واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: انتشار كتاب «جهانگردان مسلمان و عرب»
کتابي با عنوان «جهان و جهانگردان» از سوي مرکز عربي ادبيات جغرافي «ارتياد الآفاق» در لندن و ابوظبي، منتشر شد.به گزارش ايسنا، عنوان دوم اين کتاب چنين است: «جهانگردان مسلمان و عرب: کشف خويشتن در آينهي ديگري». اين کتاب، نخستين جلد از سلسله کتابهايي است با عنوان «مطالعات شرق» که اين مرکز به انتشار آن اقدام کرده است.اين مجموعه در قالب سلسله کتابهايي ارائه ميشود که شامل مقالهها و پژوهشهايي است از پژوهشگران مسلمان و عرب در زمينهي سفرنامههاي نوشتهشده توسط شرقيان و ديدگاههاي آنان براي دستيابي به تصويري روشن از تعامل فرهنگها با يکديگر، چه فرهنگهاي شرق در برابر يکديگر و چه فرهنگ شرق در مواجهه با فرهنگ غرب.در مقدمهي اين کتاب آمده است: «اين کتاب در پي آن است تا با مقالهها و پژوهشها و مقدمههاي تاريخي و نقد و تحليلِ متونِ برگزيدهي ادبياتِ هزارسالهي سفرِ جهانگردان شرق و عرب، تعريفي اوليه از ادبيات مکتوب سفر به خوانندهي غيرعرب ارائه دهد؛ يعني از آنهنگام که ابودُلَف مسعَري، شاعر و جهانگردي از شبه جزيرهي عربستان، سفر خود را از درياي سرخ آغاز كرد و در قرن دهم ميلادي به سياحت در بخش قارهي آسيا پرداخت و به چين رسيد...»اين کتاب در «همايش جهاني ادبيات سفرنامه» منتشر شده که هر سال، از سوي «مرکز عربي ادبيات جغرافي – اِرتياد الآفاق» در يک کشور عربي يا شرقي برگزار ميشود و امسال، ششمين دورهي خود را در اواخر سال 2010 در دوحه و با ميزباني و مشارکت «الحي الثقافي – کاتارا» برپا كرد.
مدير مرکز ادبيات جغرافيا، نوري الجرّاح، شاعر مطرح عرب است که علاوه بر مديريت مرکز و مديريت همايشها، خود به تصحيح بسياري از سفرنامههاي قديمي و نوشتن مقدمه براي آنها و پژوهش در اين زمينه پرداخته است. نوري الجرّاح در مقدمهي خود براي اين کتاب مينويسد: «اين کتاب به زبان فارسي منتشر ميشود؛ نخست از آنرو که در اين همايش، چند تن از پژوهشگران و اديبان ايراني و ترک حضور مييابند و ما ميخواهيم با اين اقدام، اهتمام خود را به زبانها و همسايگان شرقي خود و فرهنگ آنان ابراز کنيم؛ ميخواهيم صداي خود را به گوش خوانندگان اينان برسانيم و در قالب يک اثر، توجه خود را به ضرورت ويراني ديوارهاي غريب ميان فرهنگهاي شرق، ارائه کنيم؛ ديوارهايي که مانع ارتباط فکري و تبادل آثار خلّاق ميان نخبگان فرهيختهاي شدند که به جهاني بودن شرق، ايمان دارند و بهنظر ميرسد، کسي جز خود ما، شرقيان، مسؤول ساخت اين ديوارها نيست؛ دوم از آن جهت که ارتباط ميان خود اينان از يکسو و ارتباطشان با جهان، از سوي ديگر، موضوعي است بسيار مهم.»الجرّاح همچنين مينويسد: «ادبيات سفرنامهي غرب، بهواسطهي مخيلهاي علاقهمند به افسانه و اروتيک و خرافه، چهرهاي دونمايه از شرق، ترسيم کرد، و در مقابل، ادبيات سفرنامهي اسلام و عرب به غرب، به پيگيري ويژگيهاي نهضت علمي و صنعتي و پيشرفت عمران در آنجا پرداخت و به نشانههاي تجديد در پيشرفت بهوجودآمده در شيوهي زندگي و ساختوساز و جامعه و قانون، توجه ويژه ابراز كرد؛ اين مسائل را ميتوان در نوشتههاي بيشماري ملاحظه كرد که از قرن شانزدهم دربارهي اروپا نوشتهاند: سفرهاي «حجري»، «غساني»، «موصلي»، «سعيد پاشا»، از دو قرن شانزدهم و هفدهم و سپس، «ابوطالب خان» و «شدياق طهطهاوي» و «ناصرالدينشاه» و «حسن توفيق العدل» و «احمد زکي پاشا» و «فرانسيس المراش» و ديگران از دو قرن هجدهم و نوزدهم.يکي از اهداف اين کتاب و نوشتهها و پژوهشهاي ديگر در زمينهي سفرنامه، کشف وضعيت آگاهي از «ديگري» است که از طريق سفر و انديشههايي شکل گرفت که از نوشتههاي جهانگردان نفوذ كرد و همچنين بهواسطهي رويکردهاي ويژهي آنان به دولتها و مردم و انديشهها. پس، ادبيات سفرنامه، در اين زمينه، به دستيابي به غناي معرفتي بسيار منجر ميشود و گنجينهاي ميشود از داستانها و پديدهها و انديشهها، و علاوه بر آن، مادهي روايي شوقانگيزي است که بهدليل چشمان جستوجوگر، شخصيتهاي تأثيرپذير و آگاهي از اشيا و تحليل و تأمل در آنها، مسائل ظريف و غريب و شگفتانگيز بسياري را دربرميگيرد، و در پايان، پرده از همّت شرقيان و عربها در «افقپيمايي» و آمادگي آنان براي ماجراجويي با هدف دست يافتن به شناختِ همراه با لذت، برميدارد.اين نوشتهها، داستان سفر به چهارسوي جهان است که همه در پي شناختِ «ديگري» و جهان اويند و در کنار آن، ميخواهند به شناخت عناصر تشکيلدهندهي ذات تمدني مسلمانان و عربها از طريق سفرهاي اديبان و متفکران و حاجيان و دانشمندان و جهانگردان ديگر، دست يابند.»نوري الجرّاح در پايان مقدمهي خود اظهار اميدواري کرده است که اين ارتباط با مترجم ايراني و ديگر علاقهمندان به ادبيات سفرنامه و به شناخت «ديگري»، همچنان پايدار بماند تا از اين طريق، بتوانيم پلي فکري و معنوي و ادبي بسازيم ميان مردم و فرهنگ ايران و مردم و فرهنگ عرب، و بهصورت عامتر، ميان همهي مردم و فرهنگهاي شرق.در مقدمهي مترجم ايراني کتاب، مريم حيدري، نيز آمده است: «اميدوارم که خوانندهي ايراني و فارسيزبان و فارسيخوان، به آن لذتي دست يابد که من هنگام خواندن و ترجمهي اين متون داشتم و پس از خواندن هر کدام از اين بحثها، به همان اشتياقي برسد که من پس از خواندن هر يک از اين پژوهشها به خواندن کتاب و سفرنامهي مورد بحث، احساس ميکردم؛ تا خود در پي دسترسي يافتن به آن سفرنامهها رود و آن افقها را کشف کند، که هر کدام، جهاني است ناشناخته که «سفر»، کشفش کرده است و چه زيبا، يکي از جهانگردان به اين سخن مشهورِ عارفان اشاره کرده است که «الوطن في السفر»؛ پارادوکسي پرتأويل و حيرتانگيز که تنها عارفان ميتوانستهاند گفت!: استقرار در نامستقر بودن؛ آرامش در ناآرامي و آشفتگي؛ يقين در ش
ک و حيرت؛ دستيابي به معلوم در مجهول؛ و امان يافتن در دلِ خطرها و ناامانها!»مريم حيدري، شاعر و پژوهشگر و مترجم ايراني است که به دو زبان عربي و فارسي شعر ميسرايد و چند کتاب را از عربي به فارسي و برعكس ترجمه کرده و پژوهشهايي را در زمينهي ادبيات عرب انجام داده است.«مرکز عربي ادبيات جغرافيا – ارتياد الآفاق» 10 سال است که در لندن و ابوظبي تشکيل شده و تا کنون دهها سفرنامه از دوران قديم قديم و معاصر منتشر کرده است و هر سال به برگزاري همايش ادبيات سفرنامه اقدام ميکند؛ در همايش امسال اين مرکز، علاوه بر بزرگان بسياري از پژوهشگران و استادان دانشگاه و اديبان علاقهمند به ادبيات سفرنامه، چند نفر نيز از ايران حضور داشتند که از آن جمله به محمدعلي موحد، موسي بيدج، محمد زهرايي و مريم حيدري ميتوان اشاره کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 439]