واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى25/6/1389
فتنهى سال 88 براى ما یك زنگ بود، یك زنگ بیدارباش بود. بعد از آنى كه در یك انتخاباتى، چهل میلیون شركت میكنند و همهى ما تا آخر شب، خوشحال، خرسند كه پاى صندوقهاى رأى مردم جمع شدند و تا آخر شب رأى دادند ناگهان از یك گوشهاى، فتنهاى شروع میشود؛ ما را بیدار میكند؛ میگوید: به خواب نروید، غفلت نكنید، خطرهائى در مقابل شما وجود دارد و آن خطرها اینهاست. به نظر من، همهى حوادث را اینجورى باید نگاه كرد.در مسائل جهانى آن چیزى كه از همه واضحتر و بارزتر است، بیش فعال شدنِ جبههى مقابل ماست. تحرك زیاد، اما بدون هدف و غالباً همراه با ناكامى. این حالت بیشفعالى است. انسان این حالت را امروز در جبههى مقابلِ دشمن مشاهده میكند. مشغول تحركات گوناگونند: تحریم، قطعنامه، تهمت، جوسازى علیه نظام اسلامى، تقویت معارضان داخلى.امروز، همهى وسائل ارتباطى را به كار گرفتند؛ وسائل سیاسى را به كار گرفتند؛ وسائل فرهنگى را به كار گرفتند؛ وسائل اقتصادى را به كار گرفتند، براى اینكه تحریمها در حق ایران كهنه نشود و وسط راه از كار نیفتد. انسان از این حادثه، چند نكته را استفاده میكند. نكتهى اول این است كه این، ناشى از قدرت روزافزون بیدارى اسلام است غرب، امروز احساس میكند كه سلطهى قدیمىاش بر دنیاى اسلام متزلزل شده؛ یعنى اینهائى كه در كشورهاى اسلامى و عربى بىهیچ مانعى و رادعى میتاختند و جلو میرفتند، امروز مىبینند نمیشود؛ نمیتوانند. این موج اسلامى آنها را وادار كرده، حتّى تجدیدنظر میخواهند بكنند، آن هم براشان مشكل شده است. بنابراین، حوادثى از قبیل آنچه در این مدت براى ما اتفاق افتاده است - چه قطعنامهى 1929، چه این مسئلهى اهانت به قرآن كریم، چه اظهارات صریحاً خصمانهاى كه علیه جمهورى اسلامى میكنند، چه آنچه كه در سال 88 گذشت، كه این هم بلاشك و به طور واضح دست دشمنان مستكبر در این جریان عیان بود - اینها همهاش به خاطر این است كه آن طرف احساس میكند كه این طرف قوى شده است. این قدرت و قوّت و استحكامى كه در این طرف به وجود آمده، آن طرف را میترساند. امروز، همهى وسائل ارتباطى را به كار گرفتند؛ وسائل سیاسى را به كار گرفتند؛ وسائل فرهنگى را به كار گرفتند؛ وسائل اقتصادى را به كار گرفتند، براى اینكه تحریمها در حق ایران كهنه نشود و وسط راه از كار نیفتد. نكتهى دوم این است كه این حوادث باید ما را بیدار نگه دارد. باید درون خودمان را اصلاح كنیم. اصلاحِ دائمى جزو وظائف دائمى ماست. درون را چه جورى اصلاح كنیم؟ اول از خودمان شروع كنیم. رابطهى خودمان را با خداى متعال درست كنیم، اصلاح كنیم و به آنچه كه خداى متعال از ما سؤال خواهد كرد، بیندیشیم. نمیگویم خودمان كه كاملاً اصلاح شدیم، بعد به اصلاح مردم بپردازیم، وقتى شروع به اصلاح خود كردیم، آن وقت اصلاح جامعه هم براى ما آسان خواهد شد. و او آسانتر از اصلاح نفس است.یكى از مسائل مهم، مسئلهى تقویت روحیهى داخلى است این جزو وظایف اصلی ماست. اتحاد حقیقى. آقایان همه دم از اتحاد و وحدت میزنند و میزنیم؛ همهمان میگوئیم وحدت، اما وحدت را باید در عمل تحقق ببخشیم. وحدت این است كه مشتركاتمان را كه بیشتر از موجبات مفرّق هست، تقویت كنیم و اینها را جلو چشم نگه داریم. سومین نكتهاى كه از این وضعیتى كه وجود دارد، استفاده میشود، شناسائى دشمن و شیوههاى او و كارى است كه دارد انجام میدهد؛ دشمن الان چه كار دارد میكند؟ یكى از مهمترین یا شاید بتوانم بگویم مهمترین كارى كه دشمن میكند، دو قلم كار است: یك قلم، جدا كردن مردم از نظام، یك قلم جدا كردن مردم از بیّنات دین و اصول دین و واضحات احكام اسلامى و شریعت اسلامى است. چون پشتوانهى نظام، مردمند. میدانند كه اگر مردم را از نظام جدا كردند، نظام بىپشتوانه خواهد شد؛ لذا سعى میكنند مردم را از نظام جدا كنند. چه جورى؟ مردم را به مسئولین بىاعتماد كنند. دشمن میخواهد این حالت اعتماد مردم به مسئولین نظام را سست كند تا مردم احساس كنند نمیشود به دولتشان اعتماد كنند؛ به قوهى قضائیهشان، به مجلسشان نمیشود اعتماد بكنند؛ اینها را در چشم مردم خراب كنند. این خطاست. یكى هم مسئلهى دین و بیّنات اسلامى و انقلاب اسلامى است. از توحید و نبوت و امامت و ولایت و از اینها بگیرید تا احكام و حجاب و حدود شرعیه و بقیهى چیزها؛ دائم دارد شبههپراكنى میشود. باید در مقابل اینها تدبیر داشت، باید كار كرد. البته در اینجا و در این شبهههائى كه به طرق مختلف مطرح میشود، همه وظیفه دارند كه در برابر این هنجارشكنىهاى دینى كه در این سایتها و در این اظهارات مشاهده میشود و این فرقهسازىهائى كه وجود دارد، و این هنجارشكنىهاى اخلاقى و جنسى كه انسان مشاهده میكند و از این قبیل چیزها، بایستند.یكى از مهمترین یا شاید بتوانم بگویم مهمترین كارى كه دشمن میكند، دو قلم كار است: یك قلم، جدا كردن مردم از نظام، یك قلم جدا كردن مردم از بیّنات دین و اصول دین و واضحات احكام اسلامى و شریعت اسلامى استوظیفهى دولت چیست؟ وظیفهى دولت درست كردن عقاید مردم است؟ نه، وظیفهى دولت زمینهسازى است؛ وظیفهى عملیاتى و میدانى به عهده روحانیت است، به عهدهى زبدگان است، به عهدهى نخبگان حوزه و دانشگاه است. این وظیفهى میدانى است.یك نگاه هم به وضعیت داخلى خود ما، یعنى وضعیت جمهورى اسلامى؛ چه در داخل، چه در خارج. به نظر من در این سه دههى پرافتخارى كه بر نظام جمهورى اسلامى گذشته است، حملات زیادى به ما شد؛ حملات ساختارشكنانه، حملات معارضهى جدى با هویت اسلامى، روح اسلامى، روح انقلابى. بارها قانونشكنى كردند، بارها براى قانونشكنىها عناوین و ظواهر و بهانههاى موجه درست كردند، تراشیدند؛ كارهاى گوناگونى انجام گرفت. ولى مردم و انقلاب ایستادند؛ انقلاب ایستاد، مردم ایستادند، مسئولین مؤمنى كه در میان این مجموعهى عظیم حضور فعالى داشتند، ایستادند، روشنگرى كردند، و بحمداللَّه انقلاب پیش رفت و نتوانستند كارى انجام بدهند. این خصوصیت مردم ماست. این خیلى اهمیت دارد. سى و یكى دو سال دائم علیه انقلاب كار شده، در عین حال مردم ایستادهاند و شعارهاى انقلاب، امروز زنده است. حرفهاى امام، امروز حرفهاى رائج است. یك نكتهى دیگر پیشرفت كشور است. حقیقتاً در زمینههاى علمى، در زمینههاى فناورى، پیشرفتهاى شگفتآورى شده. آنچه كه از این پیشرفتهاى علمى و فناورى به نظر من بالاتر است، عبارت است از روحیهى ثبات و احساس توانائى كه در ملت بیدار شده؛ در كسانى كه باید این كار را بكنند، این روحیه بیدار شده.حالا بر این تصویرى كه بنده نسبت به وضع كشور دارم و به برادران و آقایان محترم عرض كردم و آن چیزى كه من از اوضاع كشور میفهمم، چند نكته مترتب است:1. فشارهاى دشمن و شرائط سخت، ما را ضعیف نكرده. سختىها و تنگناهائى كه در این سى سال وجود داشته، ما را تضعیف نكرده؛ بلكه ما را نیرومند و مقاوم هم كرده. وظیفهى دولت زمینهسازى است؛ وظیفهى عملیاتى و میدانى به عهده روحانیت است، به عهدهى زبدگان است، به عهدهى نخبگان حوزه و دانشگاه است. این وظیفهى میدانى است.2. این فشارهائى كه در دنیا انجام میگیرد، اینها محكوم به شكست است؛ اینها شكست خواهد خورد. این چیزى است كه تجربه به ما نشان داده، و آیات زیادى كه در این جهت هست. جنگ، جنگ ارادههاست؛ جنگ عزمهاى راسخ است؛ هر كه عزمش بیشتر بود، او برنده است. بنابراین، اینها شكست میخورند. اگر قرار بود نظام اسلامى با این فشارها شكست بخورد، باید همان دههى اول شكست میخورد. به شرط اینكه خوابمان نبرد، غفلت نكنیم. این زنگهاى هشداردهنده و بیدارباش، ما را بیدار نگه دارد؛ این شرطش است.3. یك كلید اصلى وجود دارد و آن امید دادن و اطمینان دادن به مردم است. این كارى است كه به عهدهى من و شماست. مسائل اصلى را باید شناخت و مسائل فرعى را اصلى نكرد؛ نه اینكه مطرح نكرد؛ نه، مسائل فرعى هم باید طرح شود؛ همهى جزئیات باید طرح شود؛ اما اصلى نشود و ملاك مخالفت و موافقت قرار نگیرد. ملاك موافقت و مخالفت، صراط مستقیم حق است، اسلام است، تشرع است، تدین است، پایبندى به مبانى انقلاب است، پایبندى به آرزوهاى امام و اهدافى است كه امام ترسیم كردند؛ مقابلهى با مستكبرین است، بدبین بودن به مستكبرین است. یعنى بدانیم كه دشمن ما كیست.4. مسئلهى فرهنگ است؛ مسئلهى فرهنگ از مسائل اقتصادى مهمتر است، از مسائل سیاسى مهمتر است. فرهنگ چیه؟ فرهنگ عبارت است از آن درك، برداشت، فهم، معتقَد و باور انسانها و روحیات و خلقیات آنها در زندگى. فرآوری:پریسا چیذریبخش سیاست تبیانمنبع:پایگاه اطلاع دفتر حفظ و نشرآثار حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 609]