واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > انتظامی، حسین - مردم چگونه رای میدهند و در آئین رای دهی تحت تاثیر چه عوامل درونی قرار دارند؟ اگر چه در سراسر جهان، خصلت ها یا مکانیزمهای مشابه انتخاباتی وجود دارد که البته بسته به میزان توسعه یافتگی، سابقه تمدنی و عوامل دینی، تاریخی و فرهنگی هر ملت، شدت و ضعف دیده میشود اما هر قوم و ملتی علاوه بر مکانیزمهای عمومی، تحت تاثیر عوامل دیگری نیز هستند که بر گرفته از روحیات، فرهنگ ملی و شرایط خاص زمانی و مکانی آنان است.بخشی از فرایند انتخاب کردن تحت تاثیر عقلانیت و بخشی نیز تابع احساسات یا ضمیر ناخودآگاه جمعی است. هر چند باید اقرار کرد برخی از این عوامل در جهت عکس یکدیگر عمل میکنند که بسته به شرایط یا حجم تاثیر گذاری تودهای، وزن بیشتری مییابد و عامل معکوس خود را مهار میکند. ولی درهرحال، برآیند شاخص های عقلانی و محرکهای عاطفی ( خود آگاه یا ناخود آگاه ) است که مسیر و نتیجه کلی انتخاب را تعیین می کند.انتخاب به روش عقلانی، شاخص های خود را دارد که به اندازه کافی درباره آنها سخن گفته شده است اما مرور برخی از عوامل عاطفی که ریشه در فرهنگ عمومی و روحیات ما دارد و بعضا به شکلی ناخودآگاه در رای ما اثر می گذارد خالی از لطف نیست :1- طرحی نو دراندازیم. براساس این ایده، اصولا به دنبال تغییریم و کاری به نتیجه اش نداریم و گمان میکنیم صرف تغییر، وضع را بهتر خواهد کرد.2- کار را ناتمام نگذاریم. براساس این نگره، معتقدیم نباید فرصت را از فرد موجود گرفت و به او اجازه میدهیم کارش را تا پایان ادامه دهد، به امید این که شاید روش او جواب بدهد.3- همسویی با اکثریت جامعه. دیگران ما را نیز باخود می برند و با موج موجود همسو می شویم. هیجان آنان ما را نیز به هیجان میآورد.4- لجبازی با اکثریت یا لجبازی با آن چه که گمان میکنیم خواست حاکمان است. شاید این روحیه در ایرانیها بیشتر متجلی باشد. نهان روشی در ما ایرانیها ریشه دارد. در سکوت و درونگرایی خاص خود، به ناگهان تصمیماتی میگیریم که خرق جریان موجود اجتماعی یا خواستی باشد که میپنداریم حاکمیت دارد. 5- بسیاری اوقات، کسانی که هیمنه آدمهای بزرگ را میریزند محبوب می شوند. گویی در ناخودآگاه خود، تنفری فروخورده از آدم های موفق یا مشهور یا معتبر داریم و بی توفیقی خود را ناشی از ستاره آنان می دانیم و لذا اصطلاحا دلمان خنک میشود که کسی یک آدم پر ابهت را - که از نظر ما زیادی خودش را میگیرد - هل دهد تا ابهت او فرو ریزد.6- ادب مرد به زدولت اوست. بر اساس این اعتقاد یا حس،کسی که به جنگ فرهنگ و باورهای عمومی میآید در چشم ما بی اعتبار می شود. احترام به موی سپید، رعایت ناموس، نزاکت شخصی و صفات و رفتاری از این دست، علاوه بر آن که ریشه در اعتقادات دینی ما دارد به مقدسات اجتماعی نیز تبدیل شده است و فرد بی ادب و هتاک را بر نمی تابیم.7- طرفداری از مظلوم. ما ایرانی ها وقتی بفهمیم کسی مظلوم واقع شده است براساس یک حس درونی و تاریخی به طرفداری از او بر می آییم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 358]