واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اقدامات ضد دولتی حامیان دولت
گفت وگو با امیدوار رضایی 4 ساعت بعد از پایان استیضاح وزیر نیرو، در دفتر کار او انجام شد. در دوره مجلس هفتم، رابطه دولت و مجلس «گرم تر» بود، اما در دوره هشتم مشی مجلس بر مدار «قانون» قرار گرفت و با دولت هم بر همین اساس مواجه می شود، ولی دولت بر همان مدار سابق می چرخد. دلیل افزایش اختلافات دولت و مجلس را چه می دانید؟ اگر بخواهید با نگاه آسیب شناسی این موضوع را بررسی کنید چه می گویید؟حتما نمی توان نقطه عطف مجلس را دوره هفتم دانست. مبنای مقایسه نحوه تعامل مجلس با دولت نهم و دهم است.در مجالس گذشته هم اختلاف نظر بوده است. در مجلس سوم، چالش های عجیب و غریبی بین دولت و مجلس بود؛ مجلس چهارم همین گونه بود. در مجلس پنجم، مقداری تعادل وجود داشت و با اینکه دوم خردادی ها سرکار آمده بودند، اما مجلس با دولت اصلاحات تعامل کرد. در مجلس ششم علی رغم اینکه دولت و مجلس اصلاح طلب بودند ولی در عین حال چالش های زیادی وجود داشت. در مجلس هفتم، اصولگرایان حاکم بر مجلس بودند اما به چند دلیل این اختلافات وجود داشت. واقعیتش این است که در مجلس هفتم در زیر چتر بزرگ اصولگرایی، گروه های متععد اصولگرا با «ذهنیت خاص خودشان» وجود داشتند. همین موضوع عاملی بود تا یکپارچگی جدی بین همه نقاط اصولگرایی تحقق پیدا نکند. یک سری دوستان به جد دنبال این بودند که هر چه دولت می گوید، درست است. یک سری بعد از چند ماه به این سمت رفتند که انتقادات جدی تری به دولت داشته باشند. یک گروه در میان اصولگرایان، به عنوان مستقل پیدا شدند. به این ترتیب، سه چهار گروه در میان اصولگرایان مجلس ظهور یافت. به طوری که این اختلافات به خود هیات رئیسه مجلس هفتم هم رسید و تظاهر به اختلاف بین هیات رئیسه و دولتمردان وجود داشت. اختلافات در آن زمان چه بود؟یکی از بحث ها همین برداشت های مجلس از قانون بود. برداشت هایی که مجلس از مصوبات خود داشت با برداشت دولت درباره نحوه اجرای قانون، تفاوت داشت. موضوع دوم، نگاه اقتصادی دولت و نگاهی که اکثر اقتصاد دانان مجلس هفتم به طرح های اقتصادی دولت داشتند، بود. موارد دیگری هم در حاشیه بود. بالاخره از چند منظر می شد این موارد را آسیب شناسی کرد اما چون اکثریت مجلس اصولگرا بودند در نهایت، در موارد حساس به هم می رسیدند؛ مثل بحث هسته ای یا نگاهشان به مبارزه با آمریکا و رژیم صهوینیستی. بسیاری از نمایندگانی که ظاهرا به حامیان دولت معروف اند، خیلی از اوقات خودشان ضد دولت کار می کنند؛ چون نتیجه کار مهم استمعمولا در مجالس پیشین سیاست خارجی محل توافق دولت و مجلس بوده است.بله، درست است اما وقتی موضوع به حوزه های دیگر می رسید، تفاوت نگاه ها شروع می شد؛ مثلا وقتی به بحث چگونگی هزینه کردن حساب ذخیره ارزی می رسیدند، اختلاف می شد. مثل اینکه بودجه انقباظی باشد یا انبساطی. اینکه مثلا از کنار اجرای 100 درصدی بودجه بگذریم یا نه؟ اینکه برویم به سمت آنکه پول نقد به مردم بدهیم یا تامین اجتماعی را تقویت کنیم؟ زیربناها را بیشتر بیینم یا اینکه بودجه جاری را افزایش دهیم. این موضوعات، مواردی بود که دولت و مجلس به اختلاف برمی خوردند.
شما به بحث حامیان دولت در مجلس اشاره کردید. استدلال این دسته از نمایندگان برای حمایتشان از دولت این است که دولت «بار اجرایی کشور» را بر دوش دارد. رهبری هم در دیدارهای خود از مجلس خواسته اند به دولت کمک کند. این دسته از نمایندگان هم بر اساس همین رهنمود ها، معتقدند این رویه ای که مجلس در مقابل دولت پیش گرفته، در جهت تعامل و کمک کردن به دولت نیست. نتیجه این رویه هم این است که آقای رئیس جمهور در بحث برنامه پنجم واکنش نشان دهند و تا مرحله ای پیش برود که تصمیم به استرداد برنامه پنجم بگیرند.ببینید! ما اگر اصل و فرع را خوب تشخیص دهیم، کارمان راحت تر می شود. بسیاری از نمایندگانی که ظاهرا به حامیان دولت معروف اند، خیلی از اوقات خودشان ضد دولت کار می کنند؛ چون نتیجه کار مهم است. اگر محتوای یک قانون، لایحه، استیضاح، یا هر موضوع رای آوردنی بخواهد به نفع دولت تمام شود یا نشود، اگر صحبت نماینده ای حتی با پرچم دفاع از دولت به ضرر دولت باشد، معنی اش حمایت از دولت نیست. بسیاری از منتقدان دولت را داریم که با انتقاد به موقع - نه کار تبلیغاتی- و انتقادهای به جا، حامی واقعی دولت هستند. مصداقی می گویید؟مثلا خیلی از منتقدان دولت گاهی با یک هشدار به موضع و یا تذکر محترمانه از یک ضرر جدی به دولت جلوگیری می کنند. از استیضاح وزیر جلوگیری می کنند. در مقابل، نمایندگان حامی دولت که با روش تبلیغی مستقیم و تند و با برداشت های که دیگران نسبت به آنها دارند، وارد صحنه دفاع از دولت می شوند، از این طریق خیلی از اوقات، بسیاری از رای ها که می تواند به نفع دولت باشد با دفاع بد این نمایندگان از بین می برند. ما می توانیم نمایندگان را به حامیان ظاهری دولت و حامیان واقعی دولت تقسیم کنیم. معتقدم برخی ها در میان اصولگرایان منتقد دولت، جزو حامیان واقعی دولت هستند، چرا که دولت در عرصه اجرا در معرض اشتباه است. اصولا هر کس در میدان اجرا باشد، احتمال اشتباهش نسبت به کسی که از بیرون صحنه بازی، در حال تماشای مسابقه یا اجرا است، بیشتر است. نگفتید که مشخصا در چه مواردی منتقدان به دولت بیشتر کمک کردند مثلا در رای اعتمادها. در مواردی نمایندگانی که خیلی جایگاهی در رای نمایندگان نداشته اند آمدند از دولت دفاع کنند، این تاثیرش در رای نمایندگان مشخص است. خیلی موارد باید سعی کنیم که این چهره حامی دولت از یک لایحه دفاع نکند، چون تاثیر عکس دارد. باید کار را به کسی بسپاریم که در میان نمایندگان یک جایگاهی دارد و حرفش تخصصی تر است، حتی اگر منتقد دولت باشد. موارد این موضوع در تصویب لوایح کم نبوده است. طبیعتا دولت باید از نگاه اصولگرایی که هم نقد سازنده به او می کند و هم دفاع، حمایت کند. پیش بینی تان از آینده روابط دولت و مجلس در دو سال آینده چیست؟من فکر می کنم یک مقدار نگاه ما از سطح ملی به سطح بخشی «نزول» کرده است. این نزول نگاه هم در دولت هست و هم در بخش هایی از مجلس. طبیعتا اگر ما بخواهیم یک نگاه واقعی داشته باشیم باید بخشی از این اختلافات را کنار بگذاریم. ببینید! ما قسمتی از حاکمیت دین در نظام جمهوری اسلامی ایران هستیم که به دنبال الهام بخشی حاکمیت دین است. با این برداشت و نگاه، بسیاری از این اختلافات را می توانیم کنار بگذاریم، حتی اگر حق باشد که حق هم هست. از یک طرف دولت احساس حق می کند که اگر مجلس این گونه به من فرصت می داد، خدمت بیشتری می کردم یا مجلس می گوید اگر دولت قانون را کامل اجرا می کرد بهتر بود. اینها می تواند حق های کوچک بسیاری باشد که در مقابل یک حق بزرگتری که مردم و نظام اسلامی و خون شهدا برگردن ما دارند، ناچیز باشد. چون همه ما که الان در این جایگاه ها هستیم بر اساس همان سرمایه گذاری اولیه است. برای همین است که اگر درست نگاه کنیم می بینیم این اختلافات را باید کنار بگذاریم و به این باشیم که نظامی را به دنیا معرفی کنیم که در عین اینکه به هم احترام می گذاریم و گذشت داریم، نسبت به ارزشهایمان متحد هستیم. دنیایی که در حال جنبش و انقلاب نو است و تازه دارد میوه هایش می رسد اگر پیامی که از ایران به دنیا صادر می کنیم برادری، گذشت و فداکاری باشد در آن صورت آن قدر منافع برای ما وجود دارد به راحتی از کنار این اختلافات می گذریم. ما می توانیم نمایندگان را به حامیان ظاهری دولت و حامیان واقعی دولت تقسیم کنیم. معتقدم برخی ها در میان اصولگرایان منتقد دولت، جزو حامیان واقعی دولت هستند، چرا که دولت در عرصه اجرا در معرض اشتباه است. پیش بینی می کنید چند درصد تغییرات رخ دهد؟هدف مجلس باید این باشد که در یک روند تعاملی و گفت و گو، خود دوستانی که در دولت هستند را پای کار بیاورد تا دولت کمترین مقاومت را بکند؛ در برنامه پنجم هم که یک مقدار کار مجلس طول کشید به همین دلیل بود که مجلس تلاش کرد با دولت به حداکثر تعامل رفتار کند. البته طبیعی است در نقاطی هم به تفاهم نرسند. فکر می کنم در برخی موضوعات اختلافات جدی است، یکی از این موارد، هدفمند کردن یارانه ها است که دولت 60 هزار میلیارد تومان پیش بینی کرده، در حالی که ما سال قبل 20 هزار میلیارد تومان پیش بینی کردیم. در مواردی، احکامی صریح در برنامه پنجم درباره سلامت داریم که 10 درصد هدفمندی برای سلامت باشد اما دولت این گونه که مجلس خواسته، قانون را ندیده است. بحث حساب ذخیره ارزی احتمالا جزو بحث های جدی و چالشی خواهد بود. بحث صندوق توسعه ملی و قیمت نفت و دلار و... مواردی است که بحث های چالشی هستند. همه این اختلافات را با دولت می توان کمتر کرد. مهم انجام تکلیف درباره آن هدف اصلی است. بخش سیاست تبیانمنبع:تابناک
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 501]