تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زمستان بهار مومن است از شبهاى طولانى‏اش براى شب زنده‏دارى واز روزهاى كوتاهش براى روز...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804552717




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مصدق و اخراج انگليسي ها از ايران (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مصدق و اخراج انگليسي ها از ايران (2)
مصدق و اخراج انگليسي ها از ايران (2)   نويسنده: امير هوشنگ بختياري   اخراج اعضاي سفارت انگلستان از ايران   پس از اعلام رسمي قطع روابط دو کشور، اينک نوبت اعضاي سفارت و ماموران رسمي دولت انگليس بود که خاک ايران را ترک نمايند.(1) در تاريخ 6 آبان 1331، وزارت امور خارجه در يک نامه « خيلي فوري » به وزارت کشور، نوشت: « پيرو تصميم محترم دولت، ماموران رسمي دولت انگليس، به تدريج عزيمت مي کنند و آخرين دسته آنان که عبارت از ماموران سياسي سفارت کبراي انگليس مي باشد، قرار است روز شنبه،دهم آبان ماه، از طريق مرز خسروي، به بغداد عزيمت کنند. جناب آقاي وزير مختار سوئيس که از طرف دولت متبوع خود، عهده دار حفظ منافع اتباع انگليس در ايران شده اند و هم چنين آقاي عباس نيري، کارمند مقدم اداره تشريفات وزارت امورخارجه، اين ماموران را تا مرز خسروي مشايعت خواهند کرد. خواهشمند است به فرمانداري و استانداري هاي بين راه، تلگرافا دستور فرمايند که اولا از جريان مستحضر باشند و ثانيا در مورد لزوم، در حدود مقررات، از بذل مساعدت و انجام تسهيلات لازم به آن ها، خودداري ننمايند..» (3) عباس نيري، کارمند عالي رتبه وزارت امورخارجه، از طرف اين وزارتخانه (4) و سرهنگ دوم عزت الله دفتري، به عنوان نماينده وزارت دفاع ملي، (5) موظف بودند که کاروان کارمندان سفارت انگليس را از تهران تا مرز خسروي همراهي نمايند. اداره تشريفات وزارت امور خارجه هم چنين، در يک نامه خيلي فوري به وزارت دفاع ملي، درخواست کرد که با تلگراف به مقام هاي نظامي شهرهاي بين راه تهران – کرمانشاه – مرز خسروي اعلام شود که با کارواني که کارمندان سياسي سفارت انگليس، عده اي از کارمندان دفتري و خانواده هاي ايشان را با اتومبيل به سوي خاک عراق حمل مي کند، مساعدت لازم را انجام دهند.(6) عباس نيري، گزارش کاملي از سفر خود را به همراه کاروان پيش از حرکت از تهران تا زمان خروج کامل انگليسي ها از مرز خسروي، به وزارت امورخارجه ارائه داد. با توجه به اين که اين گزارش، مطالب ارزشمندي را دربردارد تا کنون در هيچ يک از کتاب هايي که درباره مسئله ملي شدن نفت ايران به چاپ رسيده، منتشر نشده است، متن کامل آن بدون تغيير و دستبرد، آورده مي شود: گزارش (7) احتراما به عرض مي رساند: بلافاصله پس از استحضار از دستور وزارت متبوعه، دائر به مشايعت کارمندان رسمي سفارت کبراي سابق انگليس در ايران، با آقاي بيکر، دبير اول سفارت کبري، تماس حاصل و از برنامه حرکت آن ها مستحضر گرديد و براي آن که در بين راه و شهرهاي واقع در خط سير کاروان، همکاري کامل ماموران کشوري و لشگري دولت شاهنشاهي حاصل گرديده و در صورت لزوم مورد استفاده قرار گيرد، موضوع حرکت کاروان و ساعت عزيمت، طي نامه هايي به وزارت کشور، اداره کل گمرک، وزارت دفاع ملي و ستاد ارتش ابلاغ و تقاضا گرديد براي حفظ نظم و انجام مساعدت ها و تسهيلات