تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و آموزش دهيد، بفهميد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831627403




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

معرفي آئين دائو


واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: معرفي آئين دائو
آيين دائو (تائو) يا دائوئيسم يكي از دو سنّت مذهبي ـ فلسفي كهنسال چين است . سنّت خواندن آيين دائو و آيين كنفوسيوس از آن رو است كه اين دو بيش از آنكه دين و مذهب به‌معنايي كه خوانندگان سامي اديان مي‌پندارند، باشد، يك روش زندگي هستند.
آفتاب: «به‌فكر فرو مرو، تاُمل مكن، از هيچ مكتبي پيروي مكن، هيچ راهي در پيش مگير، آن وقت به‌دائو مي‌رسي».

آيين دائو (تائو) يا دائوئيسم يكي از دو سنّت مذهبي ـ فلسفي كهنسال چين است . سنّت خواندن آيين دائو و آيين كنفوسيوس از آن رو است كه اين دو بيش از آنكه دين و مذهب به‌معنايي كه خوانندگان سامي اديان مي‌پندارند، باشد، يك روش زندگي هستند. آيين دائو در رده‌بندي مذاهب در آن دسته مذاهب جا مي‌گيرد كه ماكس وبر آنها را اديان اقشار روشنفكر مي‌خواند. دائو خود نيز به‌معناي "طريق" و "راه" است.

در ابتدا پيش از تشريح وتوصيف آيين دائو چند نكته قبل ذكر است. اين نكات راجع به‌وضع خاص تمدن چيني مي‌باشد كه در مذاهب آن ديار تأثير داشته‌اند.

الف) چند نكته در باب روح و تمدن چيني:

1- اديان شرق دور ادياني التقاطي هستند. شايد واژه التقاطي در اينجا چندان متناسب نباشد و واژه تركيبي كه بار ارزشي كمتري دارد مناسب‌تر باشد. به‌هر حال آنچه در خاور دور رخ داده، اين است كه اديان جديد به‌راحتي با اديان قديم تركيب مي‌گردند. اين تركيب، ديني با نامي جديد به‌وجود نمي‌آورد، بلكه دين قديمي و دين نوين هر دو از يكديگر تاُثير مي‌پذيرند و عناصري از يكديگر را اخذ مي‌كنند.

اين رويداد را در چين در سه مذهب كنفوسيوسيم، دائوسيم، بوديسم و در ژاپن در بوديسم و شينتو مي‌توان مشاهده كرد. اين كه چرا اينچنين است خود بحث ديگري است.

2- نگاه مردمان خاور دور و بالاخص چين به‌طبيعت نگاهي است سرشار از تحسين و ذوق طبيعت براي آنان نمونه‌اي بي‌همتا و رمزي به‌غايت جميل از آن حقيقت غايي است. در نگاه مردمان چين طبيعت اگر چه خود حقيقت غايي نيست ولي رمزي از آن حقيقت غايي هست.اين نگاه درست نقطه مقابل نگاه هندي به‌طبيعت است كه در آن طبيعت، خوار، پوچ، وهم، خيال و مايه گمراهي انسان است. نكته جالب توجه و در خور تحقيق، چگونگي تلفيق اين نگاه ـ‌ نگاه چيني ـ بابوديسم است كه در اساس ديني است هندي كه به‌قول وبر "اخلاق غايي طرد جهان" را اختيار مي‌كند.

3ـ اسطوره‌ها و افسانه‌هاي باستاني چينيان و در باب پيدايش جهان قابل توجه است. شرح و بسط اين افسانه‌ها و اسطوره‌ها در حوصله اين مقاله نمي‌گنجد و فرصت ديگري مي‌طلبد. اما در اين ميان افسانه "پان كو" را نقل مي‌كنيم.

«در آن وقت آدم نخستين موسوم به‌پان كو به‌وجود آمد. جثه و جسد وي در آغاز، چهار برابر آدميان متعارف بود و بعدها در اثر كار و كوشش بسيار از آن اندازه هم فزون گشت. چون او پا به‌عالم هستي نهاد، عالم در هم آشفته و نامنظم بود. ولي وي با چكش و قلمي آهنين به‌كار نظم جهان پرداخت... آسمان را از زمين جدا كرد و براي هر يك از آفتاب و ماه و ستارگان مكاني در آسمان تراشيد.

پس از آن به‌سطح زمين پرداخت و كوههاي بلند و درياي عميق را با نوك قلم آهنين خود بوجود آورد. پس آنگاه جسد خود را بر عالم تقسيم نمود... از نفس او بادها و ابرها و از صوت او رعدها و از گوشت اندام او مزارع و چمن‌ها و از تارموهاي او ستارگان و از استخوان‌هاي او فلزات و از قطرات عرق او باران‌ها به‌وجود آمدند. پس، از جسد او كرم‌ها و حشراتي توليد شدند كه همان‌ها بعدها به‌صورت آدميان در آمدند».

اسطوره‌ها به‌تعبير يونگ بيانگر ناخودآگاه جمعي يك قوم ـ و در يك فاز بالاتر بشرـ هستند. آنچه در دل افسانه "پان كو" مستقر است اعتقاد به‌يك وحدت وجود است و اينكه كثرت‌هاي عالم طبيعت همه سرچشمه گرفته از يك واحدند. اين بحث وحدت و اصالت آن، يكي ديگر از كليدهاي درك روح چيني و در مقاله حاضر آيين دائو است.

4- يين و يانگ يكي ديگر از كليدهاي درك و روح و تفكّر چيني است كه به‌مانند موارد پيشين پيش از همه مذاهب مطرح فعلي در انديشه چينيان وجود داشته است. ين در لغت به‌معناي ”طرف سايه“ و يانگ به‌معناي ”طرف آفتاب“ است. دايره‌اي كه در شكل ديده مي‌شود دايره زمان است كه يين و يانگ را دربرگرفته است.

يانگ نماد آسمان، جنس مذكّر، فعاليت و فاعليت، حرارت و نور است. يين نماد سايه، زمين، جنس مؤنث، سرما، رطوبت و حنبه منفعلانه و باروري و توالد است. در تفكّر چيني هر چيز حاصل سنتز يين و يانگ است.

اختلاف بين موجودات مختلف به‌دليل نسبت‌هاي مختلفي است كه از يين و يانگ در آنها موجود است. اختلاف در تفكّر چيني عارضي است و محصول عمل. ذات و جوهر همه چيز يكسان است و آن چيزي است كه ما نمي‌شناسيم آنچه براي ما قابل شناسايي است اختلاف عارضي است اختلاف در تفكّر چيني حاصل تغيير حالت است و تغيير حالت در عالم طبيعت يك اصل است. همه چيز در معرض تغيير و تبدّل است. چنانكه گفتيم اختلاف در تفكّر چيني عارضي است و محصول عمل. اينگونه است كه با بي‌عملي مي‌توان به‌كنه حقيقت دست يافت.

«جهان مادّي در نظر چينيان جهان عمل (يا فعل) است. اختلاف اشياء در ماهيت مواد تشكيل دهنده آنها نيست و بلكه در طريقه عملي است كه انجام مي‌دهند. مواد از حالت انجام يك كيفيت به‌وضعيت ثانوي نامي ديگر دست مي‌يابند و در كيفيت ثانوي نامي ديگر مي‌يابند و اختلاف تنها در نوع فعاليت است... به‌عقيده متفكران باستاني چين، اختلاف بين اشياء ناشي از وجه تكائف و نوعي فعاليت خود به‌خودي، و طبيعت فعاليت است».

نخستين نشانه مكتوب از آنها در تاريخ چين مربوط به‌سده چهارم پيش از ميلاد است. در "شي تسو" يا توضيحات ضميمه كه ضميمه اي براي جينگ است چنين آمده است: «زماني يين و زماني يانگ، اين است دائو».

رساله هواي نن ذي يا هواي نن ذو (كتاب استاد هواي نن، شرح مي‌دهد كه دم آغازين (يوان چي) به‌دو بخش تقسيم شد دم لطيف اثيري يانگ، آسمان را تشكيل داد و دم سنگين‌تر يين، زمين را «دم گرم يانگ انباشته شد تا آتش را به‌وجود آورد كه جوهر آن خورشيد را تشكيل داد. دم سرد يين جمع شد تا آب را به‌وجود آورد، كه جوهر آن ماه شد».

عدّه‌اي در جهت بومي كردن انديشه‌اي مثل تضاد ديالكتيك، انديشه يين و يانگ را استخدام مي‌كنند كه جاي بحث دارد و به‌نظر مي‌رسد شباهت‌ها شباهت‌هاي صوري است نه شباهت‌هاي بنيادين و اساسي.

5ـ ايده‌هاي "چي“ و "ووشينگ“

چي به‌معناي "دم"، هوا، نفس يا بخار است. در اصل بخاري است كه از پختن حبوبات برمي‌خيزد و در افسانه‌هاي چيني به‌معناي دم آغازين حيات بخشي است كه مايه خلقت جهان گشت. نيرويي اسن فوق العاده و حيات بخش كه در هر كس از ابتداي تولد وجود دارد و كوشش‌هاي چينيان كوششي است براي افزايش و كنترل آن نيرو. ”ووشينگ“ يا پنج عامل و ”ووده“ يا پنج قدرت كه عبارتند از آب، آتش، چوب، فلز و خاك از ديگر ايده‌هاي كهن چيني هستند كه تاُثير عميقي بر مذاهب و فلسفه چيني گذاشته‌اند.

6ـ مذاهب چينيان در زمان‌هاي اوليه

چينيان از آنجا كه كشاورز بودند به‌پرستش زمين مي‌پرداختند. آداب و رسوم آن زمان در اديان بعدي چين تاُثير خويش را گذاشته است.

از آنجا كه در اديان چينيان ما با خداي خاصي روبرو نمي‌شويم. نيايش به‌بسياري چيزها تعلّق مي‌گيرد كه اين يك مذهب ديگر چينيان يعني پرستش ارواح يا انيميسم را معرّفي مي‌كند. انيميسم ـ كه در آفريقا بسيار رواج دارد ـ اعتقاد به‌وجود ارواح فراوان در الم است كه به‌رتق و فتق امور مي‌پردازند.

هنگامي كه پرستش زمين كم رونق‌تر شد، چينيان به‌پرستش آسمان روي آوردند. در هنگام سلطنت شانگ‌ها معبودي با نام "تي" يا "شانگ‌تي" مورد پرستش بود. سلاطين خاندان چو را ”تين تزو“ يا ”پسر آسمان“ مي‌خواندند. چينيان براي اجداد خويش احترامي فوق العاده قائل بودند، به‌گونه‌اي كه اين احترام افراطي به‌پرستش اجداد ختم شد. احترام به‌اجداد در سنّت كنفوسيوسي به‌هنگام دفن مردگان خويش، اگر كه مرده جزء بزرگان بود، با آنها تعداد

” يين و يانگ يكي ديگر از كليدهاي درك و روح و تفكّر چيني است. ين در لغت به‌معناي ”طرف سايه“ و يانگ به‌معناي ”طرف آفتاب“ است. ... “

زيادي آدم را زنده به‌گور مي‌كردند تا در آن عالم به‌ارباب خدمت كنند. اين رسم به‌هنگام سلطنت سلسله چو برافتاد امّا احترام به‌اجداد همچنان بر جا ماند. چينيان هنوز هم با مردگان خويش وسايل و ادواتي دفن مي‌كنند كه البّته بيشتر بصورت نقاشي آن وسايل تغيير شكل داده است. در هر خانه‌اي ضريحي برپاست كه به‌احترام اجداد بر پاشده است در پاي آن ضريح نيايش و استغاثه انجام مي‌گيرد در پيش آن اطعمه و اشربه قرار مي‌دهند و در مشكلات بدان پناه مي‌برند.

شش نكته مذكور كليدهايي است كه ما را در نفوذ به‌قلعه آيين دائو ياري خواهند كرد.

ب) آيين دائو

دائو به‌معناي "نظم"، "مسير" و راه است. سنّتي است بسيار قديمي كه مسلماً مباني‌اش از بسياري پيشتر از آنچه كه منقول است پي‌افكنده شده‌اند.

آئين دائو را به‌آئين دائو فلسفي و آيئن دائوي مذهبي تقسيم مي‌كنند. آئين دائوي مذهبي بسيار قديمي است. آئين دائوي فلسفي در "دائوده جينگ"، "ژوانگ ذي" و "ليه ذي" خود را نشان مي‌دهد.

1ـ بنيانگذاران آيين دائو

چنانكه گفته شد بنيانگذاران آيين دائو چندان بر ما شناخته شده نيستند و آيين دائو بر بستر تفكّر چيني و همپاي آن رشد كرده است. امّا در روايت‌ها و داستان‌ها "لائوذي" يا "لائوتسو" بزرگ آيين دائويي است.

آنچه مسلّم است اين كه لائوذي آيين دائو را خود ابداع نكرده است و به‌نظر مي‌رسد كه وي مشهورترين و تواناترين كسي بوده است كه آيئن دائو و معتقدات آن را شكل داده و پرداخته است و آن را متشكّل ساخته است. عده‌اي در وجود لائوذي تشكيك كرده‌اند، امّا كنفوسيوسي‌ها دلايل و حجّت‌هاي قوي براي وجود لائوذي ارائه مي‌كنند. لائوذي هم در دائوي فلسفي و هم در دائوي مذهبي مورد احترام بسيار است.

لائوذي يا نائوتوكينگ كه به‌استادي نيز معروف بود و نام كوچك وي Eul ياErh بوده است. تان نيز ناميده مي‌شد و منصب بايگاني در بار چو را بر عهده داشت. گفته مي‌شود كه وي نكته‌هاي تشريفات را به‌استاد كونگ يا كنفوسيوس تعليم مي‌داده است. وي سپس دربار را ترك كرده و گويا به‌درخواست يين نگهبان مرز در دو تومار رساله خود در باب تائو را نوشته است و سپس چين را ترك گفته است.

افسانه‌ها در باب لائو ـ ذي يا لائو تسو فراوان است گفته مي‌شود وي به‌راز طول عمر دست يافت. دو قرن يا به‌اندازه هشت نسل زيست، سپس آنگونه كه جيرجيركي پوست مي‌اندازد، جنازه خود را بر جاي گذاشت و از جهان گريخت. لائوذي را كه احتمالاً در قرن ششم پيش از ميلاد مي زيسته است مؤلف كتاب تائونه چينگ يا دائوده جينگ مي‌دانند. البّته امروز عقيده بر اين است كه دائوده جينگ تاُليف چند نفر است كه در قرن سوّم پيش از ميلاد پايان يافته است.

چينيان داستاني دارند كه بر طبق آن كنفوسيوس دو بار به‌ديدار لائوذي رفته است. بار اول لائوذي به‌كنفوسيوس گفت: «خود را از خلق و خوي و قيحانه‌ات برهان. اين اميال را از خود دور ساز و از اين منش خود بزرگ بيني و تفرعن كه از وجود تو سرريز كرده است دست بشوي. اين رفتار تو سودي به‌آن وجود نخواهد رساند اين همه آن چيزي است كه مي‌خواستم به‌توبگويم».

كنفوسيوس به‌سوي مريدان خود بازگشت و ايشان را گفت كه وي گمان مي‌داشت كه تمامي جانداران عالم را مي‌شناسد ولي امروز با اژدرهايي به‌نام لائوذي روبرو شده است كه بر پشت بادها و ابرها به‌سوي آسمان سفر مي‌كند. بار دوّم كنفوسيوس به‌او گفت: «آيا اشتباه كرده‌ام؟ شما چون قطعه‌اي چوب خشك بوديد، اين جهان را ترك كرده و در تنهايي و انزوايي دست نايافتني مستقر شده بوديد».

لائوذي پاسخ داد: «آري، رفته بودم تا با اصل و منشاُ همه چيز بازي نمايم».

اين داستان بيشتر به‌افسانه مي‌ماند ولي گويا در دربار چو، لائوذي مقام بالادستي كنفوسيوس بوده است. دائوده جينگ هشتاد و يك بخش دارد و مشتمل بر 5000 كلمه است. دائوده جينگ متني است ذوبطون كه تفاسير متعدد بر مي‌دارد. گفته‌هاي رمز گونه دائوده جينگ هم تفاسير برونگرايانه سياسي بر مي‌دارد هم تفاسير درونگرايانه عرفاني محض.
2ـ دائو چيست؟

دائو قابل تعريف

” «دائو همواره ساكن و راكد است و در عين حال هيچ كار و چيزي نيست كه نكرده باشد». ... “

نيست. قابل شناخت نيست. دائو همه چيز است و هيچ چيز نيست. دائو نامي ندارد. «آن [دائو] چيزي است كه بي‌شكل است، پيش از زمين و آسمان وجود داشته و نام آن را نمي‌دانيم. دائو اسمي است كه ما برآن نهاديم اگر مجبور شويم بگوييم به‌چه طبقه‌اي از چيزها تعلّق دارد، بايد آن را عظيم بخوانيم».

«از بي‌نامي بود كه آسمان و زمين پديد آمد. با نام، مادري است كه ده هزار موجود را پرورش مي‌دهد».

وومينگ (بي‌نام) و يومينگ (با نام) به‌همراه وو (ناموجود) و يو (موجود) به‌يكديگر وابسته‌اند و از يكديگر ناشي مي‌شوند و همگي وجوهي از دائو هستند.

«درروال نامرئي‌اش راز و رمزهاي آن را خواهيم ديد، در روال مرئي‌اش مرزهاي آن را خواهيد ديد». لائوذي در نخستين جمله دائوده جينگ تعريف دائو را امري محال مي‌داند از اين رو دائو در پرده‌اي از اسرار نهاني و ازلي مستور است كه ظلمات آن طالب رهنمود را در وادي اسرار آميز كيهان سرگشته مي‌سازد. از اين نظر دائو بسيار شبيه است به‌انگاره عقاب در آثار كارلوس كاستاندا.

دائو طريق ازلي و پيش نوشته عالم هستي است آن كس كه خود را با آن هماهنگ كند به‌موفقيت خواهد رسيد وظيفه هركس كشف دائو و هماهنگ كردن خود با آن است. «دائو فرياد ساكت است»، «دائو همواره ساكن و راكد است و در عين حال هيچ كار و چيزي نيست كه نكرده باشد».

«چون با ديده بر دائو نظر مي‌كنند، آن را نتوانند ديدن، چنين است كه آن را معلوم و نامعلوم گفته‌اند. چون گوش برآن فرادهند، آن را نتوانند شنيدن، چنين است كه آن را صوت ساكن گفته‌اند. چون دست به‌سوي آن دراز كنند، آن را نتوانند لمس كردن، چنين است كه آن را جزء لايتجزا گفته‌اند. حواس سه گانه در دائو موشكافي كنند. ليكن هيچ يك بدان راه نبردند. عاقبت همه حيران و ناكام باز مي‌گردند».

«و با خويشتن گويد بدون بيرون شدن از در سراسر جهان شناختي است و بي برون كردن سري از پنجره‌اي دائوي آسماني ديدني است. چه بسيارند سفر كردگان و از آن ميان چه كمند آنان كه مرد شناسا شده‌اند، امّا حكيم بي‌رنج سفري همه چيز را مي‌داند و همه چيز را بي‌ديدني، مي‌نامد و همه چيز را بي‌آنكه كاري انجام دهد به‌اتمام مي‌رساند».

چينيان جهان را عالم فعل مي‌دانند. آنچه جهان را بدين شكل در آورده است، عمل است. اما اين جهان حقيقت غايي نيست. براي رسيدن به‌حقيقت غايي، دائو آدمي بايد به‌نه موجود (وو) دست يابد و در درون خويش نوعي تهي بودن، بي‌وسوسه بودن، بدون «پيش ذهني» بودن را بوجود آورد.

آدمي بسان ديگ غذايي است كه براي دست يافتن به‌آن غذاي آسماني بايد ابتدا محتويات اوليه خويش را خالي كند. اين مساُله از طريق بي‌عملي ممكن است بي‌علمي در مكتب دون خوان نيز نقشي مهم برعهده دارد كه اين مطلب شايسته تحقيق است كه آيا بي‌عملي دائويي و بي‌عملي دون خواني از يك جنس هستند يا نه. تهي بودن به‌معناي داشتن تمام امكان‌هاي بالقوه در خويشتن است آن هنگام كه سالك دائويي به‌تهيت مي‌رسد دائو طريق مناسب را از طريق بالفعل ساختن بعضي امكانات او، به‌او نشان مي‌دهد.

خودانگيختگي يا ذي‌جن كه مشخصه اصلي دائو است با كمك بي‌عملي به منصه ظهور مي‌رسد. ذي جن به‌معناي نامشروط، خود چنين است: «راه و رسم آسمان با راه و رسم دائو مشروط شده‌اند و راه و رسم دائو با خود چنين».

4ـ علم و دانش در آيين دائو

«انسان داراي فضيلت برتر با فضيلت نيست به‌اين دليل است كه فضيلت‌ دارد. انسان داراي فضيلت فروتر هرگز از فضيلت دور نمي‌شود به‌اين دليل است كه فضيلتي ندارد».

فضيلت برتر آگاهي از نحوه فعاليت كامل است به‌كار بستن وو ـ وي است. ووـ وي عملي است كه چنان در هماهنگي با جهان انجام مي‌گيرد كه فاعل آن رد پايي در آن از خود به‌جاي نمي‌گذارد.
«انسان با فضيلت برتر هرگز عمل نمي‌كند. با اين حال كاري نيست كه او انجام نداده بگذارد. فعاليت كامل هيچ ردپايي از خود به‌جا نمي‌گذارد، سخن كامل، مثل يك پشم تراش است كه از خود هيچ نشاني نمي‌گذارد».
 چهارشنبه 1 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4679]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن