاهره (I.F.A.O.C ) به چاپ رسانده است.کتاب «راه هاي باستاني ناحيه ي اصفهان»ازاين مجموعه است. ماکسيم سيرو دراين کتاب ويژگي هاي هر يک ازبناها و راه ها را با ديد علمي و فني توصيف کرده است و پيشرفت انديشه هاي معماري را ازآغاز تا فرجام به گونه اي شکوهمند پي گيري کرده و نشان داده است. وي ازاستادان دوره هاي نخستين دانشکده ي معماري دانشگاه تهران هم بوده و در سال 1355 ه .ش.درهفتاد و چندسالگي بدرود زندگي گفت. آندره گدار يکي ازکساني که به تاريخ تمدن و هنر ايران عشق مي ورزيد،آندره گدار فرانسوي بود.او که فارغ التحصيل دانشکده ي هنر هاي زيباي پاريس بود،درسال 1307 ه .ش.به دعوت دولت ايران براي تاسيس يک سازمان باستان شناسي و اقدام به بررسي و ارزيابي صحيح و تنظيم فهرستي از ابنيه ي تاريخي ايران و در ضمن مرمت آن ها، به ايران آمد.پس ازانجام قسمت اصلي اين برنامه ي مهم و گذراندن بيش ازسي سال عمردرنقش يک معمار و باستان شناس و کارشناس موزه،او درسال 1960م.به ميهن خود بازگشت. آندره گدارعلاوه برتاسيس سازمان هاي اداري،هيات هايي تشکيل داد که درتعمير ابنيه ي تاريخي و تکنيک هاي قديمي ساختمان ها تخصص داشتند و توسط اين هيات ها بود که مسجدجامع اصفهان،مسجد امام،مسجد شيخ لطف الله،و مدرسه ي چهارباغ دراصفهان و ابنيه ي باشکوه ديگري که درشرف انهدام بودند،تعمير شدند. آندره گدار ضمن تعميرابنيه ي باستاني، اقدام به ساخت بناهاي نويني نيز کرده است.موزه ي ايران باستان در تهران و طرح و نقشه ي اساسي دانشگاه تهران و نظارت برساخت دانشگاه ازجمله ي اين اقدامات هستند. تاسيس دانشکده ي هنرهاي زيباي دانشگاه تهران نيزازکارهاي اوست. وي همچنين رياست دانشگاه مزبوررا عهده دار گرديد و درتربيت معماران ايراني که تا پيش ازآن درخارج کشورتحصيل مي کردند، سهمي بزرگ داشت. ارتوراپهام پوپ شاد روان آرتوراپهام پوپ،مديرمؤسسه ي ايراني و رييس مؤسسه ي آسيايي نيويورک و نيزرييس انجمن جهاني هنرو باستان شناسي،ازجمله کارشناسان نادرصنايع مستظرفه و معماري ايران بود که با کوشش هاي خستگي ناپذيرخود عمري را در بررسي و معرفي آثار هنري کشور عزيز ما صرف کرد. نام برده تقريباً ازآغاز قرن چهاردهم شمسي با سفرهاي پي درپي خويش به سراسر ايران زمين،انواع و اقسام آثار خرد و کلان را مورد بررسي دقيق و مطالعه قرارداد و هرشي ء عتيقه و اثرهنري کهن را که در موزه هاي بزرگ جهان و يا در مجموعه هاي خصوصي يافت مي شد،شناسايي کرده و درباره ي آن ها به تحقيق پرداخت. گذشته ازاين ها،با برجسته ترين ايران شناسان،ازمعمار و باستان شناس گرفته تا مورخ و کارشناس هنرايران،پيوسته در تماس و همکاري بوده است.وي تاليفات و مقالات ارزشمندي نيز درباره ي معماري و هنرايراني به رشته ي تحرير درآورده است. او سرانجام در سال 1969 ميلادي در سن 89 سالگي درشيراز بدرود حيات گفت و برحسب وصيتش پيکرش دراصفهان، نزديک پل خواجو به خاک سپرده شد. پي نوشت ها : *دانشجوي رشته ي معماري در مقطع کارشناسي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوراسگان. منابع و ماخذ -«هزار جلوه ي زندگي، تصويرهاي ارنست هولستر از عهد ناصري» ناشر مرکز اسناد و مدارک ميراث فرهنگي، چاپ اول 1382 . - آرتوراپهام پوپ،«معماري ايراني پيروزي شکل و رنگ»ترجمه ي کرامت الله افسر،تهران 1356. -ماکسيم سيرو،«راه هاي باستاني ناحيه ي اصفهان و بناهاي وابسته به آن»ترجمه ي مهدي مشايخي،تهران 1357. نشريه دانش نما ،شماره 169-167 /ع
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1024]