لازم نسبت به هيأت مسافرين، اقدام لازم و فوري مبذول دارند. ضمنا به وسيله تلفن، ژاندارمري و شهرباني کل کشور را نيز از جريان مستحضر و عين همان تقاضا، از اين دو سازمان نيز به عمل آمد. روز پنج شنبه، هشتم آبان ماه نيز سرکار سرهنگ دوم عزت الله دفتري از ستاد ارتش، طي نامه اي به وزارت امورخارجه معرفي و اعلام گرديد که ايشان نيز در معيّت نماينده وزارت امورخارجه، با کاروان عزيمت خواند کرد. قرار بود قسمتي از اتومبيل هاي کاروان، ساعت پنج صبح روز شنبه، دهم آبان ماه، از محل سفارت کبري، واقع در خيابان فردوسي و قسمت ديگر، منجله هفت کاميون پانزده تن باري، حامل اثاثيه کارمندان سفارت کبري، از محل تابستاني سفارت کبري در قلهک، حرکت کند. علت اين تصميم نيز اين بود که نصف بيشتر کارمندان سفارت کبري در محل ييلاقي مسکن داشته و در نتيجه ناگزير بودند از همان جا نيز حرکت نمايند و در خارج کرج، به يکديگر ملحق گرديده و مجتمعا به طرف مقصد عزيمت کنند. تعداد اتومبيل هاي کاروان، جمعا 27 عدد سواري و کاميون هاي کوچک حامل وسايل ضروري از قبيل خواربار و وسيله طبخ غذا و هفت کاميون بزرگ حامل اثاثيه کارمندان بود. اين کاميون ها از همان ابتدا، بدون توقف حرکت کرده و مستقيما به خسروي رفتند. تعداد اشخاصي که با اين اتومبيل ها از مرز خارج شدند، 43 نفر بود که عده اي از آن ها کارمندان دفتري و بقيه،کارمندان سياسي سفارت کبراي سابق انگليس و خانواده هاي آن ها بودند. چون ممکن بود حرکت اتومبيل ها از شهر به تاخير افتد و موقع عزيمت، مردم اجتماع کرده و تظاهراتي کنند، ساعت 22 روز جمعه، تلفنا از افسر نگهبان فرمانداري نظامي تقاضا گرديد از ساعت 4 صبح، تعداد کافي ماموران انتظامي به محل اعزام دارند. شنبه: دهم آبان ماه   بنده به اتفاق سرکار سرهنگ دفتري، افسر اعزامي ستاد ارتش، ساعت چهار و نيم بعد از نيمه شب در محل سفارت کبري حاضر شديم. ماموران انتظامي نيز در مقابل درب ايستاده و از ورود اشخاص متفرقه – که اغلب مخبرين روزنامه و عکاس ها بودند – جلوگيري به عمل مي آوردند. توقف در محل سفارت کبري، مدت زيادي به طول انجاميد، به طوري که کاروان بالاخره ساعت شش و نيم حرکت کرد. در اين فاصله، علاوه بر جناب آقاي مفتاح و جناب آقاي ميکده، سفير کبير آمريکا نيز حاضر شده و موقع حرکت از کاردار سابق توديع کردند. به قراري که معروض گرديد، کاروان از ساعت شش ونيم از شهر حرکت کرد. آقاي کاردار عراق و دو نفر وابستگان سفارت کبراي عراق، از ساعت پنج صبح در مقابل جاده فرودگاه مهرآباد، منتظر آقاي ميدلتن بودند که پس از رسيدن به محل، مراسم توديع را با ايشان به عمل آوردند. ساعت هفت و نيم صبح در چهار کيلومتري آن طرف کرج، که طبق تصميم سرکار سرهنگ دان، وابسته نظامي سابق انگليس در ايران – که سمت رياست کاروان را نيز به عهده داشت – محل اجتماع تعيين شده بود، توقف کردند. در اين جا نيز وزير مختار بلژيک و بانو، همسر وزير مختار هلند، مونتاناري، رايزن سفارت کبراي ايتاليا، کنت دگاره، رايزن سفارت کبراي فرانسه، اونر،کاردار سوئد، کامبورد، رايزن فرهنگي سفارت کبراي فرانسه، کمبل، دبير دوم و هافکر و بانو، دبير سوم سفارت کبراي آمريکا، براي ملاقات و مشايعت آن ها آمده بودند. پس از مدتي توقف، جناب آقاي مفتاح و جناب آقاي ميکده از آن ها خداحافظي کرده و به شهر معاودت نمودند. سايرين نيز پس از صرف صبحانه و خداحافظي با مشايعين، در ساعت هشت و نيم از محل اجتماع عزيمت کردند. چون طول اين کاروان، با دو کاميون حامل سرباز که از طرف ستاد ارتش، مامور همراهي با هيئت بود و اتومبيل اين جانب جمعا 30 اتومبيل مي شد، نسبتا زياد بود، طبق تقاضاي بنده، قرار شد يک کاميون سرباز در جلو کاروان حرکت کند و يک کاميون ديگر، دنبال اتومبيل بنده که بعد از تمام اتومبيل هاي کاروان حرکت مي کردم، عزيمت نمايد. يک کاميون متعلق به مستشاران وزارت جنگ که حامل يک نفر سرگرد به نامه ( Mager Mazel) و دو نفر گروهبان و يک دستگاه بي سيم بود، از کرج دنبال هيئت به راه افتاد و هر ساعت يک بار، مدتي در يک محل توقف و مطالب به وسيله بي سيم مخابره مي کرد. در پاسخ سوال بنده راجع به مقصد مسافرتشان، اظهار داشتند که با هيئت، کاري نداريم و مقصد هم با آن ها يکي نيست، ولي در تمام طول راه با ما بودند و بالاخره با انگليسي ها از مرز خارج و به خانقين رفتند و قرار شد که چند روز ديگر معاودت کنند. ضمنا بايد به عرض برساند که ترتيب ورود و خروج کاروان از کرج، بسيار منظم و قابل توجه بود. در تمام مسر کاروان در داخل کرج، ماموران پليس ايستاده و اداي احترام مي کردند. مردم نيز کم و بيش براي تماشا جمع شده و با سکوت و نظم کامل، شاهد عزيمت آن ها بودند. حرکت کاروان در اولين روز مسافرت، منظم تر، ولي بسيار بطي و خسته کننده بود. هر چند کيلومتر يک بارتوقف مي کردند تا همگي جمع شوند و با هم حرکت کنند. يک نفر موتور سيکلت سوار که به قراري که تحقق شد، موسوم به لنگويل ( M.LangWill) بوده و در استخدام وزارت دارايي و دادگستري شاهنشاهي است و ظاهرا متصدي قسمت هاي فني ساختمان هاي اين دو وزارت مي باشد، همراه هيئت بود که هنگام حرکت، سمت عضو رابط را به عهده داشت. ساعت ده و چهل و پنج دقيقه به قزوين وارد شديم. در قزوين نيز مامورين انتظامي پيش بيني هاي لازمه را به عمل آورده و درتمام خيابان هاي مسير کاروان، افراد پليس گمارده بودند که در ضمن اداي احترام، مراقب حفظ نظم نيز بودند. پس از آن که اتومبيل ها بنزين گيري کردند، ساعت يک و پانزده دقيقه از شهر خارج شديم. چون افراد کاروان، خواربار و وسايل استراحت همراه داشتند، در تمام مدت مسافرت، براي صرف ناهار يا استراحت و يا خريد وسايل، در شهر و قصبات بين راه توقف نکردند. مثلا در همان اولين روز مسافرت، ساعت يک بعدازظهر در وسط خيابان و محلي که جز اتومبيل هاي باري، آن هم به ندرت از جاده عبور مي کرد، توقف کرده و مشغول صرف ناهار شدند و پس از سه ربع ساعت، مجددا به حرکت خود ادامه دادند. کاميون حامل آمريکايي ها، مرتبا به دنبال ما حرکت مي کردند و موتور سيکلت سوار مأمور ارتباط نيز دائماً با اتومبيل هاي جلوي کاروان و کاميون مزبور در تماس بود. ساعت چهار و نيم بعدازظهر به کوري جان در 36 کيلومتري همدان رسيديم. وابسته نظامي و رئيس کاروان به اتفاق يک کاميون از سربازان ايراني که فقط مأمور حفاظت آن ها بودند و تعداد کافي مستخدمين سفارت کبراي سابق، قبلا به آن جا رسيده و پس از انتخاب محل، مشغول به پاکردن چادرها بودند. يک چادر بزرگ در وسط برافراشته و به تعداد کافي چادرهاي کوچک انفرادي يا دو سه نفري، در اطراف آن زدند و محل کاروان را نيز با نصب علائمي در ابتداي جاده، مشخص کرده بودند. چادر بزرگ وسط، محل اجتماع افراد کاروان و مخصوص استراحت عده اي از آن ها بود. هر يک از افراد کاروان، در طول مسافرت، وظيفه مخصوصي داشت که در نخستين روز مسافرت، با کمال نظم و ترتيب انجام دادند و در نتيجه وقتي ساير اتومبيل ها به توقفگاه رسيد، مأمورين استقرار، مشغول به پا کردن چادرها بودند و مأمورين طبخ غذا وسايل تهيه آن را فراهم مي کردند. ضمناً از پنجاه کيلومتري همدان، يک نفر سرهنگ دوم ژاندارمري به نام سرهنگ کيهانيان با يک کاميون حامل نفرات ژاندارم از طرف ژاندارمري همدان، مأمور هيئت شده بود که تا توقف گاه با کاروان مسافرت کرده و پس از آن که از لحاظ احتياط، چندين نفر ژاندارم به دهات اطراف توقفگاه اعزام داشت، خودش به همدان عزيمت کرد و قرار شد ساعت 6 صبح فردا در دروازه شهر، منتظر ورود ما باشد. سربازاني که همراه ما بودند نيز مأمور شدند که اطراف چادرهاي آن ها تا صبح پاسداري بدهند و قدم بزنند. آن ها نيز جز وسايل انفرادي سربازي که عبارت از پالتو و دو تخته پتو و چراغ فانوس و اسلحه مربوطه مي باشد، هيچ وسيله ديگري نداشتند. به هر صورت، پس از صرف شام، ميدلتن نزد بنده که به اتفاق سرکار سرهنگ دفتري در اتومبيل نشسته بوديم، آمد و ما را به چادر بزرگ برد. مدتي در آن جا نشستيم و به صحبت ها و آوازخواندن آن ها گوش داديم. به بنده پيشنهاد کردند که براي استراحت به همدان بروم و صبح درآن جا به ايشان ملحق شوم، ولي بنده پاسخ دادم: چون طبق دستور صريح مقام وزارت، مأموريت دارم همراه شما باشم و در صورت لزوم، از بذل هيچ گونه کمک و مساعدتي مضايقه نکنم، عزيمت من به همدان، شايسته و مناسب نيست. پيشنهاد استراحت در چادر بزرگ آن ها را نيز نپذيرفتم و در کنار اتومبيل ( چون راننده در اتومبيل استراحت مي کرد ) با وسايلي که همراه داشتم و به هيچ وجه با سرماي شديد همدان و حتي ساير مناطق بين راه، متناسب نبود، در هواي آزاد، شب را به صبح رسانيديم. در نتيجه راننده و سرکار سرهنگ دفتري، سرماي شديدي خورده و تب کردند. پی نوشت ها :   1. سفارت انگلستان در مرکز شهر تهران، فضايي نزديک به پانزده جريب را اشغال کرده بود که اعضاي سفارت مقام هاي سياسي، مشاوران شرقي، کنسول ها، مقام هاي اقتصادي و بازرگاني، کارمندان اداري، وابستگان نظامي، مأموران اطلاعاتي، مأموران رمز، تندنويسان و ماشين نويس ها را شامل مي شد. محوطه سفارت، خود دنيايي بود. قلمرو ديپلماتيک انگلستان، نشان از يک سلطه خارجي داشت. مصدق، سفارت انگلستان را «لانه جاسوسي» معرفي کرد. برخي از اعضاي سفارت وظيفه داشتند با دخالت در سياست داخلي ايران، راه را براي مرگ سياسي مصدق هموار کنند. از جمله اين اشخاص مي توان «روبين زاهنر» (ROBIN ZAHNER) و «ساموئل فال» (Samuel Falle) را نام برد.(2) 2.فصل نامه تاريخ روابط خارجي، پيشين، ص18. 3.پيشين، پرونده شماره 5-12-1331 ش، نامه شماره 4040/ت، مورخ 6/ 8/ 1331. 4.پيشين، نامه بدون شماره و تاريخ، « پيش نويس حکم ماموريت عباس نيري ». 5.پيشين، نامه ماره 3472-7 /8/ 31، « حکم ماموريت سرهنگ دوم عزت الله دفتري ». 6.پيشين، بدون شماره، مورخ 7 آبان 1331. 7.پيشين، مورخ 17 آبان 1331.   منبع:نشريه پايگاه نور شماره 25 ادامه دارد...  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 595]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن