واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: حسین شریعتمداری: پوست خربزه زير پاي دولت انداخته اند! حسين شريعتمداري در کیهان نوشت:با جرات و بدون كمترين ترديدي مي توان گفت براي آمريكا و متحدانش- مخصوصا اسرائيل و انگليس- كه اين روزها با خيزش پرخروش ملت هاي مسلمان منطقه عليه حكام دست نشانده خود روبرو هستند و سخت ترين دوران حيات استكباري خويش را تجربه مي كنند، هيچ خبري مسرت بخش تر و هيچ هديه اي گرانبهاتر از آن نيست كه ملك عبدالله، پادشاه اردن به ايران دعوت شود و جمهوري اسلامي ايران كه انقلاب هاي كنوني منطقه از آن الگوبرداري شده است، ميزبان يكي از وابسته ترين حكام دست نشانده منطقه باشد. خبر دعوت از پادشاه اردن اگرچه طي چند روز گذشته در برخي از محافل شنيده مي شد ولي اين دعوت با توجه به شخصيت اسلامي- انقلابي رئيس جمهور محترم و درك و برداشتي كه انتظار مي رفت و مي رود از شرايط كنوني منطقه داشته باشند، باوركردني به نظر نمي رسيد ولي متاسفانه معلوم شد كه خبر صحت دارد و آنچه هنوز معلوم نيست و با هيچيك از معيارهاي اسلامي، انقلابي، ملي و منطقي سازگاري ندارد، انگيزه دولت محترم از اين دعوت است. در اين باره گفتني است كه؛1- نه فقط شواهد موجود نظير ماهيت اسلامي، ضد آمريكايي و ضد اسرائيلي انقلاب هاي كنوني منطقه به وضوح نشان مي دهند كه اين خيزش ها از انقلاب اسلامي در ايران نسخه برداري شده است، بلكه علاوه بر ملت هاي مسلمان و انقلابي، كه ايران اسلامي را الگوي حركت خود معرفي مي كنند، دشمنان تابلودار بيروني نظير مقامات و استراتژيست هاي آمريكايي و اروپايي و اسرائيلي نيز، با ارائه دلايل و شواهد فراوان، انقلاب هاي مورد اشاره را برخاسته از ايران اسلامي ارزيابي مي كنند و اين گزاره بارها از سوي مقامات رسمي غرب تكرار شده است كه «شورش هاي منطقه- شما بخوانيد انقلاب ها و خيزش هاي اسلامي- از ايران شروع شده و بايد در ايران نيز تمام شود.» و به گفته «دانيل پايپس» نقطه پاياني آن است كه ملت هاي شورشي(!) از حمايت و پشتيباني ايران مايوس شوند.دعوت از ملك عبدالله به عنوان يكي از حكام دست نشانده و نشان دار آمريكا و اسرائيل كه اين روزها با خروش توده هاي مردم اردن عليه حاكميت تحميلي خويش روبروست، به مفهوم آن است كه جمهوري اسلامي ايران در چالش و درگيري ميان مردم مسلمان اردن و ملك عبدالله، جانب پادشاه اردن را گرفته و به حمايت آشكار از اين حاكم دست نشانده آمريكايي- اسرائيلي روي آورده است.2- آمريكايي ها طي 3 دهه گذشته با همه توان و امكانات خود در پي مذاكره با ايران بوده و هستند و انكار نكرده و نمي كنند اين مذاكره را براي حل و فصل مشكلات فيمابين نمي خواهند، بلكه مقصود اصلي- به قول آقا- فقط مذاكره است! و حتي نه رابطه...! چرا؟! زيرا مقاومت سي و چند ساله ايران اسلامي درمقابل دشمني ها و توطئه هاي بي وقفه آمريكا و متحدانش، ساير ملت هاي مسلمان را به اين نتيجه رسانده است كه مي توان در مقابل زورگويي ها و باج خواهي ها و غارتگري هاي آمريكا ايستاد و نه فقط چيزي از دست نداد، بلكه قدرتمندترين، علمي ترين و آزادترين كشور منطقه نيز بود. مقصود آمريكا از باز كردن باب مذاكره با ايران فقط اين بود كه بلافاصله بعد از آغاز مذاكره، اين رخداد را به رخ ملت ها و نهضت هاي اسلامي منطقه بكشد و براي آنها فاكتور كند كه اگر الگوي شما براي مقابله با حاكمان دست نشانده و حاميان بيروني آنها، ايران اسلامي است، ايران نيز نهايتاً چاره اي جز كنار آمدن با آمريكا نداشت!3- حالا تصور كنيد كه وقتي مردم مصر، تونس، اردن، يمن، بحرين، عربستان و... خبر دعوت رئيس جمهور كشورمان از ملك عبدالله پادشاه اردن را مي شنوند، چه احساسي به آنها دست مي دهد؟ آيا غير از اين است كه الگوي حركت خويش را خدشه دار مي بينند! و به همان نتيجه دلخواه آمريكا و متحدانش مي رسند كه ايران اسلامي هم بعد از سي و چند سال ايستادگي در مقابل قدرت هاي استكباري چاره اي جز كنار آمدن با آنها و دست كشيدن از آموزه هاي اسلامي و انقلابي نداشت؟!ملك عبدالله، با توصيه سازمان سيا، به جاي برادر ملك حسين كه سال ها وليعهد اردن بود به پادشاهي رسيد. او از حاميان سينه چاك رژيم صهيونيستي است. او از نخستين روزهاي حاكميت تحميلي خود بر مردم مسلمان اردن، در نقش يكي از مهره هاي آمريكا و اسرائيل به دشمني و كينه توزي عليه جمهوري اسلامي ايران برخاست، وي از عناصر اصلي رژيم صهيونيستي در دامن زدن به موج ايران هراسي است و در جريان جنگ 33 روزه حزب الله و 22 روزه حماس با اسرائيل، آشكارا از رژيم صهيونيستي حمايت مي كرد و... حتي يك نقطه روشن نيز در كارنامه سياه او ديده نمي شود و مخصوصاً؛ امروزه، سركوب مردم مسلمان اردن در جريان خيزش اسلامي و عدالتخواهانه آنها، لكه ننگ ديگري است كه بر پيشاني او نقش بسته است.4- تمامي شواهد و قرائن حكايت از آن دارند كه پروژه دعوت از ملك عبدالله، توطئه اي موذيانه است كه عليه انقلاب اسلامي و نيز، جايگاه ضد صهيونيستي و شناخته شده رئيس جمهور محترم طراحي شده و كليد خورده است. بديهي است كه پيامدهاي خسارت آفرين و عواقب سوء اين دعوت نمي تواند با شخصيت انقلابي و اسلامي دكتر احمدي نژاد همخواني داشته باشد، بنابراين، پرسش آن است كه اين پوست خربزه دشمن را چه كساني در پوشش دوست زير پاي دولت گذاشته اند؟! پاسخ اين سؤال چندان پيچيده و دشوار نيست، به عنوان مثال بايد ديد چه كساني براي ارتباط با سران برخي از كشورهاي منطقه اصرار به دور زدن وزارت خارجه و انجام سفرهاي بيرون از كنترل و چرخه تعريف شده دستگاه ديپلماسي كشور داشته اند؟!...و ده ها اقدام سؤال برانگيز ديگر از جانب برخي افراد نزديك به رئيس جمهور محترم كه تاكنون علي رغم اعتراض و انتقاد دوستداران واقعي دولت با كمترين توضيح قانع كننده اي روبرو نشده است؟! و...گفتني است كه براساس اخبار و گزارش هاي موثق، اين روزها تحليل هاي مشكوكي درباره تحولات كنوني منطقه از سوي چند چهره غيرايراني و از طريق برخي عوامل مرتبط با آنان كه متاسفانه به محافل خاصي در دولت نيز نزديك هستند، ارائه مي شود كه توضيح بيشتر در اين باره را به بعد موكول مي كنيم.5- و بالاخره، با توجه به نكات فوق كه فقط اندكي از بسيارهاست، پيشگيري از سفرپادشاه اردن يك ضرورت اجتناب ناپذير است، ولي شنيده شده برخي از نزديكان دكتر احمدي نژاد با القاي اين توهم كه دعوت رسمي از سوي رئيس جمهور محترم صورت پذيرفته و لغو آن بيرون از عرف ديپلماتيك است! بر انجام اين سفر اصرار مي ورزند و حال آن كه سفر ياد شده در صورت انجام، ضربه بزرگي به اعتبار ايران اسلامي و دولت انقلابي دكتر احمدي نژاد خواهد زد، بنابراين، شايسته و بايسته آن است كه رئيس جمهور محترم با انتشار يك بيانيه رسمي به صراحت و با افتخار اعلام كند كه در راستاي حمايت از خيزش مقدس ملت هاي مسلمان منطقه حاضر به ميزباني حاكم دست نشانده آمريكايي ها و صهيونيست ها نيست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 505]