تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زبان مؤمن در پس دل اوست، هرگاه بخواهد سخن بگويد درباره آن مى‏انديشد و سپس آن را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828659607




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

صداي مسجد ، آزادي است


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سیری در فضائل و سیره فردی امام باقر علیه السلام در میان مردم چون یكى از آنها بود، و ازمتواضع ‏ترین مردم به شمار مى‏ آمد، ولى در مقابل ستمكاران، شجاعانه مى ‏ایستاد و ازحق و حقیقت دفاع مى‏ كرد.
امام محمد باقر (ع)
عبادت همیشه به یاد خدا بود، در همه حال نام خدا بر لب داشت، نماز زیاد مى ‏خواند و چون سر از سجده بر مى‏ داشت. سجده گاهش از اشك چشمش ‏تر شده بود . امام صادق فرمود : پدرم در مناجات شبانه ‏اش مى ‏گفت : « خدایا، فرمانم دادى نبردم ، نهی ام كردى ، اطاعت نكردم ، اكنون بنده‏ ات ، نزد تو آمده و عذرى ندارم.» آنگاه كه به سفر حج مى ‏رفت، چون به حرم مى ‏رسید، غسل مى ‏كرد، كفش هایش را در دست‏ مى ‏گرفت و مسافتى را پیاده مى ‏رفت. و چون وارد مسجد الحرام مى ‏شد به كعبه نگاه‏ مى ‏كرد و با صداى بلند مى‏ گریست، غلامش افلح مى‏ گوید: " با امام باقر حج گزاردم، چون‏ وارد مسجدالحرام شد، به «بیت‏» نگاه كرد و گریست تا آن كه صدایش بلند شد، گفتم: «فدایت ‏شوم، مردم به شما نگاه مى‏ كنند، آهسته‏ تر گریه كنید»، فرمود:«واى بر تو اى افلح، چرا گریه نكنم، شاید خداوند از رحمت‏ به من نگاه‏ كند، و فرداى قیامت‏ بدین سبب، نزدش رستگار شوم‏ ». حتى در شب وفاتش ، مناجات‏ شبانه اش را ترك نكرد. شجاعت علم و تقوایش، زهد و پارسایى ‏اش، چنان عظمت، جلالت و ابهتى به وى داده بود كه كسى نمى ‏توانست او را سیر نگاه كند. و دانشمندان بزرگ از جمله ‏«حكم بن عتیبه‏» با همه عظمت و بزرگى ‏اش، در نزد او، كودكى دانش‏ آموز مى‏ نمود، یكى از همراهان هشام بن عبدالملك خلیفه اموى، به هنگام ‏حج، چون توجه و احترام مردم به آن حضرت را دید، تصمیم گرفت‏ با طرح سوالى او را شرمنده كند، و چون به نزد آن گرامى رسید و چشمش به او افتاد، تنش لرزید، رنگش ‏پرید و زبانش بند آمد . در میان مردم چون یكى از آنها بود، و از متواضع ‏ترین مردم به شمار مى‏ آمد، ولى در مقابل ستمكاران، شجاعانه مى ‏ایستاد و از حق و حقیقت دفاع مى‏ كرد. از تحقیر مسلمانان نهى مى‏ كرد و به غلامان و كنیزانش مى‏ فرمود: «گدایان را گدا ننامید و آنها را با این نام نخوانید، بلكه آنان را به بهترین نام هایشان صدا بزنید.» رفتار با یاران و دیگر مردم آن بزرگوار، یارانش را به همدردى و برادرى و نیز یارى مسلمانان سفارش مى‏ كرد و مى ‏فرمود: «دوست داشتنى‏ ترین كارها نزد خدا این ‏است كه مسلمانى، شكم مسلمانى را سیر كند، غمش را بزداید و دینش را ادا كند .» با همه مهربان بود. حتى با كسانى كه نسبت‏ به او رفتار بدى داشتند، از بد كاران‏ در مى ‏گذشت، اگر مهمانى مى ‏رسید با مهربانى در به رویش باز مى‏ كرد و در حمل بار و بنه‏ اش به او كمك مى ‏كرد، در تشییع جنازه مردم عادى شركت مى‏ كرد، لغزش هاى یاران را نادیده مى ‏گرفت و مى‏ فرمود: «اصلاح امور زندگى و روش برخورد با مردم چون پیمانه پرى است كه دو سوم آن زیركى و یك سوم آن گذشت است‏.» از تحقیر مسلمانان نهى مى‏ كرد و به غلامان و كنیزانش مى‏ فرمود: «گدایان را گدا ننامید و آنها را با این نام نخوانید، بلكه آنان را به بهترین نام هایشان صدا بزنید.» یاران و همراهان را غذا مى ‏داد و چون كمى از آنان فاصله مى‏ گرفت در برخورد مجدد با آنان چنان احوال پرسى مى‏ كرد كه گویا مدت ها است آنها را ندیده است. آراستگى ظاهر موى سرش تمیز و مرتب بود ، ریش خود را كوتاه مى ‏كرد و خط مى ‏گرفت و موهاى دو طرف صورت و زیر چانه ‏اش را مى ‏سترد، حجامت مى‏ كرد. دست ها و ناخن هایش را حنا مى‏ گرفت. دندان هایش را كه سست ‏شده بود، محكم كرده بود. انگشترى در دست مى ‏كرد، نقش انگشترى‏ اش «العزه لله‏» بود .
امام محمد باقر (ع)
غذا خوردن غذا را با «بسم الله‏» آغاز و با «الحمد لله‏» ختم مى‏ كرد، و آنچه ‏را در اطراف سفره ریخته بود، اگر در خانه بود، بر مى ‏داشت و اگر در بیابان بود براى پرندگان وا مى ‏نهاد . میهمانى دادن غذا دادن به مومنین به ویژه شیعیان را بسیار مهم مى‏ شمرد و به ‏یاران خود سفارش مى ‏كرد، كه دوستان و هم كیشان خود را میهمان كنند و غذا بدهند. مى ‏فرمود: « كمك به خانواده یك مسلمان و سیر كردن شكمشان و بى‏ نیاز كردن آن ها از مردم، برایم از هفتاد حج‏ بهتر است‏» خانه‏ اش منزلگاه شیعیان، مسلمانان، غریبان و رهگذران بود، میهمان زیاد به خانه ‏مى ‏برد. به میهمانان غذاى لذیذ مى‏ داد، اجازه نمى ‏داد میهمانش كارى انجام دهد. تجارت و كار یارانش را به كار و كسب تشویق مى ‏كرد، از شغل آنها مى ‏پرسید. اگر بیكار بودند، سفارش اكید مى‏ كرد كه به كارى مشغول شوند و مى‏ فرمود: «من كسى را كه كار و كاسبى را رها كرده و به پشت ‏بخوابد و بگوید; خدایا روزیم ده، دشمن‏ دارم‏» به یكى از یارانش كه بیكار بود فرمود: «مغازه ‏اى بگیر، جلویش را جاروب ‏كن و آب بپاش، بساطى در آن بگستر، چون چنین كنى وظیفه ‏ات را انجام داده ‏اى!» آن گرامى تنها سفارش به كار نمى ‏كرد، بلكه خود نیز به باغ و مزرعه خویش‏ مى ‏رفت و حتى در هواى گرم تابستان، عرق ریزان كار مى ‏كرد. آن حضرت ‏مى ‏فرمود: «دنیا چه یاور خوبى براى طلب آخرت است‏» و غلامان خویش را به كارى وامى ‏داشت ،‏ بر آنها سخت نمى ‏گرفت و آن ها را در انجام كار آزاد مى ‏گذاشت، اگر كارشان ‏سنگین و مشكل بود خود نیز به آنها كمك مى‏ كرد و مى‏ فرمود: «هرگاه غلامان خود را به كار مى‏ گیرید، و كار بر آنان سخت است‏ خودتان نیز با آنان كار كنید .» هم خود مى‏ بخشید و هم به یاران وخویشانش سفارش مى ‏كرد كه بخشنده باشند .هر روز جمعه یك دینار صدقه مى‏ داد و مى‏ فرمود: «نیك و زشت و صدقه روز جمعه دو چندان مى ‏شود» و نیز مى ‏فرمود:«نیكى، فقر را مى‏ زداید و بر عمر مى ‏افزاید و از مرگ بد پیشگیرى مى‏ كند» سخاوت و بخشش امام باقر(ع) با آن كه درآمدش كم، خرجش بسیار و عیال وار بود، در عین حال بخشندگى ‏اش بین خاص و عام آشكار و بزرگوارى ‏اش - مشهور، و فضل و نیكى ‏اش ‏معروف بود، افراد زیادى به امید بهره ‏مندى از جود و كرمش به سویش مى‏ شتافتند وهیچ یك ناامید بر نمى ‏گشتند. هركس به خانه‏ اش وارد مى ‏شد، از آنجا بیرون نمى ‏رفت،مگر آنكه غذایش مى ‏داد، لباس نیكویش مى‏ پوشاند و مبلغى پول به او مى ‏بخشید.آن حضرت یاور بیچارگان، یار درماندگان و دستگیر در راه ماندگان بود . هم خود مى‏ بخشید و هم به یاران وخویشانش سفارش مى ‏كرد كه بخشنده باشند .هر روز جمعه یك دینار صدقه مى‏ داد و مى‏ فرمود: «نیك و زشت و صدقه روز جمعه دو چندان مى ‏شود» و نیز مى ‏فرمود:«نیكى، فقر را مى‏ زداید و بر عمر مى ‏افزاید و از مرگ بد پیشگیرى مى‏ كند». اخلاق و بزرگواری حضرت پیامبر (ص) به یکی از یاران پارسای خود«جابر بن عبد الله انصاری »فرمود.ای جابر! توزنده می مانی و فرزندم «محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب » را که نامش در تورات «باقر»است در می یابی،بدان هنگام سلام مرا بدو برسان. پیامبر در گذشت و جابر عمری دراز یافت-و بعدها روزی به خانه ی امام زین العابدین آمد و امام باقر را که کودکی خردسال بود دید،به او گفت: پیش بیا امام باقر (ع) آمد ، گفت : برو !امام باز گشت . جابر اندام و راه رفتن او را تماشا کرد و گفت : به خدای کعبه سوگند آیینه ی تمام نمای پیامبر است.آنگاه از امام سجاد پرسید : این کودک کیست؟ فرمود:امام پس از من فرزندم «محمد باقر»است .
امام باقر (ع)
جابر برخاست و بر پای امام باقر بوسه زد و گفت: فدایت شوم ای فرزند پیامبر(ص) ، سلام و درود پدرت پیامبر خدا (ص) رابپذیر ، چه او ترا سلام رسانده است . دیدگان امام باقر پر ازاشگ شد و فرمود:سلام و درود بر پدرم پیامبر خدا باد تا بدان هنگام که آسمانها و زمین پایدارند و بر تو ای جابر که سلام او را به من رساندی. [1] خود را ازدیگران بی نیاز کنید! «محمد بن منکدر»- از صوفیان آن روزگار- می گوید: در روز بسیار گرمی از مدینه بیرون رفتم ، ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین را دیدم-همراه با دو تن از غلامانشان - یا دو تن از دوستانش- از سرکشی به مزرعه ی خویش باز می گردد با خود گفتم:مردی از بزرگان قریش در چنین وقتی در پی دنیاست! باید او را پند دهم . نزدیک آمدم و سلام کردم ، امام در حالی که عرق از سر و رویش می ریخت با تندی پاسخم داد. گفتم:خدا ترا به سلامت بدارد آیا شخصیتی چون شما در این هنگام و با این حال در پی دنیا می رود! اگر در این حالت مرگ در رسد چه می کنی؟ فرمود به خدا سوگند اگر مرگ در رسد در حال اطاعت خداوند خواهم بود زیرا من بدینوسیله خود را از تو و دیگر مردمان بی نیاز می سازم،از مرگ در آن حالت بیمناکم که سرگرم گناهی باشم .گفتم: رحمت خدا بر تو باد ، می پنداشتم که شما را پند می دهم اما تو مرا پند دادی و آگاه ساختی . [2]   پی نوشت ها: 1.تعقیب: دعاها و ذکرهایی است که بدون فاصله پس از نماز می خوانند 2. ارشاد مفید / ص 247 فرآوری : زهرا اجلال بخش سیره و عترت تبیان منابع : سایت اندیشه قم سایت حوزه سایت آیت الله مکارم شیرازی  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 310]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن