واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: معروف بحثي در تاريخچه امنيت در ايراننام وزارت اطلاعات در عهد قاجاريه در واپسين سالهاي حکومت ناصرالدين شاه، به تدريج تشکيلات پليسي ـاطلاعاتي جديدتري جايگزين نظم پليسي پيشين شد. به نظر ميرسيد با ورود مستشاران خارجي و تشکيل نظميه جديد، نظام امنيتي ـ پليسي کشور وارد مرحله جديدي شد.
آقا محمدخان با انتصاب قاسمخان دولّو ، اولين گام را در راه تشکيل نظميه (شهرباني) در تاريخ معاصر ايران برداشت و ميرزا شفيع مازندراني را براي مديريت امور غيرنظامي شهر گماشت. پس از آن، دستگاه اداري ـ ديواني و اطلاعاتي و امنيتي به ميراث رسيده از دورانهاي گذشته، به تدريج در نظام جديد پذيرفته شد. از جمله، منصب کلانتر بار ديگر مورد توجه حکمرانان قاجار قرار گرفت و دامنه آن توسعه يافت. ميرزا ابراهيمخان کلانتر، که وزير اعظم و اعتمادالدوله سه پادشاه (لطفعلي خان، آقا محمدخان و فتحعلي شاه) بود، نشان از اهميت و اعتبار سمت و منصب کلانتري در آن روزگار است و نشان ميدهد که کلانتران اساساً از ميان رجال درجه اول کشور و منطقه منصوب ميشدند. دستگاه اداري و به تبع آن، نظام اطلاعاتي و امنيتي قاجارها طي دوران حکومت فتحعلي شاه و محمدشاه، بر همان پايههاي سنتي ادامه يافت و نسبت به دوران گذشته تغيير محسوسي در آن مشاهده نشد.با آغاز پادشاهي ناصرالدين شاه، روند تدريجي تحوّل در دستگاه اداري و نيز اطلاعاتي و امنيتي قاجارها سرعت گرفت؛ به ويژه، با انتصاب ميرزا محمدتقي خان اميرکبير به عنوان صدراعظم، به نظام اطلاعاتي و امنيتي کشور توجه جديتري شد. اميرکبير، علاوه بر اينکه قواي امنيتي ـ اطلاعاتي و انتظامي سابق را تقويت کرد و نظم جديدي به آن داد، در انتظام امور جاسوسي و اطلاعاتي نيز تلاش قابل توجهي کرد. دستگاه اطلاعاتي و جاسوسي اميرکبير، که به «منهيان امير» هم شهرت يافته است، علاوه بر اينکه بر عملکرد مجموعه دستگاههاي حکومتي و دواير داخلي نظارت داشت، در امور مربوط به کنترل خارجيان در ايران و نيز ارتباطات رجال و دولتمردان ايراني با محافل و سفارتخانههاي خارجي و غيره فعال بود.دستگاه اطلاعاتي و جاسوسي اميرکبير به حدي موجبات نگراني سفارتخانههاي روس و انگليس را فراهم آورده بود که آنان براي مقابله با آن، منابع مالي و اطلاعاتي مضاعفي از دولتهاي متبوع خود خواستار شدند گفته شده که اميرکبير افرادي «امين و راستگو» را به عنوان منهيان دستگاه جاسوسي خود به کار گمارده بود و اين افراد در مأموريتهاي محوله جاسوسي و خفيهنگاري خود موفق بودند. اميرکبير، به ويژه در مراقبت از رفتار و فعاليت محافل و سفارتخانههاي روس و انگليس مصر بود و براي کنترل آنها به تشکيلات جاسوسي ـ خبرچيني ويژه خود اتکا داشت. در عين حال نيز بر روابط اتباع ايران با سفارتخانهها و افراد خارجي در ايران، نظارت دقيق داشت.دستگاه اطلاعاتي و جاسوسي اميرکبير به حدي موجبات نگراني سفارتخانههاي روس و انگليس را فراهم آورده بود که آنان براي مقابله با آن، منابع مالي و اطلاعاتي مضاعفي از دولتهاي متبوع خود خواستار شدند. از جمله کلنل شيل وزير مختار وقت بريتانيا در تهران، اعلام کرده بود: «مبلغي در حدود سيصد ليره براي شناختن جاسوسان امير، چه در تهران و چه در ولايات، مورد نياز هيئت نمايندگي ميباشد. تصور ميرود صرف چنين مبلغي بجا و ضروري باشد.»از مهمترين اقدامات اميرکبير، تعيين مأموران دوجانبه و ضدجاسوسي در سفارتخانههاي روس و انگليس بود. گفته ميشد بسياري از منشيان، دبيران و کارکنان ايراني سفارتخانههاي خارجي در تهران، اخبار و اطلاعات محرمانه درون سفارتخانهها را به اميرکبير گزارش ميکردند.
با پيگيري دستگاه اطلاعاتي و امنيتي ويژه اميرکبير، در بخشهاي مختلف دستگاههاي حکومتي، اخذ رشوه به حداقل رسيد و مأموران و کارگزاران حکومت به دليل رُعبي که از جاسوسان و خبرچينان اميرکبير داشتند در اخذ رشوه سخت مردد شدند.با برکناري و قتل اميرکبير، دستگاه اطلاعاتي ـ جاسوسي و امنيتي او نيز يکسره از ميان رفت و از منهيان امير اثري باقي نماند. به ويژه سفارتخانههاي خارجي و محافل بيگانه نيز از مأموران جاسوسي و ضدجاسوسي اميرکبير که در برخي موارد به خصوصيترين و محرمانهترين اسرار آنان دست پيدا کرده بودند رهايي يافتند.در واپسين سالهاي حکومت ناصرالدين شاه، به تدريج تشکيلات پليسي ـ اطلاعاتي جديدتري جايگزين نظم پليسي پيشين شد. به نظر ميرسيد با ورود مستشاران خارجي و تشکيل نظميه جديد، نظام امنيتي ـ پليسي کشور وارد مرحله جديدي شده است. «کنت دو مونت فورته» اتريشي اولين نظميه جديد ايران را در دوره ناصرالدين شاه بنياد نهاد و خود نزديک به چهارده سال در رأس آن قرار گرفت؛ نظامنامه جديدي براي نظميه تدوين شد و به تدريج امور اطلاعاتي، امنيتي و جاسوسي هم در اداره جديدالتأسيس نظميه متمرکز شد. نظميه جديد کار خود را رسماً از 1295ق. آغاز کرد. «کنت دومونت فورته» در 1309ق. از سمت خود برکنار شد. از هنگام برکناري« فورته » تا پيروزي انقلاب مشروطيت، سيزده تن به رياست نظميه منصوب شدند که همگي زير نفوذ شاه و نايبالسلطنه قرار داشتند. از جمله رؤساي نظميه در آن دوره محمد کريم خان مختارالسلطنه بود که گفته شده خدمات سودمندي در ارتقاي کمِّي و کيفي فعاليتها و حيطه عمل نظميه داشت. سرپاس رکنالدين مختار، رئيس جبار و جنايتکار شهرباني رضاشاه فرزند همين مختارالسلطنه بود. با اين احوال، برخي آگاهان به امور تصريح کردهاند که با آغاز کار نظميه جديد، فساد اداري و سياسي از ميان نرفت.با برکناري و قتل اميرکبير، دستگاه اطلاعاتي ـ جاسوسي و امنيتي او نيز يکسره از ميان رفت و از منهيان امير اثري باقي نمانداز دوايري که در اواخر دوران سلطنت ناصرالدين شاه تشکيل شد «دايره خفيهنگاري» است که وظيفه اوليه آن کشف جرايم و جلوگيري از اعمال تروريستي و بمبگذاري بود. هدف اين بود که از سوءقصد احتمالي به جان شاه و ساير رجال و دولتمردان درجه اول کشور جلوگيري شود و از طريق دايره خفيهنگاري، توطئهکنندگان قبل از انجام هرگونه اقدام سوء شناسايي و دستگير شوند. تشکيلات دايره خفيهنگاري تا سالها بعد به فعاليت خود ادامه ميداد و اسناد و مدارک موجود، از فعاليت آن در دوره سلطنت مظفرالدين شاه، محمدعلي شاه و پس از آن نيز حکايت دارد. حيطه عمل و وظايف خفيهنويسان که تشکيلات آن تحت کنترل نظميه قرار گرفت، به تدريج گسترش يافت. در بيشتر محافل و مجالس سياسي، مذهبي و گروههاي مختلف اجتماعي، اقتصادي و ... افرادي از آن ـ پيدا يا پنهان ـ حضور داشتند و گزارشهاي مخفيانه بسياري از حوزه فعاليت خود تهيه ميکردند و به مرکز ميفرستادند. بسياري از مأموران اداره خفيهنويسي به عنوان نوکر، فراش، آشپز و ... در بخشهاي مختلف انجام وظيفه ميکردند و هويت آنان مخفي بود.با آغاز تحرکات مشروطهخواهي، گزارشهاي خفيهنويسان افزايش چشمگيري يافت. آنها در ميان افراد و جمعيتهاي مخالف حضور مييافتند و ديدهها و شنيدههاي خود را طي گزارشهاي مکتوبي در اختيار مسئولان قرار ميدادند.ادامه دارد.....بخش تاريخ تبيانمنبع: عماريون
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 442]