تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 27 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر (ع):هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مدارا کردن و نرمی است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806751414




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روابط ايران و رژيم صهيونيستی(2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
روابط ايران و رژيم صهيونيستی(2)
روابط ايران و رژيم صهيونيستی(2)   نويسنده: رضا زارع*   روند بازرگاني ايران و اسرائيل همچنان رو به گسترش بود؛ اما نقش برتر را در حجم صادرات هميشه اسرائيلي‎ها بر عهده داشتند. «صادرات اسرائيل به ايران در سال 1349،ـ 22 ميليون دلار و در سال 1350 به مبلغ 33 ميليون دلار رسيد و تا سال 1353 به 63 ميليون دلار افزايش يافت. كالاهاي وارده يا از طريق تركيه كه با اسرائيل مناسباتي داشت و يا توسط كشتيهاي نفتكش خالي كه به خليج فارس باز مي‎گشتند به ايران حمل مي‎گرديد».16 نگاهي به جدول ميزان بازرگاني خارجي ايران به اسرائيل ما را با اين واقعيت آشنا مي‎سازد كه بين صادرات ايران به اسرائيل نسبت به واردات كالا از ايران فاصله بسيار زيادي وجود دارد. «از سال 1340 تا 1352 واردات ايران از اسرائيل از رقم 2160 ميليون ريال به 14،700 ميليون ريال افزايش يافت و صادرات به اسرائيل از 9 به 181 (ميليون ريال) صعود كرد. اگر بخواهيم در مقايسه با مجموع كشورهاي اسلامي جايگاه اسرائيل و ميزان و حجم تجارت خارجي آن را با ايران معلوم كنيم بايد گفت كه در سال 1350 واردات ايران از اسرائيل يك و نيم برابر واردات ايران از دو كشور تركيه و پاكستان (كه با ايران توسط پيمان عمران منطقه‎اي وابسته بودند)، بوده است. واردات از اسرائيل نه تنها چند برابر واردات از همه كشورهاي عربي بود (مثلاً 12 برابر واردات از لبنان) بلكه از واردات ايران از تمام كشورهاي مسلمان جهان [در آسيا و افريقا] نيز بيشتر بود. 17 روند نامتعادل تجارت خارجي تا پيروزي انقلاب اسلامي ادامه داشت. مرتضي مرتضائي، رئيس نمايندگان ايران در تل آويو، در گزارش سالانه سال 1356 خود، در بخش امور اقتصادي آن، به اين مطلب اشاره دارد كه براي افزايش ميزان صادرات ايران به اسرائيل اعضاي سفارت از هرفرصت مذاكره با ارباب صنايع و بازرگاني اسرائيل كه پيش مي‎آمد، استفاده كردند. بديهي است كه اين تلاشها به منظور كاهش فاصلة چشمگير و نامتعادل تجارت با اسرائيل صورت گرفته است. اما به‎رغم فعاليت آنها، گزارش وي حكايت از آن دارد كه به هيچ وجه تعادلي در تجارت خارجي ايران با اسرائيل ايجاد نشده است: طبق آمار رسمي منتشره از طرف دولت اسرائيل صادرات اين كشور به ايران طي سال 1976 متجاوز از 92 ميليون دلار و واردات اسرائيل از ايران طي همان سال فقط 4/4 ميليون دلار بوده است. 18 البته در برخي از منابع ميزان تجارت ايران و اسرائيل، خيلي بيش از اين ارقام، ذكر شده است. به عنوان نمونه، در يكي از منابع موجود آمده است: «روابط تجاري ايران و اسرائيل ساليانه بالغ بر 400 ميليون دلار بود.» 19 با توجه به اينكه ورود كالا به ايران به شيوه‎هاي مختلف انجام مي‎گرفت و عمدتاً، به صورت ‎محرمانه بود؛ رقم فوق‎الذكر را نمي‎توان مردود دانست. تحولات انقلاب اسلامي روز به روز، سبب ركود صادرات اسرائيل به ايران شد و براي آنهايي كه سالها، از اين طريق بهره فراواني را به دست آورده بودند، خسارت سنگيني كه در جريان ركود صادرات وارد مي شد، باور نكردني، سخت و ناگوار بود. بخش كشاورزي قسمت مهمي از روابط ايران و اسرائيل را در امور اقتصادي به‎خود اختصاص داده بود. اسرائيل پس از آنكه به رشد سريع كشاورزي دست يافت، قادر بود به لحاظ توليد محصولات كشاورزي علاوه بر نياز خود، بخشي از محصولات را به خارج صادر نمايد. عباس صيقل، مأمور رسيدگي به امور اتباع ايران در فلسطين، طي گزارشي در تاريخ 25/10/1328 به وزارت امور خارجه، ضمن تمجيد از پيشرفتهاي اسرائيل در بخش كشاورزي از مقامات ايران تقاضا مي‎نمايد تا تعدادي از افراد را براي فراگرفتن تجربيات به اسرائيل اعزام دارند. يكي از اهداف اصلي از ارسال چنين گزارشي زمينه‎سازي براي شناسايي اسرائيل از سوي دولت ايران بود كه اين مسئله حدود دو ماه بعد، از سوي دولت ساعد انجام پذيرفت. طرح كشت و صنعت قزوين، يكي از بزرگترين طرحهاي كشاورزي بود كه تا آن زمان از سوي يك كشور خارجي تحقق يافت. اين طرح فوايد بسيار سودمندي را براي اسرائيلي‎ها در بر داشت، به‎گونه‎اي كه يكي از روزنامه‎هاي اسرائيلي در مقاله‎اي با عنوان «قزوين، امپراطوري اسرائيلي در ايران» از آن ياد كرد. البته مقامات ايراني نيز استقبال شديدي از اين طرح به عمل آورده و حتي نتايج به دست آمده براي شاه آن قدر خوشايند بود كه در هنگام بازديد، آن روز را «روز اسرائيل» ناميد. هر چند طرحهايي همانند پروژه قزوين به لحاظ اقتصادي نتايجي را در برداشت، اما پيامدهاي ناشي از مسائل جانبي آن، با توجه به اينكه اين گونه طرحها و فعاليتها سبب تقويت رژيم اسرائيل در برابر ملت مظلوم فلسطين مي‎گشت، در نگاه مردم با ايمان و مسلمين جهان، امري مذموم و ناپسند تلقي مي‎شد. در سال 1354 شاه دستور داد كه «كميته‎هاي مختلط همكاريهاي فني و علمي بين كارشناسان ايران و اسرائيل» تشكيل شود. به منظور عملي كردن دستور شاه، رئيس اداره خاورميانه وزارت امور خارجه [اسرائيل] به تهران آمد و قرار بر اين شد كه كميته مشترك دايمي مركب از نمايندگان دو كشور تشكيل و جنبه‎هاي مختلفه روابط في‎مابين، من‎جمله همكاري در زمينه پزشكي، تحقيقات علمي، كشاورزي و استفاده از انرژي هسته‎اي و خورشيدي را مورد بررسي و مطالعه قرار دهد. هويدا، نخست وزير وقت، نيز به وزارت‎خانه‎هاي مربوطه دستور داد تا در انتقال اوامر، موضوع را پيگيري نموده با طرفهاي اسرائيلي ديدار و گفتگو كنند. البته نخست‎وزير تأكيد كرد كه اين مذاكرات بايد به طور كاملاً محرمانه و در سطح مدير كل انجام پذيرد و براي جلوگيري از بهره‎برداري تبليغاتي، جلسات در تهران تشكيل شود.» 20 در ميان ديگر اسناد همكاريهاي علمي و آموزشي ايران و اسرائيل، مواردي همچون، استفاده از كارشناسان اسرائيلي درمسئله «مبارزه و كنترل مگس»21 «پيشنهاد فروش سگهاي تربيت شده به ارتش يا تعليم افراد براي آموزش سگ در ايران»22 و «ارسال فيلمهاي آموزشي از پيشرفتهاي كشاورزي اسرائيل و نحوه كشت و پرورش ميوه در گرم‎خانه‎ها و دام‎داري و آبياري قطره‎اي به ايران»23 مشاهده مي‎شود. فعاليتهاي شركتهاي مختلف اسرائيلي در ايران بخش مهم ديگري از روابط اقتصادي ايران و اسرائيل بود. انجام طرحهاي صنعتي و كشاورزي، ساخت و احداث سدها، كارخانه‎ها، ساختمانهاي بزرگ، مجتمعهاي مسكوني، هتلها، راهسازي، پل، تعمير پالايشگاه و صادرات و واردات محصولات، حمل كالاها، مبادلات پستي و توليدات كالا در زمينه‎هاي مختلف از جمله مواردي است كه شركتهاي اسرائيلي در آن به طور فعال و گسترده ظاهر مي‎شدند و از اين طريق علاوه بر نفوذ در سيستم اقتصادي ايران، سود سرشاري را كسب مي‎نمودند. روابط اقتصادي ايران و اسرائيل به‎رغم اينكه از اوايل دهه 40 شتاب گسترده‎اي به‎خود گرفت؛ اما محدوديتهايي از جمله، اقتصاد غير مكمل ايران و اسرائيل، نبودن ارتباطات زميني بين دو كشور و بالا بودن نرخ حمل و نقل و كمبود كشتيهاي باري، تا حدودي در تحقق نيافتن گسترش آن به سطح دلخواه مؤثر بود. با اين وجود، محمدرضا پهلوي با تأثيرپذيري از پيشرفتهاي سريع اسرائيل در نظر داشت تا از اسرائيل به عنوان يك الگوي توسعه استفاده نمايد. 3. بعد امنيتي ـ اطلاعاتي   اسرائيل به لحاظ داشتن موقعيتي خاص، به‎ويژه، فقدان عمق استراتژيك و آسيب‎پذيري ناشي از تهديدات امنيتي و نياز به تحقق يافتن اصل راهبردي امنيتي خود مبني بر برتري نظامي بر ساير كشورهاي منطقه، نياز مبرمي به ايجاد ارتباط امنيتي و اطلاعاتي با كشوري در منطقه داشت كه بتواند تأمين‎كنندة اهداف مورد نظر باشد. ايران به دليل همجواري با كشورهاي عربي خاورميانه و با برخورداري از فاكتورهايي همچون وجود بيش از چهل هزار يهودي، پذيرنده يهوديهاي مهاجر از كشورهاي عربي، دارا بودن آزادي يهوديان به لحاظ فعاليتهاي مذهبي، فرهنگي، اقتصادي و با توجه به نفوذ و نقش آنها در سيستم حكومت محمدرضا پهلوي، مناسب‎ترين مكاني بود كه اسرائيل مي‎توانست به هرگونه فعاليت اطلاعاتي و عملياتي در راستاي تأمين امنيت خود دست يابد. هر چند در دوران حكومت محمدرضا پهلوي، سازمان اطلاعات و امنيت كشور (ساواك)، توسط سازمان «سيا» پايه گذاري شد؛ اما، بر اساس يك برنامه‎ريزي هدايت شده، سازمان جاسوسي اسرائيل (موساد)، جايگزيني سازمان آمريكا گرديد و در واقع ساواك، توسط موساد در راستاي تحقق اهداف اسرائيل، تقويت و گسترش يافت. براي ايجاد ارتباط بين ساواك و سرويس اطلاعاتي اسرائيل، دلايل متعدد وجود داشت. اول اينكه شاه و مشاوران وي به اين نتيجه رسيدند كه به منظور حفظ روابط ايران و اسرائيل، سرويسهاي اطلاعاتي هر دو كشور بايد اين روابط را اداره و كنترل كنند. به عقيده شاه، روابط آشكار ديپلماتيك بين دو كشور به نفع ايران نبود و بهترين راه براي حفظ و اطمينان از روابط پنهاني، اين بود كه وظيفه انجام ارتباط با اسرائيل به ساواك واگذار شود. دوم اينكه شاه و افسران ساواك بر اين عقيده بودند كه سازمان سيا تمركز خود را بر رقابت با كا.گ.ب قرار داده و شكل‎گيري و فعاليت آن سازمان در زمينه جنگ سرد بوده است. چيزي كه كارآموزان ساواك نياز داشتند و شاه نيز آن را تأييد مي كرد، فعاليت در سطح منقطه‎اي براي جمع‎آوري اطلاعات و ضد جاسوسي بود؛ به ويژه، با توجه به تهديدات انقلابيون عرب عليه رژيم شاه، موساد با ارائه تجربيات وسيعش در خاورميانه، كاملترين و بهترين همكار براي ساواك بود. سوم اينكه تعدادي از رؤساي بخشهاي مختلف ساواك از آموزش كادر ساواك توسط سيا شكايت مي‎كردند. در نهايت اينكه افسران ساواك معتقد بودند كه براي مأموريت آنها در برابر مخالفين داخلي و خارجي شاه، مهارتهاي فني‎اي كه موساد در اختيار آنها خواهد گذاشت، بسيار ارزشمندتر از هر سازمان اطلاعاتي ديگر است. 24 يكي از جنبه‎هاي مهم همكاريهاي ساواك و موساد، تبادل اطلاعاتي بود كه از طريق دستبرد به اسناد سفارتخانه‎هاي عرب و عكاسي مخفيانه از محتواي كيفهاي ديپلماتيك به دست مي‎آمد. در اين رابطه، پول و زن، دو وسيله معمول در بهره‎برداري از نقاط ضعف اعراب محسوب مي‎شد. در سال 1962 پس از ملاقات ماير آميت، ـ رئيس اطلاعات نظامي اسرائيل كه يك سال بعد به رياست موساد رسيد،ـ با يك مقام بلند پايه ساواك در مورد نحوه استفاده از اين شيوه‎هاي كسب اطلاعات، توافق به عمل آمد. مقامات دو سرويس، اطلاعاتي را كه از راه‎هاي مختلف به دست مي‎آوردند و مورد علاقه طرف مقابل نيز بود در اختيار يكديگر قرار مي‎دادند. تبادل اطلاعات بين دو كشور به سه صورت انجام مي گرفت: 25 الف) نيازمنديهاي اسرائيل و ايران در زمينه اطلاع از فعاليتهاي ارتش عراق و افغانستان و ديگر موضوعات مورد علاقه كه به صورت سئوالهاي كتبي مبادله مي‎شد. اگر هر طرف جوابي داشت، براي طرف مقابل مي‎فرستاد. در مواردي نيز نماينده يكي از سرويسها در ملاقات با نماينده سرويس ديگر، يا احياناً مسئولان آن سرويس، به طور شفاهي تقاضاي كسب اطلاعات، يا درخواست كتبي نموده و از اين طريق هر ماه اطلاعات زيادي بين طرفين مبادله مي‎گرديد. به عنوان مثال، در سه ماهه منتهي به اسفند ماه 1351، جمعاً 187 گزارش بين ساواك و موساد مبادله شد. گزارشهاي ارسالي موساد براي ساواك بيشتر حاوي مطالبي در رابطه با فعاليت سازمانهاي فلسطيني، روابط اعراب با يكديگر و همچنين تجزيه و تحليل اوضاع داخلي كشورهاي عرب بوده است. ايران نيز بيشتر، اخبار مربوط به عراق، اوضاع افغانستان و ديگر كشورهاي منطقه را براي موساد فرستاده است. ب) ملاقاتهايي كه مقامات و مسئولان دو سرويس با يكديگر داشتند. در اين ملاقاتها طرفين درباره موضوعات مورد علاقه مذاكره و اطلاعات لازم را مبادله مي‎كردند. ج) هر سال چند بار تيمهاي اطلاعاتي طرفين، براي تبادل اطلاعات به كشورهاي يكديگر مسافرت مي‎كردند. در كنفرانسهاي سه جانبه با تركيه و اتيوپي نيز كه هر ساله تشكيل مي‎شد ساواك و موساد و سرويس امنيتي كشور سوم، اطلاعات لازم را مبادله مي‎كردند. اسرائيلي‎ها گاه اقدام به فروش اطلاعات خود به آمريكا نيز مي‎نمودند. در يك مورد، اطلاعاتي در خصوصي هواپيماهاي روسي (ميگ) كه به عراق تحويل داده شده بود، به دست آمد. ساواك بلافاصله اطلاعات مزبور را در اختيار موساد و سپس سيا قرار داد. هنگامي كه مقامات موساد قصد فروش همان اطلاعات را به سازمان سيا داشتند، مطلع شدند كه ساواك قبلاً اخبار مربوط را بدون دريافت وجهي در اختيار آنها قرار داده است. 26 بررسي روابط امنيتي‎ـ اطلاعاتي ايران و اسرائيل بيانگر اين واقعيت است كه اسرائيل، موثرترين و بيشترين نقش را در هدايت، تقويت و گسترش ساواك از طريق آموزش كاركنان ساواك، به عنوان بهترين شيوه براي تحقيق اهداف خود ايفا نموده است. آموزشهايي كه اسرائيلي‎ها به ايراني‎ها مي‎دادند تقريباً سير مشخصي را طي مي‎كرد. با توجه به اسناد ساواك مي‎توان شيوه و نحوه عملكرد سازمان اطلاعاتي اسرائيل در ايران را به شكل مستدل و مدون خلاصه كرد. ارتباط آموزشي ايران و اسرائيل عمدتاً از چهار مرحله تشكيل مي‎شد كه عبارت بودند از: 1- شناسايي نيازها: در اين مرحله، نيروهاي اسرائيلي با توسل به اطلاعات و عمليات آشكار و پنهان خويش، نيازها و كاستيهاي اطلاعاتي ايران را شناسايي مي‎كردند. 2- تطميع: اسرائيل پس از شناخت نيازمنديهاي ايران، اطلاعاتي درباره امكانات خود به شكل مبالغه آميز به رؤساي ساواك منتقل مي‎كرد. 3- آموزش ناكافي: رؤساي ساواك پس از آن كه احساس مي‎كردند نياز آنها توسط اسرائيلي‎ها برآورده مي‎شود؛ افرادي را به منظور آموزش به اسرائيل اعزام مي‎كردند (و يا استاداني را از اسرائيل دعوت مي‎كردند). كارشناسان و مستشاران اسرائيل، طي يك دوره فشرده و كوتاه مدت، فقط برخي نكات را به شاگردان خود منتقل مي‎كردند. در اين مرحله، اسرائيلي‎ها سعي مي‎كردند، اشتياق و عطش آموزشياران ساواك را بيش از پيش تشديد كنند. شيوه مزبور بر اين پايه استوار و متداول است كه مي‎گويند دو گروه به خريد و دريافت اطلاعات بيشتر، احساس نياز نمي‎كنند. گروه اول آن كساني كه از مقوله مورد نظر هيچ نمي‎دانند؛ و گروه دوم افرادي كه در زمينه مورد نظر اطلاعات كافي دارند. از سوي ديگر، گروهي كه اطلاعات ناقص در يك زمينه دارند، شور و شوق وافري جهت كسب آن معلومات از خود نشان مي‎دهند. لذا براي فروش اطلاعات بايد مقداري از اطلاعات را به رايگان و با سهولت در اختيار متقاضي قرار داد. 4- مرحله نهايي: در اين مرحله متقاضي خواهان آموزش است، لذا اسرائيل با شرايط مطلوب و دريافت هزينه بيشتري به آموزش اقدام مي‎كرد. مراحل چهارگانه فوق در بسياري از موارد مشابه «درخواست آموزش، صادق است.» 27 بدين ترتيب آموزشهاي مورد نياز ساواك در ابعاد مختلف از جمله، آموزش بازجويي، ضد جاسوسي، ضد براندازي، ارتباطات جاسوسي و آموزش روساي نمايندگي ساواك در خارج از كشور توسط اساتيد و كارشناسان برجسته موساد و با استفاده از جزوه‎ها و كتابها و فيلمهاي آموزشي، تحت نظارت مؤثر، ارتشبد حسين فردوست، به پرسنل ساواك تعليم داده مي‎شد. ساواك بسياري از وسايل مورد نياز خود را در امر جاسوسي و كسب اطلاعات از اسرائيل خريداري مي‎كرد. از جمله مي‎توان به مواردي از قبيل، ضبط صوتهاي ويژه جاسوسي، مركب نامريي، دستگاه‎هاي اشعه ايكس و … اشاره كرد. در كميته اطلاعاتي مشترك ايران و اسرائيل به تاريخ 1339 كه در سالهاي اوليه تأسيس ساواك، تشكيل شده بود، توافق شد: سرويس اسرائيل براي تكميل وسايل ارتباطي مأمورين سرويس ايران حاضر است هر گونه وسايل از قبيل بي‎سيم، مركب نامريي، وسايل عكاسي، مخفي كردن پيام و غيره در اختيار سرويس ايران بگذارد و طرز بكار بردن آنها را نيز تعليم دهد. سرويس ايران صورت نيازمنديهاي خود را تهيه و به سرويس اسرائيل خواهد داد. 28 براي نمونه، «در يكي از درخواستهاي خريد تجهيزات از اسرائيل، دو نماينده اداره كل پنجم ساواك پيشنهاد كرده بودند كه با توجه به اينكه وسايلي كه در تخصص شيمي و عكاسي در سرويس اسرائيل موجود است و براي تخصصهاي مذكور در ساواك، مفيد به نظر مي‎رسد؛ از موساد خواسته بود، ضمن اعلام قيمت، نحوه خريد، در اختيار گذاردن دستورها و ترتيب آموزش (در اسرائيل يا تهران) در مورد نحوه بهره‎برداري از وسايل مذكور، نيز نسبت به مجهز و آماده‎كردن يك دستگاه وانت مجهز به وسايل عكس‎برداري پنهاني براي مراقبت ثابت، توسط متخصصان سرويس اسرائيل در تهران ـ يا اعلام هزينه تمام شده و ترتيب آموزش براي بهره‎برداري از آن‎ـ اقدام مقتضي به عمل آيد. همچنين اداره كل پنجم براي رفع مشكلات فني خود به خصوص در مورد استفاده از وسايلي كه از اسرائيل خريداري مي‎كردند از كارشناسان و متخصصين اسرائيل كمك مي‎گرفتند.» 