واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چه مواقعي پر حرف يا کم حرف ميشويم؟
صحبت كردن يكي از نيازهاي طبيعي انسانهاست و اگر بخواهيم حق مطلب را بهتر ادا كنيم، بايد بگوييم حرف زدن يكي از مهارتهاي زندگي است كه براي توسعه و تداوم روابط سالم و مستحكم لازم است همچنين نحوه سخن گفتن و عادتهاي كلامي تا حد بسيار زيادي بازگوكننده شخصيت افراد است. بعضي از مردم آنقدر حرف ميزنند كه همه ترجيح ميدهند از مصاحبت با آنها اجتناب كنند، و برخي ديگر آنقدر كمحرفاند كه حتي در زماني كه به حرف زدن احتياج هست نيز از اينكار طفره ميروند. در اينجا ما پيشنهاداتي به شما ارائه ميدهيم كه نه فردي پرحرف و خسته كننده باشيد و نه فردي منزوي و خجالتي. مثل تمام جنبههاي زندگي حفظ تعادل بهترين گزينه است.چه مواقعي پر حرف ميشويم؟وراجي كردن و مسلسل وار حرف زدن، شايد براي شخص سخنگو لذت بخش و دل انگيز باشد اما مسلماً اگر نظر شنونده را هم بپرسيد، تناقض اين نظرات كاملاً برايتان مشهود خواهد بود. گاهي مواقع پرحرفي بجز دلايل شخصيتي ميتواند دلايل ديگري نيز داشته باشد، از جمله وقتي: عصبي هستيم يا احساس ناامني ميكنيم اغلب مواقع وقتي حس تعادل دروني ما دچار نوسان ميشود و احساسات ضد و نقيض ما را احاطه ميكند، ناخوداگاه سعي ميكنيم اين احساس را با تندتند حرف زدن جبران كرده و بپوشانيم. در چنين مواقعي آنچنان با جديت به حرف زدن ادامه ميدهيم كه گويي براي جلوگيري از برقراري سكوت مسئوليتي به عهده ما گذاشته شده و وظيفه داريم براي اداي اين وظيفه دست به ايراد هر سخني بزنيم حتي اگر اين سخنان كاملاً بيربط و بيمعني بوده و فقط جنبه حرافي داشته باشد. اما اگر حرف چندان جالب توجه، باارزش، و مهمي براي گفتن نداريد، نبايد بابت اين سكوت زياد نگران باشيد و خود را مجبور به سخن گفتن بدانيد. با اين آرامش كنار بياييد و اجازه دهيد احساس نياز براي گفتوگو كردن روند طبيعي خود را طي كند و خود به خود به جريان بيفتد. وقتي درباره خودمان صحبت ميكنيم صحبت كردن درباره خود بزرگترين اشتباهي است كه همه مردم مرتكب ميشوند. حتماً تا بحال با افرادي كه دائماً در حال بازگو كردن خاطرات و تجربيات شخصي هستند مواجه شدهايد، آنها در قبال كوچكترين كلامي كه از طرف شما گفته شود سيلي از حرفهاي خسته كننده را به سوي شما روانه ميكنند و هيچ توجهي نيز به بيقراري و كلافگي شما نشان نميدهند. «براي ديگران سخن بگوييد نه بهخاطر خودتان» اين قانون طلايي همه جا جواب ميدهد. درست نيست كه هدف ما از صحبت كردن صرفاً شخصي باشد و تنها براي درد و دل كردن و سبك شدن باب گفتگو را باز كنيم. مثل تمام رابطههاي دو طرفه در اينجا هم بايد به طرف مقابل توجه نماييم و براي آنها احساس ارزشمندي به ارمغان بياوريم. اما اگر فقط بخواهيم درباره خودمان صحبت كنيم و فقط نفس خود را ارضا كنيم، همان بهتر كه فقط و فقط خودمان مخاطب حرفهايمان باشيم. براي اينكه متوجه شويد سخنانتان چقدر براي طرف مقابل خسته كننده و كسالت آور است، به زبان بدن آنها دقت كنيد. اگر از حركات و احوالات آنها اينطور برميآيد كه تلاش ميكنند به هر بهانهاي از دستتان در بروند، اگر سرشان را در دستانشان گرفتهاند، اگر به نقطهاي دور خيره شدهاند، يا اگر تلاش ميكنند بحث را عوض كنند، اين بدين معناست كه آنها از سخنان شما خسته شدهاند. شايعات بياساس و بدگويي از ديگران صحبت كردن درباره خصوصيات بد ديگران، و يا مبالغه كردن درباره اشتباهات و نقطه ضعفهاي آنها عادت بسيار زشتي است كه متاسفانه اكثر جمعهاي دوستانه يا خانوادگي به چنين صحبتهايي منجر ميشود. فقط به اين دليل كه همه اينكار را انجام ميدهند شما نميتوانيد خودتان را توجيه كنيد و با جماعت همرنگ شويد. مسئله اين است كه اغلب اوقات با اينكه ميدانيم از لحاظ اخلاقي مجاز به انجام چنين رفتاري نيستيم، اما بازهم به نداي وجدان توجهي نكرده و به شيوه غلط خود ادامه ميدهيم، زيرا با بدگويي از ديگران ميتوانيم بيشتر و بيشتر حرف بزنيم و هميشه سوژه داغي براي ادامه گفتوگو داشته باشيم. اما يادتان باشد مردم هميشه براي كساني كه در چنين مواقعي سكوت اختيار كرده و از موقعيتهايي كه منجر به بدگويي از ديگران ميشود كناره گيري كنند، احترام بيشتري قائل هستند. اگر شما در همان برخوردهاي اوليه از ديگران انتقاد كنيد مسلماً در نظر آنها فرد قابل اعتمادي به نظر نميآييد. در چنين موقعيتهايي سكوت شما بر بزرگي و احترامتان ميافزايد. وقتي كه حرف مناسبي براي صحبت كردن نداريد عقلا هميشه ميگويند «وقتي حرف باارزشي براي گفتن نداريد، بهتر است كه چيزي نگوييد و سكوت اختيار كنيد» به حق كه نصيحت به جايي است اما واقعاً چه تعداد از ما به اين جمله عمل ميكنيم. چه مواقعي كم حرف ميشويم؟ منزوي و گوشه گير شدن كار ساده ايست، اينطور نيست؟ در چنين مواقعي ما از برخورد با افراد تازه وارد اجتناب ميكنيم و ترجيح ميدهيم هيچگام مثبتي براي خارج شدن از خلوت آرامش و تنهايي خود بر نداريم. در بيشتر مواقع اگر براي صحبت كردن و معاشرت با افراد جديد از خود علاقه نشان ندهيد، فردي خود شيفته و مغرور به نظر مياييد، پس سعي كنيد از لاك تنهاييتان بيرون بياييد و شما اولين نفري باشيد كه دست دوستي به سمت ديگران دراز ميكنيد. البته تمام ما لحظاتي را تجربه كردهايم كه به دلايل خواسته يا ناخواستهاي دچار بيحوصلگي و كمحرفي شده باشيم. شايد بتوان براي ايجاد چنين حال و هوايي چند دليل ذكر كرد: خشم يكي از دلايلي كه ميتواند بطور موقتي باعث كمحرفي شود، خشم و عصبانيت نسبت به اتفاقاتي است كه در زندگي همه ما رخ ميدهد. يك پيشنهاد براي خلاص شدن از اين احساس فراموش كردن مسائل و افرادي است كه شما را خشمگين كردهاند. اگر از كسي گله و شكايتي داريد بهتر است بهجاي اينكه خودخوري كنيد، با آرامش و خيلي مودبانه با او صحبت كنيد و يا حتي بهصورت غير مستقيم حرفهايتان را بزنيد. صحبت كردن هميشه به شفاف شدن فضا و برطرف كردن بسياري از سوءتفاهمهايي كه در اثر سكوتهاي بيجا ايجاد ميشود كمك ميكند. سعي كنيد اگر حرفي روي دلتان سنگيني ميكند هر چه زودتر آن را به زبان بياوريد قبل از اينكه آنقدر سنگين شوند كه ما بين شما و كساني كه دوستشان داريد فاصله بياندازند. اگر ما ياد بگيريم با چه روشي سخنان خود را بيان كنيم تا منجر به ايجاد خشم و عصبانيت در طرف مقابل نشود، در اين صورت به كليد طلايي ارتباطات دست يافتهايم و تنها در اين صورت است كه ميتوانيم موقعيتهاي تنشزا را تنها با چند جمله به ظاهر ساده آرام كنيم. غرور و كنارهگيري بعضي مواقع غرور عامل كناره گيري ما از صحبت كردن با بعضي از افراد شده و اين احساس برتري نهفته در درون ماست كه مانع از هم كلامي ما با كساني ميشود كه از لحاظ موقعيت اجتماعي يا خانوادگي در سطح پايينتري قرار دارند. آيا تا به حال براي صحبت كردن با مسئول نظافت شركت خود پيش قدم شدهايد؟ فكر نميكنيد كوتاهي شما به اين دليل بوده كه از لحاظ موقعيت اجتماعي او را پايينتر از خود ميبينيد؟ خجالت خجالت يكي از عواملي است كه باعث ميشود نتوانيم شخصيت و احساسات واقعي خود را نشان دهيم و اين احساس مزاحم مانع از ارتباط ما با كساني ميشود كه دوست داريم با آنها هم صحبت شويم. خجالت از احساس عدم امنيت و نگراني بابت آنچه در مورد ما گفته خواهد شد ناشي ميشود. اما اگر با خودمان صادق باشيم و نقاط ضعف و قوت خود را پذيرفته باشيم، ديگر نگران قضاوتهاي بعضاً نادرست ديگران نخواهيم بود.ما موظف نيستيم كه همه را تحت تاثير اعمال و رفتار خود قرار دهيم. اجازه ندهيد خجالت سدي شود در مقابل علايق و خواستههايتان و مانع از آن شود كه به راحتي با ديگران سخن بگويد باشگاه کاربران تبيان - ارسالي از abbass1352
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 601]