واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: معیارهای مادر اید ه آل تعجب نکنید اما فرزند شما به یک مادر کامل و عالی و یا برتر نیاز ندارد. به عقیده من مادر کامل، مادر مفیدی نیست و آنچه فرزندتان، به ویژه در سالهای ابتدایی زندگی به آن احتیاج دارند، مادر کافی است.
در حقیقت پنج سال اول زندگی که دوران کلیدی و طلایی تربیت است، بیشتر به نظارت و همراهی بدون اضطراب مادر نیاز است تا آموزشهای مستقیم وی. رویدادهای طبیعی که در جریان رشد و تکامل کودک رخ میدهد مانند شیر خوردن، آشنا شدن با غذای سفره، راه افتادن، کنترل ادرار و مدفوع، خوابیدن، لباس پوشیدن و حتی رفتن به مهد کودک میتوانند بدون دردسر سپری شوند و شما از آنها لذت ببرید اما در عین حال هر کدام از این مراحلی که گفتم، در صورت برخورد نادرست به نگرانی والدین تبدیل میشوند و هیچ لذتی را برایتان به ارمغان نیاورده و بحرانآفرین هستند. شما بسیار راحت از کنار مراحل رشد که هر کدام معضلی بزرگ است، میگذرید اما میخواهم بگویم امروزه بیشتر زوجها ترسی ناخودآگاه از بچهدار شدن دارند و بزرگ کردن بچه را طاقتفرسا میدانند؟این امر به علت تغییراتی است که در دهههای اخیر در خانوادهها اتفاق افتاده است. یعنی زندگی خانوادگی گسترده با پدربزرگ و مادربزرگ و نوهها به خانوادههای کوچک تبدیل شده است. در ضمن تعداد بچهها و در نتیجه کودکان همبازی بیشتر از امروز بود و در گرمای عاطفی خانواده بچهها میآموختند که هر چه دارند باید با یکدیگر تقسیم کنند. در یک کلام کودکان، کمتر محور خانواده میشدند. کودکان امروز تنهاتر از گذشتهاند و در فضای کوچک خانه بدون همبازی به سر میبرند. بنابراین تمرکز و توجه بیش از حد والدین آنها را به کودکانی لوس و پرتوقع مبدل کرده است. با گسترش سریع فناوری روز مانند تلویزیون و کامپیوتر، چالش جدی و جدیدی در پیش روی والدین امروز است اما میخواهم یادآور شوم که اگر راه صحیح را پیش نگیرید و در پنج سال اول زندگی که بنیادیترین سالهای شکلگیری شخصیت آینده فرزندتان است نکوشید، در سالهای بعد به دلیل این عملکرد ضعیف به دردسرهایی دچار خواهید شد که اغلب والدین امروز به آن مبتلا هستند.با در آغوش کشیدن و بوسیدن طی ماههای اول نه تنها او را لوس نمیکنید بلکه اطمینان میدهید که هر وقت به شما نیاز دارد، در کنارش حاضرید*حال که متوجه علل ناموفق بودن آن افراد شدیم، از شما میخواهیم مهارت مادر کافی بودن را به ما بیاموزید، از کجا شروع کنیم؟از دوره تولد خوب است. همان نخستین ماههای پس از تولد. *چرا از آن دوران؟چون مادر در این زمان، به ویژه اگر فرزند اول باشد، از نظر عاطفی تعادل ندارد مانند اینکه سوار الاکلنگ است. لحظهای در اوج لذت و زمانی دیگر در قعر درماندگی. اغلب حس میکند خسته شده و نمیتواند ادامه بدهد. آنچه در این زمان نیاز است بدانید، برآورده کردن نیازهای نوزاد و البته خودتان است. نوزاد شما هیچ شناختی از خودش، والدینش و حتی کسی که او را در آغوش میگیرد، ندارد اما به دنبال یک صداست؛ صدای آشنای قلب مادر، با اینکه از محیط رحم جدا شده اما انگار با سیم نامریی به شما وصل است. با در آغوش کشیدن و بوسیدن طی ماههای اول نه تنها او را لوس نمیکنید بلکه اطمینان میدهید که هر وقت به شما نیاز دارد، در کنارش حاضرید.
او به جز گریه کاری از دستش برنمیآید و یادتان باشد که سال اول، سال حکومت اوست.شاید گاهی خسته شوید از اینکه مدام به شما وصل است و از گردنتان آویزان اما کودکانی که در شش ماه اول تولد، آغوش مادر، تماس فیزیکی مانند ماساژ و نوازش و آهنگ صدای او را ندارند، به مشکلات شخصیتی جدی دچار خواهند شد. خودتان را هم فراموش نکنید: از هر فرصتی برای استراحت استفاده کنید و وقتی او خوابیده، شما هم بخوابید. از همسر و دوستان بخواهید در امور خرید، آشپزی و غیره یاریتان کنند. یادتان باشد رسیدگی به ظاهر و موهای آراسته و لباس مرتب و توجه به همسر یا فرزند دیگرتان را فراموش نکنید.*پس در شش ماه اول یا حتی سال اول، حکومت اوست اما اگر کار بدی کرد، به طور مثال سیلی زدن یا مو کشیدن اشکالی ندارد؟چرا، حتما باید به او بیاعتنا شوید تا متوجه شود کارش بد بوده است. همین جا یادآور شوم که کودک، توجه شما یعنی چهره، چشمها و صدایتان را میطلبد و هرگز از آن سیر نمیشود. از طرفی میان تحسین و داد و فریاد و جنجال تفاوتی قایل نیست. شاید اگر ببیند با کار بدی که میکند، مادر را از آشپزخانه نزد خود میآورد تا به دلیل کشیدن موهای خواهرش داد و فریادی بکند، تردیدی در این عمل نکند. بنابراین او با هر رفتاری چه مثبت و چه منفی جلب توجه والدین را میطلبد و به هیچوجه با شما همعقیده نیست که کارش بد است و هنوز نمیفهمد. پس به او اخم کنید، چشمانتان را کمی درشت کرده و بدون اینکه کوچکترین لحن خشن و یا اضطراب در صدایتان باشد، بگویید «تو کار بدی کردی»! انگشت اشاره را جلوی بینیتان نگه دارید.هیچ گاه وقتی ایستادهاید این کار را نکنید. بنشینید تا هم قد او شوید و ارتباط چشمی با او برقرار کنید. اگر گریه کرد، انگشت اشاره را و یا کل دستتان را به او بدهید تا آرام بگیرد.مادرانی را که بدون اضطراب با رفتار ناخواسته بچهها روبهرو میشوند و نقش مادری، همسری و اجتماعی خود را به درستی ایفا میکنند مادر کافی می نامیم*از کجا بفهمیم گریههای کودک به علت درد یا درخواست است یا علامت جلب توجه و در هر کدام چه کنیم؟به یاد داشته باشید که حتی نوزاد شما نیز گریهاش یا به دلیل خوردن و خوابیدن است یا دفع کردن و مادران با تجربه گریه درد را از نقنق جلب توجه تشخیص میدهند. اگر گریه نوزاد علامت اعتراض و لجبازی بود، با بیاعتنایی و یا کمتوجهی و گاهی توجه بدون اضطراب با او روبهرو شوید. من مادرانی را که بدون اضطراب با رفتار ناخواسته بچهها روبهرو میشوند و نقش مادری، همسری و اجتماعی خود را به درستی ایفا میکنند مادر کافی میدانم.
*اگر بخواهیم از کنار کودک برویم (خرید، سرکار و یا حمام) چگونه او را سرگرم کنیم که متوجه نشود و گریه نکند؟به مطلب خوبی اشاره کردید. اغلب مادرها این کار را میکنند و کودک که ترس عجیبی دارد مبادا مادرش را از دست بدهد، ناگهان متوجه میشود که او را ندارد و اضطراب ناشی از آن آزارش میدهد. اگر شما با بیاعتنایی به موقع و ابراز علاقه به موقع با او برخورد کرده باشید و بازیهایی چون قایمموشک را انجام دهید، او میفهمد مادر باز خواهد گشت. هیچوقت یواشکی او را ترک نکنید. ببوسیدش و بگویید من تا تو بازی کنی، میروم حمام و زود میآیم. امروز باید فرق رابطه عاطفی با وابستگی بیمارگونه معلوم شود وگرنه کودک هفتسالهای را در آینده تصور کنید که چنان به شما وابسته است که با شما میخوابد، افکار مادرش را میداند و از او ایراد میگیرد. به خودتان اعتماد کنید و من به شما مادران ایرانی توصیه میکنم که پرعاطفه بودن خوب است اما برای توانمند شدن در تربیت فرزندان باید گاهی محبت کنید، به موقع بیاعتنایی و توبیخ (نه توهین) نمایید و به خود و همسرتان احترام بگذارید. شما پیش از پیدایش متخصصان فن، از عهده تربیت کودکتان برمیآمدید، بدون تردید در آینده نیز موفق خواهید بود . بخش خانواده ایرانی تبیانمنبع :ویستا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 262]