واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: هیچ جا خونه خود آدم نمیشه! وقتی دوربینها از تهران به شهرستان میروند وقتی صحبت از ساخت آثار نمایشی در مراکز غیر از تهران میشود همه استقبال میکنند. کارگردانها میگویند ایران که فقط تهران نیست و... اما بیشتر اینها در حد حرف است. وقتی نوبت به مرحله عمل میشود، بیشتر کارگردانهای پایتختنشین از زیر بار کار در شهرستان شانه خالی میکنند.
با این حال هنوز هم هستند کارگردانهایی که رنج سفر را به جان میخرند و دوربینشان را به نقطهای دور از تهران میبرند. در سال گذشته چندین سریال در مراکز استانها ساخته شد که از آن میان میتوان به سریالهای «بیبی گندم» (کرمان) و «شهردار» و «حس مادری» (یزد) اشاره کرد. از بین سریالهایی که نوروز امسال از شبکههای سیما پخش شد، تصویربرداری چندتایشان خارج از تهران صورت گرفته است. سریال «موج و صخره» و «نامههای بالدار» به ترتیب در جزیره کیش و شهر کاشان جلوی دوربین رفتهاند. بخشهای ابتدایی سریال «پایتخت» نیز در شمال کشور ضبط شده است. به سراغ عوامل این سریالها رفتیم و با آنها درباره تلخیها و شیرینیهای کار در شهرستانها همصحبت شدیم. «نامههای بالدار» از جمله سریالهایی است که تمام نماهایش در شهرستان کاشان تصویربرداری شده است. تهیهکننده این سریال از جمله موافقان بردن دوربین به شهرستانهاست. علیرضا سبط احمدی صحبتهایش را با این جملات آغاز میکند: «صدا و سیما متعلق به همه مردم ایران است و ما باید دوربینهایمان را به اقصی نقاط کشور ببریم.» او ابتدا به جنبههای منفی کار در تهران اشاره میکند و میگوید: «در کارهای مناسبتی همه عوامل گروه باید بدون وقفه کار کنند. اگر کسی به دنبال حواشی باشد کار با بنبست مواجه میشود. تهران در روزهایهای آخر سال از هر زمان دیگری شلوغتر میشود. این شلوغی و ترافیک مخل کار تولید است. ضمن این که متغیر بودن آب و هوا در تهران کار را سخت میکند. گروهی که در شهرستان دور هم جمع شدهاند، انگیزهای جز کار ندارند و برای کار وقت بیشتری میگذارند. همهشان دوست دارند کار زودتر تمام شود تا برگردند. بنابراین بیشتر دل به کار میدهند.» در سریالهای مختلف لوکیشنهای تکراری تهران زیاد نشان داده شده است. نمای ساختمانها و خیابانها برای مردم تکراری شده است. در شهرستانها ما با لوکیشنها و نماهای جذابتر و بکرتری مواجه هستیم. آب و هوا تمیزتر است و تصویربرداران میتوانند با نور بهتری نماهایشان را ضبط کنند.» لوکیشنهای تهران تکراری شدهاند تکراری شدن لوکیشنهای تهران مسئله دیگری است که سبط احمدی به آن اشاره میکند. او تاکید میکند: «در سریالهای مختلف لوکیشنهای تکراری تهران زیاد نشان داده شده است. نمای ساختمانها و خیابانها برای مردم تکراری شده است. در شهرستانها ما با لوکیشنها و نماهای جذابتر و بکرتری مواجه هستیم. آب و هوا تمیزتر است و تصویربرداران میتوانند با نور بهتری نماهایشان را ضبط کنند.» این تهیهکننده درباره اختلاف هزینهها در تهران و شهرستانها میگوید: «در تهران هزینه اجاره لوکیشنها خیلی بالاست. همچنین برای منتقل کردن بازیگران به لوکیشن باید پول زیاد پرداخت کنی. در مقابل در شهرستان باید هزینههای اسکان بازیگران را پرداخت کنی. ضمن این که باید به بازیگران دستمزد بیشتری بدهی. به همین خاطر در مجموع هزینه تولید در شهرستان نسبت به تهران حدود 20 درصد بیشتر میشود.» ضرورت آشنایی با لهجهها و قومیتها از نظر سبط احمدی کارگردانهایی که به شهرستان میروند باید یکسری اصول را رعایت کنند. او در این رابطه چنین توضیح میدهد: «وقتی برای ساخت یک کار نمایشی به یک شهرستان میروی، باید با فضای منطقه آشنایی داشته باشی. کار کردن در شهرستانهایی که نزدیک به تهران است، زیاد سخت نیست. چون میشود امکانات را از تهران به آنجا منتقل کرد. من تجربه کار در شهرستانهای کاشان، ملایر و همدان را داشتهام و گروهم در این مکانها به راحتی کار کردهاند.» این تهیهکننده ادامه میدهد: «وقتی به یک شهرستان میرویم، باید قومیت و فرهنگ آنجا را بشناسیم. باید یا گویش مردم آنجا را به کار نبریم یا این که گویش را به درستی انتخاب کنیم. وقتی با دو نفر در یک اتوبوس نشستهاید اگر یک لهجه را بد تقلید کنید به آن افراد برمیخورد. حالا در نظر بگیرید وقتی این اتفاق در رسانه عمومی تلویزیون بیفتد، چه اتفاقی میافتد.» این تهیهکننده در پایان با تاکید بر امتیازات کار در شهرستانها میگوید: «مجموعه این دلایل ما را ترغیب میکند که برای ساخت سریال از تهران دور بشویم.» کمبود وسایل در یک جزیره محصور شده حسن مصطفوی مدیر تولید سریال «موج و صخره» به همراه همکارانش سه ماه قبل از عید در جزیره کیش، درگیر رتق و فتق کارهای تولید سریال بوده است. او از شرایط سخت کار در کیش تعریف میکند و میگوید: «بچههای گروه ما به مدت دو سه ماه از خانوادههایشان دور بودند. هفته اولی که در کیش بودیم خیلی خوش گذشت، اما بعدش تکراری و کسلکننده شد. جنبه مثبت کار در کیش این بود که همه عوامل یک جا جمع بودند و کار سریعتر پیش میرفت.» جذابیتهای بصری شهرستانها اکبر منصورفلاح سریال «حس مادری» را سال گذشته در شهر یزد جلوی دوربین برد. این سریال از شبکه دو روی آنتن رفت. منصور فلاح سریال دیگر به نام «جریان منفی» را هم در شهر یزد کارگردانی کرده و آشنایی خوبی با این منطقه دارد. این کارگردان جذابیت بصری این شهر را جزو امتیازاتش برمیشمرد و بر این نکته تاکید میکند که ساختمانهای کاهگلی یزد جلوه زیبایی به این شهر بخشیدهاند. او توضیح میدهد: «یزد از قدیم به شهر بادگیرها و دوچرخهها معروف بوده است. البته الان دوچرخههایش حذف شده و موتورسیکلتها جای آن را گرفتهاند! آنجا جزو معدود لوکیشنهایی است که بافت سنتیاش را حفظ کرده است.» وی با اشاره به این نکته که برای کارهای تولید شهرستان بودجههای کمتری در نظر گرفته میشود، میگوید: «در کارهای مربوط به شهرستان مجبوریم تلفیقی از عوامل حرفهای و غیرحرفهای را به کار بگیریم. مشکل اصلی ما این است که خیلی از نیروهای حرفهای امکان کار کردن در شهرستانها را ندارند. ضمن این که امکانات فنی شهرستانها به اندازه تهران نیست.» منصور فلاح ادامه میدهد: «در مجموع وقتی که میخواهی در شهرستان کار کنی دست و بالت بسته است. تعداد بازیگران توانا در شهرستانها محدود است و ما مجبوریم از نابازیگران استفاده کنیم. در سریال «حس مادری» نصف بیشتر بازیگران ما افرادی بودند که برای اولین بار جلوی دوربین میرفتند. در نتیجه بیشتر انرژی ما صرف بازی گرفتن از این نابازیگران شد.» هیچ جا خونه خود آدم نمیشه! چند قسمت اول سریال نوروزی «پایتخت» ساخته سیروس مقدم در شمال کشور تصویربرداری شده است. از تهیهکننده سریال درباره شرایط کار در مکانی غیر از تهران میپرسم. پیش از آغاز گفتوگو با الهام غفوری او خاطرهای را به ما یادآوری میکند. او میگوید: «اگر خاطرتان باشد من میخواستم برای شما عکسهای سریال را با پست الکترونیک (ایمیل) بفرستم. اما در شهرستانی که بودیم دسترسی به ایمیل نداشتیم. یعنی میخواهم بگویم بعضا برای سادهترین امکانات هم دچار مشکل میشویم.» به نظر غفوری میزان موفقیت یک کارگردان در شهرستان بستگی به امکانات آن مکان دارد. او توضیح میدهد: «ما در یک شهرستانی کار کردیم که هتل نداشت. مجبور بودیم بچههای گروه را در خانههای محلی اسکان بدهیم. گرم کردن خانههای محلی یکی از مشکلات ما بود.» غفوری ادامه میدهد: «انتخاب بازیگران بومی و شهرستانی یکی دیگر از مسائلی است که باید با دقت انجام شود. ما بازیگران بومی را از گرگان انتخاب کردیم. گروه «پایتخت» زمان کوتاهی را در شمال کشور گذراند. اگر زمان طولانیتر بود راه و چاه را یاد میگرفتیم.» این تهیهکننده میگوید: «آن مثلی که میگوید «هیچ جا مثل خانه خود آدم نمیشود» اینجا مصداق پیدا میکند. کارگردانهای تهرانی در شهر خودشان آرامش بیشتری دارند. عوامل گروه هم همینطور. آنها دوست دارند شب که کارشان تمام میشود به منزل خودشان برگردند. وقتی در شهرستان کار میکنی، بچهها به هر دلیلی میخواهند به تهران بروند و این رفت و آمدها کار را سخت میکند. سینما و تلویزیون تبیان خبرآنلاین
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 346]