واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: رفتار امام خمینی (ره) در خانوادهامام شب را تقسیم كرده بودند. یعنی مثلاً دو ساعت ایشان بچه را ساكت می كردند و خانم می خوابیدند و بعد دو ساعت خودشان می خوابیدند و خانم بچه را نگه می داشتند. فرزندانشان تعریف می كنند كه ایشان با آنها بازی می كردند و ...
هیچگاه دستور نمی دادند خانم فریده مصطفوی دختر حضرت امام می گوید: هیچ وقت ما ندیدیم ایشان به خانم بگویند فلان كار را برای من انجام بده یا حتی یك چای برای من بریزید. همیشه ما یا كارگر منزل را خطاب می كردند. اگر یك وقت هیچكس نبود، صدا می زدند: خانم ! بگویید یك چای برای من بیاورند .اگر كسی در منزل نبود قهراً خانم این كار را خودشان می كردند ولی ایشان چنین دستوری نمی دادند. همیشه خیلی به خانم احترام می گذاشتند و مقید بودند اظهار محبت و علاقه را جلوی ما فرزندان علنی كنند.(پا به پای آفتاب، ج1، ص97،(همسر حضرت امام) امام كاری را به خانم نمی دادندخانم فاطمه طباطبایی، عروس حضرت امام نقل می كند: امام كاری را به خانم نمی دادند، خانم می گویند وقتی یك دكمه پیراهنشان می افتاد می گفتند: می شود این را بدهید بدوزند. نمی گفتند: خودت بدوز یا احیاناً اگر روز بعد دوخته نشده بود نمی گفتند: چرا ندوخته اید. می گفتند: كسی نبود بیاید بدوزد. تا آخر عمرشان هیچ وقت به خانم نگفتند یك لیوان آب بده.از طرفی قیودی هم داشتند مثلاً خانم می گفتند كه وقتی می خواستند با خانواده های جدید رفت و آمد كنند باید با امام مشورت می كردند. امام به ایشان گفته بودند كه ابتداءً و به طور ناشناس خانه كسی نرود. چون ممكن است مناسب نباشد. یا اگر می خواهند بیرون بروند به ایشان بگویند كه كجا می خواهند بروند.(همان، ص170) كمك به همسر در كار منزل و بچه داریعروس حضرت امام(ره) خانم فاطمه طباطبایی نقل می كند كه: خانم می گفتند: چون بچه هایشان شب تا صبح گریه می كردند و ایشان مجبور بودند تا صبح بیدار بمانند، امام شب را تقسیم كرده بودند. یعنی مثلاً دو ساعت ایشان بچه را ساكت می كردند و خانم می خوابیدند و بعد دو ساعت خودشان می خوابیدند و خانم بچه را نگه می داشتند. البته روزها كه مشغول درس و بحث بودند، فرصتی برای نگهداری بچه ها نداشتند.دختر حضرت امام خانم فریده مصطفوی نقل می كند: امام همیشه در كارهای منزل كمك می كردند و به ما نیز می گفتند:كمك از بهشت آمده استفرزندانشان تعریف می كنند كه ایشان با آن ها بازی می كردند یعنی بعد از تمام شدن درس، ساعتی را به بازی با بچه ها می پرداختند و به این ترتیب به خانم در كار تربیت بچه ها كمك می كردند.امام به پسر و نوه هایشان القا می كردند كه از زنانشان انتظار كاری نداشته باشند واگر كار كردند، محبت كرده اند. البته به دخترها نیز توصیه می كردند كه كار كنند. كمك در آشپزخانهخانم دباغ نقل می كند: روزی بر حسب اتفاق تعداد میهمانان منزل امام زیاد شد، پس از صرف غذا ظرف ها را جمع كردم و به آشپزخانه بردم. با زهرا- دختر آقای اشراقی- آماده شدیم كه ظرف ها را بشوئیم. اما دیدم كه خود امام هم بلافاصله به آشپزخانه آمدند. از زهرا پرسیدم:"حاج آقا چرا به آشپزخانه آمده اند؟ " و حق داشتم كه تعجب كنم، زیرا وقت وضو نبود؛ اما امام آستین هایشان را بالا زدند و فرمودند:چون ظرف های امروز زیاد است آمده ام كمكتان كنم.بدنم شروع به لرزیدن كرد. خدایا چه می بینم! به زهرا گفتم تو را به خدا از امام خواهش كنید كه ایشان تشریف ببرند. خود ما ظرف ها را می شوئیم .(همان، ص173)دختر حضرت امام خانم فریده مصطفوی نقل می كند: امام همیشه در كارهای منزل كمك می كردند و به ما نیز می گفتند:كمك از بهشت آمده است.مثلا خودشان چای می ریختند. حتی وقتی لیوان آبی می خواستند، به كسی دستور نمی دادند، بلكه خودشان به آشپزخانه می رفتند و لیوان را آب می كردند. خودم باید كار كنم در جمع نشسته بودیم، می دیدیم كه آقا دارند به طرف آشپزخانه می روند. از ایشان سوال می كردیم، می گفتند:می روم آب بخورممی گفتیم: "به ما بگویید تا برایتان آب بیاوریم. " می گفتند:مگر خودم نمی توانم این كار را انجام بدهم؟بعد با خنده می گفتند:انسان باید خودكفا باشد.(همان، ص103)
سفارش حضرت امام(ره) در مراسم ازدواجدر زندگی تان گذشت داشته باشید.دكتر محمود بروجردی، داماد حضرت امام نقل می كند: خاطراتی از حضور امام در مراسم عقد و ازدواج دارم. امام همیشه نائب یا وكیل زن می شدند. آن روزی كه این افتخار نصیب من شد كه با این بیت شریف وصلت كنم، ایشان در منزل حاج آقا مصطفی تشریف داشتند. آیت الله حاج علی آقا صافی(اخوی آیت الله حاج آقا لطف الله صافی، عضو سابق فقهای شورای نگهبان) نماینده من شدند و خطبه عقد را خواندند.من هم آن طرف اتاق، تقریبا رو به رویشان نشسته بودم. بعد ایشان دعا كردند. در مراسم عقد دخترم هم در خدمت امام بودیم، ایشان خیلی دعا كردند. هم برای دخترم و هم برای دامادم یكی از مسائلی كه ایشان خیلی در نصایحشان می فرمودند، این بود كه توكل به خدا داشته باشند و در زندگی آنان گذشت داشته باشند. زن و شوهر ممكن است با هم اختلاف داشته باشند. اگر هر دو یك سنگ باشند و هیچ كس از موضع خودش عدول نكند، همیشه این اختلاف باقی خواهد ماند. ولی اگر یكی كوتاه بیاید، دیگری اصلاح خواهد شد توكل كردن به خدا هم برای جهان مادی است و هم برای آن دنیا (دنیای معنوی). وقتی انسان به خدا توكل كرد، همه چیزش بر آن مبنا استوار خواهد شد.مسئله ای كه امام (ره) خیلی بر آن تأكید داشتند و حساسیت زیادی در مورد آن به خرج می دادند نماز اول وقت بود. این را پدرم هم نقل می كردند كه ایشان از همان نوجوانی و جوانی، اول وقت به نماز می ایستادند.(همان، ص 161-162) با هم رفیق باشیددختر حضرت امام، فریده مصطفوی نقل می كند كه: برخورد امام با دامادها و عروس هایشان خیلی محترمانه و دوستانه بود. منتها چون دامادها به همه اهل منزل محرم نیستند با رفت و آمد زیاد داماد موافق نبودند. از این جهت همیشه با دامادها فاصله داشتند زیرا در مسأله محرم و نامحرم سختگیر بودند. در ابتدای عقد نصیحت می كردند كه سعی كنید با هم رفیق باشید. فریده مصطفوی دختر حضرت امام نقل می كند: در مورد مراسم ازدواج فرزندانشان هم عقد می گرفتند و هم عروسی، البته خیلی مختصر و معمولی نسبت به نوه هایشان چون بعد از انقلاب بود خیلی ساده برگزار می كردند، البته جهیزیه به دخترهایشان می دادند ولی جهیزیه ای خیلی معمولی یعنی یك فرش معمولی، دو دست رختخواب و مختصری وسائل دیگربا مهربانی وارد خانه شویدخانم فریده مصطفوی در ادامه می گوید: امام در ابتدای عقد به دختران و پسران سفارش می كردند:سعی كنید با هم رفیق باشید. اگر مرد هستی در بیرون از خانه مسأله داری. وقتی به خانه می آیی ناراحتی هایت را پشت در بگذار و سعی كن با لطف و مهربانی داخل خانه شوی.امام خطاب به عروس خانم ها می فرمودند:تو هم ممكن است در خانه خیلی كار كرده و خسته باشی ولی نباید خستگی خودت را به شوهرت منتقل كنی. به استقبالش برو و زندگی گرمی را برای خودتان درست كنید.(همان) امام(ره) و مراسم ازدواج فرزندان و نوه هایشانهم عقد می گرفتند و هم عروسیفریده مصطفوی دختر حضرت امام نقل می كند: در مورد مراسم ازدواج فرزندانشان هم عقد می گرفتند و هم عروسی، البته خیلی مختصر و معمولی نسبت به نوه هایشان چون بعد از انقلاب بود خیلی ساده برگزار می كردند، البته جهیزیه به دخترهایشان می دادند ولی جهیزیه ای خیلی معمولی یعنی یك فرش معمولی، دو دست رختخواب و مختصری وسائل دیگر البته آن زمان هم اینقدرها جهاز مرسوم نبود.مقید بودند كه دختر باید مهریه داشته باشد آن هم باز به حد متعارف یك خانواده معمولی، از این جهت دخترهایشان هم مهریه داشتند و هم مقداری جهیزیه.(همان، ص107)
من نگفتم آیینه و شمعدان برای عروس نخریدبعد از انقلاب نخستین نوه امام كه ازدواج كرد دختر خود من بود. اینقدر آقا سفارش كرده بودند كه ساده باشد، تجملاتی نباشد كه دو سه روز قبل از این كه عقد باشد مادرم به من گفت: آخر شما نمی خواهید خرید كنید. آیینه و شمعدان بخرید. خانم حرفی نزدند، من هم دیگر حرفی نزدم، بعد خانم برادرم وارد شد چون خواهر داماد بود، مادرم به او گفتند: شما چه وقت می خواهید برای عروس چیزی بخرید. ایشان گفتند كه امام گفته اند این كار را نكنید. مادرم چیزی جواب ندادند. بعد كه سفره پهن شد همه دور هم بودیم خانم از امام پرسیدند كه شما سفارش فرمودید: آیینه و شمعدان نخرند؟ شگون عروس به آیینه است. امام گفتند:من نگفتم آیینه نخرید ولی می گویم ساده باشد.یعنی آنقدر سفارش شده بود كه خواهر داماد فكر كرده بود حتی باید آیینه هم نخرند.(روزنامه ایران، شماره 1343، زهرا مصطفوی) به مهریه توجه خاصی داشتندامام به مهریه توجه خاصی داشت و اعتقادشان بر این بود كه دختر حتما باید مهریه داشته باشد. اگر كسی برای عقد نزد ایشان می آمد و مهریه را مثلاً یك جلد كلام ا... مجید ذكر می كرد، قبول می كردند ولی می گفتند كه چیزی را به عنوان مهریه تعیین كنند.در مورد تعیین مهریه نیز به عرف توجه می كردند. عقیده امام این بود كه باید به حد دختر، خانواده اش و ملاكی كه آنان در نظر دارند، توجه كرد. با وجود این به سایر تشریفات ازدواج اعتقادی نداشتند.(پا به پای آفتاب، ج1، ص 169، فاطمه طباطبایی) گروه دین تبیانمنابع :سایت شفاف سایت فارس
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5026]