واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: بررسي مضرات و محاسن تمركزگرايي نظارت فرهنگي موسيقي از صداوسيما اجازه از ارشاد
جام جم آنلاين: وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در نشست اخير خود با دانشجويان دانشگاه امام صادق (ع) گفته است وزارت ارشاد تنها جاي قانوني مسوول ارائه مجوز موسيقي است و سازماني چون صداوسيما هم براي پخش موسيقي بايد از معاونت هنري اين وزارتخانه مجوز بگيرد.

اين سخنان كه براي نخستين بار از سوي مقام وزارت ارشاد بيان ميشود ميتواند مبنا و مبدا تمركزگرايي فعاليتهاي فرهنگي و هنري در حوزه نظارت قرار گيرد و جريان كلي هنر را با نوعي اعمال سياست واحد به چالش بكشد و با مشكلات جديدتري مواجه كند.
مدافعان تمركزگرايي و حفظ يكپارچگي سياستها و فعاليتها، با هدف حفظ و تقويت هويت فرهنگي سخنان قابل تاملي دارند كه در جاي خود ميتواند مطرح شود؛ اما از سوي ديگر، طرفداران تمركززدايي بشدت بر كوس تكثر و تعدد آرا و سلايق فرهنگي ناظران ميكوبند و اين رويه را كه به نوعي با رقابت آغشته است، بهترين راه انگيزهبخشي و محرك خلاقيت هنري ميدانند.
اين گروه، سياستهاي تاكتيكي را در راستاي راهبرد واحد فرهنگي پذيرفته و معتقدند تعدد حوزه نظارت و سياستگذاري چتر حمايتي نظام از هنرمندان را گستردهتر ميكند. به هر حال گزارش زير را با هدف بررسي اين موضوع ميخوانيم.
وقتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با صدور يك اطلاعيه كلي و بدون ذكر نام نهاد و مركز مشخصي نسبت به انتشار برخي آثار موسيقايي سبك هشدار داد هرگز پيشبيني نميشد كه به فاصله كمتر از يك فصل تمامي اختيارات نشر و فعاليتهاي صحنهاي يكي از مهمترين مراكز فعاليتهاي هنري را به درون دايره نظارتي خويش بكشد.
البته اين ميوه رسيده در نهايت بايد در دامن ارشاد ميافتاد، چراكه از سويي نشر آثار به قول ارشاد سبك و كممايه و طرح انتقادات روزافزون منتقدان و هنرمندان نسبت به مديريت موسيقي آن نهاد به مرحلهاي رسيده بود كه هيچ مديري ياراي ايستادگي در برابر آن همه انتقاد و جهتگيري افكار عمومي را نداشت، بنابراين با وجود مقاومت چند ساله مديران حوزه هنري، لاجرم مسوول موسيقي اين نهاد بركنار شد، اما اين حمايت مستمر چند ساله موجب شد تا در نهايت علاوه بر سلب مسووليت و از دست رفتن جاي مسوول مزبور، متاسفانه جايگاه، امكانات و اختيارات اين نهاد نيز به بهاي اندك از دست برود.
حسن بنيانيان، رئيس حوزه هنري چندي پيش با نگارنده اين سطور به طور مستدل از فلسفه تشكيل و تاسيس حوزه هنري و جهتگيري فعاليتهاي هنري اين حوزه در قبال فعاليت ديگر نهادهاي فرهنگي كشور سخن گفت و نقش تكميلي اين مركز را در حوزه فرهنگ تشريح ميكرد.
با توجه به فراز و نشيبهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي كه متعاقب تشكيل دولتها در دورههاي زماني مشخص رخ ميدهد، نقش اين حوزه در تعديل فعاليتهاي افراطي و تعادل بخشيدن به جريانات فرهنگي و هنري بسيار حساس و موثر بوده است. بنيانيان با ذكر مصداقهايي از دوره مديريت و مسووليت وزراي ارشاد در 3 دولت متوالي، از انعطاف اين حوزه براي پوشش بخشها و طيفهاي مغفول اشاره كرد كه مجموع اين فعاليتها در نهايت به گستردهتر شدن چتر حمايتي از هنرمندان ميانجاميده است. به ديگر سخن فعاليتهاي ارشاد و حوزه هنري در 2 دهه گذشته به نوعي مكمل هم شدهاند. به طور قطع اين تكامل و تعامل با حسن مديريت و تدبير طرفين موفق و مويد خواهد بود.
به هر حال آن اختيارات (امكانات مركز موسيقي حوزه) با رفتن مسوول سابق دستكم معلق مانده و به همين دليل است كه با وجود معرفي شدن مدير جديد و ايجاد شوراي موسيقي حوزه هنري، هنوز كوچكترين قدمي در 3 ماه گذشته برداشته نشده است.
اما بعد از ارشاد، گويا نوبت به مركز موسيقي و سرود سازمان صداوسيما رسيده است تا عنان اختيارات هنري و بويژه موسيقايي خود را به ارشاد بسپارد. سازمان عريض و طويلي كه خود مركز موسيقي سازمان هم تا اين زمان هنوز به تمام و كمال موفق نشده است تسلط و استيلاي خود را بر پخش آثار موسيقايي سازمان مستولي كند.
غيرقابل نواختن
فريد سلمانيان، يكي از كارشناسان فرهنگي كه سالها سابقه فعاليت در شبكههاي مختلف سيما داشته و طي چند سال اخير به عنوان كارشناس دفتر موسيقي ارشاد نيز مسوول امور نظارتي بوده است ميگويد: حوزه فعاليت سازمان صداوسيما گسترده است و تنها محدود به هنر موسيقي نيست، بلكه تمامي امور هنري از سينما تا تئاتر و هنرهاي تجسمي را نيز شامل ميشود، بنابراين گردآوري همه اين موارد زير چتر حمايتي و سياستگذاري وزارت ارشاد در عمل نشدني است.
او در ادامه با اشاره به سخن وزير ميگويد: اگر منظور وزير از تمركززدايي اين است كه توليدات سازمان صدا و سيما را همانند ديگر نهادها مانند حوزه هنري تحت نظارت خود درآورد، چنين چيزي با شرح وظايف سازمان صداوسيما مغاير است، چراكه خصوصيت ذاتي سازمان صداوسيما نظارت بر همه امور موسيقايي در اين مركز است.
سلمانيان اما بخشي از نظارت ارشاد بر توليدات صدا و سيما را پذيرفتني و مسبوق به سابقه ميداند و ميگويد: اگر منظور جناب وزير، آن دسته از محصولات توليدي سازمان صدا و سيما است كه قرار است روي حاملهاي صوتي و تصويري براي عرضه عموم در شبكههاي مختلف پخش شود، چنين كاري مستلزم اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است كه اين مساله هم از دهه 70 به اين سو انجام ميشود.
سلمانيان با توجه به سابقه و تجربه دو دهه گذشته خود به ضرس قاطع ميگويد: به هر تقدير اين طرح شدني نيست، چرا كه سازمان صدا و سيما يك شبكه گسترده ملي، محلي و برونمرزي است و ساختار وزارت ارشاد از اساس جوابگوي اين دست از مطالبات نيست، كما اينكه ارتش هم موسيقي نظام دارد و با اين تعريف، موسيقي اين نهاد هم بايد زير چتر حمايت ارشاد قرار گيرد، بنابراين يككاسه كردن اين موضوع به معناي سنگين كردن باري است كه هيچ جرياني نميتواند آن را بلند كند.
نوعي تعامل
اما سخنان وزير را ميتوان از زاويه ديگري نيز مورد بررسي قرار داد. اساسا افتراق و گاه تضاد در سياستگذاري فرهنگي موجب هدر رفتن انرژيها و سرمايههايي است كه در نهايت ضرر آن متوجه مردم و فرهنگ عمومي جامعه خواهد شد؛ به عنوان مثال اگر در نهادهايي چون ارشاد، صدا و سيما يا هر جاي ديگري فرهنگسازي صورت گيرد و برنامهريزيها با دقت و مداقه خاص انجام و توليدات ارزيابي و الگوسازي شود، طبعا نبايد سازمان موازي و نهاد مقابل ديگري با انتشار آثار سخيف و فعاليتهاي غيراصولي در جهت عكس گام بردارد؛ زيرا در اين حالت فعاليتها شكل تضاد و تقابل پيدا كرده و در حقيقت منجر به تغابني خواهد شد كه سياستگذاران كلان فرهنگي براي رفع آن بايد چارهاي بينديشند و از اين ديدگاه است كه تمركزگرايي معنا پيدا ميكند.
امير بكان، مسوول جديد موسيقي حوزه هنري با بيان اينكه بحث تمركزگرايي در تصميمگيري حوزه فرهنگ و هنر پس از انقلاب مسبوق به سابقه نبوده، ميگويد: به نظر ميرسد تمركز و سياست واحد در بسياري از مراجع تصميمگيري ميتواند مطرح شود، چرا كه اين روش موجب اتخاذ يك شيوه در صدور رواديد و مجوزها خواهد شد.
وي ميافزايد: اتخاذ تصميم در برخورد با صدور مجوزها و همچنين تصميمسازيهاي كلان در مقوله فرهنگ شايد بهگونهاي باشد كه ديگر دستگاهها از ايجاد تعامل با يكديگر منصرف شده و هركدام راه و روش خود را اتخاذ كنند كه عمده اين مشكلات و در صدر آن همين مساله صدور مجوزهاست.
يك پيشنهاد
بكان در نهايت تشكيل شورايي را در سطح عالي كه در آن نمايندگاني از ارشاد، رسانه ملي، فرهنگستان هنر، حوزه هنري و نهادهاي مدني و خصوصي همچون خانههاي هنر در آن شركت داشته باشند براي ترسيم سياستهاي كلان فرهنگي مفيد ميداند.
البته چنين شورايي با عنوان شوراي عالي موسيقي كشور در سال گذشته و با حضور نمايندگاني از ارشاد، صدا و سيما، حوزه هنري و فرهنگستان هنر تشكيل شد. در آن شورا نماينده رسانه ملي با ارائه طرحها و راهكارهايي براي تشكيل سياستهاي راهبرد موسيقي كشور فعاليت خوبي از خود نشان داد و همچنين ديگر اعضاي شورا نيز به اتخاذ روشهاي منسجمي براي ارتقاي سطح كيفي هنر موسيقي كشور پرداختند كه متاسفانه ادامه فعاليت اين شورا همچون بسياري از اقدامات مفيد ديگر در نيمه راه به تعطيلي كشيده شد.
حميدرضا عاطفي
چهارشنبه 1 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 490]