واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آيا انسان، تکامليافته حيوان است؟آفرينش 2ربط و نسبت ميان علم و دين در ادوار گوناگون اشکال متفاوت به خود گرفته است. در قرن نوزدهم با پيشرفت علم جديد در حوزههاي گوناگون علم نظريههاي جديدي مطرح شدند. برخي از اين نظريات در ابتدا براي دين يک تهديد بشمار ميرفتند.
متدينين و دانشمندان در تعامل با يکديگر برخي از اين مسائل را حل کردند. برخي از نظرياتي که در گذشته به عنوان تهديد شمرده ميشدند در ادامه نه تنها تهديد به حساب نيامدند بلکه به عنوان يار و کمک کار دين شناخته شده و توسط دينداران بکار گرفته شدند. برخي ديگر اما همچنان به عنوان يک مسئله باقي ماندند. نظريات موافق و مخالف بسياري به نفع و بر ضد آنان مطرح شد. يکي از مصاديق اينگونه از مسائل داستان خلقت مسئلهي آفرينش است. دو نظريهي مهم و اساسي در اين باره مطرح شده است:نظريهي ديني و نظريهي علمي. نظريهي علمي که با عنوان نظريهي خلقت در کتب مقدس ديني به آن اشاره شده است آفرينش جهان را به مبدأ هستي (خداوند) برميگرداند. اين نظريه براي قرون متمادي بدون رقيب بوده است. در قرن نوزدهم نظريهي جديدي مطرح شد با عنوان نظريه تکامل. چارلز داروين با طرح اين نظريه باعث خلق مجادلات کلامي بسياري شد. برخي معتقد بودند که اين نظريه با نظريهي خلقت تعارض است و به همين دليل به تعارض و مقابله با آن پرداختند. از آنجا که اين نظريه در فرهنگ و سنت مسيحيت طرح شد، لذاست که اين معارضات و مباحثات در سنت مسيحيت عنوان شد. بعدها اما به حوزهي اسلام و متکلمين اسلامي نيز کشيده شد. تعارض دينداران با اين نظريه تا حدي بود که براي سالها اين نظريه از کتب آموزشي مربوط به زيست شناسي حذف شد. هم اکنون نيز بسياري از اديان اين نظريه را خلاف تعليمات ديني خود تلقي ميکنند و با پذيرفته شدن و يا آموزش آن مخالفت ميکنند. اين موضوع در کشورهايي مانند آمريکا همچنان از مسائل جنجالي سياسي است و غالباً تعداد زيادي از اعضاي جناحهاي سياسي و مذهبي بر ضد آموزش اين نظريه در مدارس دولتي فعاليت ميکنند. با اينکه دينداران مسيحي اين نظريه را يک تهديد جدي براي دين خود ميپنداشتند. در عين حال همهي متدينين در اين زمينه متفقالقول نبودند. از ديدگاه برخي از متکلمين نظريه تکامل نميتواند نظريه خلقت را نقض کند. در ميان متکلمين مسلمان نيز اين دو انديشه طرح شد. کساني با توسل به آياتي چون؛ «الَّذِي أَحْسَنَ کُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِينٍ ??? ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ ??? ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْکُرُونَ ???» (سجده/9-7)«ظاهر قريب به تصريح آيات قرآن دلالت بر اين دارد که بشر امروزي از نسل دو نفر زن و مرد معين هستند و مرد در قرآن آدم ناميده شده است و آن مرد و زن از پدر و مادري به وجود نيامده بلکه از خاک يا گل يا گل پخته و يا از زمين پديد آمدهاند (تفسير الميزان، ج 16، ص 269)«همان کسي که هر چيزي را که آفريده است نيکو آفريده و آفرينش انسان را از گل آغاز کرد (?)سپس [تداوم] نسل او را از چکيده آبي پست مقرر فرمود (?)آنگاه او را درستاندام کرد و از روح خويش در او دميد و براي شما گوش و ديدگان و دلها قرار داد چه اندک سپاس ميگزاريد (?)» «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ» (حجر/26)«و در حقيقت انسان را از گلي خشک از گلي سياه و بدبو آفريديم»آن را متعارض با نظريه خلقت دانستند و برخي ديگر حکم به عدم تعارض دادند. استاد مطهري با سمبليک دانستن داستان خلقت بشر در قرآن تلاش کرده است که حکم به سازگاري اين نظريه و نظريه تکامل کند (مطهري، مجموعه آثار،ج 1، ص 515 ـ 514). آيت الله مصباح يزدي به نظريه معجزه متوسل ميشود (مصباح يزدي، معارف قرآن، درس33). آيت الله مشکيني در جهت همسازي ميان اين دو نظريه به تبيين و تفسير آيات قرآن پرداخته است و ... (در ادامه مقالات به اين نظريات اشاره خواهيم کرد). با اين حال علامه طباطبايي معتقد بود ميان اين نظريه و نظريه خلقت ناهمسازي برقرار است. هر چند در قرآن صريحاً به داستان خلقت اشاره نشده است ولي با در نظر گرفتن ظواهر قرآن ميتوان گفت که از ديدگاه ديني خلقت بشر به يک مرد و زن (آدم و حوا) ختم ميشود.
«ظاهر قريب به تصريح آيات قرآن دلالت بر اين دارد که بشر امروزي از نسل دو نفر زن و مرد معين هستند و مرد در قرآن آدم ناميده شده است و آن مرد و زن از پدر و مادري به وجود نيامده بلکه از خاک يا گل يا گل پخته و يا از زمين پديد آمدهاند (تفسير الميزان، ج 16، ص 269).ايشان براي اين ناهمسازي آياتي را نيز بيان ميکنند و از سويي معتقدند که دلايل علمي براي تاييد نظريه تکامل نيز قطعي نيستند: «اما اعتقاد به اين که نسل بشري به فردي از انسان کامل (از جهت فکري) از طريق توالد بر اساس قوانين تنازع در بقا و انتخاب اصلح ميرسد که او از انسان غير کامل به دنيا آمده است با آيه زير دفع ميگردد که «إِنَّ مَثَلَ عيسي عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَيَکُونُ» (آل عمران، آيه 59) به علاوه دليلي که بر اين اعتقاد اقامه شده است (مراد دلايل علمي اعم از شواهد فيزيولوژيکي، آناتومي تطبيقي، جنين شناسي حيوانات فسيل شناسي و... ميباشد) از اثبات مدعايشان عاجز است» (محمد حسين طباطبايي، تفسير الميزان،ج 16، ص 270). يکي از احتمالاتي که ممکن است طرح شود اين است که شايد مراد قرآن از «آدم» يک موجود شخصي و عيني نيست بلکه مراد نوعي از آدم است. علامه طباطبايي با طرح اين احتمال الميزان در ذيل آيه 1 سوره نساء به ردّ آن ميپردازد: «ممکن است گفته شود مراد از آدم در قرآن آدم نوعي است نه شخصي از آنجا که آفرينش هر انساني از زمين منشأ گرفته و بقايش هم بسته به زاد و ولد است به نام آدم ناميده شده و ممکن است اين مطلب را از آيه «لَقَدْ خَلَقْناکُمْ ثُمَّ صَوَّرْناکُمْ ثُمَّ قُلْنا للمَلائِکة اسْجُدُوا...» (اعراف/11) استفاده نمود. اين احتمال علاوه بر اين که خلاف ظاهر آيات است، آيات ديگر آن را تخطئه ميکنند مثلاً آنجا که خداوند قصه آدم و سجده و ملائکه و امتناع شيطان از سجده را متذکر ميشود. مانند آيه: «وَاِذْ قُلْنا لِلمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لاعليها السلامدمَ فَسَجَدُوا إلاّ اِبْليسَ قالَءَ أسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طينا» (اسراء/61). بنابراين ميتوان علامه طباطبايي را يکي از مخالفان نظريهي تکامل به شمار آورد. در ادامه به نظريه تکامل اشاره ميکنيم و برخي از مباحث مطرح در اين زمينه را بيان ميکنيم تا خواننده محترم بتواند دلايل موافقين و مخالفين اين نظريه را مورد بررسي دقيقتر قرار دهد. عليزادهبخش اعتقادات تبيانمقاله پيشين :تئوري داروين با دين تضاد دارد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1263]