واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: پایان مهربانی به همسایه ناسپاس کیانوش کیاکجوری امارات متحده عربی، کشوری عربی است که در جنوب غربی قاره آسیا و در شرق شبه جزیره عربستان، واقع شده. این کشور در دوم دسامبر ۱۹۷۱م، تأسیس شده است و قبل از تأسیس دولت امارات متحده عربی، این منطقه «امارات متصالحه» نام داشت. همچنین امارات ساحل عمان نیز نامیده میشد. مؤسس و بنیادگذار حکومت امارات متحده عربی، شیخ «زاید بن سلطان آل نهیان» بود که با همکاری شیخ «راشد بن سعید آل مکتوم» به برپایی این اتحاد همت گماردند. اولین نخستوزیر در حکومت دولت اتحاد، شیخ «مکتوم بن راشد» بود. پس از درگذشت مؤسس دولت اتحاد امارات، رییس حکومت امارات از ۲۰۰۴م، شیخ «خلیفه بن زاید» است و شیخ «محمد بن راشد»، حاکم دبی، نایب رییس و نخستوزیر کنونی آن است. امارات متحده عربی از به هم پیوستن هفت شیخنشین ابوظبی، عجمان، فجیره، شارجه، دوبی، رأسالخیمه و امالقوین، ایجاد شده و وسعت سرزمین این کشور، 83 هزار و 600 کیلومتر مربع و جمعیت آن در حدود 7 میلیون نفر است، اما از این تعداد جمعیت تنها یک میلیون را اماراتیهای بومی و اصیل تشکیل میدهند و 6 میلیون نفر دیگر از سایر کشورها و مناطق جهان بهخصوص جنوب آسیا و ایران هستند. هرچند بعد از بحران اقتصادی اخیر از تعداد اتباع خارجی در این کشور کاسته شد، با این حال امارات متحده عربی از نظر نرخ مهاجرت، در جهان رتبه اول را دارد. در میان هفت امارت کشور امارات متحده عربی، تفاوتهایی قابل توجه وجود دارد و چهار امارت بسیار مهم تلقی میشوند. ابوظبی که مرکز کشور است، بخش اعظم منابع و درآمد نفتی را بهخود اختصاص داده است. دوبی از منظر اقتصادی و تجاری در این کشور اهمیت بالایی دارد. شارجه از منظر فرهنگی جایگاه بالایی دارد و حاکم آن نیز به مسایل فرهنگی و مسائلی مانند برپایی نمایشگاهها علاقه زیادی نشان میدهد. امارت رأسالخیمه نیز، امارت ولیعهد حاکم است. در میان این چهار امارت، ابوظبی مهمترین آنها محسوب میشود. امارات متحده عربی را میتوان یکی از بازیگران یا همسایگان مهم برای جمهوری اسلامی ایران تلقی کرد. بهعبارت دیگر، امارات را میتوان حداقل یکی از 10 کشور با اهمیت نخست برای ایران محسوب کرد. دلایل این اهمیت را میتوان موارد زیر عنوان کرد: اول اینکه هر دو کشور همسایه هستند، دوم اینکه هر دو کشور مسلمان هستند، سوم اینکه ایرانیهای زیادی در امارات اقامت دارند، چهارم اینکه حدود 24 نهاد ایرانی در امارات متحده عربی حضور دارند و امارات از معدود کشورهایی است که این تعداد نهاد ایرانی در آنجا حضور دارد و پنجم اینکه امارات را میتوان به نوعی گلوگاه اقتصادی ایران بهشمار آورد. این موارد از جنبههای مثبت امارات متحده عربی برای جمهوری اسلامی ایران محسوب میشوند. اما به ابعاد و تبعات منفی امارات برای ایران نیز میتوان اشاره کرد: اول اینکه آمریکا در این کشور حضور همه جانبه دارد که این امر میتواند برای ایران تهدیداتی را در پی داشته باشد؛ دوم حضور حدود 400 هزار ایرانی در امارات است که فارغ از ابعاد مثبت، میتواند دارای ابعاد منفی نیز باشد و این افراد در جهت مخالف منافع ایران بهکار گرفته شوند؛ سوم جایگاه و اقدامات اقتصادی امارات و نفوذ آن در کشورهای منطقه، با استفاده از ابزارهای اقتصادی است که میتواند برخلاف منافع و اهداف جمهوری اسلامی ایران باشد؛ چهارم ادعاهای امارات در خصوص جزایر سهگانه تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی و اختلافات دو کشور در این خصوص است. (csr. ir)مسأله جزایر را میتوان مهمترین مسأله سیاسی بین ایران و امارات متحده عربی محسوب کرد که چالشهای عمدهای را در روابط دو کشور ایجاد کرده است. بخش عمدهای از ادعاهای امارات در این مورد، به سیاستها و رقابتهای فرامنطقهای در خلیج فارس در گذشته مربوط است که انگلستان در این خصوص، نقش اصلی را داشته است. از هنگامی که ایران و روسیه از دهه 1880م، مذاکراتی را برای حضور روسیه در خلیج فارس داشتند، انگلستان درصدد جدا ساختن جزایر سهگانه از ایران برآمد. از آن زمان ایران برای بازگرداندن جزایر، تلاشهای مختلفی را انجام داد تا اینکه سرانجام طی یادداشت تفاهم 1971 ابوموسی، این موضوع به نوعی حل و فصل شد. با این حال از دهه 1990م، بار دیگر ادعاهای امارات متحده عربی در خصوص جزایر آغاز شد و همچنان اختلافات دو کشور در این خصوص ادامه دارد. در هر حال موضوع جزایر به مسألهای منفی در روابط ایران و امارات متحده عربی تبدیل شده و تلاشهای دولتهای مختلف، نتوانسته به حل و فصل آنها منجر شود. حجم بالای روابط تجاری و اقتصادی ایران و امارات متحده عربی میتواند، با توجه به شرایط این روابط، پیآمدهای دو وجهی (مثبت یا منفی)، در روابط دو کشور محسوب شود و این روابط فارغ از مسائل و چالشهای دیگر، هر سال افزایش یافته است. در میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، بیشترین روابط اقتصادی با ایران را امارات متحده عربی دارد که البته توازن تجاری به نفع اماراتیها است. حجم روابط تجاری دو کشور حدود 17 میلیارد دلار است که از این میزان حدود 50 درصد به کالاهای سرمایهای مورد نیاز ایران مربوط است و 20 تا 30 درصد آن نیز کالاهای واسطهای را شامل میشود. در مجموع، روابط سیاسی و اقتصادی ایران و امارات متحده عربی، بهدلیل اختلافاتی مانند مسأله جزایر و حضور آمریکا در امارات از یک سو و سطح بالای روابط تجاری و اقتصادی از سوی دیگر، روابطی چند بعدی و پیچیده محسوب میشود. اما روابط میان ایران و امارات صرفا به روابط اقتصادی محدود نمیشود. طیف وسیعی از متغیرهای تأثیرگذار در روابط میان دو کشور وجود دارد که وزن هر متغیر نسبت به دیگری، بر چگونگی تعریف روابط بر مبنای منافع و مصالح ملی مؤثر است. افزون بر موارد بالا باید تغییر در نوع نگاه اماراتیها به ایران، به ویژه به ایرانیهایی را که به دلایل مختلف از جمله تجارت یا سفرهای توریستی، به این امیرنشین میروند، اضافه کرد. طی سالهای اخیر میزان آزار و اذیت اتباع ایرانی در این کشور از حد تحمل خارج شده است. با توجه به این نکته مهم که آنچه امروز امارات را به این صورت و بهعنوان یک قطب اقتصادی در منطقه در آورده، از سرمایهگذاریهای سنگین سرمایهگذاران ایرانی بوده است، اما ظاهراً این مسأله از حافظه تاریخی آنها (البته اگر داشته باشند. شاهد مثال این قضیه از یاد بردن حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه است) حذف شده. از سوی دیگر اقدامات تفرقهافکنانه این امیرنشین در ایران و اقدام به ایجاد شبکههای مختلف فساد اجتماعی و جاسوسی در ایران نیز دلیلی دیگر بر این مدعاست که هیچ تراز دیپلماتیک بین ایران و امارات وجود ندارد. امارات در هر فرصتی سعی در تخریب چهره ایران در مجامع بینالمللی بهویژه در منطقه داشته است. نمونه آن نشست بین المجالس کشورهای اسلامی بود که امارات قصد داشت با طرح مسأله جزایر سهگانه، این نشست را از اهداف اصلی خود منحرف سازد که دیپلماسی فعال و واقعگرای ایران، این تفکر را در نطفه خفه کرد. برنامهریزی امارات و برخی کشورهای عربی، برنامهریزی خطرناکی بود و تلاش آنها بر این بود که یک امر اختلافی بین دو کشور را برخلاف اساسنامه بین المجالس اسلامی در آنجا مطرح کنند و با گرفتن مصوبه از این اجلاس، آن را زمینهساز سایر اقدامات و ادعاهای واهیشان علیه جمهوری اسلامی ایران قرار دهند. عدم حضور جمهوری اسلامی ایران در اجلاس ابوظبی، بهعنوان بنیانگذار بین المجالس آسیایی، برای اماراتیها بسیار سنگین بود. از اینرو تلاش زیادی را برای متقاعد کردن رییس مجلس، برای حضور در این نشست، انجام دادند و در نهایت نیز پذیرفتند که هیأت ایرانی با همان پیش شرطی که اعلام کرده بود، در این اجلاس حضور پیدا کند. دیپلماسی مؤثر ایران، به اماراتیها نشان داد باید برخورد جدی و محکمی با این کشور صورت گیرد تا مانعی بر سر راه اقدامات مشکلساز و ابهامساز این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران، در عرصه بینالمللی باشد.منبع: پنجره
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 384]