واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: زبان سرخ و ادبيات سرخ تر؛ كريمي چرا و چگونه مجبور به استعفا شد
------------
اولين سخنراني فيروز كريمي در جمع بازيكنان استقلال نكته اي را در دل خود جاي مي داد كه كمتر كسي فكر مي كرد در آينده اي نزديك فاصله عميقي را بين اين مربي و بازيكنان با سابقه تيم ايجاد كند. بيشتر استقلاليها از ملاقات مربي اي كه موضوع جدايي اش از استقلال اهواز و پيوستن به استقلال تهران دو هفته تمام اخبار فوتبال ايران را تحت تأثير قرار داده بود، هيجان زده بودند و در جريان آن سخنراني از گوشه هاي طنزآميز كلام سرمربي جديد به وجد مي آمدند. فيروز كريمي بازيكناني كه با نظر ناصر حجازي، استقلال 87-86 را ساخته بودند، دور هم جمع كرد و گفت: «من در جريان تمرينات از الفاظ خاصي استفاده مي كنم و شما نبايد از دستم ناراحت شويد. اينها تكيه كلامهاي من هستند و ناخودآگاه و از روي عادت به زبانشان مي آورم.» آقا فيروز همان جا دو كلمه نازيبا را تحويل بازيكنان استقلال داد و اتمام حجت كرد كه: «لطفاً ناراحت نشويد. من به هر تيمي كه رفتم از اين عبارتها استفاده كردم و آنها را بخشي از راز موفقيتم مي دانم.»
آن روز همه چيز به خنده و شوخي گذشت و هر بار كه كريمي تكيه كلامهايش را به زبان آورد، بازيكناني كه ديگر مجبور نبودند حجازي جدي و اخمو را تحمل كنند، ذوق كردند.
اما به مرور زمان ادبيات فيروز كريمي دردسر ساز شد و بخصوص بازيكنان قديمي تر از اينكه احترام و شخصيتشان مقابل چشم تماشاگران حاضر در تمرينات ناديده گرفته مي شود، به ستوه آمدند. در يكي از جلسات تمريني پيش از بازي با پيكان فرهاد مجيدي به نشانه اعتراض به لفظي كه سرمربي عليه او استفاده كرد، به بازي دستگرمي ادامه نداد و زمين را ترك كرد، اما كريمي چون خوب مي دانست چنانچه به اين مسأله دامن بزند، احتمالاً مجيدي هم داستان ادبيات خاص او را به مطبوعات مي كشاند، كوتاه آمد و او را حتي جريمه هم نكرد. پيروز قرباني و محمد نوازي نمونه هاي ديگري از اين ماجرا هستند. يك روز پس از شكست دو بر يك استقلال مقابل پيكان، فيروز كريمي بازيكن قديمي و با سابقه اي چون محمد نوازي را با لفظ زشتي در تمرينات خطاب قرار داد و جمله اعتراض آميز نوازي كه با صداي بلند فرياد زد: «درست صحبت كردن را بلد نيستي؟» زمينه اخراج او پس از بازي با راه آهن در ليگ برتر را مهيا كرد. كريمي حتي مقابل دوربينهاي تلويزيوني هم قادر به كنترل زبانش نيست و مثلاً بي مهابا مي گويد: «هر بازيكني كه از شرايط استقلال ناراضي است، با تيپا (!) مي اندازم بيرون.»
در همين راستا پيروز قرباني ترجيح داد قيد حضور در تركيب اصلي و پس از آن تمرينات را بزند و جرايم مالي سنگيني را متحمل شود. «ديگر نمي توانستم تحملش كنم. رفتارش واقعاً توجيه ناپذير بود. شأن بازيكنان به كنار، من نمي دانم چطور طبع يك مربي قبول مي كند تا اين حد شخصيت خودش را پايين بياورد و از كوچه- بازاري ترين كلمات ممكن استفاده كند؟» آخرين چشمه هنرمندي فيروز كريمي در مصاحبه مطبوعاتي پس از بازي با پاس همدان رو شد. او فرهاد مجيدي را كه بدون هيچ اعتراضي روي نيمكت نشسته بود، در مقابل ارباب جرايد بازيكني پول دوست كه وقتي اسم جريمه هاي ميليوني مي آيد چارچوب بدنش شروع به لرزيدن مي كند، ناميد. آنچه بيش از آنكه خنده آور باشد به تلاشي نافرجام براي ماله كشي روي ناكامي ها و منحرف كردن افكار عمومي از دليل اصلي به خاك افتادن استقلال شبيه بود. مطمئناً فيروز كريمي زماني كه سرمربي موفقي هم بود، بسيار طنازتر به نظر مي رسيد و حالا همزمان با سقوط وجهه فني اش، ادبيات فانتزي و بعضاً دوست داشتني او نيز تا حد توهينها و زخم زبانهاي آزاردهنده تنزل پيدا كرده. اكنون بازيكناني كه زماني ادبيات امير قلعه نويي را توهين آميز تلقي مي كردند، با پديده اي غريب به نام فيروز كريمي مواجه بودند و قلعه نويي را در قياس با او يك مربي پاستوريزه و آداب دان لقب مي دادند.
پس از بازي با پاس همدان، تعدادي از بازيكنان قديمي و تازه وارد استقلال در نامه اي خطاب به هيأت مديره باشگاه رسماً اعلام كردند چنانچه كريمي با همين خط مشي در استقلال بماند خواهان جدايي هستند و در اين ميان تنها عليرضا منصوريان كه خوب مي دانست رفتن كريمي به قيمت خداحافظي او از فوتبال تمام خواهد شد، پاي آقاي سرمربي ايستاد.
استعفاي فيروز كريمي در چنين فضايي كاملاً قابل پيش بيني بود و براي چندمين بار در فوتبال ايران جدال بين مربي و بازيكن به سود بازيكن به پايان رسيد.
* امير وفايي
چهارشنبه 1 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 366]