29 موساد در ايران سازمان اطلاعاتي مستقلي را تحت عنوان «سرويس زيتون» تشكيل داد كه وظيفه آن عبارت بود از مقابله با مخالفان اسرائيل در ايران، كشف اقدامات آنان، و بركناري مسئولاني كه نسبت به اسرائيل بدبين و يا با آن مخالفت مي‎كردند. استخدام جاسوس در تهران و اعزام آنان به كشورهاي مورد نظر، از ديگر موارد همكاريهاي مشترك سرويس اطلاعاتي ايران و اسرائيل بود كه در قالب طرح «كريستال» به اجرا درآمد. در ميان ساير اقدامات عملياتيِ مشترك برون‎مرزي ساواك و موساد مي‎توان از تجهيز نمودن كردهاي عراق براي مقابله با حكومت آن كشور، كمك‎رساني به نيروهاي امام البدر در واقعه يمن، تلاش براي حفظ تاج و تخت ملك حسين در واقعه اردن، عمليات مشترك عليه گروه‎هاي فلسطين نام برد. آنها، همچنين، طي اجلاسهاي سه جانبه با حضور سرويس امنيت ملي تركيه به مبادله اطلاعات پيرامون موضوعاتي مانند كشورهاي عربي، اتحاد شوروي، ارمنيها، كردها و سازمانهاي فلسطين مي‎پرداختند. در برخي موارد سرويس زيتون بدون اطلاع ساواك، خود به برخي از اقدامات مبادرت مي‎ورزيد. علاوه بر اين، اسرائيل داراي سه پايگاه برون مرزي در ايران بود كه عراق و كشورهاي عربي را در بر مي‎گرفت. نكته قابل توجه اينكه، موساد براي آنكه هيچگونه ردپايي از خود در فعاليتهاي برون مرزي به‎جاي نگذارد، اقدام به اخذ شناسنامه‎هاي ايراني جهت نيروهاي خود مي‎نمود. بنابراين، در مجموع مي‎توان گفت كه رابطه ساواك و موساد از يك همكاري به مفهوم واقعي آن برخوردار نبود، بلكه رابطه‎اي يك‎طرفه بود كه موساد در پرتو استفاده از امكانات ساواك به سوي اغراض و مسير خود گام برمي‎داشت و اين روند تا پايان دوران حكومت پهلوي ادامه يافت. 4. بعد نظامي   نيروهاي مسلح، اصلي‎ترين ستون داخلي بود كه شاه براي حفظ و تداوم حكومت خود به آن تكيه داشت. از اينرو، شاه همواره توجه و كنترل خاصي بر آنها اعمال مي كرد. وجود مرز طولاني ميان ايران و شوروي، با توجه به نظام دو قطبي و جنگ سرد و تهديدات منطقه‎اي به‎خصوص از جانب عراق و مصر، پس از روي كار آمدن جمال عبدالناصر، موجب گرديد تا شاه به سمت و سوي افزايش انواع سلاحهاي جنگي گرايش يابد. اين مسأله زماني به اوج خود رسيد كه از يكسو، بر اساس دكترين نيكسون، رئيس جمهور وقت آمريكا، شاه در راستاي حفظ منافع آمريكا، نقش ژاندارمي را در منطقه خليج فارس برعهده گرفت و از سوي ديگر، با افزايش قيمت نفت و درآمد ايران در جريان جنگ چهارم اعراب و اسرائيل، ايران توان چشمگيري جهت خريد جنگ افزار كسب نمود. به گونه‎اي كه دولت ايران حدود يك سوم از كل درآمدهاي پولي خود را به هزينه‎هاي نظامي اختصاص داد. هر چند بخش عمده تسليحات ايران از طريق آمريكا تأمين مي‎شد و ايران در اواسط دهه 1970 به بزرگترين خريدار اسلحه آمريكايي در جهان تبديل شده بود؛ اما از آنجا كه شاه، ادامة بقاي خود را در داشتن تسليحات هر چه بيشتر و متنوع‎تر مي‎ديد و از ديد تحليل‎گران، به «جنون عظمت» در خريد سلاح مبتلا گرديده بود، به دنبال آن دسته از منابع تسليحاتي بود كه براي فروش محدوديتي نداشته باشند. به تشخيص شاه و ژنرال طوفانيان، «اسرائيل» به عنوان مناسب‎ترين منبع تعيين شد. لازمة اين تشخيص آن بود كه بين ايران و اسرائيل روابط نظامي هم برقرار گردد و آنها را به همديگر نزديكتر سازد. به‎خصوص، هر گاه دولتهاي دمكرات آمريكايي يا كنگره، با فروش سلاح جنگي به ايران مخالفت مي‎ورزيدند، ايران گامهاي بلندتري به سوي اسرائيل برمي‎داشت كه در اذهان مقامات ايراني به منزله «آمريكاي كوچك» تلقي مي‎شد. روند خريدهاي تسليحاتي از اسرائيل به گونه‎اي پيش رفت كه در سالهاي پاياني رژيم شاه، ايران به عنوان بزرگترين خريدار جنگ افزار و تسليحات از اسرائيل محسوب مي‎شد. اسرائيل نيز در فروش تسليحات جنگي به ايران انگيزه‎هاي خاص خود را داشت. اولاً، به ايران به ديدة عمق استراتژيك خود مي‎نگريست كه در جنگها مي‎توانست از كمكهاي لجستيكي و پشتيباني‎اش استفاده كند. چنانچه در چهارمين جنگ اعراب و اسرائيل به دليل نياز فوري اسرائيل، ايران مقداري تجهيزات جنگي به اسرائيل ارسال كرد. ديگر اينكه، اسرائيل با فروش تسليحات و گسترش دامنة همكاريهاي نظامي، درآمد قابل توجهي به دست آورده و ضمناً در دراز مدت، نوعي وابستگي در ايران نسبت به تجهيزات اسرائيلي به‎وجود مي‎آورد. ضمناً، اسرائيل كاملاً مي‎دانست هر سلاحي كه از هر طريقي به دست حكومت ايران برسد، به عنوان تهديدي عليه كشورهاي انقلابي عرب قلمداد خواهد شد و بنابراين، اسرائيلي‎ها از لابي خود جهت راضي ساختن آمريكائي‎ها به فروش تجهيزات و تسليحات مورد درخواست شاه استفاده مي‎كردند. 30 شاه به منظور كسب پشتيباني امريكا و اخذ جنگ‎افزارهاي بيشتري از آن كشور، درصدد برآمد رابطه با اسرائيل را از چارچوب همكاريهاي كشاورزي و نظامي به زمينه‎هاي ديگري گسترش دهد. لذا در فروردين 1344 به‎رغم مخالفت آرام وزير امور خارجه، ارتشبد حسن طوفانيان، معاون تسليحاتي وزارت جنگ را براي خريد تعداد زيادي مسلسل دستي يوزي براي افراد شهرباني و گارد شاهنشاهي به اسرائيل فرستاد. مسلسلهاي مزبور براي نخستين‎بار، در آذرماه آن سال هنگامي كه پادشاه عربستان سعودي از ايران بازديد رسمي به عمل آورد و از گارد احترام سان ديد، به نمايش درآمد. در سوم خرداد 1345 ژنرال عزر وايزمن، رئيس ستاد ارتش اسرائيل، همراه با سروان آويهوبن نون، فرمانده نيروي هوايي آن كشور به تهران آمد. وايزمن طي سه روز اقامت خود در ايران با شاه و ارتشبد بهرام آريانا، رئيس جديد ستاد ارتش و ارتشبد محمد خاتمي فرمانده نيروي هوايي ديدار و مذاكره كرد. همچنين با يك فروند هواپيمايي ايليوشين روسي كه خروشچف ضمن آخرين سفر شاه به مسكو در سال 1344 به او هديه كرده بود، عازم اصفهان گرديد. 31 ژنرال طوفانيان طي درخواست كتبي به كلي سري، مورخ 18/7/1345 به شماره 2059/45187 از سرهنگ نيمرودي وابسته نظامي اسرائيل در تهران تقاضاي خريد جنگ افزار و مهمات ذيل را مي‎نمايد: الف) خمپاره انداز 160 م. م. همراه با ابزار و ملحقات، 14 قبضه؛ ب) خمپاره انداز 160 م. م. همراه با ابزار و ملحقات، 26 قبضه؛ پ) خمپاره 160 م. م. با تي ان تي سنگين به صورت كامل همراه با چاشني 000/10 عدد؛ ت) خمپاره 160م. م. دودزا پي دبيليوپي به صورت كامل همراه با چاشني 2500 عدد؛ ج) خمپاره 160 م. م. با تي ان تي سنگين به صورت كامل همراه با چاشني 000/10 عدد؛ چ) خمپاره 120 م. م. دودزا پي دبيلوپي به صورت كامل همراه با چاشني 2500 عدد؛ در اين نامه تأكيد شده، شاه قوياً مصمم است جنگ افزارهاي ياد شده، خريداري شود و طوفانيان از نيمرودي درخواست نموده كه معامله را قطعي نمايد. 32 در پائيز سال 1345، سرهنگ نيمرودي قراردادي درباره تعمير 35 فروند هواپيماي جت جنگنده اف ـ 86 ايران در اسرائيل امضا كرد كه مبلغ آن حدود 3 ميليون دلار بود. نيمرودي همچنين قرارداد ديگري به مبلغ 3 ميليون دلار جهت فروش خمپاره اندازهاي سنگين 120 و 160 ميليمتري ساخت اسرائيل امضاء كرد. از طرف ايران، اين دو قرارداد را ارتشبد طوفانيان امضا كرد كه در دوستي‎اش با اسرائيل جاي هيچ‎گونه شك و ترديدي نبود. به دنبال معاملات فوق، ارتشبد بهرام آريانا، رئيس ستاد ارتش ايران، همراه با طوفانيان از اسرائيل ديدن كردند. آن دو در 29 آبان 1345 وارد فرودگاه تل آويو شدند و به توصيه نيمرودي استقبال باشكوهي از آنان به عمل آمد. آريانا دوست واقعي اسرائيل بود و از شاه تقاضا كرد تا همكاري با اسرائيل را در زمينه‎هاي مختلف گسترش دهد. شاه خريد 6000 قبضه ديگر مسلسل يوزي [پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل] را تصويب كرد. 33 تأييد خريد اسلحه در اين زمان و به دنبال بحراني شدن منطقه و تا حدودي سردي روابط با اسرائيل به معناي موافقت شاه در گسترش همكاري مجدد با اسرائيل محسوب مي‎شد. پی نوشت ها :   * عضو هيأت علمي دانشگاه امام حسين (ع) 16ـ افراسيابي، بهرام؛ ايران و تاريخ؛ تهران، نشر علم، 1367، صفحة 294 . 17ـ جهان زير سلطة صهيونيزم؛ تهران؛ انتشارات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي؛ 1361؛ صفحه 46. 18ـ مرتضايي، مرتضي؛ گزارش سالانه، مورخ 25/11/1356، شماره 312/12-910 نمايندگي ايران در تل آويو، بايگاني اسناد وزارت امور خارجه، سال 38-2536، كارتن 3، پرونده 5-210 19ـ فولادزاده، عبدالامير؛ شاهنشاهي پهلوي در ايران؛ تهران؛ جلد سوم؛ كانون نشر انديشه‎هاي اسلامي؛ 1369؛ صفحة 236 . 20ـ روابط ايران و اسرائيل به روايت اسناد نخست‎وزيري؛ تهران؛ مركز اسناد انقلاب اسلامي؛ 1381؛ سند شمارة 51، صفحه 219 . 21ـ بايگاني اسناد وزارت امور خارجه؛ نامه شماره 798؛ مورخ 4/3/1356؛ سال 58ـ1356، كارتن 8، پرونده 5ـ220 . 22ـ همان، نامه شماره 64925/ م، مورخ 17/12/1355؛ سال 58ـ1356، كارتن 13، پرونده 5ـ260 . 23ـ همان، 4ـ1353؛ كارتن 4؛ پرونده 1ـ23 . 24ـ ولايتي، علي‎اكبر؛ پيشين، صفحة 204. 25ـ نجاري‎راد، تقي؛ ساواك و موساد؛ تهران، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1381، صص 64ـ63 . 26ـ نجاري‎راد، تقي؛ همان، صص 65ـ64 . 27ـ احمدي، عبدالرحمان؛ ساواك و دستگاه اطلاعاتي اسرائيل، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، 1381، صص 153ـ149 . 28ـ همان، صص 115ـ114. 29ـ نجاري‎راد، تقي؛ همان، صص 72ـ71 . 30ـ ولايتي، علي‎اكبر؛ منبع پيشين، صص 71-72. 31ـ هوشنگ‎مهدوي، عبدالرضا؛ پيشين، صص 188-187. 32ـ مركز اسناد مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران؛ سند شماره 21-32-893 ط. 33ـ هوشنگ‎مهدوي، عبدالرضا؛ پيشين، صص 390-387.   ادامه دارد... * ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : sm1372  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 476]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن