تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):يا على دانشمند سه نشانه دارد: راستگويى، حرام‏گريزى و فروتنى در برابر همه مردم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845917306




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ارتباطات ميان فرهنگی در دهه‏های نخستين اسلامی


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ارتباطات ميان فرهنگی در دهه‏های نخستين اسلامی
ارتباطات ميان فرهنگی در دهه‏های نخستين اسلامی   نويسنده: دكتر محسن الويری   به فاصله‎اي اندك از رحلت حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مسلمانان راهي دو سرزمين متمدن آن روزگار يعني ايران و روم شدند و بخشهايي عمده از آنها را به تصرف خود درآوردند .علي رغم وجود تفاوت زباني و تفاوت شرايط زندگي عربها با ساكنان سرزمينهاي تازه فتح شده وهمچنين ماموريت و رسالت عربها كه خود را حاملان سخن و پيام آسماني دين اسلام مي‎دانستند كه نمادها و قالبهاي خاص خود را داشت وليكن به استناد واقعيات غيرقابل انكار تاريخي ، به رغم همة مشكلات و موانع ارتباطي ، آنها موفق شدندكه ارتباط بسيار كارآمدي با مخاطبان غير عرب خود پديدآورند كه راه انتقال فرهنگ و آموزه‎هاي جديد ديني را هموار كرد . پرسش اينجاست كه اعراب مسلمان از كدام ابزارها ، روشها و نمادهاي ارتباطي بهره جستند تا بدين كاميابي دست يافتند ؟ سزاست اين تجربه از جنبه‎هاي مختلف به بررسي گذاشته شود . در اين مقاله، وجه غالب ارتباطي در عصر فتوحات و چندين دهه پس از آن مورد بررسي قرار گرفته است . ارتباطات غير كلامي غير عمدي بوده كه اعراب مسلمان در آن نقش فرستندة پيام را عهده‎دار بوده‎اند و سپس ارتباط كلامي آن هم در حيطة آداب و آيينهاي ديني و اين نوع ارتباط نخست در حيطة روابط شخصي ، سپس در قلمرو مسائل آموزشي و آنگاه در صحنة سياسي و اجتماعي بوجود آمده است. به همين دليل زبان عربي تنها در ربع آخر قرن اول به عنوان زبان رسمي اعلام شد . همچنين اين ارتباطات غيركلامي در درجة اول داراي كاركرد جايگزيني ارتباطات كلامي و سپس داراي كاركرد تكرار و تكميل ارتباطات كلامي بوده است . وقتي پيامبر پس از تحمل سيزده سال سختيهاي بسيار در مكه در سال اول هجري برابر با 622 ميلادي راهي، دين و يثرب شهري در حدود 500 كيلومتري شمال مكه شد و توانست به كمك مردم آن شهر حكومت جديدي را پايه‎گذاري نمايد[2]بلافاصله به فكر گسترش مرزهاي جغرافياي دولت كوچك خود پرداخت و ظرف مدت پنج سال در حالي كه اصلي‎ترين دشمن خود يعني قريش مكه را پيش روي داشت ، با بسياري از قبائل اطراف مدينه پيمان دوستي بست . اين اقدام مي‎توانست نشانه‎اي از اين باشد كه اين دين قرار نيست در محدوده‎اي كوچك متوقف بماند . آنچه از سنت و سيرة پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در منابع تاريخي نقل شده است ، نيز نشانه‎هايي آشكار از نگاه جهاني آن حضرت دارد . به عنوان نمونه مي‎توان به چند حادثه اشاره كرد : پيامبر پس از صلح حديبيه ( 6هـ . / 626م. ) كه نقطه پاياني بحرانهاي داخلي حكومت نوپاي مدينه بود ـ گرچه به صورت موقت ـ بي‎درنگ با ارسال نامه به سران قدرتهاي بزرگ جهاني آن روزگار ، محدود نبودن دين اسلام به داخل مرزهاي شبه‎جزيرة عربستان را نشان داد . همچنين آن حضرت پس از گسترش قلمرو جغرافيايي حكومت مدينه و استقرار اقتدار مدينه بر سراسر شبه‎جزيرة عربستان با اعزام سپاه به مرزهاي روم در سرية موته[3] و غزوة تبوك[4]جهت‎گيري دين اسلام را براي گسترش آ‏فاق مخاطبان خود رقم زد و بدينسان بذر فتوحات در دوره‎هاي پس از رحلت شريفش را افشاند . اين اقدام پيامبر با مفاد آيات زيادي از قرآن كريم همخواني دارد . آن دسته از آيات كه به صراحت يا به صورت غيرمستقيم از جهاني بودن رسالت پيامبر و محدود نبودن آن به مصر و عصر مشخصي سخن گفته‎است و نگاه جهاني دين را حكايت كرده است . به عنوان نمونه به اين آيات مي‎توان اشاره كرد : ـ قل يا ايها الناس اني رسول الله اليكم جميعا الذي له ملك السموات و الارض [5] بگو اي مردمان ، من فرستادة خدا به سوي همة شما هستم ، خدايي كه پادشاهي آسمان و زمين از اوست . ـ و ما ارسلناك الا رحمه للعالمين [6] و ما ترا نفرستاديم ، مگر رحمتي براي همة جهانيان ـ تبارك الذي نزل الفرقان علي عبده ليكون للعالمين نذيرا [7] كسي كه فرقان را بر بنده‎اش فروفرستاد تا بيم دهندة همة جهانيان باشد . ـ و ما ارسلناك الا كافه للناس بشيرا و نذيرا و لكن اكثر الناس لايعلمون [8] و ما ترا نفرستاديم مگر بشارت دهنده و بيم دهندة همة مردم [9] ولي بسياري از مردم نمي‎دانند . همچنين تمامي مواردي كه آيات قرآن با خطاب عام يا ايها الناس ( اي همة مردم ) آغاز مي‎شود مي‎تواند شاهدي بر جهاني بودن پيام قرآن باشد [10]افزون بر اين همه ،‌برپاية اعتقادات مسلمانان حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم خاتم انبياست [11] و لازمة اعتقاد به خاتميت دين اسلام نيز اعتقاد به جهاني بودن اين دين است ، زيرا اگر قرار باشد از اين پس هيچ پيامبري مبعوث نشود ، دين اسلام بايد قابليت پاسخگويي به نيازهاي همة انسانها را در همة زمانها و همة مكانها داشته باشد ، يعني بايد دين اسلام هم از نظر زماني و هم از نظر مكاني فراگستر و جهاني باشد تا نياز هميشگي بشر به هدايت آسماني را برآورده سازد . [12] با توجه به آنچه گذشت ، به روشني مي‎توان دريافت كه دين در هيچ جنبه‎اي بومي ، محلي و موقت نيست بلكه سمت و سوي جهاني دارد . بر پاية چنين اعتقادي مسلمانان كه در عهد حيات پيامبر تا مرزهاي ايران و روم پيش رفته بودند ، بعد از مرگ پيامبر اين مسير را ادامه دادند و بر خلاف عموم مورخان كه فتوحات را از ابتكارات خليفه اول و دوم مي‎دانند ، فتوحات ادامه روند طبيعي حركتي بود كه پيامبر خود آغاز كرده بود .   نشانه‎ها و دلائل جهاني بودن دين اسلام :   1- محتواي آيات قرآني 2- اعتقاد به خاتميت 3- تجربة تاريخي: حركت اعراب مسلمان به سمت ايران و روم ( فتوحات )   انگيزة پيامبر و مسلمانان اوليه از اين فتوحات كشورگشايي نبود . بلكه انجام يك وظيفة ديني به نام جهاد بود كه هدف فراهم آوردن امكان دسترسي همة بشريت به پيام آسماني و نجات‎بخش دين خاتم را تعقيب مي‎كرد . اين موضوع به صراحت در احكام خليفة اول براي فرماندهان مسلمان بيان شده است .[13] جهاد تنها يك اقدام نظامي و جنگي نيست ، بلكه تلاشي است براي ايجاد فضايي مناسب كه در آن پيام اسلام به همه برسد كه براي دستيابي به اين هدف مسلمانان آمادگي هر نوع فداكاري و نثار جان و مال خود را دارند و شهيد كسي است كه جان خود را در مسير جهاد اهداء مي‎كند . بنابراين براي تحليل فتوحات اوليه بيش از آن كه ما نيازمند يك تحليل نظامي باشيم ، نيازمند يك ديدگاه و چارچوب نظري در بارة ارتباطات ميان‎فرهنگي[14] هستيم . در اين زمينه كتاب توماس آرنولد با عنوان “ The Preaching of Islam: A History of the Propagation of The Muslim Faith “ مي‎تواند بخوبي ما را كمك كند . [15] همچنين تحليلي دقيق در اين زمينه را مي‎توان در كتاب ابوالفضل عزتي با نام “ An introduction to the history of The Spread of Islam “ يافت . [16] اعراب مسلمان به حكم مجموعه شرايط تاريخي و اقليمي خود ، براي انجام وظيفة ديني جهاد و پراكندن پيام اسلام به ديگر سرزمينها به عنوان يك ارتباط ميان‎فرهنگي با موانع جدي ارتباطي روبرو بودند .[17] مهمترين اين موانع را مي‎توان در چهار دسته به شرح زير بيان كرد : الف ـ پائين بودن سطح فرهنگي و تمدني ـ سطح تمدني اعراب پيش از گرويدن به دين اسلام در مقايسه با سطح تمدن كشورهايي چون ايران و روم سطحي نازل بود . مورخان بر اين باورند كه با وجود مرابطاتي كه اين اعراب با سرزمينهاي ايران و روم از طريق تجارت داشتند ، آشنائي آنها با يافته‎ها و دستاوردهاي تمدني آنها و بهره‎مندي از آن بسيار نبود [18]. حتي اگر بپذيريم كه تشكيل نهادي مردمي و دمكراتيك به نام دارالندوه [19]از روميها اقتباس شده بود . نظام قبيلگي ، بت‎پرستي ، فساد ، فحشاء ، خوردن غذاهاي آلوده ، دروغگويي ، ظلم ، بدرفتاري با زنان از جمله نشانه‎هاي سطح نازل فرهنگي و تمدني اعراب بود . اعراب پيش از اسلام هيچ دستاورد تمدني جز شعر آن هم با محتواي نازل نداشتند . امير المؤمنين علي عليه السلام در يكي از سخنان خود اين مردم را چنين وصف كرده است : ” ان الله بعث محمدا نذيرا للعالمين و امينا علي التنزيل و انتم معشر العرب علي شر دين و في شر دار منيخون بين حجاره خشن و حيات صم تشربون الكدر و تأكلون الجشب و تسفكون دماءكم و تقطعوا ارحامكم و الاصنام فيكم منصوبه و الآثام بكم معصوبه ” [20] ” همانا خداوند محمد را هشداردهنده‎اي براي عالميان و امانتدار وحي برانگيخت در حالي كه شما عربها بر بدترين دين بوديد و در بدترين منزلگاهها بين سنگهاي سخت و مارهاي گنگ مي‎زيستيد ، آب آلوده مي‎نوشيديد و غذاي ناگوار مي‎خورديد و خون خويشان خود مي‎ريختيد و پيوندهاي خويشاوندي مي‎گسستيد و بتها در ميان شما برافراشته بود وگناهان شما را به خود بسته بود . ” همچنين وقتي مسلمانان به حبشه هجرت كردند جعفر بن ابي‎طالب نزد نجاشي پادشاه حبشه چنين گفت : ” ايها الملك كنا قوما اهل جاهليه نعبد الاصنام و نأكل الميته نأتي الفواحش و نقطع الارحام ، نسيء الجوار و يأكل القوي منا الضعيف فكنا علي ذلك حتي بعث الله الينا رسولا منا ” [21] ” پادشاها ، ما مردمان اهل جاهليت بوديم ، بت مي‎پرستيديم ، مردار مي‎خورديم ، كارهاي ناپسند انجام مي‎داديم ، پيوندهاي خويشاوندي مي‎گسستيم ، به همسايگان بدي مي‎كرديم و توانمندان ما ( حق ) ضعيفان را مي‎خوردند ، اينچنين بوديم تا اين كه خداوند پيامبري را از ميان خودمان به سوي ما برانگيخت ” ب ـ احساس خودكمتر‎بيني فرهنگي ـ قرائني بسيار حكايت از اين مي‎كند كه اعراب پيش از گرويدن به اسلام نوعي احساس خودكمتربيني فرهنگي نيز نسبت به سرزمينهاي متمدن آن روزگار به ويژه نسبت به ايرانيها داشتند . اعراب همواره به جنبه‎هاي فرهنگي ايرانيان و روميها به ديدة اعتنا مي‎نگريستند و مشابه‎سازي زندگي خود با آنها را يك ارزش مي‎شمردند و به گونه‎اي نگاهي الگويي به آنها داشتند و مي‎كوشيدند خود را از نظر روش زندگي فردي و اجتماعي و فرهنگي به گونة آنها درآورند . اين احساس و واقعيت سبب شد كه در عصر فتوحات ، خليفة دوم از هراس تغيير هنجارهاي اجتماعي و فرهنگي جامعة نوپاي مدينه مانع حضور غير عربها در شهر مدينه شود و نيز از استقرار ياران پيامبر در سرزمينهاي تازه فتح شده ممانعت به عمل آورد .[22] با وجود اين سياست عمر بن خطاب ، پاره‎اي ايرانيان در مدينه ساكن شدند و به دنبال آن تحولاتي فرهنگي در مدينه اتفاق افتاد . نمونه‎هايي جالب از اين هنجارشكني‎هاي ناشي از ارتباطات ميان‎فرهنگي در عصر خليفة سوم گزارش شده است .[23]اين احساس تا حدود دو قرن با اعراب همراه بود تا آنجا كه دستگاه خلافت عباسي در تقليد از آيين‎ حكومتداري ايرانيان تا آنجا پيش رفت كه مستشرقان يكي از منابع بررسي حكومت ساسانيان ـ آخرين حكومت ايراني پيش از اسلام ـ را بررسي دستگاه خلافت عباسي شمرده‎اند . در سدة نخستين خلافت عباسي ، خلفاي عباسي آموزش فرهنگ و آداب ديگر تمدنها به ويژه ايراني را از معلمان فرزندان خود مي‎خواستند . ج ـ ناهمزباني ـ داشتن زبان مشترك يكي از عوامل مهم تسهيل و تسريع ارتباطات ميان‎فرهنگي است و و فقدان آن نيز از موانع بسيار جدي ارتباطي به شمار مي‎رود . [24]مشكل ديگري كه اعراب مسلمان براي ايجاد ارتباط فرهنگي با ديگر اقوام داشتند ، تكلم به زبان عربي بود . اعراب به زباني كه زبان عربي ناميده مي‎شود تكلم مي‎كردند و حتي اگر افرادي معدود با زبان فارسي آشنا بودند ـ مانند نضر بن حارث ـ زبان رايج محاوره بين اكثريت اعراب همان زبان عربي بود و آنها با زبان ايرانيها و روميها آشنائي نداشتند . يعني صرف‎نظر از چند استثناء و صرف‎نظر از محدوده‎اي كوچك اين اعراب مشكلي جدي در ايجاد ارتباط با ديگران داشتند . تعبير زبان عجمي كه در قرآن نيز به آن اشاره شده به معناي زبان غيرفصيح و غيرقابل فهم است كه بر هر زبان غيرعربي اطلاق مي‎شده است . [25]اين اصطلاح نشان مي‎دهد كه اعراب در آن روزگار هر زبان غيرعربي را غيرقابل درك و فهم نيز مي‎دانستند . مسلمانان در عصر فتوحات ، حتي براي ارتباطات اولية خود از مترجم استفاده مي‎كردند.[26] تغيير تلفظ نام شهرهاي ايران و عجز اعراب مسلمان از تلفظ درست نام آنها كه نشانه‎هاي تا اين زمان نيز باقي است از جلوه‎هاي اين ناهمزباني است . ديوانهاي خراج و ماليات نيز تا نيمة دوم قرن اول هجري همچنان به زبان فارسي بود و در عهد عبدالملك بن مروان به زبان عربي ترجمه شد . [27] د ـ دشواري درك و انتقال پيام يك دين جديد ـ دشواري ارتباطي چهارم فراروي مسلمانان دشواريهاي طبيعي ناشي از درك و انتقال يك دين جديد بود . دين اسلام كه بر اعراب نازل شد گرچه به زبان عربي بود ؛ اما ساختار ، محتوا و پيام ، و نمادها و قالبهاي خاص خود را همراه داشت . مدت زماني گذشت كه اعراب با اين نمادها ،‌قالبها و پيام جديد مأنوس شدند . مفسران و صاحب‎نظران معتقدند كه يكي از عوامل و شايد مهمترين عامل نزول تدريجي قرآن طي بيست و سه سال زمينه‎سازي براي انس تدريجي مردم با محتواي اين دين آسماني بوده است . به اين ترتيب اعرابي كه خود طي بيست و سه سال طول كشيده بود كه با پيام آسماني اسلام انس بگيرند ، حال وظيفه داشتند اين پيام را به ديگر سرزمينها نيز برسانند و طبيعي مي‎نمود در اين راه مشكلاتي داشته باشند . اين عوامل موانعي جدي در مسير ارتباط ميان‎فرهنگي مسلمانان با ساكنان ديگر سرزمينها پديد آورد .   موانع ارتباط ميان فرهنگي مسلمانان :   پايين بودن سطح فرهنگي اعراب پيش از گرويدن به اسلام احساس خودكمتر بيني فرهنگي اختلاف زباني دشواري درك و انتقال پيام يك دين جديد     نمودار شمارة 1 ـ موانع ارتباطات ميان‎فرهنگي در مراحل اولية فتوحات   مدل فوق وضعيت اين پيام‎رسانان را در آغاز انتقال پيام روشن مي‎سازد . يعني اگر حالت مطلوب انتقال پيام از سوي فرستنده ( اعراب مسلمان ) به دريافت كنندگان پيام ( كه در اينجا تنها مخاطبان ساكن در سرزمينهاي تازه فتح شده مورد نظر ماست ) عدد يك باشد با توجه به موانع ارتباطي فوق به ويژه مانع ناهمزباني انتظار مي‎رفت پيام انتقال يافته به صفر نزديك باشد . 0 =— اما چند دهة بعد با وجود اين موانع جدي ارتباطي شاهد يك ارتباط كامل ميان‎فرهنگي ميان مسلمانان و ساكنان سرزمينهاي تازه فتح شده هستيم . در اواخر قرن اول هجري ، بخش عمده ايران و روم به اسلام گرويده‎ بودند و با دل و جان ( به ويژه ايرانيان ) به انديشه‎ها و رفتارهاي ديني پايبندي نشان مي‎دادند و براي نشر اسلام مي‎كوشيدند و زبان عربي زبان رسمي اداري و علمي قلمروي گسترده حكومت اسلامي شده بود . به استناد واقعيات غيرقابل انكار تاريخي ، به رغم همة مشكلات و موانع ارتباطي ، ارتباط بسيار كارآمدي بين حاملان وحي و مخاطبان غير عرب آنها پديد آمد كه راه انتقال فرهنگ و آموزه‎هاي جديد ديني را هموار كرد . در مدل زير مي‎توان تصويري از ميزان موفقيت مسلمانان در ايجاد چنين ارتباطي را برداشت كرد :   نمودار شمارة 2 – وضعيت ارتباطات ميان‎فرهنگي چند دهه پس از فتوحات   يعني بعد از چند دهه ميزان پيام دريافت شده نسبت به پيام ارسالي نزديك به عدد يك بوده است : اكنون پرسش اينجاست كه اعراب مسلمان از كدام ابزارها ، روشها و نمادهاي ارتباطي بهره جستند تا بدين كاميابي دست يافتند ؟ براي پاسخ به اين پرسش مي‎توان از نظريه‎هاي مختلفي استفاده كرد . يكي از نظريه‎هاي موجود در اين زمينه ، تقسيم‎بندي ارتباطات به دو گونة ارتباطات كلامي و غيركلامي[28] است . هر كدام از اين دو نوع ارتباط را مي‎توان به دو دستة ارتباطات عمدي و غير عمدي ، آگاهانه و ناخودآگاه تقسيم كرد . وقتي به نخستين صحنه‎هاي فتوحات مي‎نگريم درمي‎يابيم كه نخستين گونة انتقال پيام در اين دوره ارتباطات غير كلامي بوده است . رفتار مسلمانان و آوازة آنها از نظر ساده‎زيستي و شجاعت جذب كنندة ايرانيها و روميها به سمت آنها بود و مسلمانان در شرايطي كه هنوز خود را براي انتقال پيام دين به ويژه در ميان توده‎ها آماده نساخته بودند به صورت ناخودآگاه و غير عمدي به انتقال پيام دين پرداختند و سپس در مرحلة بعد به ايجاد ارتباط كلامي پرداختند . اينك به ذكر چند نمونه مي‎پردازيم [29] : وقتي مسلمانان به جهاد فتح شام مشغول بودند و دمشق را در محاصره داشتند هر چه مي‎يافتند در اختيار فرماندهان و متوليان تقسيم غنائم قرار مي‎دادند تا بعدها طبق ضوابط فقه اسلامي بين آنها تقسيم شود . اين مسلمانان گاه غنائمي كم‎ارزش مانند بقچه‎اي پشم يا كرك با خود مي‎آوردند . وقتي اين خبر به بطريق دمشق رسيد از امانتداري و عدل و خوش‎رفتاري مسلمانان حيرت‎زده شد و خطاب به ديگر بطارقة روم گفت آيا امانتداري و پاكدامني آنان را نمي‎بينيد آنها حتي در اشياي كم‎بهاء نيز مي‎خواهند سهم ديگران را پرداخت نمايند و آنچه را كه حق آنها نيست از آن خود نسازند . ديگر بطارقه رو به او كردند و گفتند : آري آنان عابدان و راهبان شب و روزه‎داران روز هستند ، اگر حتي فرمانده آنها سرقت كند دستان او را قطع مي‎كنند و اگر يكي از آنان زنا كند او را سنگسار مي‎كنند . بطريق بزرگ گفت : آري اين نكات را من نيز شنيده‎ام ، و سوگند به خدا درون زمين براي من بهتر از روي آن است زيرا من دريافته‎ام كه ياراي مقابله با آنان را ندارم و در جنگ با آنها خيري براي من نيست و اگر ترس از پادشاه نبود همانا از آنها درخواست صلح مي‎كردم و به دين آنها وارد مي‎شدم.[30] و وقتي در يكي از نبردها روميها نماينده‎اي به سوي فرماندة مسلمانان يعني ابوعبيده فرستادند ، وي وقتي وارد سپاه مسلمانان شد به چهره‎هاي مسلمانان مي‎نگريست ولي ابوعبيده را در ميان آنها نيافت ، زيرا فردي كه لباس اميران بر تن كرده باشد و يا در مكان مخصوصي نشسته باشد يا هيأت و هيبت خاصي داشته باشد نديد ، مدتي متحير ماند سپس از اعراب پرسيد فرماندة شما كيست ؟ و باو پاسخ دادند آن كسي كه مقابل تو نشسته است . وي بعد از اطمينان از اينكه او همان فرمانده است با حيرت پرسيد : چرا اينگونه بر زمين نشسته‎اي و ابوعبيده جواب داد براي تواضع نسبت به پروردگار .[31] و وقتي شهر حمص [32]از دست روميها بيرون رفت بطارقه آنجا در انطاكيه با قيصر روم ملاقات كردند . قيصر كه از سقوط حمص سخت اندوهگين بود از آنها پرسيد آيا مگر نه اينكه آنها نيز مانند شما بشر هستند پاسخ دادند :‌چرا . پرسيد تعداد شما بيشتر بود يا آنها ؟ پاسخ دادند : تعداد ما چندين برابر آنها بود . قيصر پرسيد پس چرا از مقابل آنها گريختيد . بطارقه ساكت شدند و هيچ نگفتند. پيرمردي بر خاست و چنين گفت : اين عربها مردمان صالح هستند و ما مردماني فاسد ، ما دروغ مي‎گوييم و آنها دروغ نمي‎گويند ... آنها روزها روزه مي‎دارند و شبها به نماز برمي‎خيزند ، به عهد خويش وفادارند و امر به معروف و نهي از منكر مي‎كنند و ما پادشاها به مردم ستم مي‎كنيم و پيمان مي‎شكنيم و شراب مي‎نوشيم و مرتكب حرام مي‎شويم و گناه مي‎كنيم و در زمين فساد مي‎ورزيم و به آنچه ناخشنودي خدا در آن است امر مي‎كنيم و از آنچه خشنودي خدا در آن است نهي مي‎كنيم . [33] و در جايي ديگر فرماندة روميها از نهراسيدن اعراب از مرگ سخن گفته است . [34] و در صحنه‎اي ديگر وقتي نمايندة روميها به نزد مسلمانان آمد و هنگام نماز مغرب فرا رسيد با اينكه فرماندة مسلمانان از او خواسته بود به نزد سپاهيان خود بازگردد وي نزد مسلمانان باقي ماند و به آنها مي‎نگريست كه چگونه نماز مي‎گذارند و دعا مي‎خوانند و استغفار مي‎كنند و به درگاه خدا استغاثه مي‎كنند و از رفتار مسلمانان حيرت زده شد وي سپس پرسشهايي در بارة دين اسلام كرد و تحت تأثير عبادت مسلمانان خود نيز مسلمان شد .[35]همچنين هنگامي كه خالد بن وليد [36]به معرفي دين خود براي روميان پرداخت گفت كه سپاس خدايي را كه امير ما را فردي چون خود ما قرار داد و اگر گمان برد كه براستي مالك و پادشاه ماست هر آينه او را عزل خواهيم كرد و ما گمان نمي‎بريم كه او بر ما برتري دارد مگر اين كه در تقوي و كارهاي نيك بر ما برتري داشته باشد و سپاس خدايي را كه ما را به امر به معروف و نهي از منكر و اعتراف به گناه و استغفار از خدا و عبادت او و پرهيز از شرك واداشت و فرمانده روميان از اين سخنان در تعجب شد . [37]همچنين وقتي هرمزان فرماندة ايراني را به مدينه آوردند وي از سادگي عمر سخت شگفت شد [38] و همو وقتي گنجينة به غنيمت رفتة خود را سالم به نزد وي در مدينه آوردند به پاكدامني فردي كه آن را يافته بود اعتراف كرد .[39] وقتي مسلمانان شوشتر را در جنوب ايران محاصره كرده بودند ، برخي از مردم اين شهر تحت تأثير آنچه از خلق وخوي مسلمانان شنيده بودند شهر را ترك كردند و با گرويدن به اسلام ابوموسي اشعري ـ فرماندة مسلمانان را در تسخير شهر مدد رساندند .[40] در تمام اين نمونه‎ها ما به اين نتيجه مي‎رسيم كه ارتباطات غيركلامي مانند تقوي و پاكدامني مسلمانان ، خوشرفتاري آنها ، عبادت خالصانة خداي يگانه ، و مانند آن بسيار مؤثرتر از ارتباط كلامي براي تبليغ اسلام بوده است . يعني مسلمانان پيش از آن كه بتوانند از ارتباطات كلامي بهره گيرند ، در انتقال آموزه‎هاي وحي كاميابيهايي داشته‎اند .   جمع‎بندي و نتيجه‎گيري   به استناد نمونه‎هايي كه ذكر شد مي‎بينيم كه اين نوع ارتباط نخست در حيطة روابط شخصي محدود بود يعني روحيات غيرمسلمانان را تحت تأثير قرار مي‎داد و آنها را به اسلام جذب مي‎كرد . و طبيعي بود كه در گام بعد ، نومسلمانان در پي فراگيري معلوماتي پيرامون انديشه‎ها و رفتارهاي ديني بودند و از همينجا ارتباطات كلامي آغاز مي‎شد . اين مرحلة نوين ارتباطي را مي‎توان حيطة آموزشي ناميد . يعني اگر در مرحلة نخست ارتباطات ، يعني حيطة روحيات ، نياز چنداني به زبان عربي نبود ، در مرحلة دوم به دليل ورود به حيطة آموزشي نياز به زبان عربي رخ نمود اما كاربرد آن محدود به سطح آموزشهاي شخصي مانند چگونگي نمازخواندن بود . در مرحلة سوم كه مسائل سياسي و اجتماعي اهميت بيشتر مي‎يافت ، نياز به استفاده از زبان عربي نيز عمومي‎تر شد و به همين دليل زبان عربي تنها در ربع آخر قرن اول به عنوان زبان رسمي اعلام شد . [41] و اكنون اين موضوع بايد مورد بررسي قرار گيرد كه اين توان ارتباطي كه حتي مشكل ناهمزباني را نيز حل كرد از كجا به دست آمده بود ؟ چنين به نظر مي‎رسد كه دين اسلام با توصيه‎هايي مبني بر همراهي هميشگي ايمان با عمل صالح و انديشه با رفتار اين قابليت را ايجاد كرده بود . در قرآن در بسياري موارد ايمان وعمل صالح در كنار يكديگر مورد تأكيد قرار گرفته‎ است و از ايمان آورندگان خواسته شده كه اعتقاد و باور خود را با عمل صالح همراه سازند . و به آنها كه به اين توصيه‎ها عمل كنند وعده داده است كه در بهشتي خواهند بود كه نهرها در آن جاري است و از ميوه‎هاي آن بهره‎مندند...[42]و پاداش آنها با خداست و نه خوفي بر آنهاست و نه از چيزي اندوهگينند[43]و از حيات طيبه برخوردارند [44] و در بهشت جاودانه خواهند بود و همسراني پاك خواهند داشت و در سايه‎اي پر داخل خواهند شد[45] و برخوردار از مغفرت و اجر بزرگ خواهند بود[46] و خداوند آنان را به واسطة ايمانشان هدايت خواهد كرد[47] و از خطاهاي آنها چشم‎پوشي خواهد شد و بهتر از اعمال نيكشان پاداش دريافت خواهند كرد [48]. افزون بر اين ، با بررسي تاريخ دهه‎هاي نخستين اسلامي چنين مي‎توان برداشت كرد كه كاركردهاي ارتباطات غيركلامي در درجة اول جايگزيني ارتباطات كلامي و سپس تكرار و تكميل ارتباطات كلامي بوده است .     نمودار شمارة 3 ـ حيطه‎هاي ارتباطات ميان‎فرهنگي در دهه‎هاي نخستين اسلامي   بر اساس آنچه گذشت ، مي‎توان نتيجه گرفت كه آموزه‎هاي ديني ( در بررسي موردي ما دين اسلام ) مي‎تواند ظرفيت بسيار بالايي براي ارتباطات ميان فرهنگي فراهم آورد و اين قابليت با تكيه بر يك تجربة موفق تاريخي امروزه نيز كه جهان نيازمند الگويي براي ارتباطات ميان فرهنگي است مي‎تواند مورد استفاده قرار گيرد . در اين الگو ، دين از طريق آن دسته از آموزه‎هاي خود كه در مرحلة نخست بر ارتباطات غيركلامي تكيه مي‎كند ابزاري جهاني را براي ارتباطات ميان‎فرهنگي پديد مي‎آورد . اين سخن كه آنچه در دهه‎هاي نخستين اسلامي گذشت عملاً يك حركت يكسويه بود كه طي آن فرهنگ اسلامي در سرزمينهاي تازه فتح شده گسترش يافت و اساساً با تعريف ارتباطات ميان‏فرهنگي تطابق ندارد[49] سخني پذيرفتني نيست، زيرا در يك سوي ارتباطات ميان‎فرهنگي مقطع تاريخي مورد بررسي ما در اين مقاله، اعراب مسلمان با دو فرهنگ متفاوت عربي و آموزه‎هاي وحياني قرار داشتند و در سوي ديگر غيرعربها با فرهنگهاي قومي خود. و اين دو در يك روند دوسويه با يكديگر دادوستد فرهنگي داشتند. اعراب مسلمان در ارتباطات خود فرهنگ و انديشة اسلامي را به سرزمينهاي تازه فتح شده منتقل ساختند و خود نيز از فرهنگ و آداب اين سرزمينها تأثير عميق پذيرفتند. اعراب در مقام فرستنده پيام، آموزه‎هاي وحياني را كه خود موجد آن نبودند، (بلكه پيامبري از ميان آنها، آن را از خداوند و به زبان عربي دريافت كرده بود) به مخاطبان غيرعرب منتقل ساختند و خود نيز از فرهنگ و آداب بومي آنها تا آن حد تأثير پذيرفتند كه همانگونه كه پيش از اين نيز اشاره شد، آداب و تشريفات دستگاه خلافت عربي عباسيان به دليل الگوبرداري از ايرانيان يكي از منابع بررسي و شناخت حكومت ساسانيان به شمار مي‎آيد. پس اينگونه نيست كه در سده‎هاي نخستين اسلامي در يك جريان يك‎سويه تنها فرهنگ اسلامي در سرزمينهاي تازه فتح شده گسترش يافته باشد، بلكه گسترش دهندگان فرهنگ و پيام اسلام خود نيز از فرهنگ سرزمينهاي تازه فتح شده عميقاً تأثير پذيرفتند، ولي طبعاً شالودة آموزه‎هاي وحياني به دليل فرابشري بودن از اين تأثيرپذيري بدور بود. پي نوشت ها :     [1] - متن انگليسي اين مقاله در بخش تاريخ بيست و سومين كنفرانس انجمن بين‎المللي تحقيق در ارتباطات و رسانه‎ها ( IAMCR ) در روز 31 تير ماه 1381 برابر با 22 جولاي 2002م. در بارسلون اسپانيا ارائه شده است واينك متن فارسي آن با توجه به تفاوت مخاطبان ، با تغييراتي اندك ارائه مي‎شود . تفاوت عمدة متن انگليسي با متن فارسي در دو چيز است : نخست توضيح پيرامون اصطلاحاتي كه براي خوانندة فارسي زبان دشواري ندارد ، مانند سريه ، غزوه ، و... و دوم تلاش براي اين كه ارجاعات و استنادات حتي در مسائل تاريخ اسلام ، حتي‎المقدور به منابع انگليسي باشد . [2] - اين شهر پس از آن مدينه النبي ناميده شد و در دوره‎هاي بعد به اختصار به اين شهر مدينه گفته شد . مدينه امروزه يكي از شهرهاي بسيار مهم عربستان است . [3] - شهري در دشتهاي حاصلخيز شرق اردن كه به دليل همين غزوه شهرت يافت. [4] - شهري در شمال غربي عربستان كه اكنون مركز يكي از امارتهاي عربستان است . [5] - اعراف / 158 [6] - انبياء / 107 [7] - فرقان / 1 [8] - سبا / 28 [9] - پاره‎اي از مفسران كافه را به معناي مانع و بازدارندة ( از گناهان ) دانسته‎اند . استاديار دانشكده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) [10] - مانند : بقره / 21 ؛ بقره / 168 ؛ نساء / 1 ؛ نساء / 170 ؛ نساء / 174 ؛ اعراف / 158 ؛ يونس / 23 ؛‌يونس / 57 ؛ يونس / 104 ؛ يونس / 108 و ... [11] - احزاب / 40 [12]-Nasr, chapter 1 , “ Islam, the last Religion and the primordial Religion- its Universal and Particular Traits” [13] - ابن اعثم ، ج1 ، ص 81 و 82 و 175 [14] - در اينجا نگارنده در صدد تبيين مفهوم ارتباطات ميان‎فرهنگي نيستم ، درصورت نياز ، ر.ك. Prosser , pp 335 – 350; Wiseman ( 1955 )part 2 ; و همچنين : Asante , part 1 and 2 [15] - اين كتاب دوبار با عنوانهاي ” تاريخ گسترش اسلام“ و ” علل گسترش اسلام ” به ترتيب از سوي آقايان ابوالفضل عزتي و حبيب‎الله آشوري به زبان فارسي ترجمه شده است . [16] - كتابي فارسي نيز از همين نويسنده با نام “ ‌مقدمه‎اي بر تاريخ و علل و فلسفة نشر اسلام ” در دست است كه ظاهراً ترجمة همان متن انگليسي است . [17] - براي بحثي پيرامون موانع كلي ارتباطات مؤثر ميان‎فرهنگي ر.ك. Jandt,p.49 [18] - در اين باره از جمله مي‎توان به مقالة عرب در دائره المعارف اسلامي رجوع كرد . [19] - گونه‎اي از شوراي شهر كه از سران تيره‎هاي قبيلة قريش براي مشورت پيرامون مهم تشكيل مي‎شد ، ر.ك. Encyclopedia of Islam , new edition , V 2, p 128 [20] نهج البلاغه ، خطبة 26 [21] - ابن هشام ، ج 1 ، ص 359 [22] - طبري ، ج 3، ص 426 [23] - همو ،‌ج 3، ص 427 ـ 429 [24] -Jandt,pp 109 - 130 , “ Language as a Barrier “ [25] - به عنوان نمونه فصلت / 44و نحل / 103 [26] استفاده از مترجم آشنا به زبان عربي و رومي ابن اعثم ، ج 1 ، صص 143 ـ 146 و استفاده از مترجم آشنا به زبان عربي و فارسي ، همو ،‌ص 157 [27] - بلاذري ، صص 108 ـ 110 [28] براي تعريفي از ارتباطات غيركلامي با رهيافت فرهنگي ، ر.ك. Somovar, chapter 6; Jandt, pp 73 - 90 [29] - گزارشهاي مربوط به فتوحات را در منابع متعددي مي‎توان يافت ، با اين همه به دليل گرايش علمي مخاطبان اين مقاله كه اغلب دانش‎پژوهان حوزة فرهنگ و ارتباطات هستند و شايد ظرافتها و ژرفكاويهاي تاريخي براي آنها جاذبه‎اي نداشته باشد ، تنها به يك منبع ارجاع داده شده است . مرجع برگزيده ما در اكثر ارجاعات ، كتاب الفتوح نوشتة ابن اعثم كوفي ( قرن 4هـ ./ 10م.) است كه يكي از معتبرترين و پرآوازه‎ترين منابع در اين موضوع است. [30] ابن اعثم ، ج 1 ، صص 119 ـ 120 [31] ابن اعثم ، ج 1 ، ص 147 [32] -شهري در سوريه [33] ابن اعثم ، ج 1 ، ص 173 [34] همو ، ج 1 ، ص 184 [35] -همو ، ج 1 ، ص 186 [36] براي سرگذشت‎نامة مختصراو ر.ك. Encyclopedia of Islam, V 4, p 928 [37] همو ، ج 1 ، ص 189 [38] همو ، ج1 ، ص 281 [39] -ابن اعثم ،ج 1 ، ص 283 [40] -بلاذري ، ص 239 [41] -بلاذري ، صص 108 ـ 110 [42] -بقره / 25 [43] -بقره / 62 [44] نحل / 97 [45] نساء / 57 [46] مائده / 9 [47] -يونس / 9 [48] -عنكبوت / 7 [49] اين پرسش پس از ارائة مقاله از سوي يكي از حاضران در نشست مطرح و به همان صورت كه در متن آمده، پاسخ داده شد. منابع : * ابن اعثم كوفي ، ابو محمد احمد ( حدود 314 ق. ) ، الفتوح ، 8 ج ، بيروت : دار الكتب العلميه ، 1406 ق. / 1986م. * البلاذري ، ‌احمد بن يحيي . فتوح البلدان ، ( بخش مربوط به ايران ) .ترجمه : آذرتاش آذرنوش . تهران : بنياد فرهنگ ايران ، 1346ش. Jandt, Fred E.( 1995 ) , Intercultural Communication : An Introduction, Sage *. * آرنولد ،‌توماس واكر ، تاريخ گسترش اسلام ، ترجمه : ابوالفضل عزتي ، تهران :دانشگاه تهران ، 1358ش. * عزتي ، ابوالفضل ، مقدمه‎اي بر تاريخ و علل و فلسفة نشر اسلام ، تهران : انجمن علمي ـ مذهبي دانشگاه آذر آبادگان ، 1354ش. Nasr , Seyyed Hussein(1972 ), Ideals and Realities of Islam, Beacon Press, Boston *. * آرنولد ، تامس واكر ، علل گسترش اسلام ، ترجمه : حبيب‎الله آشوري ، تهران : سلمان ، ( 1357؟) Asante, Molefi Kete; Newmark, Eileen, Blake, Cecil A. (Editors), (1979) ,.Handbook of Intercultural Communication, Sage* Publications.> The Encyclopedia of Islam, New Edition, Brill, Leiden, 1986 – 2000 * * شريف رضي ، نهج البلاغه ، ترجمه : سيدجعفر شيهدي ، تهران : شركت انتشارات علمي و فرهنگي ، چ8 ، 1374ش. * قرآن كريم Wiseman, Richard L. (Editor) (1995). Intercultural Communication Theory, Sage Publications *. Martin, Richard C.. (Editor) (1985 ). Approaches to Islam in Religious Studies. The University of Arizona *. Ezaaati, A. (1977). An introduction to the history of The spread of Islam, News and Media Ltd, London *. * ابن هشام ، محمد ، السيره النبويه ، بيروت : دار احياء التراث العربيه ، بي‎تا Somovar, Larry A. and Richard E. Porter (1995), Communication Between Cultures, USA, Wadsworth *. Arnold, T.W.( 1984 ) The Preaching of Islam, Renaissance Publishing House *. Prosser, Michael H. (1978), Intercultural Communication Theory and Research, in B.D Ruban, Communication, Yearbook 2, pp 335 _ 350, New Brunswide, NJ, Tranaction Press. طبري ، ابوجعفر محمد بن جرير ، تاريخ طبري ، بيروت : دار الاعلمي ، بي تا ارسال توسط کاربر : sm1372 /ع  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 540]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن