تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهدرسید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816785159




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مگر این‌ها برده‌ هستند؟


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مگر این‌ها برده‌ هستند؟نکاتی درباره رعایت حقوق همسر در سیره بزرگان
آقای بهاء الدینی
بسم الله الرحمن الرحیمدرباره اهمیت حق الناس مطالب زیادی خوانده و شنیدهایم و بارها این نکته برای ما گوشزد شده که سرّ بسیاری از گرفتاریها رعایت نکردن و سهلانگاری درباره حقوقی است که بر گردن داریم. در میان مصادیق مختلف حق الناس، حقوق همسران نسبت به یکدیگر مورد توجه خاص قرار گرفته است. در اینباره خوب است به دو نکته مهم توجه داشته باشیم: اول این که گاهی کسانی که دائما با آنها سر و کار داریم برای ما عادی میشوند؛ هم ممکن است قدر نعمت وجود آنها را ندانیم و هم ممکن است از حقوق بزرگی که بر گردن ما دارند، غافل شویم و یا خود را طلبکار بدانیم. دوم این که دانستن و رعایت آنچه در کتب فقهی و رسالههای عملیه درباره حقوق همسران بیان شده، لازم و ضروری است، اما نباید بدان اکتفا کرد زیرا گاهی مطالبی که در این گونه کتب بیان شده، خطوط قرمز و حدّاقلهایی است که باید مراعات شود. در روایات اهل بیت علیهم السلام، هم درباره حق شوهر و هم حق زوجه تأکید شده و مصادیق مختلفی برای آن بیان گردیده است که نمونههایی از آنها را میبینیم: 1. در میان پنجاه حقى كه حضرت على بن الحسین سید العابدین علیه السلام براى اصحاب خود نوشته است، میخوانیم: «وَ أَمَّا حَقُّ الزَّوْجَةِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهَا لَكَ سَكَناً وَ أُنْساً فَتَعْلَمَ أَنَّ ذَلِكَ نِعْمَةٌ مِنَ اللَّهِ عَلَیْكَ فَتُكْرِمَهَا وَ تَرْفُقَ بِهَا وَ إِنْ كَانَ حَقُّكَ عَلَیْهَا أَوْجَبَ فَإِنَّ لَهَا عَلَیْكَ أَنْ تَرْحَمَهَا لِأَنَّهَا أَسِیرُكَ وَ تُطْعِمَهَا وَ تَكْسُوَهَا فَإِذَا جَهِلَتْ عَفَوْتَ عَنْهَا» (1)؛ و اما حق همسر این است كه بدانى كه خداى عزّوجلّ او را وسیله آرامش تن و دل قرار داده و بدانى كه این نعمتى است از خداوند بر تو پس او را گرامى دارى و با او به نرمى رفتار كنى گرچه حقى كه ترا بر اوست واجب‏تر است ولى او را نیز بر توست كه رحمتش آورى زیرا او اسیر توست و باید خوراك و پوشاك او را بدهى و چون نادانى كرد او را ببخشى. (2)عن جعفر عن ابیه علیهما السّلام قال: قال رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله: اتّقوا اللَّه اتّقوا اللَّه فی الضّعیفین، الیتیم و المرأة فإنّ خیاركم خیاركم لأهله»؛ از جعفر بن محمّد، از پدرش [امام صادق] نقل شده كه رسول خدا (صلوات الله علیهم) فرمود: از خدا پروا كنید، از خدا پروا كنید در مورد دو ناتوان: زن و یتیم. زیرا بهترین شما كسى است كه براى خانواده‏اش بهتر باشد. (3) 2. در روایتی از امام باقر علیه السلام داریم که: «...وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ وَ أَعْظَمُ النَّاسِ حَقّاً عَلَیْهَا زَوْجُهَا...» (4)؛ و جهاد زن، خوب شوهردارى كردن است و بزرگ‌ترین حق بر زن، حق همسر اوست و به هنگام مرگ او سزاوارترین فرد براى نماز خواندن بر اوست‏. (5) 3. در بخشی از رساله امام سجّاد علیه السّلام كه مشهور به «رساله حقوق» است، میخوانیم: «وَ أَمَّا حَقُّ رَعِیَّتِكَ بِمِلْكِ النِّكَاحِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ جَعَلَهَا سَكَناً وَ مُسْتَرَاحاً وَ أُنْساً وَ وَاقِیَةً وَ كَذَلِكَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْكُمَا یَجِبُ أَنْ یَحْمَدَ اللَّهَ عَلَى صَاحِبِهِ وَ یَعْلَمَ أَنَّ ذَلِكَ نِعْمَةٌ مِنْهُ عَلَیْهِ وَ وَجَبَ أَنْ یُحْسِنَ صُحْبَةَ نِعْمَةِ اللَّهِ وَ یُكْرِمَهَا وَ یَرْفَقَ بِهَا وَ إِنْ كَانَ حَقُّكَ عَلَیْهَا أَغْلَظَ وَ طَاعَتُكَ بِهَا أَلْزَمَ فِیمَا أَحْبَبْتَ وَ كَرِهْتَ مَا لَمْ تَكُنْ مَعْصِیَةً فَإِنَّ لَهَا حَقَّ الرَّحْمَةِ وَ الْمُؤَانَسَةِ وَ مَوْضِعُ السُّكُونِ إِلَیْهَا قَضَاءُ اللَّذَّةِ الَّتِی لَا بُدَّ مِنْ قَضَائِهَا وَ ذَلِكَ عَظِیمٌ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه» (6)؛ و امّا حقّ همسرت -كه با پیوند زناشوئى زیردست تو شده- این است كه بدانى خداى عزّ و جلّ او را مایه آرامش و راحتى، و همدم و نگهدار تو ساخته. و نیز باید هر كدامتان به شكرانه وجود همسرش خدا را شكر گوید، و بداند كه این نعمتى از جانب خدا بر او است؛ و واجب است كه با این نعمت خدا (یعنى همسر) خوشرفتارى كند، و او را احترام دارد، و با او بسازد و ملایمت كند، هر چند كه حقّ تو بر آن زن سنگین‏تر، و طاعتت بر او لازم‏تر است- در هر چه بخواهى یا نخواهى- تا آنجا كه گناه نباشد، كه به راستی با وى مهربانى كردن و تفریح نمودن حقّ او است؛ و در صورتى محلّ آرامش خواهد بود كه كامجوئى و لذّتى كه ناچار به انجام آن است رعایت شود، و این حقّ بسیار بزرگى است، و لا قوّة إلّا باللَّه‏. (7) اکنون نمونههایی از توجه به حقوق همسر را در سیره علما و بزرگان میخوانیم: (8) سرّ ناکامی بسیاری از سالکانمرحوم کربلایی احمد آقا تهرانی، برخورد صحیح و انسانی با زن و فرزند را، امری مؤثر در سلوک قلمداد کرده و ناکامی بسیاری از سالکان را در راه و بیراهه‌های مسیر، معطوف به این موضوع می‌دانستند.لذا در جلساتشان این نکته را بسیار تأکید می‌کردند که:«مراقب باشید تا در منزل، توهین و یا بی ادبی از شما صادر نشود. زیرا زن و فرزند، در برابر شما قدرت مقاومت ندارند، لذا چون نیروی مردی شما به آنان غلبه دارد، بسیار دل شکسته و غمگین می‌شوند.» مگر این‌ها برده‌اند!؟یکی دیگر از دوستداران آیت الله بهاء الدینی می‌گوید:کم و بیش خدمت معظم له می‌رسیدم و از آقا طلب دعا می‌کردم و از سخنان شیرین و معنوی ایشان استفاده می‌بردم. روزی در حالی به حسینیه آقا رفتم که عصر آن روز، اختلاف و مشاجره‌ای بین من و خانواده‌ام رخ داده بود. زیرا کاری به او واگذار کرده بودم تا انجام دهد، اما آن را ترک کرده بود. از این رو، با داد و فریاد و عصبانیت از خانه خارج شدم و چون نزدیک مغرب بود، برای انجام نماز مغرب و عشا به سوی حسینیه شتافتم....نماز را به ایشان اقتدا کردم و پس از آن خدمت آقا سلام کردم و در محضرشان نشستم. ناگهان رو به من کرده، با تندی فرمودند:«ببین ما چه جور هستیم، یک خدمت‌هایی را می‌خواستند تا به حال انجام دهند، حالا به فرض این که نخواهند آن طور خدمت کنند، مگر گناهی مرتکب شده‌اند!؟»ناخودآگاه به یاد برخورد زشت خود افتادم و صحبت آقا در روزهای قبل به ذهنم خطور کرد که می‌فرمودند: «مگر این‌ها برده‌اند؟»از رفتار خشن و تند خود با همسرم بسیار پشیمان شدم و پس از آن که از خدمت آن پیر ژرف اندیش و مهربان مرخص شدم، به سوی خانه رفتم و با شرمندگی تمام و اعتراف به اشتباه خود از عیالم عذرخواهی کردم. مراعات همسرت را بکنشخص دیگری نقل می‌کند:همسر علویه‌ای دارم که چهل سال است با هم زندگی می‌کنیم. او خانمی سیده و بسیار خوب است، اما اخلاق تند و عصبانیت من، موجب ناراحتی ایشان است. در طول زندگی مشترکمان و در برخی ایام که توفیق به من روی می‌آورد، خدمت آیت الله بهاء الدینی می‌رسیدم و ایشان نگاهی به من می‌کردند و آهسته می‌فرمودند:«مراعات همسرت را بکن.»کم توجهی من موجب فراموش کردن سفارش ایشان می‌شد. از این رو، باز هم این خصلت زشت من آزردگی همسرم را به دنبال داشت. تا اینکه یک بار به من فرمودند:«پانصد بار عصبانی شدن کافی نیست، چرا رعایت همسر علویه‌ات را نمی‌کنی؟»و این در حالی بود که بنده اصلاً به ایشان نگفته بودم که همسرم علویه است. 
مرحوم علامه طباطبایی
نگاهی به سیره علامه طباطباییجناب مهندس طباطبایی می‌گوید:«علامه طباطبایی در خانه خیلی مهربان و بی اذیت و بدون دستور بودند و هر وقت به هر چیزی مثل چای که احتیاج داشتند، خودشان می‌رفتند و می‌آوردند. چه بسا هنگامی که عیال و یا یکی از اولادشان وارد اتاق می‌شدند، ایشان در جلوی پای آن‌ها بلند می‌شد و این قدر خلیق و مؤدب بود...هیچ ممکن نبود کسی با ایشان مدت‌ها معاشرت بکند و بدون اطلاع از خارج بداند که ایشان چه کسی هستند.» فرزند ایشان «نجمه السادات طباطبایی» همسر شهید قدوسی می‌گوید:«همه خصوصیات اخلاقی پدرم، خود به خود در محیط خانوادگی ما نیز تأثیر داشت. ایشان اگر چه وقت زیادی نداشتند، ولی با این حال برنامه‌هایشان را طوری تنظیم می‌کردند که روزی یک ساعت، بعد از ظهرها، در کنار اعضای خانواده باشند. در این مواقع به قدری مهربان و صمیمی بودند که آدم باورش نمی‌شد ایشان فردی با آن همه کار و مشغله هستند.رفتارشان با مادرم بسیار احترام آمیز و دوستانه بود. همیشه طوری رفتار می‌کردند که گویی مشتاق دیدار مادرم هستند.ما هرگز بگو و مگو و اختلافی بین آن دو ندیدیم. به قدری نسبت به هم مهربان و فداکار و باگذشت بودند که ما گمان می‌کردیم این‌ها هرگز با هم اختلافی ندارند (در صورتی که زندگی مشترک، به هر حال، بدون اختلاف نظر نیست) آن‌ها واقعاً مانند دو دوست با هم بودند.پدرم همیشه از گذشت و تحمل مادرم تمجید می‌کرد و می‌گفت که این زن یازده سال و نیم در «نجف» تحمل هر سختی را کرده است، 8 بچه‌اش را پس از تولد از دست داده و دم نزده و در همه این مدت من مشغول درس خواندن بودم و خوبی‌ها را به مادرم نسبت می‌دادند.خودشان می‌گفتند که از اول ازدواج همیشه با هم یک رنگ و یک دل بوده‌ایم.با بچه‌ها بسیار صمیمی بودند، نه تنها با بچه‌های خودشان، بلکه با بچه‌های من. گاهی ساعات بسیار از وقت گرانبهای خود را صرف شنیدن حرف‌های ما یا آموختن نقاشی به ما و سرمشق دادن برای تکالیفمان می‌کردند.در خانه اصلاً مایل نبودند کارهای شخصیشان را کس دیگری انجام دهد و بر سر آوردن رختخواب همیشه مسابقه بود، پدرم سعی می‌کردند زودتر از همه این کار را انجام دهند و مادرم هم سعی می‌کرد پیشدستی کند.حتی این اواخر که بیمار بودند و من به خانه‌شان می‌رفتم با آن حالت بیمار برای ریختن چای از جای خود برمی خواستند و اگر من می‌گفتم: «چرا به من نگفتید که به رایتان چای بیاورم؟»، می‌گفتند:«نه، تو مهمانی، سید هم هستی و من نباید به تو دستور بدهم.»وقتی مادرم مریض می‌شد، اصلاً اجازه نمی‌داد از بستر بلند شود و کاری انجام دهد. مادر من حدود 17 سال پیش فوت کرده است، پیش از فوت حدود 27 روز در بستر بیماری بود و در این مدت پدرم از کنار بستر ایشان لحظه‌ای بلند نشدند. تمام کارهایشان را تعطیل کردند و به مراقبت از مادرم پرداختند...» شکایت به حضرت رضا (علیه‌السلام)یکی از ارادتمندان جناب شیخ جعفر مجتهدی میگفتند:زمانی كه آقای مجتهدی در مشهد به سر می‌بردند، بنده كلیدی از محل سكونت ایشان داشتم و هر شب سری به آقا می‌زدم و مدتی از شب را در محضر ایشان سپری می‌كردم، آنگاه به خانه می‌رفتم. یك شب مقداری نان تهیه كرده و برای ایشان بردم، اما هنگامی كه می‌خواستم با كلید خود درب را باز كنم، ملهم شدم كه زنگ بزنم و درب را با كلید باز نكنم، وقتی زنگ را زدم، آقا درب را باز نموده و فرمودند: چه كار دارید، عرض كردم می‌خوام داخل شوم.فرمودند: «خیر».عرض كردم: برای شما نان تهیه كرده‌ام،فرمودند: «ما به نان احتیاجی نداریم.»بنده هم از اینكه آقا از من دلگیر شده بودند، سخت ناراحت شده و به خانه رفتم.وقتی به منزل رسیدم، عیالم گفت: چه عجب امشب زود به خانه آمده‌اید!؟گفتم: چطور؟گفت: «امروز عصر به حرم مطهر حضرت رضا (علیه‌السلام) رفتم و شكایت شما را به حضرت نمودم و عرض كردم: آقا جان؛ سیدمحمد این بچه‌ها را نزد من می‌گذارد و خودش به دنبال تفریحش می‌رود و دیر وقت به منزل می‌آید و اصلاً به فكر من نیست.»در این موقع متوجه شدم كه چرا آقای مجتهدی مرا نپذیرفتند.روز بعد كه خدمت آقای مجتهدی رسیدم فرمودند:«آقا سیدمحمدجان، چرا شما عیالتان را ناراحت كرده‌اید، ایشان دیروز از شما به حضرت رضا (علیه‌السلام) شكایت كرده بودند، سپس مبلغی پول به من داده و فرمودند: كادویی بخرید و برای همسرتان ببرید تا دلگیری ایشان از شما برطرف شود.» پی نوشت ها:(1) الخصال، ج‏2، ص567، الحقوق الخمسون التی كتب بها علی بن الحسین سید العابدین ع إلى بعض أصحابه(2) خصال- ترجمه فهرى، ج‏2، ص679، پنجاه حقى كه حضرت على بن الحسین سید العابدین براى اصحاب خود نوشته است.(3) الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى، ص436، حقوق الزوج و الزوجة(4) الخصال، ج‏2، ص587(5) خصال- ترجمه جعفرى، ج‏2، ص403، هفتاد و سه ویژگى در آداب زنان و فرق میان احكام آنان و احكام مردان(6) تحف العقول عن آل الرسول، ص262، ثم حقوق الرعیة(7) تحف العقول- ترجمه جعفرى، ص242(8) حکایات و نقل قولها از: سایت صالحینفرآوری: رهنما، گروه حوزه علمیه تبیان





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 671]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن