تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر که ما را پس از مردنمان زیارت کند گویا ما را هنگام زنده بودنمان زیارت کرده است....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804392623




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دفاع زیبای دختر فرانسوی از حجاب


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: پدرو مادر این دختر جلوی مراگرفتند و به زبان فرانسوی گفتند:چرا دختر مارا مسلمان کردید؟به اوبگوئیدحجابش را بردارد..دیدم سروصدا شدو احتمال خطرجانی برای این دختروجود دارد با دفتر آیت الله مظاهری تماس گرفتم و پرسیدم: آیا در چنین شرایطی اگر اصل دین شخص در خطر باشد به نظر شما اجازه می دهید روسری را بردارد؟ در این مورد خاص ایشان فرمودند: اشکال ندارد.

حجه الاسلام مجتبی آقا تهرانی نماینده مردم تهران درمجلس شورای اسلامی با بیان خاطره ای جالب از مسلمان شدن یک دختر فرانسوی درخصوص دفاع وی از حجابش به نقل از این دختر محجبه مینویسد : «اگر روسری خود را برندارم و بخاطر حفظ حجابم کشته شوم آیا من شهید محسوب میشوم؟» گفتم: «بله!» گفت: «والله روسری خود را برنمی دارم هرچند در راه حفظ حجابم جانم را از دست بدهم.» البته بعد از این ماجرا خانواده او نیز با مشاهده رفتار بسیار مودبانه دخترشان از این خواسته صرفنظر کردند. به گزارش البرز این نماینده مجلس در وبلاگش دربیان این مطلب آورده است : در سفر حجّ با فردي كه از نيويورك آمده بود، آشنا شدم. يك سال پيش از تشرّف به حجّ مسلمان شده بود. پيرمرد شصت‌ساله‌اي كه اسمش را مجاهد گذاشته بودند. وقتي به مدينه رسيديم، از زيارت قبر رسول خدا (صلوات الله علیه و آله)، بسيار تحت تأثير قرار گرفته بود. براي دستورهاي اسلام اهمّيت زيادي قائل بود و دوست داشت همه احكام را به طور دقيق بداند. وقتي اعمال را يكي دو بار براي اهل كاروان شرح مي‌داديم او هم گوش مي‌داد و ياد مي‌گرفت؛ امّا وقتي كه زمان انجام مناسك مي‌شد، همين كه به عنوان مثال طواف تمام مي‌شد مي‌آمد و مجدداً تك‌تك اعمال خود را به من مي‌گفت و از صحّت و سقم آ‌ن‌ها مي‌پرسيد. يك ‌بار به او گفتم: «مجاهد! توهم مثل بقيه باش. چرا اين قدر سؤال مي‌پرسي؟» گفت: «من شصت سال از عمرم گذشته، دير رسيده‌ام؛ دوست دارم يك بار ديگر هم اعمالم را بررسي كنم تا مبادا ناقص باشد».اين افرادي كه از كشورهايي مانند آمريكا، مي‌آيند و مسلمان مي‌شوند، آن‌قدر شيفته اسلام شده و با يك شور و شوقي به دستورهاي آن عمل مي‌كنند كه بسيار ديدني است. برخلاف اين افراد، برخي از زناني كه از ايران به آمريكا مي ‌آمدند، هنوز به نيويورك نرسيده، روسري و چادر خود را بر مي‌داشتند. براي جوانان غربي تازه مسلمان شده، غربي‌ هاي غيرمسلمان، شكل ظاهري ايشان، طرز لباس پوشيدنشان و وضع آرايش زنان و دختران آن‌ها مضحك و خنده‌دار است؛ ولي در مقابل، برخي در كشور ما، تحت تأثير غربي‌ها و مدهاي آن‌ها هستند. خودكم‌بيني، بيماري بدي است. همان‌طور كه خود بزرگ‌بيني، غلط است.آدم از بي‌بصري بندگي آدم كرد                    گوهري داشت ولي نذر قباد و جم كرديعني از خوي غلامي ز سگان پست‌تر است             من نديدم كه سگي پيش سگي سر خم كردتقليد كوركورانه در اسلام، ممنوع است. بايد در پاسخ آن فرد بي‌سواد مدّعي كه برخي از شيوه‌ها و آموزه‌هاي ديني را غلط دانسته و تقليد از مراجع را تخطئه مي‌كند، گفت كه آن تقليدي كه در اسلام ممنوع است، تقليد كوركورانه است، نه تقليد جاهل از عالم و نه تقليد غيرمتخصّص از متخصّص؛ وقتي اتومبيل ما خراب مي‌شود، آن را براي تعمير به كجا مي‌بريم؟ ناراحتي قلبي همسرمان را چگونه درمان مي‌كنيم؟ آيا غير از اين است كه به متخصصّ قلب رجوع مي‌كنيم، دستش را هم مي‌بوسيم، پول بسياري هم به او مي‌دهيم. امّا چگونه است كه براي تشخيص دين‌مان مي‌گوييم قرائت‌ها مختلف است، هركس هرگونه كه فهميد، همان را عمل كند؟ اگر اين‌گونه باشد، ديگر هيچ حكمي از طرف خدا وجود نخواهد داشت و حقيقت ثابتي باقي نمي‌ماند. اين در حالي است كه به عنوان مثال اگر من بگويم، هم‌اكنون شب است، شما مي‌رويد و به آسمان نگاه مي‌كنيد تا ببينيد روز است يا شب. اگر شب بود، من راست گفته‌ام و اگر شب نبود، دروغ گفتار من مشخّص مي‌شود. پس حقيقتي پشت اين سخن وجود دارد كه با آن مي‌توان صدق و كذب كلام مدّعي را سنجيد. اسلام دين خرافات نيست، دين حقيقت است. مراجع بزرگ ما نيز به دنبال «به دست آوردن حكم خدا» هستند؛ نه «ساختن حكم خدا». پيامبر اسلام، جانشينان او و به تبع آنان، علماي امّت اسلام، سختي‌هاي بسياري را تحمّل كرده‌اند تا اين دين، امروز به دست ما رسيده است. داستانی در رابطه با این بحث:یک روز جلوی در موسسه اسلامی نیویورک دختر خانم جوانی جلوی من را گرفت و اظهار داشت: می خواهد مسلمان شود.سوال کردم چه اطلاعاتی پیرامون اسلام دارید؟ گفت: به نتیجه رسیده ام مسلمان شوم. بنده پیشنهاد مطالعه چند کتاب را دادم، کتاب ها در اختیارش گذاشته شد؛ بعد از مدتی با اشتیاق به نزدم آمد و گفت: کتاب ها را خوانده و می خواهم مسلمان شوم.باز چند کتاب دیگر هم به او دادم و گفتم: اینها را هم مطالعه کنید. این کار چند بار همین طور ادامه پیدا کرد. مطمئن بودم جامعیّتی از اسلام و مکتب تشیّع از مطالعه کتاب ها برایش حاصل شده است. یک روز همین دختر با عصبانیت وارد موسسه شد و گفت: اگر همین الان شهادتین را برایم نخوانید، داخل شهر می روم، داد می زنم و اعلام می کنم، من مسلمان هستم تا همه متوجه بشوند و به این طریق اسلام می آورم. شور و اشتیاق این دختر موجب این شد تا به او قول دهم ایشان در مراسم جشن بزرگ میلاد امام حسین (علیه السلام) در موسسه بیایند و مراسم تشرف به اسلام را برگزار کنیم.روز میلاد امام حسین(علیه السلام) مراسم جشن برپا شد و شیعیان زیادی هم در جلسه شرکت کردند، به عنوان یک میان برنامه اعلام کردیم یک دختر فرانسوی مقیم نیویورک با اطلاع و آگاهی دین اسلام و مکتب تشیع را برگزیده و مراسم تشیع الان برگزار می گردد.در این میان شخصی از داخل جمعیت بلند شد و گفت: اصلا این دختر از اسلام چه می فهمد که می خواهد مشرف بشود؟ بنده نیز سوالی را مطرح کردم و گفتم هرکس جواب را می داند پیرامون آن توضیح دهد؟ سوال درباره مسئله «بداء» بود که از اعتقادات مسلّم ما شیعیان است.هیچ کس جوابی نداد! سوال را از این دختر پرسیدم؟ توضیحاتی پیرامون آن به جمعیت ارائه داد.سپس در جلوی جایگاه قرار گرفت؛ پس از اقرار به شهادتین و ارایه عقاید به او، اذان درگوش راست و اقامه در گوش چپ او خوانده شد. رسما به اسلام و مکتب تشیع گروید و نام او را «رقیه» نهادیم.چند روزی از این قضیه گذشت تا اینکه همین دختر را با حجاب کامل اسلامی، هم راه با مرد و زنی دیدم، به نظر می آمد پدر و مادرش باشند. در خیابان جلوی مدرسه با ما برخورد نمودند.آن مرد و زن (پدر و مادرش) با زبان فرانسوی شروع به سر و صدا کردند؛ چرا دختر ما را مسلمان نموده اید؟ به او بگویید حجابش را بردارد… سر و صدا باعث شد عده ای دور ما جمع شوند. در همان حین، احساس کردم این دختر تازه مسلمان الان در شرایط سختی است و خیال کردم دارد خجالت می کشد. به موسسه رفتم و زنگ زدم ایران دفتر آیت الله مظاهری و پرسیدم: آیا در چنین شرایطی اگر اصل دین شخص در خطر باشد به نظر شما اجازه می دهید روسری را بردارد؟ در این مورد خاص ایشان فرمودند: اشکال ندارد.به سرعت برگشتم و به این دختر گفتم: با یکی از مراجع تقلید صحبت کردم و در مورد شما فرمودند: اگر دین شما در معرض خطر است اشکال ندارد و شما می توانید روسری را بردارید، آن چه در جواب شنیدم این بود: دختر تازه مسلمان به من گفت: این حکم از احکام ثابت و اولیه است یا از احکام ثانویه و بنا بر ضرورت است؟ گفتم از احکام ثانویه می باشد. تا این را شنید، گفت: «اگر روسری خود را برندارم و بخاطر حفظ حجابم کشته شوم آیا من شهید محسوب میشوم؟» گفتم: «بله!» گفت: «والله روسری خود را برنمی دارم هرچند در راه حفظ حجابم جانم را از دست بدهم.» البته بعد از این ماجرا خانواده او نیز با مشاهده رفتار بسیار مودبانه دخترشان از این خواسته صرفنظر کردند.آنها عازم فرانسه بودند و با همان حال به طرف فرانسه روانه شدند، آدرس یک مرکز دینی که دوستان ما در آنجا بودند به او دادم و بعدا هم متوجه شدم که الحمدلله با یک جوان مسلمان فرانسوی ازدواج نموده است. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 521]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن