واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آمریکا - سفیر سابق کشورمان در کوبا بر این اعتقاد است که مدلی که چاوز مدنظر دارد برای کشوری همچون ونزوئلا بهتر جواب میدهد. زهرا خدایی اقدام پارلمان ونزوئلا در اعطای قدرت قانونگذاری به رئیس جمهور این کشور بازتاب گسترده ای در رسانه ها داشته است. فارغ از اینکه ونزوئلا کجاست و در چه منطقه ای از جهان است چنین اقدامی در چارچوب علوم سیاسی یک نوع خودکامگی را پدید خواهد آورد. از این پس چاوز هر فرمانی که بدهد براساس مصوبه روز هفدهم دسامبر یک قانون است و همینطور در هرجا که چاوز احساس کند باید کاری انجام شود که نیاز به قانون دارد آن را بر روی یک برگ می نویسد و مصوبه می کند. این موضوع فی نفسه بعید است که مورد تایید اندیشمندان و نخبگان سیاسی باشد چرا که مدل یک پادشاهی نوین است. پادشاهی که صرفا برخلاف رویه سابق تاج برسر ندارد و به جای رفتن به شکارگاه بیشتر در میان مردم وقت خود را می گذراند. اما در عین حال برخی از کارشناسان براین باورند که اگر این قانون را در متن کشوری مانند ونزوئلا و با شخصیتی همچون چاوز تحلیل کنیم ممکن است به نتایج دیگری برسیم. داود صالحی سفیر پیشین کشورمان در کوبا و اسپانیا که با روحیات مردم آمریکای لاتین بسیار آشنا است از جمله کسانی است که این برداشت را دارد و معتقد است اگرچه ظاهر این اقدام ممکن است غیر دموکراتیک به نظر برسد اما در بافت اجتماعی و سیاسی ونزوئلا ممکن است تاثیرات بسیار بهتری از یک روند دموکراتیک داشته باشد. تصمیم پارلمان ونزوئلا برای تصویب لایحه افزایش اختیارات ریاستجمهوری را چگونه ارزیابی میکنید؟قبل از اینکه وارد مباحثی همچون ساختار حکومتی و پارلمانی ونزوئلا شوم،توجه شما را به این نکته جلب میکنم که آمریکای لاتین از دیرباز به عنوان حیاط خلوت قدرتهای بزرگ بوده و هست. این کشور دارای منابع عظیم طبیعی و نیروی انسانی زیادی است و همین منابع پتانسیلهای خوبی را برای این کشور ایجاد کرده است. لذا چاوز و بسیاری دیگر از کشورهای آمریکای لاتین که در طی 10 سال اخیر روی کار آمدند و شعارهای انقلابی و ملی خواهی سردادند و در معرض تبلیغات منفی و گسترده رسانههای غربی قرار داشته و دارند. به خصوص آنکه ونزوئلا از کشورهای صادرکننده نفت و از اعضای مهم اوپک است.همانطور که میدانید بخش قابل توجهی از نیازهای کشورهای آمریکای شمالی از ونزوئلا تأمین میشود.اما دراین میان چاوز شخصیتی ملی است که با الهام از سیمون بولیوار،برنامههایی را برای حفظ منافع ملی این کشور در سر دارد که چندان به مذاق غرب سازگار نیست. بالطبع قدرتهایی که منافع خود را با وجود چاوز و منافع انقلابی بولیواری وی از دست رفته میدانند،این نوع تصمیمات پارلمان و ریاست جمهوری را به معنای مخالفت با موازین دمکراسی در نظر می گیرند و علیه آن جو سازی می کنند. پس شما اعطای اختیار قانونگذاری به رئیس جمهور به جای مجلس را مخالف موازین دمکراتیک نمیدانید؟از این زاویه به این مسئله بنگریم که این تصمیم در راستای منافع مردمی و تسهیل کننده تصمیمات دولتی است. بدون شک غرب هیچگاه خواهان برقراری ساختارهای دمکراتیک در این کشورها نیست. وقتی وضعیت کشورهای آمریکای لاتین را از دیرباز مورد بررسی قرار میدهیم کشورهایی همچون بولیوی، کوبا و ونزوئلا همواره توسط استکبار مورد سلطه قرار داشته اند و حقوق آنها تضییع شده است. بنابراین دولتهای استقلالطلب، همواره در معرض اتهام غرب قرار داشتهاند. ولی در مجموع تصمیم چاوز برای اینست که بتواند موانع موجود برای اجرای برنامههای اصلاحیاش را از میان بردارد. اگر چاوز را مردم اصلاحات ونزوئلا بنامیم ، به بیراهه نرفتهایم.از زمان روی کارآمدن چاوز برنامهها و پروژههای اصلاحاتی وی در حوزههای مختلف صنعت، کشاورزی و .. تحولات مثبتی را در این کشور به وجود آورده است. ولی چاوز مخالفان بسیار زیادی دارد که عکس این مطالب را می گوین، اگر این کار درست است پس مخالفان چه می گویند و اساسا نقش و جایگاه اپوزیسیون در کشور چه میشود؟در هر حکومتی اپوزیسیونی هست و از نظر معیارهای دمکراسی باید به آن احترام گذاشت. اما وضع قوانین به طور طبیعی تبعاتی دارد که در هر کشوری قابل بررسی است. این مسائل به ساختارهای سیاسی و قانون اساسی کشورها باز میگردد. این ساختارها با توجه به وضعیت و موقعیت کشورها متفاوت است.آنچه که مورد نظر چاوز است، دمکراسی مدل غربی نیست.کشورهای آمریکای لاتین الگوی خاص خود را دارند و در واقع همین ساختارهای انقلابی است که در این کشورها به نتیجه می رسد. اما اقدام پارلمان و چاوز با هیچیک از موازین و ساختارهای دمکراتیک همخوانی ندارد، قطعا این حرکت غیردمکراتیک است.اول باید بدانیم که تعریف ما از دمکراسی و ساختارهای دمکراتیک چیست. دمکراسی در نوع خود در غرب با آن کارکردی که درکشورهای آمریکای لاتین از آن یاد میشود کاملا متفاوت است.شما رفتار اخیر پلیس در انگلستان با شهروندان و دانشجویان را ببینید، اما اگر همین رفتار را کشورهای جهان سوم که اندیشه استقلال را در سر دارند، داشته باشند قدرتها به حالت بسیار وحشتناکی دست به به تبلیغات سوء میزنند.من اصلا نمیخواهم اقدام پارلمان را درست یا غلط ارزیابی کنم.اما این قاره سالهای سال در محرومیت به سر برده است حال که دولتهای استقلالطلب روی کار آمدهاند، غرب تازه به یاد دمکراسی افتاده است. از زمانی که چاوز قدرت را در دست گرفته است،تظاهرات و ناآرامیهای زیادی در مخالفت با وی در این کشور رخ داده است، آیا همه اینها حمل بر تشدید نارضایتیها علیه وی نیست؟بله.اما اگر تاریخ آمریکای لاتین را مورد بررسی قرار دهید، میبینید نام این قاره را قاره کودتاها گذاشتهاند. کشورهای آمریکای لاتین تجربه کودتاهای زیادی را داشتهاند.اما جدای از مشکلاتی که غرب برای حکومتهای مستقل در این قاره به وجود آورده و همواره به طور مغرضانه و سازمان یافته با این حکومتها برخورد کرده است،وظیفه ما اینست که مقداری واقع بینانهتر و به دور از موضع گیری این مسئله را مورد بررسی قرار دهیم. تجربه تاریخی نشان داده که آمریکای لاتین حوزه نفوذ قدرتهای بزرگ بوده و رقابتهایی که بر سر منافع اقتصادی در این کشور وجود دارد، همواره ونزوئلا را در کانون توجه قدرتهای بزرگ قرار داده است. ولی سایر دولتهای آمریکای جنوبی مثل برزیل راه عاقلانه تری را در دستیابی به الگوهای توسعهای در پیش گرفتهاند.دولت ونزوئلا دولتی انقلابی است و سعی کرده تماسهای خوبی در میان کشورهای انقلابی برقرار کند و ارتباطات و همکاریهای اقتصادی گستردهای با کشورهای مختلف دارد. غرب ونزوئلا را با این پتانسیلها و گسترش اندیشههای انقلابی برنمیتابد و تمایلی ندارد که این کشور با این پتانسیلهایش ، راه مستقلی را در پیش گیرد و سعی میکنند هر حرکتی را منفی ارزیابی کند. بنابراین شما این تصمیم چاوز را دیکتاتور مأبانه نمیدانید؟به طور طبیعی مجلس متشکل از نمایندگان مردمی است. نمایندگان مردم هم معمولا تصمیماتی میگیرند که گاهی به مذاق برخی از گروهها خوش نمیآید.لوایح تصویب شده به اعتقاد من موانع سر راه چاوز بر سر اصلاحات اقتصادی را برمیدارد و شاید این مدلها در کشورهای آمریکای لاتین بیشتر و بهتر جواب بدهد. مردم موافق این مدلها هستند؟بله. از زمان روی کارآمدن چاوز بخش تولید و صنعت در این کشور بسیار رونق گرفته است. در حالی که در گذشته اصلا اینطور نبود.این کشور به شدت محروم بوده و در حال حاضر سعی دارد در راه توسعه گام بردارد.غرب اثرات روی کار آمدن چاوز را میبیند و بر همین اساس است که دارد مقاومت میکند. پیشبینی شما از آینده چیست؟به اعتقاد من آینده از آن سیاستمدارانی است که جایگاه مردمی داشته و در میان تودههای مردم محبوب باشند.چاوز فوقالعاده در میان تودههای مردم و مستضعفین جایگاه مردمی دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 682]