تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836175331
نگاه ارگانيک به اسلام
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نگاه ارگانيک به اسلام نگرش به هر بخشي از اسلام داراي لايههايي است؛ لايهاي سطحي که هر کسي نگاه کند اين لايه را ميبيند و اگر اين حداقل را درک نکند اصلاً اسلام را نشناخته است، ولي لايههاي عميقتري هست که اگر آن لايهها را درست نشناسيم ممکن است در درازمدت، اسلام لطمه بخورد.
نگاههاي کلنگر و جزءنگر به اسلامگاهي ما نگاهي جزءگرا به اسلام داريم و در حدي که شرايط طبيعي و اجتماعيمان اقتضا ميکند يک گوشه کار را ميگيريم و پيش ميرويم. به عنوان مثال نسبت به احقاق حقوق خانمها احساس مسئوليت ميکنيم. ميبينيم از يک طرف در طول تاريخ محروميت کشيدهاند و از سوي ديگر افراطهايي در جهان غرب وجود دارد که بيشتر در جهت ضربه زدن به شخصيت زن و حقوق زن است. ميخواهيم در اين زمينه کار بکنيم؛ کار علمي، فرهنگي، تحقيقي، آموزشي، تربيتي، تا برسد به کار سياسي و قانونگذاري و بالاخره تا حد اجرا پيش برويم.اين يک نگاه است. کار بسيار خوب و ديد مقدسي است. ساير اقشار هم به تناسب ميتوانند کارهايي را که مقتضاي صنف، امکانات و موقعيت اجتماعيشان است، دنبالکنند بدون اينکه نگاهي کلان و کلنگر به مسائل جامعه داشته باشند. بسياري از مسائل اينچنين است که هم نشانه علاقه و انگيزه عاملان آنها نسبت به اجراي احکام اسلامي است و نيز نشانه وسعت نظر، عمق فکر و وسعت مطالعات آنها در اين زمينهها. ما هم به سهم خودمان اين تلاشها را تقديس ميکنيم، اما خوب است پيش از اينکه در بخش خاصي تلاشي را شروع کنيم، ادامه بدهيم، يا تکميل کنيم، نظري کلان نسبت به مسائل جامعهمان داشته باشيم. در اينباره نکاتي را يادآوري ميکنم. اسلام؛ مجموعهاي ارگانيکتقريباً ده سال از سي و دو سال انقلاب اسلامي در زمان حيات حضرت امام بود. در اين مدت با مشکلاتي روبهرو بوديم که آن اسلام واقعي - و به فرمايش امام خميني: اسلام ناب - در کشورمان اجرا نشد. به نظر ميرسد خوب است بعد از اين تجربه سيودو ساله، قدري در اين پرسش بازنگري کنيم که چرا آنگونه که بايد، نشد؟ چرا کمبودها و کاستيهايي پيش آمد و حتي بعضي از آنها تشديد شد؟ البته در سايه انقلاب و به برکت خون شهدا پيشرفتهاي عظيم و موفقيتهاي بسيار بزرگي حاصل شده که نبايد هيچ کدام از آنها را فراموش کرد، ولي چرا اين پيشرفتها و توفيقات کاملتر نشد؟ممکن است خون انسان را بيرون بياورند و در محفظهاي در شرايط بهداشتي حفظ کنند و سالها گلبولهايش سالم بماند، اما اين انسان نيست. اسلام هم اين گونه است؛ اينکه ميگوييم اسلام همه چيز دارد معنايش اين نيست که بخشهاي جداگانهاي به نام اقتصاد و فرهنگ و حقوق و . . . دارد؛ بلکه همه اينها در هم تنيده است و با هم تأثير و تأثر متقابل داردبه نظر ميرسد در اين زمينه دو مشکل اساسي وجود دارد که هر دو به نحوي به بينش و شناخت برميگردد. ما بايد اسلام را به عنوان يک مجموعه سيستماتيک بلکه يک مجموعه ارگانيک بنگريم؛ مجموعهاي که اعضايش تأثير و تأثر متقابل دارند و با فعاليتهايي که انجام ميدهند زمينه رسيدن به هدف واحدي را فراهم ميکنند که فوق هدف فعاليتهاي هر بخش از اين سيستم است. متأسفانه اين نگرش به اسلام چه در جامعه ما و چه در ساير کشورهاي اسلامي درست تبيين نشده است. وقتي بخواهيم اسلام را خيلي خوب تعريف کنيم، ميگوييم اسلام همه چيز دارد؛ اقتصاد، فرهنگ، سياست، حقوق، حکومت و روابط بينالملل دارد؛ اما آيا اينها را در مجموعهاي کنار هم قرار ميدهيم که بايد به هم متصل کرد، يا اينها رابطه ارگانيک دروني دارند و اصلاً امکان انفکاک بين آنها نيست. ما هنگامي اسلام را درست شناختهايم که آن را به عنوان پيکري ببينيم که اندامهاي گوناگوني دارد. دستگاههاي گوارش، تنفس و اعصابش، حقيقت واحدي را تشکيل ميدهند و هيچ کدام به تنهايي انسان نيستند و جزو حقيقي انسان به شمار نميروند. وقتي انسان هستند که با يکديگر ارتباط داشته باشند. قلب وقتي که در درون بدن و با مغز و اعصاب و سيستم عصبي و ساير دستگاههاي تفنس و گوارش در ارتباط باشد قلب انسان است وگرنه اگر قلب را بيرون بياورند و در محفظهاي بگذارند، هرچند مشغول کار خودش باشد، قلب انسان نيست؛ وقتي قلب انسان است که در ارتباط با مغز، فکر، احساسات و عواطف انسان باشد و گرنه موجودي مستقل است که کار خودش را ميکند و تا شرايط طبيعياش فراهم است قبض و بسطي دارد. چهبسا بعضي از اندامهاي ديگر هم اينگونه باشند. ممکن است خون انسان را بيرون بياورند و در محفظهاي در شرايط بهداشتي حفظ کنند و سالها گلبولهايش سالم بماند، اما اين انسان نيست. اسلام هم اين گونه است؛ اينکه ميگوييم اسلام همه چيز دارد معنايش اين نيست که بخشهاي جداگانهاي به نام اقتصاد و فرهنگ و حقوق و . . . دارد؛ بلکه همه اينها در هم تنيده است و با هم تأثير و تأثر متقابل دارد. وقتي اسلام ناب است که همه بخشها به صورت يک کل منسجم و داراي تأثيرات متقابل و با هدف واحد در نظر گرفته شود که متأسفانه اين مسئله درست تبيين نشده است.
لزوم درک لايههاي عميقترمسئله دوم اين است که نگرش به هر بخشي از اسلام داراي لايههايي است؛ لايهاي سطحي که هر کسي نگاه کند اين لايه را ميبيند و اگر اين حداقل را درک نکند اصلاً اسلام را نشناخته است، ولي لايههاي عميقتري هست که اگر آن لايهها را درست نشناسيم ممکن است در درازمدت، اسلام لطمه بخورد. گياهي را فرض کنيد که در گلداني رشد ميکند، ممکن است گل هم بدهد، خوشبو هم باشد، اما اين گياه هيچ گاه درختي نميشود که صد سال عمر کند. اگر بخواهد عمري صدساله داشته باشد بايد در زمين حاصلخيزي رشد کند و بتواند در اعماق زمين ريشه بدواند وگرنه مثل خيلي ازگياهاني که امروز به صورت مصنوعي پرورش ميدهند دوامي نميآورد. قرآن در اين باره بيان زيبايي دارد: «. . . کشجرة خبيثة اجتثت من فوق الارض ما لها من قرار» (چون درخت ناپاکي است که از روي زمين کنده شده و قراري ندارد). بايد اسلام را در لايههاي مختلفش ببينيم و به اعماقش پي ببريم. «کشجرة طيّبة اصلها ثابت و فرعها في السماء؛ تؤتي اکلها کل حين باذن ربّها». لايه عميق ولايتدر اين باره نمونههاي بسيار وجود دارد. همين مسئله ولايت در اسلام (صرفنظر از مسئله ولايت فقيه و حکومت) يعني چه؟ اين ولايت در مجموعه مفاهيم اسلامي چه جايگاهي دارد؟ آنچه در خاطر ماست و از کودکي ياد گرفتهايم همين «محبت اهل بيت» بوده است. در خيلي جاها تصور بر اين است که اهل ولايت کساني هستند که زياد روضه ميخوانند، گريه ميکنند و توسلات دارند! اما به برکت انفاس قدسي امام خميني «ره» ما به لايهاي عميقتر از اين معنا پي برديم که از لايه اول خيلي مهمتر است؛ ولايتي که درباره آن ميگويند« ولم يناد بشيء کمانودي بالولايه» تنها همين سفره حضرت ابوالفضل و امثال آن نيست. چيزي که اهميتش از نماز بيشتر است بايد تأثير خيلي عميقتري در سعادت انسان داشته باشد. بالاخره همين اندازه فهميديم که ولايت فقيهي هست که اصل نظام است. ولي اکنون که همه دنيا نظام جمهوري اسلامي ايران را به عنوان نظام ولايت فقيه ميشناسند، مردم ما به خصوص اقشار و گروههاي مؤثر که شامل بالاترين مسئولان کشور هم ميشود از ولايت فقيه چه ميدانند و چه اندازه به آن معتقدند؟ اگر کسي ادعا کند که بعد از سي و چند سال؛ بعد از اين همه بحثهايي که خود امام فرمودند، کتابهايي که فقها در اينباره نوشتند؛بحثهاي تلويزيوني، راديويي و غيرهاي که انجام گرفت، هنوز در عاليترين سطوح مسئوليت کشور، ولايت فقيه به معناي واقعياش جا نيفتاده، ادعاي گزافي نکرده است. البته ما علم غيب نداريم و نميدانيم در دل هر کس چه ميگذرد، اما آثار نشان ميدهد که هنوز در اعماق دل خيليها اين است که اين يک فرصتي بود که امام آن را غنيمت شمرد و براي آخوندها دکاني باز کرد! ميگويند: وقتي مردم بايد رأي بدهند و رئيس جمهور يا رئيس حکومتي انتخاب کنند، ديگر ولي فقيه چه کاره است؟! قواي سهگانه که داريم. دهها سال پيشتر مونتسکيو گفت، ديگران هم تصريح کردند و توجيهات عقلي خوبي هم دارد. قوه مقننه و قضاييه داريم، يک رئيس قوه مجريه هم ميخواهد که آن مصوبات را عمل کند. ديگر چه ميخواهد؟ رهبر يعني چه؟ ولي فقيه چه کاره است؟ بله عدهاي از آخوندها در مبارزه با نظام قبلي زحمت کشيدند و کشته و زنداني دادند؛ امام هم به پاس تشکر، چيزي به نام ولايت فقيه درست کردند! مردم هم به امام احترام گذاشتند و آن را قبول کردند!چندين سال از طرف عاليترين سطوح رسمي کشور به جامعه القا ميشد که اسلام را طوري تعريف کنيد که دنيا بپذيرد، و آنهايي که به فرمايش امام اسلام ناب را معرفي ميکردند، متهم به خشونت ميشدند. ميگفتند شما به اسلام خيانت ميکنيد؛ اسلام را به گونهاي معرفي ميکنيد که دنيا نميپذيرد؛ بايد طوري معرفي کنيد که همه بپذيرندنميدانم اين افراد تا چه اندازه باور دارند که اين ولايت را بايد به عنوان اسلام پذيرفت. گاهي در عمل نشان ميدهند که باور ندارند. گاهي کسي مقام رسمي قانون پيدا ميکند، خيال ميکند ديگر مالک کشور است. ميگويد مردم به من رأي دادند و اختيار را به دست من دادهاند، ديگر رهبر چه کاره است؟! حتي در حوزههاي علميه هم کساني پيدا ميشوند که هنوز بعد از اين همه بحثها شک ميکنند که اصلاً آيا ما ولايت فقيه داريم يا خير، واگر داريم قلمروش چهقدر است و اصلاً آيا حکومت اسلامي داريم يا نداريم؟! متأسفانه اين حرفها تحت تأثير برخي عوامل، وسعتي نسبي در بعضي از حوزهها پيدا کرده است. با اين اوصاف هرچند ما مثلاً درباره حقوق زن تحقيق علمي کنيم، اجتهاد کنيم، خانمها خودشان مجتهد بشوند، به حد اعلميت برسند، در اين باره فتوا بدهند، تحقيق داشته باشند. و حکم مسئله را اثبات کنند يا فقهاي حوزه و مراجع بيايند، حمايت کنند و نظر بدهند که بايد چنين کرد، اگر مسئولان کشور، آنهايي که در قوه مقننه مؤثرند تصويب نکنند، چه ميشود؟ ما قوانيني داشتيم که با اکثريت قاطع تصويب شده و شوراي نگهبان هم تأييد کرده، ولي سالهاست متروک مانده، چون مجري دلش نميخواسته، سليقهاش نبوده و هر روز به بهانهاي قانون را کنار گذاشته است. بنابراين با اين کارها مسائل حل نميشود. بايد فکر کلاني داشته باشيم، بايد کاري کنيم که مسائل اصلي و زيربنايي نهادينه شود، نه اين که بعد از سي - چهل سال هنوز هم مشکوک باشد و با آن برخوردي شعاري بشود. وقتي از عمق دل باور کردند و فهميدند اسلام و اقتضاي اسلام همين است، آنهايي که واقعاً مسلمانند پاي آن ميايستند و براي آن جان هم ميدهند، اما وقتي باور نکردند، ميگويند حالا آخوندها چيزهايي گفته و نوشتهاند؛ اين بحثها زير و رو زياد دارد و اختلافنظر زياد است! در اخر هم يا آدم کج سليقهاي را پيدا ميکنند و فتوايش را ميگيرند، يا فتوايي ميتراشند تا در مقابل، به آن استناد کنند. حالا اگر شما صد تا فقيه داشته باشيد که همه حکمي داده باشند و در مقابل، کسي سخن خلافي گفته باشد، اگر دلشان با آن حکم مخالف باشد، سخن اين يکي را ميگيرند و همه چيز را فراموش ميکنند. لزوم حرکت هاهنگ
ما بايد در اين دو جهت يعني طرح کلان اسلام براي جامعه، و ارتباط دروني بخشهاي مختلف اسلام فعاليت کنيم. اين که توقع داشته باشيم حقوق زن رعايت بشود يا مثلاً نکاح موقت درست اجرا شود، اما از ساير مسائل غفلت کنيم به جايي نميرسيم. وقتي آموزش و پرورش ما گونه ديگري است؛ دستگاههاي ارتباطي ما و فيلمها طور ديگري است؛ اينترنت دائماً جوانهاي ما را بمباران ميکند، در اين شرايط، اين که فتواي علما اين است که اين حلال يا حرام است، هيچ مشکلي را حل نميکند. آن مسئولي که دختر، پسر، عروس يا دامادش با همين مشکلات دست به گريبانند چطور ميخواهد به صورت ديگري عمل کند؟ اين تلاشها وقتي ثمر ميدهد که اين مجموعه، هماهنگ حرکت کند. قتي يک قدم پيش ميرود همان يک قدم را همه بروند، نه اينکه در يک بخش جلو برويم و خيلي پيشرفت کنيم، اما قسمتهاي ديگر مورد غفلت قرار بگيرد. مثل انسان ناموزوني که دست و پايش خيلي دراز است، اما سرکوچکي دارد، به جايي نميرسد. در آخر هم دستهاي درازش جايي گير ميکند و ميافتد، سرش ميشکند و نابود ميشود. ما بايد اسلام را در يک کل ببنيم که بايد همه بخشهايش با هم متناسب و متوازن رشد کند. تصور اينکه ميتوانيم مسائل حقوقي زن را بدون توجه به مسائل ديگر اصلاح کنيم نادرست است. مخصوصاً اگر اين مسائل با اعتقادات تماس داشته باشد. اگر خداي نکرده روزگاري بعضي مسئولان ما در اينکه احکام اسلام ابدي است و هميشه بايد اجرا بشود تشکيک کردند، اساس اسلام زير سؤال ميرود. چندين سال از طرف عاليترين سطوح رسمي کشور به جامعه القا ميشد که اسلام را طوري تعريف کنيد که دنيا بپذيرد، و آنهايي که به فرمايش امام اسلام ناب را معرفي ميکردند، متهم به خشونت ميشدند. ميگفتند شما به اسلام خيانت ميکنيد؛ اسلام را به گونهاي معرفي ميکنيد که دنيا نميپذيرد؛ بايد طوري معرفي کنيد که همه بپذيرند. همانطور که در کنفرانسي در آلمان معرفي کردند و حتي مارکسيستها هم گفتند اگر اسلام اين است ما هم قبول داريم!ازدواج موقت را که اصلاً نميتوان حرفش را زد. بسياري از افراد تصريح ميکردند ما به گناه کردن حاضريم، اما حاضر نيستيم ازدواج موقت داشته باشيم. يعني ازدواج موقت را زشتتر از فحشا ميدانستند! هنوز هم در گوشه و کنار جامعه چنين تفکري هستتلاش در جهت تغيير فرهنگبايد توجه پيدا کنيم که کارمان يک اشکال اساسي دارد. وقتي مسائل اقتصادي شرايط زندگي را سخت کند، اگر بخواهيم به خانمي که طلاق گرفته بگوييم طبق دستور اسلام عمل کن؛ مهرت را بگير و برو، نميپذيرد. فرض کنيد به اندازه چند ماه خرجش را هم بدهند، بعد از آن ميخواهد چه کار کند؟ مخصوصاً در جامعهاي که ازدواج مجدد براي يک خانم پسنديده نيست. در زندگيهاي قبائلي مسائل ازدواج اينگونه پيچيده نبود؛ امروز کسي زن ميگرفت، فردا طلاق ميداد و همين خانم با مرد ديگري ازدواج ميکرد. خيلي هم عادي بود، ولي حالا اين گونه نيست؛ ديگران زشت ميدانند که خانمي که شوهرش از دنيا رفته است، مجدداً ازدواج کند. متأسفانه اين مسئله در کشور ما به فرهنگي عمومي تبديل شده است. ازدواج موقت را که اصلاً نميتوان حرفش را زد. بسياري از افراد تصريح ميکردند ما به گناه کردن حاضريم، اما حاضر نيستيم ازدواج موقت داشته باشيم. يعني ازدواج موقت را زشتتر از فحشا ميدانستند! هنوز هم در گوشه و کنار جامعه چنين تفکري هست. اين شرايط فرهنگي بايد عوض بشود. تا اين فرهنگ حاکم است اين طور حکمها اجرا نميشود. ما بايد براي تغيير فرهنگ جامعه برنامهريزي داشته باشيم و مسئولان ما باور کنند که بايد اين کارها را انجام بدهند. لزوم توجه به مسائل اساسي
بايد حواسمان جمع باشد. تمام نيرو، وقت و کارمان را صرف يک موضوع جزئي نکنيم که معلوم نيست به جايي برسد يا نرسد. به نظر ميرسد در عين اينکه هر کسي بايد طبق شرايط خاص خودش و وظيفه، امکانات و تخصصي که دارد براي حفظ نظام و پيشبرد اهداف اسلام حرکت کند اما مهمترين کار توجه به مسئله کلان جامعه است. بايد بينديشيم اين مجموعه فعاليتي که داريم در کجاي اين جامعه واقع ميشود، چه تعاملي با ساير بخشها دارد و چهقدر شرايط اجرايش در جامعه فراهم شده است. اگر کساني برخوردشان با مقام ولايت فقيه از نوع برخورد سياسي با يک باند يا رقيب سياسي باشد. يعني سي و چند سال تلاش براي ولايت فقيه همه بر باد است. اگر اين طور شد تلاشهايي که براي مسئله فقاهت و مرجعيت ميشود چه فايدهاي دارد؟ کساني که احساس مسئوليت ميکنند، کساني که فکر و هوش و انگيزهاي دارند، آنها که دلشان براي انقلاب ميسوزد، بايد براي مسائل اساسي دلسوزي کنند، بود و نبود مسائل ديگر چندان فرقي نميکند. نميگويم نبايد تلاش کرد، اما اگر اصل مسئله ولايت فقيه انکار بشود، اگر اصل امام زمان به گونه ديگري تفسير بشود ديگر چه چيزي باقي ميماند؟ اينها خطراتي است که کمتر کسي به آن توجه پيدا ميکند و متأسفانه وقتي خطر واقع شد رفع کردن آن تقريباً محال ميشود.بخش دين تبيانمنبع : وبلاگ آموزه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 448]
صفحات پیشنهادی
نگاه ارگانیک به اسلام
نگاه ارگانیک به اسلام-نگرش به هر بخشی از اسلام دارای لایههایی است؛ لایهای سطحی که هر کسی نگاه کند این لایه را میبیند و اگر این حداقل را درک نکند اصلاً اسلام را ...
نگاه ارگانیک به اسلام-نگرش به هر بخشی از اسلام دارای لایههایی است؛ لایهای سطحی که هر کسی نگاه کند این لایه را میبیند و اگر این حداقل را درک نکند اصلاً اسلام را ...
نگاه ارگانيک به اسلام
نگاه ارگانيک به اسلام نگرش به هر بخشي از اسلام داراي لايههايي است؛ لايهاي سطحي که هر کسي نگاه کند اين لايه را ميبيند و اگر اين حداقل را درک نکند اصلاً اسلام را ...
نگاه ارگانيک به اسلام نگرش به هر بخشي از اسلام داراي لايههايي است؛ لايهاي سطحي که هر کسي نگاه کند اين لايه را ميبيند و اگر اين حداقل را درک نکند اصلاً اسلام را ...
آيا اصلاح كردن صورت خانمها از نظر اسلام اشكال دارد ، چرا؟
جذابيت زن براي اطرافيان در محيط كاري يا آموزشي يا به خاطر 1) نظم و انظباط و توانمندي ... نگاه ارگانیک به اسلام-نگرش به هر بخشی از اسلام دارای لایههایی است؛ لایهای .
جذابيت زن براي اطرافيان در محيط كاري يا آموزشي يا به خاطر 1) نظم و انظباط و توانمندي ... نگاه ارگانیک به اسلام-نگرش به هر بخشی از اسلام دارای لایههایی است؛ لایهای .
زيبايي از نگاه جامعه
نگاه ارگانیک به اسلام نگاه ارگانیک به اسلام-نگرش به هر بخشی از اسلام دارای لایههایی است؛ لایهای سطحی که هر کسی نگاه کند این لایه را ... متأسفانه این نگرش به اسلام ...
نگاه ارگانیک به اسلام نگاه ارگانیک به اسلام-نگرش به هر بخشی از اسلام دارای لایههایی است؛ لایهای سطحی که هر کسی نگاه کند این لایه را ... متأسفانه این نگرش به اسلام ...
زن از نگاه قران
نگاه ارگانیک به اسلام-نگرش به هر بخشی از اسلام دارای لایههایی است؛ لایهای سطحی که هر کسی نگاه کند ... و از سوی دیگر افراطهایی در جهان غرب وجود دارد که بیشتر در ...
نگاه ارگانیک به اسلام-نگرش به هر بخشی از اسلام دارای لایههایی است؛ لایهای سطحی که هر کسی نگاه کند ... و از سوی دیگر افراطهایی در جهان غرب وجود دارد که بیشتر در ...
ماهواره نگاه می کنند و مجرد می مانند
دکتر باهر نوشته است : روی آوردن جوانان به زندگی مجردی در 6 کلانشهر تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز به 30 درصد رسیده است و غم ... نگاه ارگانیک به اسلام .
دکتر باهر نوشته است : روی آوردن جوانان به زندگی مجردی در 6 کلانشهر تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز به 30 درصد رسیده است و غم ... نگاه ارگانیک به اسلام .
صد سال به این سالها
نگاه ارگانیک به اسلام-نگرش به هر بخشی از اسلام دارای لایههایی است؛ لایهای سطحی که ... در شرایط بهداشتی حفظ کنند و سالها گلبولهایش سالم بماند، اما این انسان نیست ...
نگاه ارگانیک به اسلام-نگرش به هر بخشی از اسلام دارای لایههایی است؛ لایهای سطحی که ... در شرایط بهداشتی حفظ کنند و سالها گلبولهایش سالم بماند، اما این انسان نیست ...
یک گام به جلو
نگاه ارگانیک به اسلام-نگرش به هر بخشی از اسلام دارای لایههایی است؛ لایهای سطحی ... قتی یک قدم پیش میرود همان یک قدم را همه بروند، نه اینکه در یک بخش جلو برویم و .
نگاه ارگانیک به اسلام-نگرش به هر بخشی از اسلام دارای لایههایی است؛ لایهای سطحی ... قتی یک قدم پیش میرود همان یک قدم را همه بروند، نه اینکه در یک بخش جلو برویم و .
تفسیر ارگانیک از عاشورا و غیبت
تفسیر ارگانیک از عاشورا و غیبت نويسنده: د كتر سيدرضي موسوي گيلاني ... به نظر میرسد، همانطور که برخی از زبانشناسان برای فهم مقصود و منظور گوینده، با استفاده از ... جریان سقیفه، بر حوادث آیندة تاریخ اسلام اثر گذارد و بیشترین آسیب و خسارت را بر .... از اين رو ميتوان در يک نگاه ارگانيک و انداموار، عاشورا و انتظار را دو عنصری ...
تفسیر ارگانیک از عاشورا و غیبت نويسنده: د كتر سيدرضي موسوي گيلاني ... به نظر میرسد، همانطور که برخی از زبانشناسان برای فهم مقصود و منظور گوینده، با استفاده از ... جریان سقیفه، بر حوادث آیندة تاریخ اسلام اثر گذارد و بیشترین آسیب و خسارت را بر .... از اين رو ميتوان در يک نگاه ارگانيک و انداموار، عاشورا و انتظار را دو عنصری ...
بررسي تطبيقي اخلاق کشاورزي در اسلام غرب (3)
ديدگاه اسلام درباره ي کشاورزي حقيقت اين است که نوع نگاه اسلام به مسئله ي کشاورزي و اساساً به طبيعت، با نوع نگاه دنياي مدرن و صنعتي به آن کاملاً متفاوت است. ... ليبي کوايد، «رويکرد والدين به مصرف غذاهاي ارگانيک»، سياحت غرب، ش 46، ص 108.
ديدگاه اسلام درباره ي کشاورزي حقيقت اين است که نوع نگاه اسلام به مسئله ي کشاورزي و اساساً به طبيعت، با نوع نگاه دنياي مدرن و صنعتي به آن کاملاً متفاوت است. ... ليبي کوايد، «رويکرد والدين به مصرف غذاهاي ارگانيک»، سياحت غرب، ش 46، ص 108.
-
گوناگون
پربازدیدترینها