واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سه نکته در فصاحت کلام(آموزش فصاحت در سخنراني 7)
همانطور که در عنوان اين مقاله ذکر شده، اين هفتمين نوشتاري است که در آن پيرامون راهکارهاي فصاحت در سخنراني مطالبي خدمت شما خواننده محترم ارائه ميشود.اگر نکات و مسائل ذکر شده را خوب مراعات کنيد، ميتوانيد يک سخنراني قابل قبول و زيبا ارائه کنيد. رعايت نکاتي که به فصاحت شما کمک ميکند، لازم است و در غير اين صورت نميتوانيد سخنراني موفق و قابل قبولي ارائه دهيد. در اين مقاله به سه نکته مهم ديگر در اين زمينه اشاره خواهيم کرد. پس با ما همراه باشيد. اندازه گيرى در سرعت كلام از جمله مسائلى كه در فصاحت متكلم اثر قابل ملاحضه دارد، رعايت اعتدال در تندگويى و كند گويى است. خطيب بايد با تمرين آن را ملكه خود سازد و عملاً در تمام سخنرانىها رعايت نمايد. خطيب فصيح نبايد در بيان مطلب خود شتابزده باشد و آن قدر سريع و تند سخن بگويد كه براى شنونده فرصت فرا گرفتن مطالب، و مجال دقت در محتواى سخن باقى نگذارد، و نه آن قدر كند و با تأنى حرف بزند، كه شنونده را خسته كند و او را در استماع دلسرد و بىرغبت نمايد. خطيب فصيح نبايد در بيان مطلب خود شتابزده باشد و آن قدر سريع و تند سخن بگويد كه براى شنونده فرصت فرا گرفتن مطالب، و مجال دقت در محتواى سخن باقى نگذارد، و نه آن قدر كند و با تأنى حرف بزند، كه شنونده را خسته كند و او را در استماع دلسرد و بىرغبت نمايدالبته، خطيب در خلال سخن، گاهى به جملهاى مىرسد كه از نظر فنى بايد آن را تند و سريع بگويد و گاهى به نقل قولى برخورد مىكند كه مقتضى است آن را كند و با تأنى بيان نمايد. در هر دو صورت، عوض شدن آهنگ كلام و طرز بيان سخنران، موجب مىشود كه مستمع، بيش از پيش، در آن دقت نمايد و توجه خود را به نكتهاى معطوف دارد كه موجب شده است خطيب، تغير روش دهد و آن را تند يا كند بيان نمايد. اندازه گيرى صدا مقدار برد صداى خطيب، مانند سرعت كلامش، بايد معتدل و به اندازه باشد. نه آن قدر با صداى بلند حرف بزند كه صورت فرياد به خود بگيرد و شنوندگان را ناراحت كند و نه آن قدر آهسته حرف بزند كه مستمع ناچار شود براى شنيدن، بيش از حد عادى توجه كند و نيروى زيادترى را به كار گيرد. همان طور كه اشاره شد، خطيب، در پارهاى از موارد، بايد جملاتى را تند و سريع بگويد و بعضى را كند و با تأنى، در مورد برد صدا نيز آن جا كه مىخواهد به مردم خطاب كند و مطلب مهمى را تذكر دهد، مقتضى است با صدايى بلندتر از حد عادى بگويد. آن جا كه در مقام پند گفتن است و مىخواهد مردم را نصيحت كند، بهتر است آن را آهسته بيان نمايد. نقش فصاحت در تبليغ خطيب اسلام، اگر فصيح باشد، فنون سخن را در كلام خود رعايت نمايد، و با منطقى محكم و مستدل صحبت كند، و مىتواند با بيان روشن و رساى خويش، دين خدا را توضيح دهد، در مردم اثرى درخشان بگذارد، به سوالات آنان پاسخ گويد، مشكلاتشان را حل نمايد، و موجباتى را فراهم آورد كه جامعه راه رستگارى و سعادت در پيش گيرد. مسئله فصاحت در امر تبليغ آن قدر مهم است كه وقتى خداوند حضرت موسى (عليه السلام) را به پيامبرى مبعوث نمود و دستور داد نزد فرعون طاغى برود و او را به سوى حق دعوت نمايد، به پيشگاه الهى عرض كرد. و اخى هرون هو افصح منى لساناً فارسله معى ردءاً يصدقنى انى اخاف ان يكذبون.برادرم هارون زبانش از من فصيح تر است. او را براى يارى من، در تبليغ رسالت، مأمور فرما كه تصديقم نمايد. چه، خائفم از آنان كه مرا تكذيب كنند. ممكن است براى كسانى اين سؤال پيش آيد كه اگر هارون، با فصاحت تمام، سخنان موسى را در حضور فرعون و پيروانش تصديق و تأييد نمايد، چه نتيجهاى از جهت تبليغ عايد موسى مىشود و چه اثرى در افكار شنوندگان مخالف و معاند مىگذارد؟ مفسرين، تصديق هارون را تبيين دعوت موسى و رد شبهات مخالفين معنى كرده و چنين گفتهاند: يصدقنى بتلخيص الحق و تقرير الحجه و تزييف الشبهه. تصديق موسى از ناحيه هارون به اين است كه حق را تشريح و تبيين نمايد. حجت را تقرير و تثبيت كند و شبهات باطل و بىاساس را مردود سازد و انجام اين امور، با زبان فصيح و گوياى هارون تحقق مىيابد. تهيه و فرآوري: محمد حسين امين - گروه حوزه علميه تبيان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 595]